فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۴۰۴۰۶۱

بی‌طرفی و پول‌دوستی: روی تاریک بانک‌های سوئیس

بی‌طرفی و پول‌دوستی: روی تاریک بانک‌های سوئیس

اقتصاد سوئیس اجزای جالبی دارد. از شرکت‌های دارویی و شیمیایی در شهر بازل بگیر تا شرکت‌های تولیدکننده تجهیزات صنعتی، از جمله بهترین تجهیزات انرژی خورشیدی در دنیا، بهترین ساعت‌های مچی دنیا که ۴۰ درصد درآمد سوئیس را تولید می‌کنند. اما مهم‌ترین و بزرگ‌ترین‌ بخش اقتصاد سوئیس که ۵۰ درصد نیروی کار این کشور را در

اقتصاد سوئیس اجزای جالبی دارد. از شرکت‌های دارویی و شیمیایی در شهر بازل بگیر تا شرکت‌های تولیدکننده تجهیزات صنعتی، از جمله بهترین تجهیزات انرژی خورشیدی در دنیا، بهترین ساعت‌های مچی دنیا که ۴۰ درصد درآمد سوئیس را تولید می‌کنند.

اما مهم‌ترین و بزرگ‌ترین‌ بخش اقتصاد سوئیس که ۵۰ درصد نیروی کار این کشور را در اختیار دارد، بخش خدمات شامل حوزه‌های مالی مثل موسسات مالی و بانک‌‌ها، شرکت‌های بزرگ بیمه و توریسم است.

یکی از دلایلی که بخش بانکداری و حوزه‌های مالی اقتصاد سوئیس این‌قدر رشد کرده، قوانین و سیاست‌های این کشور هستند. سوئیس عضو اتحادیه اروپا نیست، پس لازم نیست به قوانین اتحادیه اروپا عمل کند. به لحاظ مالی می‌تواند مستقل باشد و از آن‌سو تلاش مستمری برای امن نگاه‌داشتن سیستم‌های مالی خود و دور نگه‌داشتن دست کنوانسیون‌های بین‌المللی از این حوزه انجام می‌دهد.

دلیل دیگری هم که باعث شده حوزه‌های خدمات مالی در سوئیس بسیار محبوب شوند، سیاست‌های ضدجنگ این کشور است. سوئیس از سال ۱۸۱۵ وارد هیچ جنگی با هیچ‌کسی نشده است و هیچ موقع هم در حمایت یا علیه حکومتی اقدام یا حتی بیانه‌ای صادر نکرده است. از جمله حکومت آلمان نازی.

سوئیس کشور ساعت‌ مچی و شکلات‌ تلخ خوردنی

کشور سوئیس با کوه‌های آلپ، ساعت‌های رولکس، شکلات و بیشتر از همه با صنعت بانکداری و خدمات مالی شناخته می‌شود.

سیستم بانکداری سوئیس چیزی منحصربه‌فرد است که پنهان‌کاری، عدم‌افشای اطلاعات مشتریان حتی برای مراجع قانونی و مهم‌تر از همه بی‌طرفی سیستم بانکی و خود کشور سوئیس در دنیا، سوئیس را به کشوری یکتا و جذاب برای ثروتمندان جهان تبدیل کرده است.

اما پنهان‌کاری و بی‌طرفی با اینکه شاید مثبت به نظر برسند، اما جنبه تاریکی هم دارند که نمی‌توان به این راحتی از آن گذشت. حداقل آن‌قدر می‌دانیم که چنین بی‌طرفی‌هایی می‌تواند در سطوحی به پول‌شویی منجر شوند.

بی‌طرفی، سوئیس را به کشوری تبدیل کرده است که با همه کشورها ارتباط دارد، با کسی درگیر نیست و وقتی هم کشورهای درگیر بخواهند با هم به مذاکره و حل اختلاف بپردازند، همه در سوئیس جمع می‌شوند.

خیابان پرچم سوئیس

این قضیه به‌خودی‌خود باعث افزایش اعتبار و اعتماد دوباره به سوئیس می‌شود.

مشکل اما زمانی پیش می‌آید که سوئیس می‌خواهد در همه‌چیز و دقیقا برای همه و در همه شرایط بی‌طرف باشد. حتی اگر آن کشور آلمان نازی باشد که اروپا را به آتش کشیده، جنگی به پا کرده و ۶۰ میلیون کشته داشته است.

آلمان نازی به‌واسطه بی‌طرفی و پنهان‌کاری سیستم بانکی سوئیس، از آن برای توسعه و حفظ قدرت جنگی خود و ادامه‌دادن این جنگ مرگبار استفاده می‌کرد.
تازه پس از اتمام جنگ بود که ما متوجه شدیم سیستم بانکی و موسسات مالی آن چقدر پول‌پرست هستند و حاضرند برای پول چه مرزهایی را زیر پا بگذارد.

سوئیس؛ از پول برای پول

با اینکه سوئیس در طول تاریخ برخلاف دیگر کشورهای بزرگ اروپا مثل آلمان، فرانسه، بریتانیا یا حتی بلژیک تلاشی برای کشورگشایی یا لااقل استعمار دیگر کشورها انجام نداده است، اما این کشور از همان ابتدا مشتاق قدرت اقتصادی بود.

این اشتیاق به قدرت اقتصادی باعث شد قانون‌گذاران‌ سوئیس تلاش مستمری انجام دهند تا قانون عدم‌افشا و پنهان‌کاری اطلاعات بانکی را بنویسند. این قانون برای حفظ و مخفی نگه‌داشتن هویت و دارایی کسانی بود که از بانک‌های سوئیس استفاده می‌کردند.

این قوانین از سال ۱۷۱۵ در مجلس اعلای سوئیس بررسی و تصحیح شدند و در نهایت در سال ۱۹۳۴ توسط بانک مرکزی سوئیس اجرایی شدند که امروزه با نام قانون بانکی ۱۹۳۴ (Banking Law of 1934) یا دستورالعمل بانکی سوئیس (Swiss Banking Act) شناخته می‌شوند.

۵ فرنک ۵ یورو

تصویب چنین قانونی با توجه به موقعیت جغرافیایی-سیاسی سوئیس بسیار جالب بود و به دلیل همین موقعیت جغرافیایی-سیاسی، سوئیس سیاست بی‌طرفی مسلحانه (Armed Neutrality Policy) را قبل از آن پیش گرفته بود.

سیاست بی‌طرفی مسلحانه به این معنی هست که سوئیس با اینکه خود نیروی مسلح دارد، اما از هرگونه ائتلاف نظامی با هر کشوری خودداری می‌کند تا از درگیری با هر کشوری نیز بپرهیزد.

توافق بی‌طرفی سوئیس

آخرین باری که سوئیس نتوانست بی‌طرفی سیاسی خود را حفظ کند، در زمان ناپلئون بناپارت بود که برخی از اعضای مجلس اعلای سوئیس یا کانتون‌ها تحت تاثیر فرانسه، به ناپلئون تمایل پیدا کردند؛ اما با سقوط ناپلئون در سال ۱۸۱۴، مجلس اعلای سوئیس قانون اساسی جدیدی تصویب کردند.

همچنین طبق ماده ۸۴ قانون اجرایی نهایی کنگره اتریش که در ۲۰ نوامبر ۱۸۱۵ به تصویب رسید، چهار قدرت‌های اصلی مؤتلفه یعنی اتریش، بریتانیای کبیر، پروس و روسیه به همراه فرانسه به‌صورت رسمی پذیرفتند که سوئیس یک کشور بی‌طرف باشد. این توافق بخشی از توافق پاریس در سال ۱۸۱۵ بود که پس از شکست ناپلئون امضا شد.

سوئیس از آن زمان تا به امروز در هیچ جنگ و هیچ ائتلاف نظامی وارد نشده است و همچنان توانسته است بی‌طرفی خود را حفظ کند.

ساحل پرچم سوئیس

وقتی هم که در جنگ جهانی دوم همه کشورهای همسایه سوئیس یا جزو متحدین بودند یا تحت سلطه متحدین قرار گرفتند، نیروهای مسلح سوئیس اقدامات بسیار جدی انجام دادند تا از وارد شدن به هرگونه درگیری بپرهیزند.

در برخی مواقع سوئیس ۸۵۰ هزار نیروی زمینی را به مرز خاصی حرکت می‌داد که مانع از این شود که موردحمله یکی از طرفین جنگ قرار بگیرد. سوئیس در طول جنگ جهانی دوم مانع از پرواز هواپیماهای آلمانی، بریتانیایی و آمریکایی در آسمان خود شد.

نیروهای مسلحی هم که از این قوانین سرپیچی می‌کردند و می‌خواستند از داخل سوئیس مسیرپیمایی کنند، عاقبت از بازداشتگاه‌های دسته‌جمعی سوئیس سر در می‌آوردند.

غارت‌های نازی‌ها

در آن زمان ‌سوئیس به‌خاطر همین مواضع بی‌طرفانه‌اش از طرف بسیاری مثل وینستون چرچیل، نخست‌وزیر وقت بریتانیا، مورد تحسین بود اما هم‌زمان نیز انتقاد‌های بدی در مورد سیاست‌های بی‌طرفانه سوئیس در تجارت و بانکداری در مطبوعات مثل روزنامه تایمز لندن مطرح می‌شد. برخی از مطالب این بی‌طرفی سوئیس را یک جنبه ضداخلاقی و خودخواهانه از یک دمکراسی خواندند.

بانک‌های سوئیس حتی در طول جنگ جهانی دوم نیز از همه کشورها از جمله آلمان نازی، طلا قبول می‌کردند.

در توافق‌نامه صلح ورسای که در ۲۸ ژوئن ۱۹۱۹ دقیقا پنج سال پس از ترور ولیعهد اتریش، بین آلمان و نیروهای متحد علیه آلمان امضا شد، آلمان قرار شد مبلغی معادل ۴۳۹ میلیارد دلار امروز را به‌عنوان خسارت پرداخت کند؛ اما پس جنگ جهانی اول آلمان خود شدیدا تخریب شده بود و پرداخت این پول برای این کشور بسیار سخت بود.

اما زمانی که آدولف هیتلر در ۱۹۳۳ به قدرت رسید، این پرداخت‌ها را منحل کرد و دیگر آن را ادامه نداد. پس از آن در طول جنگ جهانی دوم هیتلر به‌صورت سازمان‌یافته شروع به غارت آثار هنری کشورهای تحت سلطه خود و کلکسیونرها کرد. هیتلر برای این کار گروهی را مامور اجرای طرح Kunstschutz یا طرح حفاظت از آثار هنری کرد.

غارت آثار هنری جنگ جهانی دوم

نیروهای آمریکایی در حال بازگرداندن آثار هنری غارت‌شده توسط نازی‌ها

در ظاهر هدف اجرای این طرح، جمع‌آوری و نگه‌داری آثار هنری برای محافظت کردن آن‌ها از آسیب‌های جنگ بود که قرار بود پس از پایان جنگ آثار به صاحبان اصلی آن‌ها بازگردانده شود.

اما ارزش بسیار زیاد این آثار هنری بسیار وسوسه‌کننده بود و در نتیجه درآمد حاصل از غارت این آثار وارد جریان مالی جنگ شد.

البته غارت‌های نازی‌ها فقط شامل آثار هنری نمی‌شد. تخمین زده می‌شود که بیش از ۵۵۰ میلیون دلار طلا که معادل ۹.۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۹ است، از خزانه‌های بانک‌های کشورهایی همچون بلژیک، هلند، اتریش و چکسلواکی توسط نازی‌های غارت شد.

البته این عدد شاید خیلی درست نباشد چون علاوه بر طلا، نقره، اشیای قیمتی و طبعا آثار هنری نیز بودند.

روی تاریک بی‌طرفی سوئیس

مسئله این است که صرفا داشتن اشیای ارزشمند برای تامین هزینه‌های جنگ کافی نیست؛ زیرا نمی‌توان با این اشیای ارزشمند چیزی خرید.

به همین دلیل هیتلر برای اینکه بتواند با این ثروت غارت‌کرده، کاری بکند، شروع به ارسال محموله‌هایی به کشورهای بی‌طرفی همچون ترکیه، واتیکان، پرتغال و سوئیس که همچنان با نازی‌های تبادل تجاری داشتند، کرد.

بزرگ‌ترین این کشورها که هیتلر طلا و اشیای قیمتی با‌ارزش خود را برای نگهداری و تبادل مالی به آنجا می‌فرستاد، سوئیس بود.

پس از سال ۱۹۴۰، استراتژی غارت هیتلر از این هم شدیدتر شد و بسیار فراتر از غارت بانک‌ها رفت. پس از آن هیتلر قوانینی را به تصویب رساند که در آن تصاحب اموال یهودیان به‌خصوص طلا و جواهر، نقره، ساعت‌های قیمتی و هر چیزی را که می‌شد با آن پولی به دست آورد، مجاز می‌دانست.

Nazi Looted gold reserve mine

تصویری از سال ۱۹۴۵ نشان‌دهنده طلاهای غارت شده و نگهداری ‌‌آن‌ها در یک معدن نمک در آلمان توسط نازی‌ها

نکته اینجاست که هیچ‌کدام از این اقدام‌های نازی‌ها پنهانی نبود. جهانیان همه از کارهایی که نازی‌ها در این مورد می‌کردند، آگاهی داشتند.

بخشی از این آگاهی به تشکیل گروهی از متخصصین آثار هنری از سوی کشورهای متفق انجامید تا آثار هنری غارت‌شده توسط نازی‌ها را بیابند؛ اتفاقی که در فیلم Monuments Men هم روایت شده است.

مهم‌تر از همه این‌ها جهان می‌دانست که نازی‌ها با یهودیان چه می‌کنند، می‌دانست که نازی‌ها ثروت و دارایی یهودیان را غارت کرده و به بانک‌های سوئیس می‌فرستند.

اما علی‌رغم تمام این اقدام‌های پرسروصدای نازی‌ها، سوئیس برای اینکه همچنان بی‌طرفی خود را حفظ کند، به خرید طلای نازی‌ها ادامه داد.

سوئیس نازی

سوئیس سرسختانه مقابل هر ادعایی که می‌گفت آن‌ها عملا به نفع نازی‌های عمل می‌کنند، می‌ایستاد و آن را رد می‌کرد اما مشخصا واقعیت این‌گونه نبود.

شرکت‌های سوئیسی مثل نستله (Nestle) همچنان با نازی‌ها به تجارت می‌پرداختند و شنیع بودن کار خود را نادیده می‌گرفتند. انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده و آن‌ها طبق معمول تجارت می‌کنند.

حتی قضیه به اینجا هم ختم نشد. برخی از شرکت‌های سوئیسی دقیقا طبق خواسته‌های نازی‌های عمل می‌کردند. مثل دو شرکت سیبا (CIBA) و سندوز (SANDOZ) که بعدها با هم ادغام شدند و غول داروسازی نوارتیس (NOVARTIS) را تشکیل دادند.

این دو شرکت زمانی که هیتلر در سال ۱۹۳۳ به قدرت رسید و آرام‌آرام تبلیغات و اقدام‌ها ضدیهودی خود را آغاز کرد، اعضای یهودی هیات‌مدیره خود را کنار گذاشته و آلمانی‌ها را جای آن‌ها گذاشتند.

دفتر مرکزی نستله

سیاست‌های مرزی و مهاجرتی سوئیس در زمان قدرت هیتلر این بود که به‌صورت آگاهانه از ورود و عبور و مرور یهودیان به داخل سوئیس خصوصا‌ آن‌هایی که از رژیم نازی فرار می‌کردند، جلوگیری می‌کرد.

در سال ۱۹۳۸ رئیس پلیس سوئیس از نازی‌ها خواست که در پاسپورت یهودیان آلمانی، حرف J را به‌صورت بزرگ و قرمز بنویسند تا آن‌ها به‌راحتی بتوانند مانع از ورود یهودیان آلمانی به سوئیس بشوند. این در حالی بود که سوئیس طلاهای همه یهودیانی را که به کمپ‌های کار اجباری فرستاده شده‌ بودند، انبار کرده بود.

اندکی مجازات به جرم دزدی آشکار

در آن زمان البته بیشتر مردم سوئیس نمی‌دانستند که دولتشان چنین روابط نزدیکی با نازی‌ها دارند؛ اما تجار، بانکداران و البته سیاسیون سوئیس به‌خوبی از این قضیه اطلاع داشتند.

بقیه دنیا هم شدیدا درگیر جنگ با هیتلر بودند و مجالی برای اقدام علیه سوئیس نداشتند؛ اما پس از پایان جنگ در سال ۱۹۴۵، توجه جهانی به گاوصندوق‌های بانک‌های سوئیس معطوف شد.

سران متفقین در آن زمان به نیابت از یهودیانی که در جنگ جهانی دوم کشته یا ‌آواره شدند، از بانک‌های سوئیس درخواست کردند طلاهایی را که از نازی‌های ذخیره کرده بودند، بازگردانند.

غارت آثار هنری نازی‌ها در فرانسه

مجموعه آثار هنری بازگردانده شده پس از غارت نازی‌ها در فرانسه

البته مشخص است که بانک‌های سوئیس مقابل این ادعا ایستادند و حاضر نشدند این طلاها را بازگردانند اما توافق واشنگتن در سال ۱۹۴۶، بانک‌های سوئیس را مجبور کرد که ۶۰ میلیون دلار به قربانیان و خانواده‌های آن‌ها در همان اولین سال پس از جنگ پرداخت کنند.

شمارش شمش طلا نازی آمریکا

سربازان آمریکایی در حال شمارش شمش‌های طلای نازی

در سال ۱۹۶۲ قانونی دیگری تصویب شد که بانک‌های سوئیس را مجبور کرد تا حساب‌های غیرفعال را شناسایی کنند و پول موجود این حساب‌ها را باز گردانند؛ اما این قانون هم در نهایت توانست بانک‌های سوئیس را به پرداخت ۱۵ میلیون دلار دیگر مجبور کند.

شکایت علیه سوئیس

در سال ۱۹۹۶، کنگره جهانی یهودیان کمیته مستقل اشخاص ممتاز (The Independent Committee of Eminent Persons) را مخصوصا برای بررسی و کشف سطح و گستردگی اقدام‌های بانک‌های سوئیس تشکیل داد. این کمیته پس از دو سال بررسی، نتایجی شوکه‌کننده منتشر کرد.

طبق بررسی‌های این کمیته، نازی‌ها حداقل ۱۰۰ تن طلا غارت کرده و به بانک‌های سوئیس داده‌اند که فقط ۴ تن از این طلاها بازگردانده شده‌اند. به همین دلیل کنگره جهانی یهودیان از چند بانک، موسسه مالی و چند شرکت سوئیسی شکایت کرد و البته برنده هم شد.

دادگاه حکم داد که این موسسات مالی، شرکت‌ها و بانک‌های باید در مجموع بیش از 1.25 میلیارد دلار به قربانیان هلوکاست غرامت بدهند که البته در آن زمان تعداد قربانیان هلوکاست را فقط ۴۵۷ هزار و ۱۰۰ نفر می‌دانستند که کمی کمتر از نیمی از تعداد واقعی قربانیان بود.

بانک UBS سوئیس

چند بانک سوئیس از جمله بانک کردیت سوئیس (Credit Suisse)، بانک UBS و چند شرکت بزرگ و کوچک همچون نستله، در بازپرداخت این غرامت مشارکت کردند.

همچنین بانک UBS رقم ۴۰ میلیون دلار را به سازمان صلیب سرخ جهانی اهدا کرد تا به‌نحوی همه را راضی کند که حساب‌های بانکی بدون صاحب را فراموش کنند.

اما چنین اقداماتی نه کافی است و نه قابل‌قبول. هنوز هم بسیاری از افراد اینکه بانک‌های سوئیس به این راحتی توانستند از مجازات فرار کنند، راضی نیستند.

بی‌طرفی غیراخلاقی سوئیس

بانک‌های سوئیس هیچ‌وقت حساب‌های بدون صاحب و غیرفعالی را که احتمالا کل خانواده در آن‌ها مرده‌اند، معین نکردند.

نکته اینجاست که به دلیل همین پنهان‌کاری که روی تاریک بانکداری سوئیس است، هیچ‌کسی غیر از همین بانکداران و احتمالا سیاسیون سوئیس، دقیقا نمی‌داند که چه مقدار طلا، نقره، اشیای قیمتی و پول از طرف نازی‌ها در حساب‌های و صندوق‌ها سوئیس ذخیره شده است.

بی‌طرفی سوئیس البته هزینه‌هایی هم داشته است اما در مقایسه به سودهای فراوانی و غیراخلاقی که از این بی‌طرفی به دست‌ آورده‌اند، هزینه چندانی هم پرداخت نکرده‌اند.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.