بردهداری مدرن: کارکردن با داغ و درفش در قرن ۲۱
بردهداری مدرن؟ شوخی میکنید! بر اساس آمارهایی که به شکلی جستهوگریخته جمعآوری شدهاند، همین حالا دستکم حدود ۴۰ میلیون انسان در سراسر جهان در شرایطی زندگی و کار میکنند که به هیچوجه نمیتوان آن را شرایطی عادی برای کار و زندگی دانست. از دیگر سو، حتی نهادهایی غیر دولتی وجود دارند که «شاخص بردهداری جهانی»
بردهداری مدرن؟ شوخی میکنید!
بر اساس آمارهایی که به شکلی جستهوگریخته جمعآوری شدهاند، همین حالا دستکم حدود ۴۰ میلیون انسان در سراسر جهان در شرایطی زندگی و کار میکنند که به هیچوجه نمیتوان آن را شرایطی عادی برای کار و زندگی دانست. از دیگر سو، حتی نهادهایی غیر دولتی وجود دارند که «شاخص بردهداری جهانی» (Global Slavery Index) را تهیه و منتشر میکنند.
تعجب کردید؟! اینکه در قرن بیستویکم هنوز هم از بردهداری صحبت کنیم، هنوز هم جای تعجب دارد. با این همه، اجازه بدهید ماجرا را باز هم پیچیدهتر و عجیبتر کنیم. بر اساس آمارهای «شاخص جهانی بردهداری»، همین حالا حدود ۱۰ هزار نفر در فضای کارشان در بریتانیا به بردگی گرفته شده اند. بنابراین شاید با خودتان بگویید پس ماجرا ظاهرا جدیتر از این حرفها است.
بله، ماجرا واقعا جدیتر از این حرفها است. اما بردهداری مدرن واقعا چیست؟
همیشه پای هزینه در میان است
بردهداری (چه در گذشته و چه امروز) زمانی رخ میداد و میدهد که هزینه به کارگیری و استخدام نیروی کار از هزینه به کار بستن خشونت و به زور واداشتنِ افراد به کار بیشتر باشد. اگر شما کسبوکاری داشته باشید و برای پیشبرد کسبوکارتان نیازمند استخدام نیروی کار باشید، باید آگهی جذب نیرو بدهید.
بردهداری پدیدهای مربوط به گذشته نیست و همین حالا هم در اشکال تازه تداوم دارد.
علاوه بر این، شما باید هزینه جذب نیروی کار (اعم از هزینههای مربوط به مصاحبههای شغلی، هزینه بیمه کارمندان و نیز هزینههای جانبی مانند آب، برق و غیره) را هم پرداخت کنید. مهمتر از همه اینها، شما باید نیروی کار استخدام شده را با رقم حقوقی که قاعدتا توافقی است، راضی نگه دارید.
به غیر از این، بر اساس قوانین کار در بیشتر کشورهای جهان، شما برای نیروی کارتان این حق را قائل میشوید که هر زمان اراده کرد، با رعایت قوانین مورد توافق در قرارداد کاری، محل کار را ترک کند و به استخدام شرکت دیگری در بیاید.
بردهداری (چه در گذشته و چه امروز) زمانی رخ میداد و میدهد که هزینه به کارگیری و استخدام نیروی کار از هزینه به کار بستن خشونت و به زور واداشتنِ افراد به کار بیشتر باشد.
اما حالا تصور کنید شرایطی وجود دارد که میتوانید با دور زدن همه این مشکلات، نیروی کار را در حالتی نزدیک به «حالت مجانی» به دست بیاورید. مجانی تمام شدن نیروی کار همان موضوعی بود که به بردهداران اروپایی و آمریکایی (و پیش از آنها در آسیا) تا میانه قرن بیستم انگیزه میداد تا رنگینپوستان را عمدتا از قاره آفریقا، در ابعادی باورنکردنی برای کار به کشورهای مقصد منتقل کنند.
با این همه، همین حالا و در قرن بیستویکم و در قالب بردهداری مدرن، عوامل و شرایطی وجود دارد که به گروهی از کارفرمایان اجازه میدهد نیروی کار را به شکلی مجانی یا نزدیک به مجانی به کار وادار کنند. اما ماهیت این عوامل و شرایط چیست؟
خشونت: وقتی دستتان به جایی بند نیست
خشونت عریان و توانایی اعمال خشونت عریان یکی از همان عواملی بودند که به بردهدارانِ پیش از قرن بیستم توانایی به بندکشیدن آفریقاییتبارها را میدادند. وقتی بردهدار با ارتش و تفنگ به سراغ شما میآید و شما چیزی به جز تیر و کمان ندارید، برای حفظ جانتان حاضر به کار مجانی برای بردهدار میشوید.
ولی این شکل از اعمال خشونت در جهان امروز بیش از حد سادهانگارانه به نظر میرسد. اعمال خشونت در جهان امروز شکل دیگری پیدا کرده و این همان فرآیندی است که به بردهداری مدرن اجازه بروز و ظهور میدهد.
اگر شما یک آفریقایی در کنگو یا سیرالئون باشید، هر لحظه ممکن است توسط افراد شبهمسلحی که قانون نمیتواند جلویشان را بگیرد دزدیده شوید و به کار اجباری گمارده شوید.
«گری هاوگن» (Gary Haugen) فعال حقوق بشر، در کتابی به نام «اثر لوکاست» (The Locust Effect) این ایده را مطرح میکند که پایاندادن به فقر، مستلزم پایاندادن به توانایی اعمال خشونت از سوی فرادستان است.
«هاوگن» در یک سخنرانی این مثال را مطرح کرده بود: روزی زنی آمریکایی با پلیس محلی یک شهر بسیار کوچک در آمریکا تماس گرفت و گفت مرد همسایه قصد دارد به زور وارد خانهاش شود. اداره پلیس اما به دلیل قطع بودجه در روزهای آخر هفته تعطیل بود و پلیس به او گفت که متاسفانه نمیتواند کاری بکند.
در نهایت، مرد همسایه به زور وارد خانه زن شد و به او تجاوز کرد. به همین راحتی و در قلب آمریکا.
استدلال «هاوگن» این است که اگر در قلب آمریکا کسی میتواند به همین راحتی قانونشکنی کند و به دلیل نبود حمایتهای قانونی به همین سادگی خشونتی بیاندازه عریان اعمال کند، چه اتفاقی ممکن است در کشورهای آفریقای مرکزی رخ بدهد؟
خلاصه کنم. اگر شما یک آفریقایی در کنگو یا سیرالئون باشید، هر لحظه ممکن است توسط افراد شبهمسلحی که قانون نمیتواند جلویشان را بگیرد دزدیده شوید و به کار اجباری گمارده شوید. اما این تمام ماجرا نیست.
بدهی: ساز و کار پیشبرنده تاریخ
متفکر دیگری که شاید عقایدش در توضیح ساز و کار بردهداری مدرن به کار بیاید، انسانشناس بریتانیایی، «دیوید گریبر» (David Graeber) است. «گریبر» در کتاب «بدهی: ۵ هزار سال نخست» (Debt: The First 5000 Years) میگوید مفهوم «بدهی» یا به بیانی سادهتر «گروکشی»، نقشی بیبدیل در پیشبرد تاریخ داشته است.
نخستین نوشتههای بشری در تاریخچه پیدایش خط و نوشتار، برای ثبت و ضبط بدهیها پدید آمده بودند. مثلا، از هخامنشیها الواح گلی زیادی بر جا مانده که بدهی اشخاص به خزانه حکومتی بر روی آنها به ثبت رسیده است.
«گریبر» میگوید بدهی ضعیف به قوی، ابزاری بوده برای اعمال خشونت قوی علیه ضعیف، در تمام طول تاریخ و در تمام جغرافیای جهانی. اگر شما به پادشاه هندوستان بدهکار میبودید، او از نظر عرفی مجاز بود با اسلحه بالای سر شما بیاید تا بدهیاش را نقد کند و اگر شما نمیتوانستید بدهی (یا مالیات یا خراج) را پرداخت کنید، او میتوانست شما را مجازات کند. این یعنی گروکشی.
«دیوید گریبر»، انسانشناس بریتانیایی میگوید «بدهی» و «گروکشی» در پیشبرد مفهوم «بردهداری» نقشی اساسی داشتهاند.
با این همه، از نظر «گریبرِ» انسانشناس و چپگرا، نقش نهادهایی همچون «صندوق بینالمللی پول» و « بانک جهانی » هم دقیقا شبیه همان تسلیحات پادشاه هندوستان است: اگر وام میخواهید، باید سیاستهایی را که این نهادها درست میپندارند در کشورتان اجرایی کنید.
اگر شما به پادشاه هندوستان بدهکار میبودید، او از نظر عرفی مجاز بود با اسلحه بالای سر شما بیاید تا بدهیاش را نقد کند و اگر شما نمیتوانستید بدهی (یا مالیات یا خراج) را پرداخت کنید، او میتوانست شما را مجازات کند. این یعنی گروکشی.
اما اینها چه ربطی به بردهداری مدرن دارند؟ «گریبر» دقیقا اشاره میکند که بسیاری از اشکال بردهداری در واقع از بدهیهای انباشت شده در طول نسلها پدید آمدهاند. به عنوان مثال، پادشاهانی که شورش اتباع خود را سرکوبی میکردند، بازماندگان را به کار اجباری به عنوان تنبیه وا میداشتند.
با این همه، این مثالی متعلق به تاریخ نیست و همین حالا هم این اتفاق میافتد.
مهاجرت، گروکشی و بردهداری مدرن
بر اساس گزارشهایی که در مورد بردهداری مدرن منتشر میشوند، مهاجرت و حواشی مربوط به آن، یکی از اصلیترین زمینههای شکلگیری بردهداری در دوران مدرن هستند. مهاجرانی که قصد دارند به هر شکل ممکن در کشور مقصد بمانند، حاضرند به شرایط «کار سیاه»، کار با دستمزد کم و در حالت کلی کار با شرایط غیرانسانی تن بدهند.
«بردهداری مدرن» به شکلی گسترده در میان مهاجران رواج دارد.
اخراج مهاجران (دیپورت) هم یکی از ابزارهای فشار به نیروی کار خارجی برای تندادن به شرایط غیرانسانی در فضای کار است. به این ترتیب، اگر از واژگان «گریبر» (که بالاتر به او اشاره شد) بهره بگیریم، کشور مقصد به دلیل شرایط نامساعد نیروی کار خارجی، از آنها «گروکشی» میکند.
با این همه، بردهداری مدرن در واقع میتواند در هر جایی رخ بدهد. وقتی دستمزد نیروی کار تنها به اندازهای است که تنها به او اجازه میدهد از خانه تا محل کار جابهجا شود و در نهایت قبض موبایلش را هم پرداخت کند، آیا نمیشود از چیزی دستکم شبیه به «بردهداری» سخن گفت؟
نظرات