فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۱۵۵۸۴۴

تحلیل بنیادی سهام و ده تخیل‌ بی‌بنیاد

تحلیل بنیادی سهام و ده تخیل‌ بی‌بنیاد

وقتی اوضاع بورس بهتر می‌شود، مردم در مورد بازار سرمایه سوال می‌پرسند و مرسوم‌ترین سوال این است: «از کجا شروع کنیم؟» یکی از بهترین نصیحت‌ها این است که مطالعه کنید. به خصوص مطالعه اقتصاد، روانشناسی، شناخت صورت‌های مالی و تحلیل بنیادی برای تازه‌کارها بسیار راهگشا است. آن‌ها که جدی‌تر هستند، به سراغ مدارک بازار سرمایه‌

وقتی اوضاع بورس بهتر می‌شود، مردم در مورد بازار سرمایه سوال می‌پرسند و مرسوم‌ترین سوال این است: «از کجا شروع کنیم؟» یکی از بهترین نصیحت‌ها این است که مطالعه کنید. به خصوص مطالعه اقتصاد، روانشناسی، شناخت صورت‌های مالی و تحلیل بنیادی برای تازه‌کارها بسیار راهگشا است. آن‌ها که جدی‌تر هستند، به سراغ مدارک بازار سرمایه‌ می‌روند. عده‌ای نیز قبل از هر کاری شروع می‌کنند به معامله و امید دارند که با تجربه، کار را بیاموزند. البته بیشتر افراد به دنبال راهی بی‌دردسر برای کسب درآمد هستند و دلشان می‌خواهد با خواندن چند مقاله کوتاه یا عضو شدن در چند کانال تلگرامی به سود برسند. کاری که تقریبا غیرممکن است.

این مقاله برای کسانی نوشته می‌شود که می‌خواهند با تحلیل بنیادی آشنا شوند، یا شاید از قبل در مورد آن خوانده‌اند، اما می‌خواهند نواقص یکی از مفیدترین راه‌های پیدا کردن سهم‌های سودآور را بشناسند. تحلیل بنیادی یکی از علمی‌ترین و موثرترین روش‌های سرمایه‌گذاری است؛ اما این روش نباید تحلیل‌گر را به قضاوت‌های بی‌اساس، پیش‌فرض‌های موهوم و تخیلات بی‌بنیاد بکشاند. در ادامه به 10 موضوعی می‌پردازیم که در تحلیل بنیادی یافت نمی‌شود.

1- ضمانتی وجود ندارد

تعداد سهم‌های ارزان و ارزنده کم است و این خوب‌ها هرروز مثبت نمی‌خورند. اگر یک روز کامل را صرف تحلیل یک سهم کنید و از ارزندگی آن مطمئن شوید، باز هم پیش‌فرض‌هایی در ذهن خواهید داشت که در مورد درستی آن‌ها مطمئن نیستیم. حتی بزرگان بازار سرمایه هم اشتباه می‌کنند و گاهی اشتباه‌های آن‌ها بسیار گران تمام می‌شود. با تحلیل بنیادی از این خطاها در امان نخواهید بود.

فرض کنید قیمت جهانی فولاد افزایش یابد و قیمت سهام شرکت‌های فولادی رشد کنند. شما می‌خواهید از جذابیت بازار فولاد بهره ببرید. چند شرکت را تحلیل می‌کنید و در نهایت دو یا سه سهم را در نظر می‌گیرید. حالا وقت خرید است؛ اما یک سوال بسیار مهم وجود دارد: «آیا قیمت فولاد هنوز هم بالا می‌رود؟»

حتی بزرگان بازار سرمایه هم اشتباه می‌کنند و گاهی اشتباه‌های آن‌ها بسیار گران تمام می‌شود.

این همان پیش‌فرضی است که می‌تواند شما را به اشتباه بیندازد. شاید اگر سال دیگر به روند قیمت فولاد نگاه کنید، ببینید که فولاد در روز خرید شما به گران‌ترین حد خود در طول تاریخ رسیده بود! البته حتما شما برای تداوم رشد قیمت فولاد دلایلی داشتید؛ اما وقتی قیمت فولاد پایین بیاید، بدون بررسی مطمئن می‌شویم که شما اشتباه کرده‌اید.

2- پایانی وجود ندارد

ممکن است روزها برای تحلیل یک شرکت وقت بگذارید. نسبت‌های بنیادی و ارزش ذاتی سهم را با چند روش مختلف حساب کنید و تمام سناریوهای ممکن را از نظر بگذرانید. در پایان با نهایت شجاعت سهم خود را بخرید و امید داشته باشید که رنج چندروزه شما به بار بنشیند.

اما در اینجا کار به پایان نمی‌رسد. هرروز اخبار جدیدی می‌شنوید که می‌تواند تحلیل شما را دگرگون کند. شاید دیگران از سهم‌هایی حرف بزنند که هیچ توجهی به آن‌ها نداشته‌اید. یک نگاه اجمالی به آن سهم‌ها می‌اندازید. می‌بینید برخی از آن‌ها جذاب هستند. شاید از خرید خود پشیمان بشوید. شاید بخواهید سهم خود را با چند سهم دیگر که در طول این هفته رشد خواهند کرد عوض کنید. شاید شرایط دگرگون شود و بخواهید سهم خود را بفروشید، یا سهام بیشتری بخرید.

تحلیل بنیادی سهام بازار بورس اوراق بهادار

با خریدن سهام، کار تحلیل به پایان نمی‌رسد.

تحلیل بنیادی نقطه پایانی ندارد. این‌طور نیست که چند روز برای یک سهم وقت بگذارید و بعد که کار تمام شد سهم را بخرید و دیگر هرگز به آن مراجعه نکنید. در واقعیت اوضاع کاملا متفاوت است. بعد از فشردن دکمه خرید، بازی تازه شروع می‌شود.

3- دستمزدی وجود ندارد

فکر می‌کنید خریدوفروش یک سهم چقدر هزینه‌ دارد؟ فقط کارمزد خرید و کارمزد به علاوه مالیات فروش؟ تصور کنید یک هفته تمام را برای تحلیل یک سهم صرف کرده‌اید و به اندازه یک میلیون تومان از آن سهم خریده‌اید. فرض کنید قیمت هر سهم 1000 تومان باشد. یک هفته بعد، همین سهم به 1100 تومان می‌رسد و شما آن را می‌فروشید. آیا سود کرده‌اید؟ شما در یک هفته 100 هزار تومان کار کرده‌اید. آیا این دستمزد برای کار سخت تحلیل کافی است؟

زمانی که برای تحلیل سهام صرف می‌کنید، رایگان نیست.

شاید اگر می‌توانستید به اندازه 100 میلیون تومان از آن سهم بخرید خیلی خوب می‌شد. فراموش نکنید، زمانی که برای تحلیل سهام صرف می‌کنید، رایگان نیست. گرفتن اجر این زحمت به صبر نیاز دارد.

4- قلب سنگی وجود ندارد

«سرمایه‌گذاری بر روی IBM اشتباه بود.» «در مورد نرخ بهره اشتباه کردم.» «فکر می‌کردم قیمت نفت بالاتر می‌رود، اشتباه می‌کردم.» این جملات را وارن بافت گفته است. کسی که معمولا از او به عنوان اسطوره تحلیل بنیادی یاد می‌کنند. حقیقت این است که حتی وارن بافت هم اشتباه می‌کند. فرق بافت با دیگران این است که او در نهایت شجاعت و صداقت اشتباهاتش را می‌پذیرد.

ممکن است در عملیات ساده ریاضی اشتباه کنید، یک صفر کم‌وزیاد بزنید، روش محاسباتی شما درست نباشد یا مواردی را در نظر نگیرید که برای این سهم به خصوص حیاتی باشند.

از این خطاهای انسانی که بگذریم، به عنوان یک انسان احساسات دارید. شاید شما تردید نداشته باشید که سهمی خوب است؛ اما دیگران از آن سهم بد بگویند. یا شاید آن‌قدر در مورد سهمی حرف بزنند که باوجود تمام مشکلاتی که از آن‌ها خبر دارید، آن سهم را بخرید. بدتر از همه، حس کنید که چیزی گران می‌شود و اشتباه کنید.

تحلیل بنیادی اطلاعات زیادی به شما می‌دهد، اما قلبتان را سنگ نمی‌کند. تا زمانی که هیجان‌زده می‌شوید یا می­‌ترسید و به خود امید می‌دهید، از خطا در امان نخواهید بود؛ اما چه وقت از شر این احساسات انسانی رها می‌شوید؟ هرگز! اشتباه بخشی از انسان بودند همه ما است.

5- پیشگویی وجود ندارد

«موشک کره شمالی بر سر بازارهای بورس فرود آمد.» این خبر امروز در روزنامه‌ها منتشر شد. به خاطر آزمایش موشکی کره شمالی و تنش‌های این کشور با آمریکا، شاخص بورس بسیاری از کشورهای جهان روندی کاهش داشت. این اتفاق بر روی قیمت جهانی طلا هم اثر گذاشت.

آیا فکر می‌کنید تحلیلگرهای حرفه‌ای در تحلیل‌های خود تصمیم‌های کیم‌جونگ اون را هم منظور کرده بودند؟ دنیا پر است از حوادثی که هیچ‌کس از آن­ها خبر ندارد. شما از رفتار تک‌تک بازیگران بازار سرمایه خبر ندارید. گاهی قیمت یک سهمِ بد بالا می‌رود، درحالی‌که همه نسبت به سهم‌های خوب بی‌تفاوت‌اند. همان‌قدر که شما انسانید، دیگران هم انسانند. تعداد کمی از تصمیم‌های انسان‌ها سنجیده و معقول است.

6- چشم سوم وجود ندارد

هر اندازه که در یک سهم عمیق شوید، از سهم‌های دیگر غافل می‌مانید. انسان محدودیت دارد. شما هم از این قاعده مستثنا نیستید. اگر پرتفوی شما از 100 سهم تشکیل شده باشد، بی‌تردید نمی‌توانید تمام اطلاعات مربوط به تمام شرکت‌ها را در نظر داشته باشید. حتی ممکن است فراموش کنید چه سهم‌هایی دارید. منطقی است که تنوع سهم­‌های خود را کم کنید.

شما انسان هستید و فقط دو چشم دارید. همین که بتوانید به بازده انتظاری خود برسید خیلی خوب است.

اما تعداد سهم محدود یعنی ریسک. صندوق‌های سرمایه‌گذاری چند تحلیلگر ماهر استخدام می‌کنند و هر تحلیلگر به چند سهم به خصوص رسیدگی می‌کند. محال است که به تنهایی بتوانید 500 شرکت را در بررسی کنید و تحولات تمام آن‌ها را رصد کنید. به همین دلیل ممکن است بهترین‌های بازار را نبینید.

وقتی فهمیدید که فلان سهم در یک ماه 200 درصد رشد کرده است، ناراحت نشوید. معنی این حرف این نیست که شما عملکرد خوبی نداشته‌اید. شما انسان هستید و فقط دو چشم دارید. همین که بتوانید به بازده انتظاری خود برسید خیلی خوب است.

7- بلیت بخت‌آزمایی وجود ندارد

اگر بتوانید 100 تحلیلگر را استخدام کنید و به هر کدام بگویید به طور تمام‌وقت بر روی 10 سهم کار کنند و بعد با یک پول هنگفت بهترین سهم‌ها را بخرید، سود خوبی نصیبتان می‌شود؛ اما اگر می‌خواهید در خانه بنشینید، سهم‌ها را به تنها بررسی کنید و بعد با پس‌انداز شخصی خود سرمایه‌گذاری کنید، احتمال ثروتمند شدن سریع شما بسیار کم خواهد بود. اگر شغلی به غیر از تحلیل سهم دارید، این احتمال باز هم کوچک‌تر می‌شود.

بازار سرمایه بورس اوراق تحلیل

بازار یک روی خوب دارد و یک روی بد.

منظورم این نیست که با کمک تحلیل بنیادی نمی‌توانید سود کنید. می‌خواهم بگویم بعید است کسی بتواند در مدت‌زمانی کوتاه پس‌انداز 10 میلیون تومانی خود را به چند میلیارد تومان تبدیل کند.

شاید در یک روز بتوانید 4 درصد سود کنید. بدترین کار این است که در ذهن خود حساب کنید با روزی 4 درصد سود بعد از یک سال چقدر پول خواهید داشت. بازار یک روی خوب دارد و یک روی بد. «مغرور مشو به خود که خواندی ورقی/ زان روز حذر کن که ورق برگردد.»

8- حقیقت مطلق وجود ندارد

برای مدتی طولانی در مورد یک سهم مطالعه می‌کنید و زیروبم آن را در می‌آورید. کسی دیگر در مورد آن سهم نظر متفاوتی دارد. سعی می‌کنید احساسات خود را کنار بگذارید، چشم و گوش خود را بر روی تمام حرف­وحدیث‌ها ببندید و با خیال راحت فرض کنید که حتما حق با شما است.

همان‌قدر که درگیر شدن با گفت‌وگوها می‌تواند به شما صدمه بزند، بستن کامل چشم و گوش هم خطرناک است. شاید یک نفر دیگر به نکته‌ای پی برده است که شما از آن خبر ندارید. برای همین گاهی گوش دادن و فکر کردن به نظر دیگران می‌تواند خیلی مفید باشد. باور کنید که شما باهوش‌ترین آدم دنیا نیستید. در بازار سرمایه این فروتنی می‌تواند بی‌اندازه سودآور باشد.

9- لیست قیمت‌های آینده وجود ندارد

قیمت یک سهم خوب است و تردیدی ندارید که در آینده رشد خوبی خواهد کرد. آیا مطمئن هستید که این قیمت، بهترین قیمت ممکن است؟ آیا قیمت سهم کم‌تر نمی‌شود؟ به هر حال مهم‌ترین منبع برای تحلیل‌گرهای بنیادی صورت‌های مالی است. این صورت‌ها هر 3 ماه یا هر 12 ماه منتشر می‌شوند. از روی این صورت‌های مالی به سختی می‌شود تغییرات روزانه قیمت را پیش‌بینی کرد؛ یعنی به کمک تحلیل بنیادی نمی‌توانید در مدت‌زمانی کوتاه سهم را در بهترین قیمت بخرید و با گران‌ترین قیمت بفروشید.

هستند کسانی که برای رفع این مشکل تحلیل تکنیکال را پیشنهاد می‌کنند. بر روی تحلیل تکنیکال تحقیقات علمی زیادی صورت گرفته است. تنها گزاره اثبات‌شده در مورد تحلیل نموداری یا تکنیکال این است که «با بررسی نمودار تغییرات قیمت یک سهم در گذشته، می­‌شود از قیمت آن سهم در گذشته باخبر شد.» قیمت یک سهم در بلندمدت به درآمد شرکت ارتباط دارد. موضوعی که در نمودار قیمت دیده نمی‌شود.

مشکل دقیقا همین‌جا است. شما از بلندمدت خبر دارید، اما قرار است در کوتاه‌مدت تصمیم بگیرید. شاید بعد از آن که شما سهم را خریدید قیمتش کم شود. آیا ضرر کرده‌اید؟ خیر. شما سهم را برای چند روز تحلیل نکرده‌اید. بلکه قرار است قیمت سهم در بلندمدت به عددی برسد که انتظار دارید. به کمک تحلیل بنیادی نمی‌توانید قیمت فردا یا هفته جاری یک سهم را پیش‌بینی کنید؛ اما می‌توانید بازده انتظاری سرمایه‌گذاری خود را مشخص کنید.

10- Crtl-Z وجود ندارد

اگر اشتباه کنید راه برگشتی وجود ندارد. گاهی از ته دل آرزو می‌کنید که همه‌چیز به شرایط چند روز پیش بازگردد و این اتفاق نمی‌افتد. شاید از فروختن سهمی پشیمان شوید، اما پشیمانی شما تاثیری در روند بازار نمی‌گذارد.

یکی از مهم‌ترین درس‌هایی که در بازار سرمایه فرا می‌گیرید این است که هرگز برای دیگر سناریوهایی ممکن حسرت نخورید. شاید شما سهمی داشته‌اید و بعد از مدتی با یک سود خوب آن را فروخته‌اید. مدتی بعد قیمت این سهم چند برابر می‌شود. بیشتر مردم در این مواقع حسرت می‌خورند. همان‌طور که گفتیم هیچ‌کس نمی‌تواند آینده را پیش‌بینی کند. ممکن بود به دلایلی کاملا غیرعقلایی سناریوی برعکس پیش بیاید و سهم ارزان‌تر شود.

هرگز برای دیگر سناریوهایی ممکن حسرت نخورید.

حسرت می‌تواند به شما آسیب بزند. شاید فکر کنید حسرت خوردن برای سهمی که ندارید، بی‌ضرر است؛ اما اگر بارها از فروش خود پشیمان شوید، دفعه بعدی که مطمئن بودید باید سهمی را بفروشید به خود می‌گویید «شاید قیمت باز هم بالاتر برود…» این جمله می‌تواند شروع یک شکست باشد.

و البته غیرممکنی هم وجود ندارد

تحلیل بنیادی نواقص زیادی دارد. بهترین سهم‌ها ممکن است برای چند هفته متوالی وضعیت خوبی نداشته باشند. اگر به تحلیل خود اطمینان دارید، باید برای رسیدن به بازده انتظاری خود صبر کنید.

تعداد زیادی از فعالان بازار بورس اطلاعات بسیار کمی دارند. تعداد زیادی هم فقط به قیمت‌ها نگاه می‌کنند. برخی از تحلیلگرهای حرفه‌ای در استخدام شرکت‌ها هستند. اگر می‌خواهید با تحلیل بنیادی کار خود را پیش ببرید، باید بدانید که آدم‌های مثل شما زیاد نیستند.

این موضوع هم خوب است و هم بد. روی خوبش این است که به پیدا کردن سهم‌هایی ارزنده و ارزان امید پیدا می‌کنید. روی بد ماجرا اینجا است که رفتار خیل کثیر فعالان بازار بر روی قیمت‌ها تاثیر می‌گذارد؛ اما در همین بازار هستند افرادی که سابقه‌ای درخشان دارند. اگر می‌خواهید یکی از ستاره‌های درخشان بورس باشید، تا جای ممکن دانش خود را بالا ببرید. بازار سرمایه از معدود جاهایی است که در آن «علم می‌رسد به ثروت.»

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.