خودآموزی در دنیای مدرن؛ دلایل و نتایج
آدام اسمیت به تخصصیسازی شغلها قائل بود. او میگفت حتی اگر نانوایی بلدید، باید نان خود را از نانوا تهیه کنید و شما به کارهای تخصصی خود برسید. اینگونه هم میتوانید بسیار پیشرفت کنید و هم با کیفیتترین نان را بخرید؛ زیرا بالاخره نانوایی که کارش نان پختن است، بهتر از شمایی که گاهی نان
آدام اسمیت به تخصصیسازی شغلها قائل بود. او میگفت حتی اگر نانوایی بلدید، باید نان خود را از نانوا تهیه کنید و شما به کارهای تخصصی خود برسید. اینگونه هم میتوانید بسیار پیشرفت کنید و هم با کیفیتترین نان را بخرید؛ زیرا بالاخره نانوایی که کارش نان پختن است، بهتر از شمایی که گاهی نان میپزید، بلد است چهکار کند.
این حرف آدام درست بود و هست؛ زیرا تقریبا هر چیزی که باعث خلق دنیای مدرن ما شده است، از همین ایده آدام اسمیت نشات میگیرد.
اما امروزه هزاران کتاب و ویدئو آموزشی رایگان و غیررایگان برای خودآموزی هر چیزی وجود دارند. بیشترشان هم تیترهای مشابهی دارند. تیترهایی مثل مکانیک خود شوید، دکتر خود شوید، تلویزیونتان را خود تعمیر کنید.
این تمایل به خودآموزی بعد از توسعه اینترنت و ارتباطات گستردهتر شده است؛ اما چه اتفاقی به این مسئله منجر شده است. مهمتر از آن آیا ما آدمها میتوانیم واقعاً با این کتابها و ویدئوها مثلا دکتر شویم؟
دلایل تمایل به خودآموزی
بهزعم من دو دلیل برای اینکه چرا آدمها تمایل دارند همهچیز را با خودآموزی یاد بگیرند، وجود دارد. یکی همین تخصصیسازی است و دیگری ریشه در نظریه بازیها دارد.
۱- تخصصیسازی
تخصصیسازی باعث شده است که بیشتر کارها هم ساده شوند و هم ساده به نظر برسند. فرض کنید شما یک پزشک عمومی هستید. بیمارانی که به شما مراجعه میکنند، درصد کمی از افراد جامعه را تشکیل میدهند. همین افراد هم شاید سالی یک یا دو بار مریض شوند؛ یعنی بیشتر آدمها در حالت عادی، سالم هستند.
اگر هم دچار بیماری یا کسالت میشوند، معمولا به بیماریهای سادهای مثل سرماخوردگی، مسمومیت غذایی یا مشکلات ساده گوارشی دچار میشوند.
هنگامیکه افراد مثلا برای بیماری سرماخوردگی به پزشک مراجعه میکنند، پس از چندین بار میبینند که پزشک دقیقا همان داروهای دفعات قبل را مینویسد؛ یعنی قرص سرماخوردگی که شامل مسکن برای سردرد و دو ماده کاهنده التهاب بینی و موییرگهای چشم را تجویز میکند. اگر هم سوزش گلو داشته باشند آنتیبیوتیک مینویسد.
ازاینروی بیشتر افراد فکر میکنند که حالا خودشان هم میدانند پزشک چهکار میکند چون به نظرشان کارش ساده است. به همین دلیل تلاش میکنند حداقل برای بیماریهایی مثل همین سرماخوردگی به پزشک مراجعه نکنند. لااقل تا زمانی که فکر میبینند قضیه به مشکل جدی منجر نشده، چنین کاری نمیکنند.
اما قضیه این است که این تخصص فقط در ظاهر ساده به نظر میرسد.
۲- تحول اعتماد
من آدمهایی را میشناسم که وقتی در زمستان دچار گلودرد یا سرماخوردگی میشوند، پیش یک تزریقاتی میروند. او نیز چند آنتیبیوتیک و ضدالتهاب به آنها تزریق میکند و همین.
وقتی هم از آنها میپرسی چرا به پزشک سر نمیزنند در پاسخ میگویند، دکتر هم که همین داروها را مینویسد. چرا باید پولت را هدر کنی.
این نگاه تقریبا به هر شغل دیگری نیز وجود دارد؛ یعنی افراد فکر میکنند دیگران خیانت میکنند و پرداختن پول به آنها بابت کار، هدر دادن آن است. راستش چنین نگاهی آنقدرها هم که به نظر میرسد شاید غلط نباشد.
بحث تحول اعتماد (Evolution of Trust) در نظریه بازیها در نهایت به این نتیجه منجر میشود که در هر جامعهای بهطور طبیعی در طول زمان تعداد افراد درستکار کم میشود و تعداد کسانی که کلاهبرداری میکنند زیاد میشود؛ یعنی اعتماد بین افراد کاهش مییابد.
دقیقا یکی از نقشهای حکومت و قانون جلوگیری از چنین اتفاق طبیعی است؛ زیرا مشخصا چنین اتفاقی در نهایت به از هم پاشیدن اجتماع منجر میشود زیرا باعث میشود در طول زمان اعتماد افراد به هم دیگر کاهش یابد.
اما اگر سازوکارهای قانونی درست اجرا نشوند و نتوانند بهصورتی موثر جلو این روند طبیعی را بگیرند، اعتماد بین افراد جامعه کم میشود و به همین دلیل پول پرداخت کردن برای ویزیت دکتر اتلاف بهحساب میآید؛ زیرا احتمال اینکه بهصورت تصادفی این پزشک آدم درستکاری باشد، کم شده است.
آیا واقعا این خودآموزی به درد میخورند؟
کاهش اعتماد در جوامع و عدم اعتماد بین افراد، چیزی است که کمابیش در همهجا اتفاق میافتد. مستقل از اینکه چقدر حکومتها در مقابله با این مسئله درست عمل کنند یا نه این کاهش اعتماد همواره رخ میدهد.
به همین دلیل هم هست که از این روشهای خودآموزی چه بهصورت کتاب و چه بهصورت ویدئو در دنیا بسیار استقبال میشود. از آنجایی هم که تهیهکننده این خودآموزها خود افراد متخصص هستند که تلاش میکنند قضیه را بهصورت ساده توضیح دهند، عموم افراد فکر میکنند که مسئله را به خوبی درک کردهاند.
اما تخصص ساده نیست
کتابها و ویدئوهایی خودآموزی که سعی میکنند چیزهایی پیچیده را با زبان ساده توضیح دهند، حسی از دانش کاذب ایجاد میکنند. دانشی که البته درست است اما به دلیل سادگی، سعی شده بسیاری از جزئیات چهبسا مهم در آن حذف یا کمرنگ شوند.
در مورد همین قضیه سرماخوردگی مسئله فقط آگاهی از داروهای درمان آن نیست؛ بلکه دانستن اثرات جانبی آن و تعداد احتمالا زیادی از بیماریهایی است که بسیار شبیه سرماخوردگی هستند ولی دقیقا سرماخوردگی نیستند.
برای دانستن آنها هم شما باید کتابهای حجیم و حوصله سر بر را بخوانید و ممکن نیست بتوان همه آن را در یک یا چند کتاب یا ویدئو آموزشی خودآموزی توضیح داد. چیزی مثل همان فوت کوزهگری.
به همین دلیل هنوز که هنوز است، تحصیل در دانشگاه بهترین و موثرترین راه یادگیری یک رشته است.
وقتی از بیرون به کوزهگر نگاه میکنید به نظر میرسد که کوزهگری که کاری ندارد. کمی گل رس درست میکند. آن را روی دستگاه دوار قرار میدهد. به آن شکل میدهد و سپس در کوره میپزد.
اما شما با این نگاه کردن، نمیتوانید فوت کوزهگری را بفهمید. تازه فوت کوزهگری بعد از کارهای ابتدایی است. کارهایی ابتدایی مثلاینکه چقدر آب باید به خاک رس اضافه کنید؟ اگر خاک رس خالص نباشد باید چهکار کنید؟ آیا از هر آبی میتوانید استفاده کرد؟ اگر خاک خالص نباشد، چگونه آن را باید تمیز کنید؟ اگر آب آلودگی داشته باشد چه؟ چه دما یا تغییرات دمایی برای پختن گلهای گوناگون لازم است؟
دانش کاذب را کنار بگذارید
بیشتر این جزئیات در کتابهای خودآموزی یا ویدئوهای آموزشی بیان نمیشوند؛ زیرا در این صورت دیگر به زبان ساده نخواهند بود. اگر هم بیان شوند، شاید خواننده یا بیننده حوصله خواندن یا تماشایش را نداشته باشند.
بااینهمه، اینها دقیقا همان چیزهای مهمی هستند که ندانستن آنها میتواند مثلا در حوزه پزشکی یا مکانیک خودرو، به مشکلات بزرگی منتهی شوند.
پس دفعه بعد که سرما خوردید، لطفا بهجای خوددرمانی به پزشک مراجعه کنید؛ زیرا هر آنتیبیوتیکی که خودسر مصرف میکنید، میتواند به انقراض نسل بشر از روی زمین منجر شود.
نظرات