چگونه فردی قابلاحترام باشیم
تربیت اجتماعی ما آدمها اینگونه است که وقتی با فرد جدیدی آشنا میشویم، با احترام با او برخورد میکنیم. یعنی حدی از احترام اولیه را برای هر فردی، مستقل کیستی او قائل هستیم. سپس در تعاملهایمان با آن فرد، متناسب با رفتارهای او، سطح احترامی را که به او میگذاریم، تغییر میدهیم. ممکن است به
تربیت اجتماعی ما آدمها اینگونه است که وقتی با فرد جدیدی آشنا میشویم، با احترام با او برخورد میکنیم. یعنی حدی از احترام اولیه را برای هر فردی، مستقل کیستی او قائل هستیم. سپس در تعاملهایمان با آن فرد، متناسب با رفتارهای او، سطح احترامی را که به او میگذاریم، تغییر میدهیم. ممکن است به او بیشتر احترام بگذاریم و یا کمتر.
همین قضیه در مورد خود ما وقتی وارد محیط جدیدی میشویم نیز صادق است. این رفتارها و کنشهای ما است که باعث میشود دیگران بفهمند چقدر باید ما را جدی بگیرند و چقدر به ما احترام بگذارند. یکی از اولین چیزهایی که باعث میشود دیگران بر اساس آن ما را قضاوت کنند هم ظاهر است. زیرا در دسترس و جلو چشم است.
رفتارهای شما است که احترام دیگران را برمیانگیزند.
لباس، شکل مو و چهره ما از اولین چیزهایی است که تعیین میکند، چقدر احترام دیگران را جلب میکنیم. اما ظاهر بههیچوجه مهمترین فاکتور نیست. خصوصا وقتی قرار است مدتی طولانی در جایی کار کنید، این رفتارهای شما است که احترام دیگران را برمیانگیزند. طبیعتا اگر رفتارهای سمی در محیط کار داشته باشید، دیگر کسی به شما احترام نخواهد گذاشت. اما چه رفتارهایی احترام دیگران را به همراه دارند؟
به خودتان احترام بگذارید
احترام گذاشتن به خود یعنی اینکه با خود راحت و رو راست باشیم. همه ما احتمالا خصلتهایی داریم که از آنها خوشمان نمیآیید. از خودمان به خاطر این خصلتها خجالت میکشیم. فقط هم دو راه پیش پایمان است. یا اینکه این خصلتها را از بین ببریم یا بهبود بخشیم و یا اگر چنین چیزی ممکن نیست، آنها را بهعنوان بخشی از کیستی خود بپذیریم و با آنها بسازیم.
اگر خود را به خاطر چنین چیزهایی از درون تحقیر کنیم، از خودمان بدمان بیاید و همیشه خود را سرزنش کنیم، این درگیریهای درونی خود را در ظاهر و رفتار ما هم نشان میدهند. در نهایت هم دیگران متوجه آنها میشوند. هیچکس هم به فردی که برای خود احترام قائل نیست، خود را حقیر میکند و به کارهای حقارتبار تن میسپارد احترام نمیگذارد.
به دیگران احترام بگذارید
احترام چیزی دوطرفه است. اگر شما به دیگران احترام نگذارید، دیگران هم به شما احترام نمیگذارند. این احترام گذاشتن به دیگران در نحوه تعاملهای کلامی و رفتاری ما خود را نشان میدهد. پس گام دوم این است، احترام بگذار تا محترم شوی.
مهمترین و اولین چیزی که باعث جلب احترام دیگران میشود، این است که کیستی خود را بپذیرید و به خود احترام بگذارید.
خوشقول باشید
وقتی قولی به کسی میدهید، وقتی میگویید کاری را انجام خواهید داد، باید آن را انجام دهید. در غیر این صورت اعتماد و احترام دیگران و اعتبار خود را از دست خواهید داشت.
اما خوشقول بودن باید همراه با توانایی «نه» گفتن باشد. اگر به هر دلیلی مثل رودربایستی یا ضعف در تعاملهای اجتماعی نتوانید در پاسخ به خواستههایی که نمیخواهید یا دوست ندارید، پاسخ منفی بدهید، شما زیر بار هزاران کار و قولی که دادهاید خفه خواهید شد.
در این صورت هیچکدام از کارها را هم انجام نخواهید داد. در نتیجه هم اعتماد و اعتبارتان از بین خواهد رفت و هم از زندگی و کارهای مهم خود خواهید ماند.
بهجای حرف زدن عمل کنید
یکی از بدترین چیزهایی که میتواند باعث دور شدن آدمها و از بین رفتن احترام ما شود این است که دائما از خوبیها، مهارتها و تواناییهایمان حرف بزنیم.
اگر بهجای چنین سخنانی، مهارتها، تواناییها و کیستی خودتان را در عمل نشان دهید، مطمئن باشید آدمها اطرافتان متوجه میشوند و بسیار به شما احترام خواهند گذاشت.
وقتی لازم است، به دیگران کمک کنید
فرض کنید شما در جایی کار میکنید و مثلا میدانید همکارتان برای انجام کار یا پروژه خاصی دچار مشکل است. در این صورت اگر کمکی از دستتان برمیآید و به او کمک کنید، یک تصویر خوب از خود در ذهن دیگران میسازید. حتی اگر کاری از دستتان برنمیآید اما کسی را میشناسید که میتواند به همکارتان کمک کند، همین معرفی کردن یک کمک بزرگ است.
البته یادتان باشد، وقتی زیاد به دیگران کمک کنید، احتمالا آدمهای زیادی به سراغ شما خواهند آمد. در این صورت دوباره سرتان شلوغ خواهد شد و از کار و زندگی خودتان عقب میمانید. برای همین در راستای همان مهارت «نه» گفتن، باید بتوانید درصورتیکه به هر دلیلی نمیتوانید کمک کنید، نه بگویید.
کمک کردن به دیگران، احترام آنها را به شما جلب میکند.
وقتی کاری از دستتان برنمیآید، نه گفتن راحت است. اما وقتی کار را بلدید ولی دوست ندارید انجام دهید یا اینکه دوست دارید انجام دهید اما وقت کافی ندارید، نه گفتن کمی سخت میشود.
نکته اینجاست بهتر است برای کمک کردن، مرزهایی برای دیگران تعیین کنید. مثلا به آنها بگویید ساعت یا روز خاصی میتوانید کمکشان کنید و یا اینکه وقت انجام کاری را ندارید.
از دیگران کمک بخواهید
وقتی به چیزی نیاز دارید و از دیگران کمک میخواهید حس اعتماد بقیه به شما بیشتر میشود. زیرا همه نقاط ضعفی دارند و به همین دلیل بیشتر افراد در برخورد با آدمها ناکاملی که نقطهضعفی دارند راحتتر خواهند بود. اگر خود را فردی بینیاز و بیشازحد قوی نشان دهید، افراد از شما دور خواهند شد.
صریح باشید
اگر مشکلی با کسی دارید، اگر چیزی را نمیپسندید، اگر فکر میکنید رفتار کسی غلط است، اگر اشتباهی میبینید، بهجای اینکه در لفافه، غیرمستقیم و یا به واسطه دیگران، حرفی را به فرد موردنظر بگویید، مسئله را مستقیم به خودش با صراحت توضیح دهید.
همواره به دنبال چیزی بهتر باشید
راضی شدن به حداقلها، ما را تحقیر میکند و از ما فردی ضعیف میسازد، آدمهای بزرگ و شایسته احترام هیچوقت یکجا نمینشینند و دنبال چیزهای بهتر میگردند. البته باید مواظب باشیم که در دام کمالگرایی نیوفتیم.
اشتباهتان را بپذیرید
همه انسانها اشتباه میکنند اما چیزی که ما انسانها را در این حوزه متفاوت میکند، نحوه برخورد ما با اشتباههایمان است. آدمها بزرگ و محترم اشتباههای خود را میپذیرند، بابت اشتباههای خود عذرخواهی میکنند، تلاش میکنند اشتباههای خود را جبران کنند و مهمتر از همه اینکه از اشتباههای خود درس میگیرند و فقط یک بار آن را مرتکب میشوند.
وقتی هم بفهمند که نظر یا عقیده اشتباهی داشتند، ذهنیتشان را تغییر میدهند.
زیادی جدی نباشید
کسی که همیشه و در هر شرایطی خیلی جدی رفتار میکند، فرد چندان جالبی در دید دیگران نیست. قضیه این است که زندگی آنقدرها جدی نیست. در نتیجه زیادی جدی بودن، چندان ایده جالبی نیست. ما آدمها باید شوخی هم بکنیم و بتوانیم به خودمان هم بخندیم.
گوش دهید
مهارت گوش دادن شاید مهمترین مهارت ارتباطی است. ما آدمها دو گوش و یکدهان داریم. یعنی احتمالا باید دو برابر چیزی که میگوییم گوش دهیم. خوب گوش دادن به دیگران اعتماد و احترام آنها را به ما برمیانگیزد.
آدمها دوست دارند شنیده شوند و اگر شما شنونده خوبی باشید، اعتماد و احترام دیگران را برمیانگیزید.
مهربان باشید و خوبی دیگران را ببینید
انسانها سیاهوسفید نیستند. یعنی همه آدمها هم کارهای خوب میکنند و هم کارهای بد. اینکه ما به خاطر برخی از خصلتهای بد افراد، خوبیهای آنها را نبینیم، نهایت بیانصافی است.
در نتیجه ما هم باید با همه مهربان باشیم و خوبیهای همه را هم ببینیم.
به کارهای دیگران اعتبار بدهید
این خصلت خصوصا در مدیریت و رهبری بسیار مؤثر است. تجربه نشان داده است مدیرانی که بهجای «من»، «ما» میگویند، قدردانی و احترام بیشتری از کارکنان خود دریافت میکنند و اینگونه یک رهبر قابل احترام میشوند.
ارزشهایی برای خود داشته باشید
آدمهای بزرگ در زندگی خود ارزشهایی دارند که همواره به آنها وفادار هستند. وقتی دیگران ببینند که شما علیرغم مخالفتها و سختیها از ارزشهای خود دست برنمیدارید، یک حس احترام درونی به شما خواهند داشت.
نظرات