ماجرای یک اعتیادِ پولساز و راههای درمان آن
اعتیاد به کار، احتمالا تنها اعتیاد پولساز در جهان است و با این همه، تردیدی وجود ندارد که این اعتیاد نیازمند درمان هم هست. بسیاری از ما با این کلیشه تصویری در سینما و سریالهای تلویزیونی آشنا هستیم: افسر پلیس یا کارآگاه به خانه میرود تا قولی که برای حضور در تولد دختر یا پسرش
اعتیاد به کار، احتمالا تنها اعتیاد پولساز در جهان است و با این همه، تردیدی وجود ندارد که این اعتیاد نیازمند درمان هم هست.
بسیاری از ما با این کلیشه تصویری در سینما و سریالهای تلویزیونی آشنا هستیم: افسر پلیس یا کارآگاه به خانه میرود تا قولی که برای حضور در تولد دختر یا پسرش داده را ادا کند، اما ناگهان از اداره با او تماس میگیرند و او را برای ماموریت فرا میخوانند. مامور فداکار هم ناچار میشود در عین بهت و حیرت همسر و فرزندش دوباره به سرِ کاری برود که انگار تمامی ندارد.
پلیسِ بیچاره داستان شاید دوست نداشته مهمانی را ترک کند و به اداره پلیس برگردد، اما در این مثال خاص، او چارهای هم نداشت. بر خلاف پلیس فداکارِ داستان، «اعتیاد به کار» (workaholism) همیشه یک معضل جدی بوده و البته اختصاصی به پلیسها ندارد.
اعتیاد به کار، زمانی رخ میدهد که شما-به دلایل مختلف- نمیتوانید دست از از کار بکشید و بسیار بیشتر از حد معمول کار میکنید. البته کسانی که به کار اعتیاد دارند، الزاما از کارکردن لذت نمیبرند و ممکن است صرفا برای فرار از مشکلاتی دیگر به کارکردن پناه بیاورند.
اعتیاد به کار، در حقیقت یک معضل روانشناختی است و بسیاری از روانشناسها، رواندرمانگرها و روانپزشکها، شیوههایی برای درمان این معضل دارند. با این همه، وقتی پای تجارت و کسبوکار در میان باشد، نمیتوان از اعتیاد به کار حرفی نزد.
دنیای مدرن و کاری که تمامی ندارد
چه خوشتان بیاید و چه نه، امروز دیگر همه جا محل کار شما است و همه زمانها هم جزو ساعات کاری شما به حساب میآید. بنابراین، نباید انتظار داشته باشید که با خروج از محل کار، تا صبح روز بعد چشمتان به پروندههای کاری نیفتد. (البته احتمالا میتوانید مطمئن باشید که چشمتان به همکارانتان نمیافتد!)
واقعیت این است که فناوریهای مدرن (اینترنت، گوشیهای هوشمند و لپتاپها) کاری کردهاند که همهجا برای ما محیط کاری باشد.
واقعیت این است که فناوریهای مدرن (اینترنت، گوشیهای هوشمند و لپتاپها) کاری کردهاند که همهجا برای ما محیط کاری باشد. امروز بسیاری از وظایف شغلی تا حد زیادی با همین سه وسیله قابل انجام هستند و به این ترتیب، شما حتی میتوانید از دورِ سفره شام در یک مهمانی و یا در تختخوابِ یک هتل در جزیره کیش هم کارتان را برای کارفرما ارسال کنید. حتی ممکن است این کار را ساعت 11:30 شب و نیمساعت قبل از خواب انجام دهید.
تغییرات فناورانه موجب شده که کار تمامنشدنی به نظر برسد.
نکته مهمتر این است: انتظار از کارمندان برای انجام و تکمیل کار در ساعات غیر اداری، حالا کمکم به انتظاری بدیهی بدل شده و مدیر و کارمند، هر دو معتقدند که وظیفه شغلی را باید در هر ساعتی و در هر جایی تکمیل کرد.
به این ترتیب، زمینه برای «اعتیاد به کار» در ما فراهم شده است. اما اگر این موضوع را عارضهای میدانیم که نیاز به درمان دارد، باید به دنبال چه نشانههایی در خودمان بگردیم که نشاندهنده «اعتیاد به کار» باشند؟
آیا شما معتاد به کار هستید؟
متخصصان دپارتمان روانشناسیاجتماعی در دانشگاه «برگن» در نروژ، شاخصی برای شناسایی ابتلا به «اعتیاد به کار» طراحی کردهاند که 7 پرسش اساسی را در بر میگیرد. پاسخ افراد به این 7 پرسش (از منظر روانشناسی اجتماعی) می تواند نشاندهنده خطر ابتلای آن ها به «اعتیاد به کار» باشد.
در ادامه، پرسشهایی که در پرسشنامه اصلی آمده را خواهید دید و اگر تمایل داشته باشید، میتوانید به آنها جواب بدهید:
[totalpoll id="379828″]
معتادانِ مهربان، روانرنجور و خلاق!
اگر پاسخ شما به «تنها یکی» از این 7 پرسش، «همیشه» و یا «بیشتر اوقات» است، ممکن است به «اعتیاد به کار» مبتلا باشید. نتیجهگیری این پژوهش در دانشگاه «برگن» نشان میدهد که حدود 8.3 درصد از نیروی کار نروژ به درجاتی از «اعتیاد به کار» مبتلا هستند.
این در حالی است که پژوهشی دیگر نشان میدهد که به طور میانگین، حدود 10 درصد از نیرویِ کار جهان اعتیاد به کار دارند.
علاوه بر این، پژوهش دانشگاه «برگن» نشان میدهد کسانی که اعتیاد به کار در آنها تشخیص داده میشود، معمولا سه وضعیت احساسی دیگر را هم به میزان بالایی تجربه میکنند:
- سازگاری (Agreeableness): افرادی که اعتیاد به کار دارند، بیش از سایرین رفتارهای نوعدوستانه از خود نشان میدهند. آنها همچنین شخصیتی تطابقپذیر و فروتن دارند.
- روانرنجوری (Neuroticism): افرادی که اعتیاد به کار دارند، معمولا عصبی، تندمزاج و تندخو هستند.
- زیاد فکرکردن/خلاقیت بالا: افرادی که اعتیاد به کار دارند، عموما نوآور و متمایل به عملگرایی هستند.
جوانان بیشتر به کار اعتیاد دارند
نتیجه پژوهش دانشگاه «برگن» همچنین نشان میدهد که جوانان بیش از سایرین به کارکردن اعتیاد پیدا میکنند. این در حالی است که جنسیت، سطح تحصیلات و وضعیت تاهل، نقش کمرنگتری در اعتیاد به کار ایفا میکنند. افزون بر این، کارمندانی که بچه دارند، شانس بیشتری برای ابتلا به «اعتیاد به کار» دارند.
اما آیا استخدام کسی که زیاد کار میکند، الزاما بد است؟
مدیرعامل یک شرکت ممکن است از استخدام فردی با اعتیاد به کار چندان ناراضی نباشد، اما واقعیت این است که استخدام چنین فردی در درازمدت به ضرر شرکت خواهد بود.
فشار زیاد به کارمندان، معمولا منجر به افت کارایی میشود و نه افزایش بهرهوری.
حدود سال 1392، من شخصا در یک شرکت توزیع لوازم یدکی خودرو کار میکردم که انباری در اطراف تهران داشت. کار در انبار تقریبا تعطیلی نداشت و بسیار سنگین بود: 10 ساعت در روز (با اضافهکاریِ اجباری) و هفت روز در هفته. شیفتِ شب از ساعت 10 شب تا 6 صبح فعال بود و تقریبا تمامی جمعهها را هم سر کار حاضر میشدیم.
استدلالِ مدیران شرکت این بود که کارگران انبار داوطلبانه زیاد کار میکنند و حقوق اضافهکاری و کار در روز تعطیل را هم دریافت میکنند، بنابراین، ظاهرا همه راضی بودند.
نتیجه پژوهش دانشگاه «برگن» همچنین نشان میدهد که جوانان بیش از سایرین به کارکردن اعتیاد پیدا میکنند. این در حالی است که جنسیت، سطح تحصیلات و وضعیت تاهل، نقش کمرنگتری در اعتیاد به کار ایفا میکنند.
با این همه، چند ماه بعد، نشانههای مشکل بروز پیدا کرد: کارگران کمکم بیمار میشدند و میزان مرخصیهای استعلاجی و استحقاقی افزایشی جالبتوجه پیدا کرده بود.
خوشبختانه، مدیران شرکت خیلی زود نظرشان را تغییر دادند و به این نتیجه رسیدند که دستکم یک روز تعطیل در هفته، برای حفظ سلامتی و انرژی مورد نیاز برای تداوم کار در روزهای آینده، ضروری است. علاوه بر این، از آنجا که شرکت به صورت خانوادگی اداره میشد، تعداد تعطیلیهای «اضافی» در طول سال هم افزایش پیدا کرد.
کم کار کن، همیشه کار کن!
سیاستِ «حد وسط را نگهداشتن»، تقریبا همیشه جواب میدهد، به خصوص وقتی که پای پیداکردن نقطه تعادل میان زیاد کارکردن و کمکاری در میان باشد. اما «حد وسط را نگهداشتن» در مورد کار، نه فقط به نفع فرد که به نفع شرکتها هم هست.
نتایج مطالعهای که در سال 2013 در دانشگاه «کانزاس» واقع در آمریکا انجام شد، نشان میدهد که افرادی که بیش از 50 ساعت در هفته کار میکنند، آسیبهای جسمی و روانی زیادی به خودشان وارد میکنند. این در حالی است که نسبت میان کارِ بیشتر-درآمد بیشتر، با افزایش ساعات کاری به هم میخورد.
چندی قبل، در «آکادمی تجارتنیوز» از خوانندگان خواستیم که در یک نظرسنجی شرکت کنند. در یکی از سوالات این نظر سنجی، از آنها پرسیده بودیم چند ساعت در هفته کار میکنند.
تنها کمتر از 40 درصد از مخاطبانی که در این نظرسنجی شرکت کرده بودند (تا لحظه تدوین این مقاله)، بیش از 44 ساعت در هفته کار میکردند. حدود 40 درصد از افراد هم بین 30 تا 44 ساعت در هفته، حدود 10 درصد از افراد بین 25 تا 30 ساعت در هفته و حدود 12 درصد هم کمتر از 12 ساعت در هفته کار میکردند.
(اگر میخواهید نتایج این نظرسنجی را ببینید و یا در آن شرکت کنید، میتوانید اینجا کلیک کنید.)
فارغ از اینکه دادههای این نظرسنجی محدود به خوانندگانِ «آکادمی تجارتنیوز» بوده است و از این نظر میزان اتکا به آن پایین میآید، میتوانیم نتیجهگیریهایی را به آن نسبت بدهیم. مثلا اینکه در ایران، نسبت کسانی که کمتر از 44 ساعت در هفته کار میکنند، بیش از 60 درصد است. (ما کمتر از میانگین کشورهای در حال توسعه کار میکنیم، اما در مقایسه با میانگین کشورهای توسعهیافته، وضعیتمان خوب است.)
چه باید کرد؟
افراد مختلف در پاسخ به اینکه «برای درمان اعتیاد به کار چه باید کرد؟» روشهای مختلفی را پیشنهاد کردهاند. در معروفترین روشها اما میتوان موارد مشابه زیر را مشاهده کرد:
- سعی کنید نظام ارزشگذاری ذهنیتان را تغییر دهید.
شما باید به این باور برسید که در زندگی مسایل مهمتری در مقایسه با کار وجود دارد. سعی کنید از بودن در کنار خانواده و دوستانتان لذت ببرید و به این باور برسید که زندگی تکرار نمیشود.
- به تطابق میان کاری که میکنید و منافع آن (چه برای خودتان و چه برای سایرین) فکر کنید.
اگر دستمزدی که برای «کارِ مازاد» دریافت میکنید به اندازهای نیست که ارزش آن را داشته باشد (شما را از کارهای دیگر باز میدارد) بهتر است انجام آن را متوقف کنید.
علاوه بر این، از خودتان بپرسید آیا کاری که میکنید برای «همه» مفید است و اینکه اگر شما دیگر آن کار را انجام ندهید، چه کسانی آسیب میبینند.
برای ترک کردن اعتیاد به کار، لازم است برای هر کاری صرفا زمانی مشخص اختصاص بدهید.
- کارهایتان را به ترتیب تکمیل کنید و هرگز چند کار را با هم انجام ندهید.
اگر چند وظیفه شغلی را به صورت همزمان بر عهده بگیرید، گیج میشوید و استرس وارد شده به شما نه فقط بهرهوریتان را پایین میآورد، که باعث میشود از انجامنشدن کارها عذاب بکشید.
- زمانی که به انجام کار تخصیص میدهید را محدود کنید و به این محدودیت پایبند باشید.
شما باید برای انجام هر کاری زمان کافی و نه بیش از حد تخصیص دهید و با پایان یافتن این زمان، کارکردن را متوقف کنید. علاوه بر این، هرگز در روزهای تعطیل کار نکنید.
نظرات