چرا ویندوز فون شکست خورد؟
سیستمعامل موبایلی ویندوز فون (Windows Phone) علیرغم اینکه چندان در میان کاربران شناخته و استفاده نشد، یکی از بهترین سیستمعاملهای گوشیهای هوشمند بود. به همین دلیل هم من با اینکه از نسخههای ویندوزی که روی کامپیوترها استفاده میشود خوشم نمیآید، اما ویندوز فون را بسیار دوست دارم. ولی قطعا علاقه فقط یک فراری از ویندوز
سیستمعامل موبایلی ویندوز فون (Windows Phone) علیرغم اینکه چندان در میان کاربران شناخته و استفاده نشد، یکی از بهترین سیستمعاملهای گوشیهای هوشمند بود. به همین دلیل هم من با اینکه از نسخههای ویندوزی که روی کامپیوترها استفاده میشود خوشم نمیآید، اما ویندوز فون را بسیار دوست دارم.
ولی قطعا علاقه فقط یک فراری از ویندوز به ویندوز فون، دلیلی بر موفقیت تجاری آن نیست. به همین دلیل مایکروسافت دو سال پیش اعلام کرد که دیگر ویندوز فون را پشتیبانی نمیکند. ولی میدانیم که ویندوز فون بسیار قبلتر از آن مرده بود و یک شکست تجاری بزرگ بود.
ما در این مقاله میخواهیم بهتفصیل دلایل این شکست ویندوز فون را بررسی کنیم.
وقتی از معرفی ویندوز فون پشیمان شدم
من در جمع دوستان و اعضای فامیل بهعنوان یک آشنا به فناوری (Tech Savvy) شناخته میشوم؛ یعنی از نظر آنها من چیزهایی زیادی از فناوری میدانم و حرفهایی برای گفتن در این حوزه دارم.
به همین دلیل وقتی کسی میخواهد چیزی فناورانه از تلویزیون بگیر تا لپتاپ و کامپیوتر و مهم از همه گوشی تلفن همراه بخرد، به من مراجعه میکند.
طبیعتا یکی از سوالهایی که از من برای خرید مثلا همین تلفن همراه میپرسند، این است که چه گوشی بخریم؟
من هم با توجه به بودجهای که دارند مدلی مناسبی پیدا و پیشنهاد میکنم. برای پیدا کردن مدل مناسب، شرکت سازنده، سیستمعامل و کیفیت ساخت محصول همراه با چگونه بهروزرسانیهای نرمافزار را بررسی میکنم و چند گوشی معرفی میکنم.
اما مشکل اینجاست که گاهی اوقات نمیتوانم اتفاقات بزرگی را پیشبینی کنم. البته نهفقط من بلکه بسیاری نمیتوانند پیشبینی کنند. اتفاقات بزرگی مثل بزرگترین شکست مایکروسافت.
چند سال پیش زمانی که مایکروسافت نوکیا را تازه خریده بود و گوشیهایی با برند مایکروسافت عرضه میکرد، شما برای خریدن گوشی طبیعتا سه گزینه داشتید.
آیفون، گوشی اندرویدی و یکی از همین مدلهای لومیای مایکروسافت که ویندوز فون داشت. بلکبری گزینه در دسترسی برای ما نبود. آیفون هم گران بود و پول آدمهایی که به من مراجعه میکردند به آن نمیرسید.
پس در نهایت دو گزینه نسبتا خوب باقی میمانند. اندروید و ویندوز فون.
من خودم در همان موقع یک گوشی اندرویدی از هواوی داشتم. این گوشی تا زمانی که نسخه جدید اندروید گوگل عرضه نشده بود، خوب و مناسب بود؛ اما بعدازآن آرامآرام برخی از اپلیکیشنها دیگر این نسخه اندروید را پشتیبانی نمیکردند.
شرکت هم بههیچوجه سیستمعامل گوشی من را بهروزرسانی نمیکرد؛ زیرا برای هواوی بهصرفه نبود که یک گوشی ارزان ۱۵۰ دلاری را بهروزرسانی کند.
دنیای اندرویدی بدون پشتیبانی
در آن روزها و حتی شاید همین امروز هم، وضعیت برای برندهای دیگر گوشیهای اندرویدی هم مثل همین گوشی هواوی من بود. سامسونگ، سونی و هر شرکتی که گوشی اندرویدی تولید میکرد گوشیهای خود پایینرده و میانرده خود را برای اندروید جدید بهروزرسانی نمیکردند.
راستش کیفیت ساخت، جنس بدنه و صفحهنمایش این گوشیها هم در آن زمان خوب نبود. از طراحی بدنه و خوشدست بودن گوشی هم بهتر است چیزی نگویم.
از آنسو ویندوز فون مایکروسافت وجود داشت که چه قبل از خریدن نوکیا و چه بعدازآن، کیفیت و طراحی افسانهای گوشیهای نوکیا را با خود همراه داشتند. نوکیا شرکت با تجربهای بود که در آن زمان بهتر از همه میدانست چگونه گوشی خوب تولید کند.
Microsoft Lumia 535
همه مدلهای ویندوز فون نوکیا یا مایکروسافت صفحهنمایش ضد خش گوریلا گلس داشتند و مهمتر از همه اینکه توسط مایکروسافت بهروزرسانی میشدند و سیستمعامل جدید همراه با بهروزرسانیهای امنیتی برای آن میآمد.
تمام این نکات باعث شد که من دوستم را قانع کنم بهجای گوشیهای بدساخت و بدون پشتیبانی اندرویدی، یک لومیا 535 دی (Microsoft Lumia 535D) بخرد.
یک گوشی ارزان و با کیفیت، ساخت کارخانه نوکیا با برند مایکروسافت و سیستمعامل ویندوز فون. گوشی که در روزهای اول خرید، یکی از بهترین خریدها به نظر میآمد؛ زیرا ارزشی که به ازای پول به دست میآوردی، بسیار بیشتر از قیمت 400 هزارتومانی آن بود.
اما بااینهمه، این پیشنهاد من یکی از بزرگترین اشتباههای من بود. قضیه این بود که تمامی این استدلالها درست بودند؛ اما یک مشکل وجود داشت. من نمیدانستم که پروژه ویندوز فون بهزودی قرار است به گرانترین شکست مایکروسافت بدل شود.
چرا ویندوز فون شکست خورد؟
وقتی استیو جابز در سال ۲۰۰۷ آیفون را معرفی کرد، به معنای واقعی کلمه تحولی در دنیای گوشیهای هوشمند بود. پیش از آن گوشیهای هوشمند مثل گوشیهای با سیستمعامل سیمبین (Symbian) ساخت نوکیا صفحهنمایش کوچکی با کلیدهای کوچک داشتند.
آنهایی هم که صفحهکلید بزرگ داشتند، به این راحتی قابلاستفاده نبودند؛ زیرا کلیدها آنقدر کوچک بودند که به این راحتی نمیشد هرکدام را مستقلا فشار داد.
اما زمان معرفی آیفون، این فقط طرفداران اپل نبودند که آن مراسم تاریخی تماشا میکردند. گوگل چهار سال پیش اندروید را خریده بود و در سکوت مطلق در حال آماده کردن اندروید بود.
اما با معرفی آیفون و رابط کاربری آن، گوگل مجبور شد کل طراحی اندروید را عوض کند و تا برای استفاده در گوشیهای با صفحه لمسی مناسب شود.
اندروید که محصول این تلاشها بود بیشتر از یک سال بعد یعنی سپتامبر 2008 با گوشی HTC Dream به بازار آمد.
HTC Dream
آیفون کاملا انحصاری تولید میشد. همهچیزهای آن را اپل میساخت و هر چیز آیفون از رابط کاربری، سیستمعامل و سختافزار و کیفیت ساخت، توسط اپل کنترل میشدند. همین قضیه باعث شد اپل قیمت بالای 600 دلاری برای آیفون تعیین کند.
در این بازار اما گوگل مجبور بود استراتژی دیگری به کار ببرد و بهجای انحصارطلبی اپلگونه، دوست هرکسی باشد که میخواهد گوشی اندرویدی تولید کند.
این استراتژی گوگل باعث شد تعداد تولیدکنندگان گوشیهای اندرویدی افزایش یابد. امتیازی هم که گوشیهای اندرویدی در مقابل آیفون برای مشتریان داشتند، ارزان و کارا بودن آنها بود.
مایکروسافت با ویندوز موبایل وارد میشود
دنیای گوشیها هوشمند در آن زمان از دست نوکیا خارجشده بود و سهم آیفون و اندروید در حال افزایش بود. سیستمعامل سیمبین نوکیا در حال سقوط بود و بلکبری هم نفسهای آخر را میکشید.
اما این بازار با ورود مایکروسافت دوباره به تلاطم افتاد.
در بین این سه شرکت مایکروسافت، گوگل و اپل، مایکروسافت بیشترین تجربه را در ساختن دستگاههای همراه داشت.
در سال 1996 بیل گیتس یک کامپیوتر دستی (Handheld PC) معرفی کرد که بیشتر یک لپتاپ جیبی بود. سیستمعامل این کامپیوتر جیبی ویندوز CE بود که در اصل نسخه سبک شده ویندوز 3 بهحساب میآمد.
Microsoft handheld PC
بعدها مایکروسافت همین محصول را بیشتر توسعه داد و سیستمعامل آن را هم بهتر کرد و نسخههای متفاوتی از این کامپیوتر جیبی معرفی کرد. پاکت پیسی (Pocket PC) شاید مشهورترین اینها باشد که در نهایت به سیستمعامل ویندوز موبایل رسید. سیستمعاملی که در زمان سلطنت نوکیا، همراه با گوشیهایی که توسط برندهای همچون O2 ساخته میشدند عرضه میشد.
آخرین نسخه ویندوز موبایل، نسخه 6 بود که در سال 2007 عرضهشده بود.
در سالهای 2006 تا 2008 دستگاههای همراه مایکروسافت حدود 15 درصد از بازار را که بیشتر از بلکبری بود، در اختیار داشتند. البته این زمان دوره سلطنت نوکیا و سیستمعامل سیمبین (Symbian) این شرکت بود که بیشتر از 60 درصد بازار را داشتند.
در آن زمان شرکتهایی مثل سونی اریکسون نیز در گوشیهای اکسپریای خود از ویندوز موبایل استفاده میکردند.
پیروزیهایی که مایکروسافت را شکست دادند
اما این موفقیت دقیقا چیزی بود که مایکروسافت را نسبت به تهدیدهای آیفون نابینا کرد و باعث شکستش شد.
مایکروسافت در آن زمان اپل را رقیب حساب نمیکرد. مدیرعامل مایکروسافت، استیو بالمر فکر میکرد آیفون زیادی گران است و چون کیبورد نداشت، ابزار خوبی برای ایمیل زدن نبود.
فروش میلیونی گوشیهاس ویندوز موبایل در قیاس با فروش بسیار کم آیفون چیزی بود که مایکروسافت را کاملا کور کرده بود.
راستش فقط هم مایکروسافت نبود که نسبت به موفقیت آیفون شک داشت. مدیرعامل بلکبری و شرکت پالم (Palm) که گوشیهای ویندوز موبایل تولید میکرد هم دقیقا مثل استیو بالمر آیفون را جدی نمیگرفتند.
Sony Ericsson Xperia X1
مایکروسافت تازه چهار سال بعد از سقوط سهم بازار گوشیهای هوشمند خود متوجه شد که باید کاری بکند. اتفاقی که برای نوکیا در مقابل اندروید هم رخ داد.
در این میان برخلاف مایکروسافت میزان فروش بلکبری افزایشیافته بود که باعث میشد آنها فکر کنند ممکن نیست شکست بخورند.
مایکروسافت در نهایت دستبهکار شد و از اواخر 2008 شروع به توسعه سیستمعاملی برای دستگاههای لمسی کرد و حدود دو سال بعد آن را وارد بازار کرد.
آنچه مایکروسافت در سال 2010 معرفی کرد محصول بسیار خوبی بود که پیشرفتهای آن در طراحی تلفنهای هوشمند چندان شناخته هم نشد.
ویندوز فون بالاتر از اندروید
آن موقع اندروید و آیاواس آیکونهای ثابت داشتند اما ویندوز فون با طراحی متروی خود، آیکونهایی ارائه میداد که خودبهخود بهروز میشدند و تغییر میکردند.
نقدهای بسیار مثبتی به ویندوز فون وارد بود. تجربه کاربری آن چیزی کمتر از آیفون نداشت. از آنجایی هم که تولیدکنندگان گوشیهای ویندوز فون بهاجبار مایکروسافت مجبور بودند سختافزارهایی قوی استفاده کنند، دستگاههای ویندوز فون در آن زمان مثل Samsung 18700 Omnia 7، Dell Venue Pro و HTC 7 Surround دستگاههایی بسیار قدرتمند و پیشرو بودند.
مایکروسافت میخواست مثل اپل کنترل همهچیز از تجربه کاربری تا سختافزار را در دست بگیرد اما مشکل این بود که مثل اپل همه سختافزارها را خود نمیساخت.
Samsung Omnia 7
این کار گوشیهای ویندوز فون را بسیار قوی، خوشساخت و جذاب میکرد اما خواستههای مایکروسافت باعث میشد تولیدکنندگان گوشیهای ویندوز فون کارشان بسیار سخت شود.
این قضیه باعث شد تولیدکنندگان گوشیهای ویندوز فون راهحل دیگری بیابند. آنها سراغ اندروید رفتند؛ زیرا گوگل مثل مایکروسافت نمیخواست دقیقا همهچیز را کنترل کند و از آنسو هزینه تولید آن برای شرکتها کمتر بود زیرا گوگل پول کمتری نسبت به مایکروسافت از تولیدکنندگان میخواست.
این مسئله مایکروسافت را در وضعیت بدی قرار داد. ویندوز فون سیستمعامل بسیار خوبی بود اما هیچکسی نمیخواست ویندوز فون تولید کند.
ویندوز فون با نوکیا میآید
دراینبین اتفاق دیگری در فنلاند افتاد که به نفع مایکروسافت بود. مدیرعامل نوکیا به دلیل کاهش فروش گوشیهای سیمبین و عدم انجام اقدامهایی لازم برای مقابله با آن مثل روی آوردن به اندروید، در سپتامبر 2010 اخراج شد. در این تغییر اولی-پکه کالاسوو (Olli-Pekka Kallasvuo) جای خود را به استفان ایلاپ (Stephen Elop) داد.
استفان ایلاپ از مدیران سابق مایکروسافت بود. مهمترین هدف او هم این بود که با کنار گذاشتن سیمبین و استفاده از ویندوز فون، سهم نوکیا از بازار را دوباره به سطح بالای سابق برساند.
اما راستش به نظر میآید که این قضیه قبل از تغییر مدیرعامل برنامهریزیشده بود؛ زیرا چنین تغییر بزرگی در نوکیا، فقط در طی یک سال رخ داد.
Nokia Lumia 800
نوکیا اولین گوشی ویندوز فون خود یعنی Nokia Lumai 800 را در نوامبر 2011 وارد بازار کرد. این تغییر سریع از سیمبین به ویندوز فون هم بهواسطه سرمایه فراوانی بود که مایکروسافت تحت عنوان پرداختهای تامین پلتفرم (Platform Support Payments) به نوکیا داد.
در اصل قرار بر این بود که نوکیا به ازای هر گوشی ویندوز فون که میفروشد، پولی به مایکروسافت پرداخت کند، اما تحت همین پرداختها، سالانه بیش از یک میلیارد دلار از مایکروسافت دریافت میکرد که بیشتر از هزینههایش بود.
این قضیه البته به گوش دیگر تولیدکنندگان تلفنهای هوشمند هم رسیده بود و باعث میشد هر چه بیشتر از مایکروسافت دوری کنند.
چون آنها فکر میکردند که چرا باید وقت و هزینهای برای توسعه محصولات ویندوز فون صرف کنند و حتی پولی هم به مایکروسافت بدهند درحالیکه نوکیا همه آنها را رایگان دریافت میکند؟
ویندوز فون نوشدارویی پس از مرگ سهراب
اما همانطور که میدانیم همه این کارها نوشدارویی بودند که بعد از مرگ سهراب آمدند. مایکروسافت تمام این کارها را انجام داد تا دوباره سهمش را از بازار پس بگیرد؛ اما خیلی دیر شده بود. چهار سال بعد از معرفی آیفون و دو سال بعد از معرفی اندروید سهم مایکروسافت از بازار تلفنهای هوشمند کمتر از 2 درصد بود.
علیرغم اینکه مایکروسافت به توسعهدهندگان اپلیکیشنها پول میداد که نسخهای از اپلیکیشن خود را برای ویندوز فون هم بنویسند، هیچکسی برای ویندوز فون اپلیکیشن نمینوشت.
در نتیجه در سه سال اول حضور ویندوز فون، فروشگاه اپلیکیشنهای مایکروسافت چیز زیادی نداشت. بسیاری از اپلیکیشنها محبوب در فروشگاه ویندوز فون وجود نداشتند.
HTC 7 Surround
راستش نوشتن اپلیکیشن برای ویندوز فون از نوشتن اپلیکیشن برای آیاواس و اندروید راحتتر بود. اپلیکیشنهای اندروید در آن زمان در اندروید استودیو که نسخه تغییریافته ابزار توسعه Eclipse بود، نوشته میشدند که متعلق به خود گوگل نبود.
همچنین در قیاس با ابزار توسعه مایکروسافت یعنی ویژوال استودیو (Visual Studio) ضعیفتر بود؛ اما هیچکدام از این مزیتها برای ترغیب توسعهدهندگان برای نوشتن اپلیکیشن برای ویندوز فون کافی نبودند.
حتی اندروید هم در آن زمان چندان چنگی به دل نمیزد اما چیزی که اندروید را از ویندوز فون بهتر میکرد خدمات گوگل بودند؛ زیرا گوگل اجازه استفاده از یوتیوب، نقشههای گوگل، جیمیل و بسیاری از خدمات دیگر خود را در ویندوز فون به مایکروسافت نمیداد.
اندروید رقیب واقعی ویندوز فون و نوکیا
در اصل با اینکه آغازگر همه این تحولات اپل بود، اما رقیب ویندوز فون و حتی نوکیا اپل نبود. اپل مثل همیشه گوشیها و وسایل گرانقیمتی میفروخت که بسیاری از افراد از عهده خرید آن برنمیآمدند.
مایکروسافت و نوکیا گوشیهای ارزان میفروختند؛ اما در این بازار اندروید فعال بود که به دلیل همین خدمات، جذابیت بیشتری برای کاربران و توسعهدهندگان داشت.
از آنسو خرابکاریهای مایکروسافت در توسعه سیستمعامل ویندوز 8 برای کامپیوتر هم کار دست ویندوز فون داد.
با اینکه تیم توسعهدهنده ویندوز فون و ویندوز 8 کاملا از هم مجزا و مستقل بودند، طراحی مشابه آنها که طراحی مترو (Metro Design) نام داشت باعث شد کاربران هر دو را یکی ببینند.
یعنی کاربری که تجربه استفاده از ویندوز فون نداشته است ولی بهاحتمالزیاد از ویندوز 8 استفاده کرده، به دلیل همین تجربه بد خود در ویندوز 8 سراغ ویندوز فون نرفته است. این ذهنیت بد حتی از بعد عرضه ویندوز ۱۰ هم از بین نرفت.
طراحی مترو در ویندوز ۸
سوی دیگر قضیه بازهم به همین سیستمعاملهای پیسی مایکروسافت بازمیگردد. در دنیای پیسیها مایکروسافت پس از هر محصول موفق، یک خرابکاری اساسی میکرد.
مایکروسافت پس از موفقیت بسیار خوب ویندوز ایکسپی، فاجعهای با نام ویندوز ویستا را معرفی کرد.
اما پسازآن با معرفی ویندوز 7 دوباره جایگاه موفق خود را پس گرفت. ولی دوباره از تجارب گذشته استفاده نکرد و فاجعههای بعدی یعنی ویندوز 8 و ویندوز 8.1 را معرفی کرد و سپس دوباره با معرفی ویندوز 10 کمی توانست آبروی ازدسترفته را باز یابد.
همین قضایا باعث میشد کاربران چندان به مایکروسافت اعتماد نکنند و گوشیهای ویندوز فون را نخرند. همزمان نیز میزان وفاداری کاربران به آیاواس و اندروید بالا بود و آنها رغبتی برای خرید گوشیهای ویندوزی نداشتند.
نوکیا، یک ضرر ۷.۶ میلیارد دلاری
در سال 2013 ارزش سهام نوکیا 75 درصد نزول کرده بود و باعث شده بود سهامداران نوکیا تلاش کنند استفان ایلاپ را اخراج کنند و همکاری با مایکروسافت را پایان دهند؛ اما چنین چیزی رخ نداد و مایکروسافت بخش تلفنهای همراه نوکیا را در سال 2014 به قیمت 7.2 میلیارد دلار خرید.
نکته جالبتر قضیه این است که مایکروسافت در گزارشهای مالی خود در سال 2015، سرمایهگذاری برای خرید نوکیا را، یک ضرر 7.6 میلیارد دلاری عنوان کرد و بدتر از آن 8 هزار نفر از کارکنان نوکیا را نیز اخراج کرد.
مایکروسافت تا اکتبر 2017 ویندوز فون را زنده نگاه داشت؛ اما مشخصا ویندوز فون بسیار پیش از آن مرده بود.
اگر مایکروسافت حرص و آز و تلاش خود برای کنترل محصولات ویندوز فون را کاهش میداد، احتمالا ویندوز فون که یکی از بهترین سیستمعاملهای موبایل است، سرنوشت دیگری میتوانست داشته باشد.
مایکروسافت میتوانست با کاهش سهم خود از فروش گوشیهای ویندوز فون و ارائه کنترل بیشتر به تولیدکنندگان، بهراحتی تولیدکنندگان بیشتری را قانع کند که گوشیهای ویندوز فون نیز بسازند.
نظرات