چگونه مثبت باشیم؟
داشتن یک ذهن منفی نگر از بزرگترین موانع ایجاد کسبوکار و پیشرفت در آن است. رصد کردن دائمی رخدادهای منفی، تعبیر منفی آنها، دیدن ابعاد منفی و چشمپوشی ناخودآگاه از نکات مثبت هر چیزی، در نهایت میتواند از ما فردی بسازد که عملا کاری نمیکند و خود را کنار میکشد. این رفتار منفعلانه وقتی در
داشتن یک ذهن منفی نگر از بزرگترین موانع ایجاد کسبوکار و پیشرفت در آن است. رصد کردن دائمی رخدادهای منفی، تعبیر منفی آنها، دیدن ابعاد منفی و چشمپوشی ناخودآگاه از نکات مثبت هر چیزی، در نهایت میتواند از ما فردی بسازد که عملا کاری نمیکند و خود را کنار میکشد.
این رفتار منفعلانه وقتی در شرایط حساس انجام شود، در نهایت باعث خواهد شد ما هیچوقت هیچ کاری نکنیم. یا اینکه در مواقعی که لازم است کاری بکنیم، فقط نظارهگر باشیم. ناگفته پیدا است که چنین رفتاری از ما یک بازنده خواهد ساخت. بازندهای که احتمالا فقط حسرت میخورد. بازندهای که شاید حتی هنر باختن را نیز بلد نیست. حال با این اوصاف، چگونه این افکار منفی را کنار بگذاریم و وارد گود شویم؟
هوش واقعگرا
یک فرد باهوش به دلیل توان پردازشی بالای مغز خود، میتواند اطلاعات وارد شده را بهصورت بهینهای تحلیل کند. این توانایی بالا در تحلیل اطلاعات باعث میشود که او بهسرعت چیزهای گوناگون را یاد بگیرد، آنها را با دانستههای پیشین خود ترکیب کند، شرایط را بسنجد و در نهایت عملکرد بهتری در موقعیتهای گوناگون داشته باشد.
هوش نهتنها در موقعیتهای جاری بسیار کارساز است، بلکه میتواند تصویر نسبتا دقیقی از وضعیت آینده، اتفاقهای ممکن و سناریوهایی احتمالی را هم پیش روی فرد قرار دهد؛ اما مشکل اینجاست که این سناریوهای احتمالی یا اتفاقات ممکن، همیشه اتفاقهای مبارکی نیستند.
در بسیاری از موارد واقعبینی با منفی نگری در هم میآمیزند.
وقتی با یک فرد باهوش در مورد اجرای یک پروژه یا یک طرح حرف میزنید، او به دلیل همه این تواناهایی که ذکر کردیم، معمولا خیلی سریع بهسرعت اتفاقات منفی و شاید موانع اجرای طرح میرود و به شما گوشزد میکند که احتمال موفقیت شما میتواند بسیار کم باشد.
این رفتار و این نگرش میتواند یک تصویر منفی از او به دیگران ارائه دهد. شاید او واقعا فرد منفی نگری نیست اما راستش در بسیاری از موارد واقعبینی با منفی نگری در هم میآمیزند؛ زیرا معمولا واقعیت سختتر و پیچیدهتر از چیزی است که در ابتدای امر تصور میکنیم.
از واقعگرایی به منفی نگری
این را هم باید در نظر داشت که واقعگرایی بیشازاندازه خود میتواند به منفی نگری ختم شود. وقتی هم که منفی نگری ایده غالب در دیدگاه شما باشد، لاجرم خواهید دید که ذهن شما همواره با چیزهای منفی احتمالی اشغال میشود.
مشکلی که منفی نگری میتواند منجر به آن شود این است که شاید شما را فردی منفعل کند؛ مثلا وقتی مشکلی در محیط کار یا محیط تحصیلتان پیش میآید، هنگامیکه میخواهید به مسئله فکر کنید، تمام اتفاقات منفی و موانع ممکن جلو چشمتان رژه میروند.
این مسئله در نهایت ممکن است باعث شود که نجنگیده تسلیم شوید. خود این تسلیم شدن هم به رفتار منفعل دیگری ختم میشود که در نهایت شما را در هر عرصهای بازنده میکند. راستش این، یکی از مشکلات اساسی خود من است.
اما چگونه مثبت باشیم؟
همانطور که گفتیم، واقعگرایی دائمی که یکی از خصوصیات افراد باهوش است، میتواند به منفی نگری ختم شود. برای اینکه ما از این منفی نگری ناشی از واقعگرایی در امان بمانیم، نباید این واقعیات را همواره در ذهن خود نشخوار کنیم.
بگذارید مثالی در این مورد بزنیم.
فرض کنید شما میخواهید یک کسبوکار راهاندازی کنید. به دلیل هوش بالای خود، هنگام بررسی ابعاد متفاوت کاری که میخواهید انجام دهید، لاجرم واقعیتهای سخت برایتان بسیار برجسته میشوند. این برجسته بودن ممکن است بهقدری شدید باشد که حتی خود ایده اصلی را هم تحت تاثیر قرار دهد.
یادداشت کردن و طبقهبندی مشکلات و موانع باعث میشود ذهن آرامتری برای فکر کردن به راهحلها بیابید.
اما از آنسو میدانیم که برای موفقیت، حتما باید این ابعاد منفی را در نظر داشته باشیم و پیش از وقوع اتفاقی ناگوار، لااقل کمی آمادگی کسب کنیم.
اما برای اینکه مانع از نشخوار ذهنی این وقایع احتمالی منفی و موانع شویم، بهتر است آنها را طبقهبندی کنیم. یادداشت کردن یا تهیه یک فایل مستند میتواند به این طبقهبندی کمک کند.
بهتر است شما ابعاد منفی یا موانع کاری را که میخواهید انجام دهید، روی کاغذ یا در یک فایل یادداشت کنید. سپس روی تکتک آنها تمرکز کنید و به این فکر کنید چگونه میتوانید این موانع را رفع کنید. یا لااقل چگونه میتوانید مسیر حرکت را به نحوی تغییر دهید که به این موانع برنخورید.
این تکهتکه کردن و نوشتن روی کاغذ، هم بار پردازشی ذهن شما را کاهش میدهد و هم منجر میشود که نقشه راهی درستی بچینید.
واقعگرایی را قورت بده و مثبت باش
این کار چیزی شبیه تکهتکه کردن اهداف است. گذشتن از موانع، خود میتواند یک هدف مهم برای موفقیت در کسبوکار باشد.
وقتی موانع را تکهتکه کنید، اولا بار ذهنی ناشی از آنها کاهش مییابد؛ زیرا دیگر شما همه آنها را با هم و بهصورت یک کلاف درهمتنیده که باز کردن آن غیرممکن به نظر میرسد، نمیبینید.
از سویی با این کار، جزئیات بیشتری از هرکدام از موانع خود را به شما نشان میدهند. در نتیجه، آنچه رخ میدهد این است که راهحلهای کاراتری میتوانید برای هر مسئله بیابید.
البته چیزی که در اینجا گفتیم روشی است که انسانها تقریبا در هر مسئلهای از آن استفاده میکنند. فرقی نمیکند مسئله یا مشکلی که شما با آن روبهرو هستید، در ریاضیات است یا فیزیک و یا کسبوکار.
تکهتکه کردن مسئله هم ذهنیت منفی را کاهش میدهد و هم باعث میشود مسئله برایتان روشنتر شود و راحتتر آن را حل کنید.
نظرات