نقش دادههای باز در حکمرانی خوب: قفل دادهها را بشکنید!
یکی از شعارهای مهم دولت یازدهم و دوازدهم، گسترش خدمات دولت الکترونیک بود. پروژه دولت الکترونیک در سال ۱۳۸۱ کلید خورد. اما آنچه تا به امروز دیدهایم، صرفا ارائه بخشی از خدمات معمول در بسترهای دیجیتال است. هرچند همین اتفاق هم به معنای دقیق رخ نداده است. ایجاد دولت الکترونیک اولین گام برای ایجاد باز
یکی از شعارهای مهم دولت یازدهم و دوازدهم، گسترش خدمات دولت الکترونیک بود. پروژه دولت الکترونیک در سال ۱۳۸۱ کلید خورد. اما آنچه تا به امروز دیدهایم، صرفا ارائه بخشی از خدمات معمول در بسترهای دیجیتال است. هرچند همین اتفاق هم به معنای دقیق رخ نداده است. ایجاد دولت الکترونیک اولین گام برای ایجاد باز بودن (Openness) در سطح دولت و اجتماع است. باز بودن، مسیری است که هر دولت دموکراتیک باید آن را طی کند. مسیری که دادههای باز نقطه آغاز آن است.
آینده پایدار هر کشوری با «باز بودن» تامین میشود. اما باز بودن چیست، چه جنبههایی دارد و چگونه میتواند بر زندگی شهروندان تاثیر بگذارد؟
اینترنت در ایران
ایرانیان مشتاقانه فناوریهای دیجیتال را در زندگی خود وارد کردهاند و به نحو روزافزونی از آن استفاده میکنند. در حال حاضر حدود 56 میلیون کاربر اینترنت در ایران وجود دارد که با احتساب جمعیت ۸۱ میلیونی کشور، نرخ نفوذ اینترنت در حدود 70 درصد خواهد بود. یعنی ۷۰ درصد شهروندان حداقل یکبار در هفته آنلاین میشوند. در ایران امروز حدود 72 میلیون سیمکارت، فعال هستند. نرخ نفوذ تلفن همراه در ایران 92 درصد است. تمامی این کاربران بهصورت بالقوه میتوانند یک کاربر اینترنت باشند.
برنامه توسعه و کاربرد فناوری اطلاعات (تکفا) در سال ۱۳۸۱ توسط دولت جمهوری اسلامی ایران ارائه و آییننامه اجرایی این طرح نیز در سال ۱۳۸۲ توسط سازمان برنامهوبودجه به نهادها و دستگاههای اجرایی ابلاغ شد. این طرح بهمنظور توسعه و گسترش دولت الکترونیک بود. مفهوم دولت الکترونیک، در ابتداییترین حالت، ارائه خدمات دولتی بهصورت آنلاین در همه ساعتهای شبانهروز است. با اینکه تا به امروز تلاشهای زیادی برای گسترش دولت الکترونیک صورت گرفته است، اما وضعیت دولت الکترونیک در ایران بهگونهای است که رتبه ۱۰۵ را در بین ۱۹۳ کشور دنیا نصیب کشور میکند.
اینترنت میتواند کاربردهایی بهتر از بازیهای آنلاین داشته باشد.
از سویی، چون این طرح به نحو کامل اجرا نشده است، برای دریافت بسیاری از خدمات، لازم است شهروندان بهصورت حضوری مراجعه کنند و همچنین اسناد کاغذی با خود به همراه داشته باشند. برای مثال جهت ثبتنام در طرح تحول سلامت، حتما باید به دفاتر پیشخوان دولت مراجعه کنید. برای استفاده از این طرح، هنگام مراجعه به پزشک باید دفترچه بیمه با خود داشته باشید. داروهایی هم که پزشک برای شما تجویز میکند، در دفترچه بیمه یا نسخههای کاغذی نوشته میشوند. در صورتی با راهاندازی یک سیستم آنلاین، نه دفترچه بیمه درمانی لازم است و نه نسخه کاغذی.
تصویری از یک شکست
جایگاه پایین ایران در رتبهبندی دولت الکترونیک ، بیانگر یک شکست است. ایران به لحاظ نرخ نفوذ و رشد تعداد کاربران اینترنت، جزو ۲۰ کشور اول دنیا است. این تعداد کاربران، میتوانند تاثیرات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی فراوانی داشته باشند.
دلیل این رتبه پایین در خدمات دولت الکترونیک، تصویر ناقص یا غلطی است که دولتها نسبت به بسترهای دیجیتال دارند. آنها در بهترین حالت تلاش کردهاند که صرفا خدمات و فرآیندهای موجود را بهصورت آنلاین ارائه دهند. البته همین کار هم بهخوبی انجام نشده است.
اینترنت یک بستر آنلاین است و میتواند برای افزایش مشارکت و همکاری شهروندان با دولتها استفاده شود. دولتها میتوانند با ایجاد انگیزه، شهروندان را برای ایجاد استارتآپهای خلاقانه دیجیتال تشویق کنند. چنین اقداماتی در نهایت میتواند به افزایش رفاه منجر شود.
جایگاه پایین ایران در رتبهبندی دولت الکترونیک، بیانگر یک شکست است.
برای انجام این کار، لازم است دولتها متعهد به ایجاد اینترنت باز و عمل به اصل بیطرفی اینترنت باشند. با این کار سازمانها بیشازپیش باز خواهند بود. این نکته به نتایج چشمگیری در جامعه خواهد انجامید. با این اقدامات، تصمیمگیریهای دموکراتیک با مشارکت شهروندان بیشتری انجام خواهند شد، منابع اطلاعاتی دولت بیشازپیش در دسترس عموم مردم قرار میگیرند و فرآیندهای خلاقانه اجتماعی برای افراد بیشتری قابل استفاده خواهند بود.
دموکراسی دیجیتال ، دادههای باز و خلاقیتهای اجتماعی دیجیتال پایههای «باز بودن» هستند. بر پاداشتن هرکدام از این سه ستون، با چالشهایی همراه است. این اقدامات بهصورت بالقوه میتوانند مشارکت، آگاهی و خلاقیت را در شهروندان افزایش دهند. در ادامه به هرکدام از این سه ستون میپردازیم و سعی داریم با مثالهایی، مسئله را تبیین کنیم.
دموکراسی دیجیتال
یکی از مهمترین کاربردهای فناوریهای دیجیتال، هدایت و توسعه تغییرات اجتماعی با مشارکت دموکراتیک مردم است. ابزارهای آنلاین میتوانند شهروندان را در فرآیندهای سیاستگذاری از جمعآوری ایده تا قانونگذاری و تامین و تخصیص بودجه، شرکت دهند. نمونه چنین اتفاقی در کشور فرانسه روی داده است. در این کشور برای ایجاد قوانین «اقتصاد دیجیتال» با نام Loi pour une République numérique از مشارکت مستقیم شهروندان استفاده شد.
این قوانین برای تامین حریم خصوصی و حفاظت از دادهها تصویب شدند. در تصویب آنها از ۸ هزار و ۵۰۰ پیشنهاد مختلف که بهصورت آنلاین توسط ۲۱ هزار و ۳۰۰ کاربر مطرح شده بودند، استفاده شد.
مردم ایران علاقهمند به مشارکت سیاسی هستند. فضای مجازی میتواند این مشارکت را موثرتر و مولدتر کند.
یک رهیافت دیگر برای ایجاد بستر دموکراسی دیجیتال، تخصیص بودجه مشارکتی است. در شهر پاریس برنامهای به نام «خانم شهردار، من یک ایده دارم» (Madame la Maire, j'ai une idée) اجرا میشود. این برنامه طبق ادعای مجریان آن، بزرگترین در نوع خود است. در شهر پاریس سالانه ۱۰۰ میلیون یورو برای اجرای پروژههایی که توسط شهروندان ارائه میشوند و رای میآورند، اختصاص مییابد. در سال ۲۰۱۶ حدود 159 هزار کاربر در این طرح شرکت کردند. طرحهایی که در این برنامه برنده شدند شامل ساخت پناهگاه برای بیخانمانها، ایجاد تجهیزات تمیزکاری شهری جدید و ساخت اماکن عمومی در مکانهای کمدرآمد بودند.
اعتماد عمومی
طرحهای اینچنینی نهتنها به دولتها کمک میکند که تصویر بهتری نسبت به نیازهای شهروندان به دست آورند، بلکه آنها از این طریق میتواند اعتماد عمومی به دولتها را در جامعه افزایش دهند. اعتمادی که به نظر بسیاری از کارشناسان، در یک دهه اخیر، شدیدا در ایران تخریب شده است. اگر جامعه به دولت اعتماد نداشته باشد، اجرای طرحهایی که یک سوی آن شهروندان هستند، غیرممکن است.
استفاده هوشمندانه از این ابزارهای دیجیتال به افزایش اعتماد عمومی، مشارکت اجتماعی و بهبود اوضاع اقتصادی، اجتماعی و معیشتی منجر خواهد شد.
برای ایجاد این اعتماد اجتماعی، باید دولتها متعهد به اجرای پروژهها و طرحهایی باشند که بهواسطه بسترهای دموکراتیک رای میآورند. همچنین آنها باید اطمینان حاصل کنند که این بسترها، شکاف دیجیتال را زیاد نکند. زیرا ممکن است در گیرودار استفاده از فناوری دیجیتال، فراموش کنیم که بخشی از جامعه هنوز آنلاین نیستند و نمیتوانند در این رایگیریهای دیجیتال شرکت کنند.
در پاریس برای اجرای فرآیند تخصیص بودجه مشارکتی، همزمان با رایگیری آنلاین، جعبههای رأیگیری معمولی در مکانهای عمومی نیز گذاشته میشوند تا افرادی که آنلاین نیستند نیز در فرآیندهای دمکراتیک شرکت کنند.
ورود بخش خصوصی
این فقط دولتها نیستند که از فناوری دیجیتال برای ترویج مشارکت دمکراتیک استفاده میکنند. استاراتآپهایی نیز برای این کار در دنیا ایجاد شدهاند. سیویکتک (civic tech) نامی است که به این نوع از استارتآپها اطلاق میشود. این استارتآپها تلاش میکنند با استفاده از اینترنت، مباحث سیاسی را برای افزایش مشارکت شهروندان مطرح کنند.
یکی از این مثالها، شرکت بریتانیایی represent.me است. این استارتآپ سعی دارد پایگاهی از نظرات عمومی را بهواسطه برگزاری نظرسنجیهای روزانه، ایجاد کند. دادههای جمعآوریشده را میتوان متناسب با موقعیت جغرافیایی، مکان و چندین پارامتر دیگر طبقهبندی کرد. آنها امیدوارند که این اطلاعات روی عقاید و خواستههای سیاستگذاران تاثیر بگذارد و آنها هنگام تصمیمگیریهای خود نظرات افراد جامعه را نیز در نظر داشته باشند.
دادههای باز
دومین جزء برای حرکت به سمت یک دنیای باز دیجیتال، مفهوم دادههای باز (Open Data) است. مفهوم دادههای باز ناظر به این نکته است که باید به روزنامهنگاران، شهروندان و سازمانهای غیردولتی (NGO) ابزارهای کافی برای کسب اطلاعات واقعی، جهت تصمیمگیریها، بررسی و کشف حقایق، خلاقیت، حرکتهای اجتماعی، شرکت در انتخابات و انتخاب جناحها و احزاب، داده شود.
دادههای باز، پاسخگویی و مشارکت افراد و میزان خودآگاهی و خودتنظیمی دولتها را افزایش و به آنها اجازه میدهند که خلاقتر باشند. دادههای باز دسترسیهای لازم را به عموم مردم برای استفاده از اطلاعات موجود فراهم میکند. با باز کردن دادهها و دسترس قرار دادن آنها، دولتها میتوانند بهمراتب موثرتر عمل کنند.
دادههای باز یعنی باید به شهروندان و سازمانهای غیردولتی ابزارهای کافی برای کسب اطلاعات واقعی داده شود.
از سال ۲۰۱۲ چند موسسه اروپایی، تحقیقی در مورد تاثیر مستقیم اقتصادی دادههای باز در کشورهای اروپایی انجام میدهند. این اطلاعات نشان میدهند که اجرای سیاست دادههای باز بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۶، حدود 1.7 میلیارد یورو برای دولتهای اروپایی صرفهجویی به همراه داشته است. این سودها میتوانند از بخشهای مختلف حاصل شوند. برای مثال در بریتانیا، وجود دادههای باز در مورد وضعیت بهداشت و سلامت، این امکان را فراهم کرد که بیمارستانهایی که نرخ عفونت باکتری MRSA در آنها بالا بود، شناسایی شوند. سپس این بیمارستانها توانستند با الگوبرداری از بیمارستانهایی که این عفونت در آنها کمتر است، عملکرد خود را بهبود بخشند.
دادههای باز، یک منبع اطلاعات کارا
همانند یک منبع مفید اطلاعاتی، دادههای باز بستری برای خلاقیتهای کارآفرینانه فراهم میکنند. از زمانی که مرکز رشد دادههای باز در اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۴ تاسیس شده است، این مرکز به بیش از ۵۰ شرکت که برای حل چالشهای اجتماعی از دادههای باز استفاده میکنند، کمک کرده است.
اینترنت میتواند ابزاری باشد برای مشارکت مردم در حل مشکلات خودشان.
برای مثال شرکت آلمانی ویومدو (Viomedo) بیماران را متناسب با بیماری آنها به کلینیکها و مراکز درمانی ارتباط میدهد. شرکت ایتالیایی OriginTrial نیز با استفاده از دادههای باز، زنجیرههای تامین غذایی را شفافسازی میکند و اطلاعات حاصله را در اختیار مردم قرار میدهد.
چالشهای ایجاد دادههای باز
ایجاد یک سیستم دادههای باز با چالشهایی همراه است. عدم وجود همکاری بینبخشی، یکی از این چالشها است. نبود همکاری بینبخشی، بدین معناست که دادهها در سازمانهای دولتی، متناسب با ساختارهای درونسازمانی تنظیم شدهاند و نه به شکلی که برای عموم در دسترس و قابل استفاده باشند.
چالش دوم حفظ حریم خصوصی افراد است. این چالش را به راحتی میتوان حل کرد. نمونهای از حل مشکل حریم خصوصی، اقدامات بخش خدمات درمانی کشور ایرلند در ماه آگوست ۲۰۱۷ بود. در طی این اقدامات، سیاستهای دقیقی در مورد محدودیتهایی که باید روی دادههای باز برای حفظ حریم خصوصی افراد اعمال شوند، مشخص شد.
خلاقیتهای اجتماعی دیجیتال
باز بودن دیجیتال (digital openness) بهصورت بالقوه میتواند به خلاقیت اجتماعی سرعت ببخشد. خلاقیتهای اجتماعی، فرآیند توسعه و اجرای راهحلها برای چالشهای اجتماعی هستند. این خلاقیتها معمولا در همکاری بین کسبوکارها، سازمانهای غیرانتفاعی و دولت حاصل میشوند. جامعه، بسیار خلاقتر از دولت است و میتواند خدمات و محصولات نابی خلق کند. تشویق و پشتیبانی از این همکاری چندجانبه، یکی از راههایی است که باز بودن دیجیتال میتواند به منافع اجتماعی منجر شود.
جامعه، بسیار خلاقتر از دولت است و میتواند خدمات و محصولات نابی خلق کند.
در سال ۲۰۱۵ یک دانشجوی اهل مقدونیه به نام جورجان جوانوفسکی (Gorjan Jovanovsky) اپلیکیشنی با نام «هوای من» (Moj Vozduh) ساخت. این اپلیکیشن با استفاده از دادههای باز سازمانهای دولتی، کیفیت هوا را در بخشهای مختلف کشور نمایش میداد. اطلاعاتی که توسط این اپلیکیشن منتشر شد، به اعتراضات گستردهای انجامید و دولت را مجبور کرد یک شهرداری را به خاطر رعایت نکردن مسائل زیستمحیطی جریمه و یک کارخانه فولاد را هم تعطیل کند.
محرکهای خلاقیت اجتماعی
این فقط دادههای باز نیستند که خلاقیت اجتماعی را تقویت میکنند. چهار محرک خلاقیت اجتماعی دیجیتال عبارتاند از: دادههای باز، شبکههای باز، دانش باز و فناوری باز.
در این مقاله به دادههای باز پرداختیم. پرداختن به شبکهها و دانش باز، خود مجال دیگری میطلبد. اما در این میان، فناوری باز در شکل نرمافزاری و سختافزاری این امکان را فراهم میکند که راهحلهای دیجیتال، هر چه سریعتر انتشار یابند. مِشپونیت (MeshPoint) ابزارهای کدبازی را برای ایجاد شبکه وایفای فراهم میکند.
این ابزارها برای استفاده در بحرانهای انسانی همچون بلایای طبیعی و جنگ طراحی شدهاند. وجود یک شبکه وایفای در پناهگاههای انسانی، میتواند به نحو چشمگیری کیفیت زندگی ساکنین آنجا را افزایش دهد. سختافزارها و نرمافزارهای مورد استفاده در مشپوینت کدباز هستند.
هر فردی میتواند با دانلود کدها و تهیه سختافزارهای لازم، این سیستم را بهصورت مستقل بسازد. بستر دیجیتال دسیدیم (Decidim) ابزار مشارکت دموکراتیک شهر بارسلونا است. دسیدیم کد باز است. به این معنی که دیگر شهرها نیز میتوانند با استفاده از آن، ابزارهای مشابه را برای خود بسازند. بستر دسیدیم، از ابزارهای موثر در تحولات منطقه کاتالونیا بوده است.
چالشهای خلاقیت اجتماعی
دو چالش بزرگ در برابر خلاقیت اجتماعی وجود دارد. اولین چالش، نبود سرمایه لازم برای اجرای پروژههای خلاقانه اجتماعی است. برای مثال سالانه ۸۰ میلیارد یورو سرمایهگذاریهای اجتماعی (impact investment) برای پروژهها و کسبوکارهایی که با اهداف اجتماعی در اتحادیه اروپا به وجود میآیند، اختصاص مییابد اما فقط ۲ درصد این بودجه در بخش فناوری اطلاعات صرف میشوند.
صریب نفوذ بالای اینترنت فرصتی بینظیر است که تا امروز نادیده گرفته شده.
دومین چالش، لزوم ایجاد معیارهای فنی و قانونی برای ارتقا باز بودن است. این معیارها شامل «پروتکلهای باز، استانداردهای باز، فرمتهای باز و مکانیزمهای تنظیمی و مدلهای مدیریت جمعی در فرآیندهای مشارکتی و دمکراتیک» هستند.
هنوز دیر نشده است
توانایی فناوری در تشویق و حمایت از باز بودن، ترسیم کننده مسیر حرکت به سمت دنیای دیجیتال است. صرفا آنلاین کردن فرآیندهای موجود، خود میتواند یک اقدام خوب باشد. کاری که قرار بود در دولت الکترونیک انجام شود. اما تأثیرات بزرگتر زمانی بروز خواهند کرد که به معنای واقعی، باز بودن را در سطح دولتها پیاده کنیم.
آنچه در این مقاله گفتیم شاید با چیزی در ایران میبینیم سالها فاصله داشته باشد. اما اگر بخواهیم وضعیت جامعه و اقتصاد خود را بیشازپیش بهبود ببخشیم، لازم است که از بستر اینترنت، نیروهای جوان و دیگر پتانسیلهای موجود در این حیطه استفاده کنیم. دنیای آینده ایران بر پایه کارهای شکل میگیرد که امروز انجام میدهیم. این مسیر با طرح دولت الکترونیک آغاز شده است اما برای ادامه باید گامهای جدیتری برداشت.
نظرات