اقتصاد خرد، اقتصاد کلان

پاتریک رورک، طنزپرداز آمریکایی، در جایی می‌نویسد: «اقتصاد خرد با چیزهایی سروکار دارد که اقتصاددانان به طور خاص درباره آن اشتباه می‌کنند، و اقتصاد کلان با چیزهایی سروکار دارد که اقتصاددانان به طور کلی درباره آن اشتباه می‌کنند. یا اگر بخواهیم فنی‌تر صحبت کنیم، اقتصاد خرد درباره پولی است که نداریم، و اقتصاد کلان درباره

شاید این تعریف به حقیقت نزدیک‌تر باشد تا آن چیزی که خودِ اقتصاددانان تعریف می‌کنند! اما با این حال، بگذارید تفاوت اقتصاد خرد و اقتصاد کلان را با جزئیات بیشتری بررسی کنیم.

اقتصاد خرد

اقتصاد خرد تلاش می‌کند موضوعات زیر را بررسی و مدل‌سازی کند:

تصمیم مصرف‌کننده و حداکثرسازی مطلوبیت
تولید شرکت‌ها و سازوکارِ حداکثرسازی
تعادل در بازار
تاثیر قوانین دولتی بر بازار
میزان و نحوه تاثیر روند بازارهای خارجی در قیمت‌ محصولات

همچنین، اقتصاد خُرد با مسائلی از قبیل رفتار بازارهای کوچک سروکار دارد؛ بازارهایی مانند بازار میوه و مواد غذایی، بازار لوازم خانگی و …

اقتصاد کلان

اقتصاد کلان نمای کلی از یک سیستم اقتصادی را ترسیم می‌کند. به جای تحلیل بازارهای کوچک، بر مصرف و تولید کل تمرکز می‌کند. اقتصاد کلان در پی کشف قواعدی است که با موضوعات زیر مرتبط باشد:

تأثیر مالیات عمومی مثل مالیات بر درآمد، فروش، قیمت و …
دلایل رونق و رکود اقتصادی
اثرات سیاست‌های پولی و مالی بر سلامت اقتصاد
نحوه تعیین نرخ بهره و سود
دلایل رشد سریع برخی اقتصادها نسبت به دیگر اقتصادها

برای مطالعه اقتصاد در این سطح، مهم‌ترین مفهوم تولید ناخالص داخلی (Gross Domestic Product) است. GDP از مقیاس‌های مهم اندازه‌گیری در اقتصاد است. تولید ناخالص داخلی ارزش مجموع کالاها و خدماتی است که طی دوران معینی (معمولاً یک سال) در یک کشور تولید می‌شود.

در این تعریف منظور از کالاها و خدمات نهایی، کالا و خدماتی است که در انتهای زنجیره تولید قرار گرفته‌اند و خود آن‌ها برای تولید و خدمات دیگر خریداری و استفاده نشوند.

اغلب موضوعات اقتصادی که در رسانه‌ها پوشش داده می‌شوند، زیرمجموعه اقتصاد کلان هستند، اما نباید فراموش کرد دامنه علم اقتصاد منحصر به پیش‌بینی رکود و رونق اقتصادی یا تغییر در نرخ بهره نیست. دانش اقتصاد در زیربنایی‌ترین تعریف خود، مطالعه کنش‌های انسانی و تاثیر برآیند این کنش‌ها در اکوسیستم جوامع است.