پنج چیز که فقرا بیش از ثروتمندان مصرف میکنند
باور عمومی این است که ثروتمندان در تمام موارد بیش از فقرا مصرف میکنند. با این همه، شواهد آماری فراوانی هست که نشان میدهد این باور همیشه هم صادق نیست. در واقع، به نظر میرسد مصرفِ ثروتمندان در برخی موارد با احتیاط بیشتری همراه است و مواردی هست که فقرا بیش از ثروتمندان مصرف میکنند.
باور عمومی این است که ثروتمندان در تمام موارد بیش از فقرا مصرف میکنند. با این همه، شواهد آماری فراوانی هست که نشان میدهد این باور همیشه هم صادق نیست.
در واقع، به نظر میرسد مصرفِ ثروتمندان در برخی موارد با احتیاط بیشتری همراه است و مواردی هست که فقرا بیش از ثروتمندان مصرف میکنند. در این مقاله به 5 مورد از این «چیزها» اشاره میکنیم.
دقت کنید که منظور این نیست که مصرفکنندگان این «چیزها» الزاما در زمره فقرا قرار میگیرند. علاوه بر این، منظور از «فقرا» در اینجا نسبی است و به افرادی اشاره دارد که به دهکهای درآمدیِ پایینتر تعلق دارند. بنابراین، در مواجه با مفهوم «فقر»، بسیاری از شهروندانِ عادی در مقابل ثروتمندان فقیرتر محسوب میشوند. همچنین ما باید هزینههای فقیربودن را هم در نظر داشته باشیم.
-
گوشی/ تبلت/ لپتاپ
تعجب نکنید. گوشیهای هوشمند، تبلتها و لپتاپها، هزینه تجربیاتی را که در حالت عادی باید بابت آنها پول پرداخت شود، به شدت کاهش میدهند.
با اتصال به اینترنت، میتوانید به کلاسهای آنلاین و صفحات رایگانِ آموزشی دسترسی پیدا کنید. علاوه بر این، امروز دیگر تقریبا هر فیلمی با زیرنویس فارسی و تقریبا هر نوع موسیقیای بر روی اینترنت قابل دانلود است. به این ترتیب، دسترسیِ فقرا به اینترنت میتواند بخش بزرگی از نیازهای فراغتیِ آنها را مرتفع کند.
در مقابل، ثروتمندان عمدتا زمانِ خود را نه در جهانِ «مجازی» که در جهانِ «واقعی» میگذرانند. برخی دادههای آماری در آمریکا نشان میدهند که اکنون و در عصرِ کلاسهای آنلاین، ثروتمندان آمریکایی هنوز هم ترجیح میدهند برای بچههایشان معلم سر خانه بگیرند. (به همین دلیل شاید بد نباشد در مورد ماهیت ثروت و شکلوشمایل آن در دورانِ خودمان بیشتر بدانیم.)
بر خلاف آنچه ممکن است به نظر برسد، کودکان خانوادههای فقیر بیش از کودکان خانوادههای ثروتمند در فضای مجازی حضور دارند.
همین دادهها نشان میدهند که بچههای خانوادههای کمدرآمدتر عمدتا زمانی از روز را به بازی با تبلت میگذرانند، در حالی که بچههای خانوادههای پردرآمد در محیطهای واقعی (زمینها و خانههای بازی، باشگاههای ورزشی و امثال آن) وقت میگذرانند.
-
غذاهای مضر
فقرا در قیاس با ثروتمندان غذاهای بیکیفیتتری میخورند.
کربوهیدرات که عمدتا در غذاهایی مانند برنج، ماکارونی، سیبزمینی و نانهایِ با ارزش غذایی پایین یافت میشود، اصلیترین منبع تغذیه دهکهای کمدرآمد در ایران است. همین موضوع در زمینه تامین پروتئین هم صدق میکند و اکنون، برخی خانوادههای فقیرتر به جای گوشت و مرغ، از سوسیس و کالباس استفاده میکنند که تا حدی ارزانتر است.
برخی پژوهشها هم نشان میدهند که فقر (در اّشکالِ غیرمطلقِ آن) میتواند اتفاقا موجب چاقی هم بشود: فقرا روغنهایِ با چربی اشباعِ بالاتر (مانند روغنهای جامد) مصرف میکنند و برای تامین کالری روزانهشان، به جای کلم بروکلیِ کم کالری، قند و شکر مصرف میکنند.
از دیگر سو، ثروتمندان زمان و منابع مالیِ بیشتری برای ورزشکردن و باشگاهرفتن دارند. ثروتمندان همچنین میتوانند برنامههای غذایی خاص برای لاغرشدن را که عمدتا همراه با افزایش هزینه مواد غذایی هستند را تقبل کنند، حال آنکه فقرا چنین امکانی را در اختیار ندارند.
-
تلویزیون
تماشایِ تلویزیون احتمالا منفعلانهترین شیوه برای سرگرمشدن است، چرا که مثلا بر خلاف اینترنت، امکانات تماشاگر تلویزیون در مقابل کاربرِ اینترنت چندان زیاد نیست.
محتوای عرضهشده در شبکههای تلویزیونی هم عمدتا در سطحی هستند که مخاطب عام را درگیر کنند. عمده مخاطبانِ صداوسیمای ایران مخاطب برنامههایی با تِمِ ورزشی و سرگرمی هستند و نه مناظرههای فلسفی در شبکه چهار.
فقرا بیش از ثروتمندان تلویزیون تماشا میکنند.
از طرفی، رازِ استفاده گسترده از تلویزیون به عنوان یک ابزار سرگرمی، ارزان بودن آن است و شبکههای رسمی صداوسیمای ایران برنامههای خود را به رایگان پخش میکنند. (مقایسه کنید با تلویزیونهای کابلی در کشورهای دیگر که برای مشاهده برنامههای آنها باید پول پرداخت کنید.)
در مقابلِ فقرا که تلویزیون احتمالا اصلیترین شیوه برای پر کردن زمانِ فراغت آنها در خانه است، ثروتمندان به سینما، تئاتر و کنسرت میروند. نتایج نظرسنجیهای «ایسپا» (مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران) هم تصویری از این وضعیت به دست میدهد.
بر اساس نظرسنجی «ایسپا» در بهار 1398، بیش از 30.2 درصد مردم ایران تا به حال به سینما نرفتهاند و بیش از 88.6 درصد هم به تئاتر نرفتهاند. همچنین بیش از 80.2 درصد از افراد شرکتکننده اعلام کردند که تاکنون به هیچ کنسرتی نرفتهاند.
-
آنتیبیوتیک
استفاده بیش از حد از آنتیبیوتیک، یک معضلِ درجه یک در سطح جهان است. سازمان ملل متحد هم چند سالی است که با طرح موضوع « مقاومت آنتیبیوتیکی » (Antimicrobial resistance) نسبت به مقاوم شدن بیماریهای واگیردار در مقابل آنتیبیوتیکها هشدار میدهد.
ماجرا از این قرار است: کشف آنتیبیوتیک زمانی امکان ریشهکنی بسیاری از بیماریهای باکتریایی را به ما داده بود اما با استفاده بیش از حد از آنتیبیوتیکها، ما حالا با بیماریها و باکتریهایی روبهرو هستیم که در مقابلِ داروهای ما مقاومتر و مقاومتر میشوند.
اما چرا فقرا بیش از ثروتمندان از داروها (و به ویژه آنتیبیوتیکها) استفاده میکنند؟
«نیویورکتایمز» در گزارشی به این موضوع پرداخته و مینویسد در آمریکا، میزان مصرف داروها با سطح درآمد و سطح سواد افراد نسبتی معکوس دارد. در واقع، هر چقدر شما ثروتمندتر (و در نتیجه احتمالا تحصیلکردهتر) باشید، تمایل بیشتری به استفاده از دارو (حتی در قالب خود-تجویزی) خواهید داشت.
علاوه بر این، ثروتمندان میتوانند برای درمانِ بسیاری از بیماریهای غیرواگیر، شیوههای غیردارویی و طبهای جایگزین (مانند موسیقیدرمانی و آبدرمانی) را امتحان کنند. این در حالی است که فقرا چارهای جز این ندارند که بلافاصله از بستر بیماری به سر کار خود برگردند تا زیان اقتصادی کمتری را تحمل کنند.
علاوه بر این، ثروتمندان میتوانند بدون ترسِ از دستدادنِ کار و درآمد، دوران نقاهتِ طولانیتری را هم تجربه کنند و بنابراین، کمتر دارو مصرف کنند. مصرف بیشتر آنتیبیوتیکها به عنوان راهحلی برای کاهش دوران نقاهت هم از همین منظر قابل تفسیر است.
-
موتورسیکلت
ایران در کنار کشورهایی مانند چین، هند و اندونزی، در فهرست 10 کشور نخستی قرار دارد که بیشترین تعداد موتورسیکلت را دارند. با در نظر گرفتن عواملی مانند جمعیت و تعداد موتورسیکلت در مقابل تعداد اتوموبیل، ایرانیها در کنار تایلندیها و میانماریها، جایگاهی بالاتر در فهرست موتورسوارترین ملیتهای جهان اشغال میکند.
بر کسی هم پوشیده نیست که موتورسیکلت در ایران عمدتا وسیلهای است برای کسبوکار و یا دور زدنِ ترافیک و احتمالا به دلایلی از این قبیل، بر اتوموبیل ترجیح داده میشود.
فقرا بیش از ثروتمندان از موتورسیکلت استفاده میکنند و بیش از ثروتمندان هم در تصادفات موتورسیکلت آسیب میبینند.
نظرات