آیا بورس خطرناک شده است؟
طی ۲۲ ماه گذشته بازار سرمایه (بورس اوراق بهادار ایران) گوی سبقت را ربوده و نسبت به بازارهای مسکن، ارز، سکه و طلا بهترین بازده و بیشترین رشد را به ثبت رسانده است.
همچنین در ۱۲ ماه گذشته میزان اقبال مردم برای مشارکت در بازار سرمایه بسیار زیادتر شده و بنابر گفته شرکتهای کارگزاری مراجعه مردم برای دریافت کد بورسی و فعالیت در این بازار در این مدت، طی ۳۰ سال گذشته بیسابقه بوده است.
گرچه بازار بورس اوراق بهادار میتواند در میان مدت از رونق مناسبی برخوردار باشد اما باید توجه داشت که رونق این بازار زمانی بر بدنه اقتصاد کشور اثرگذار است که به موازات رشد بورس، تولید ناخالص ملی نیز افزایش یابد. در این میان باید یادآور شد از دید کارشناسان اقتصادی برآیند بازار بورس هر کشور الزاما نمیتواند منعکس کننده وضعیت کلان اقتصادی آن کشور باشد.
ورود حجم زیاد نقدینگی به بازار سرمایه
طی دو سال گذشته بدنه اقتصاد ایران شاهد افزایش چند برابری نرخ ارز بوده و این امر موجب شده تا برخی شرکتهای بورسی تلاش کنند نرخ تسعیر ارز را در صورتهای مالی خود مورد بازبینی قرار دهند.
همچنین همزمان با افزایش نرخ ارز در کشور، نرخ تورم نیز صعود چشمگیری داشت و این امر موجب بالا رفتن بهای تمام شده کالاها و خدمات شد.
در این میان برخی شرکتهای بورسی تلاش کردهاند تا صورتهای مالی خود را تعدیل کرده و بهای تمام شده کالا و خدمات را در آن لحاظ کنند. با توجه به سرعت بالا رفتن نرخ ارز و تورم، انعکاس دو اهرم فوق در صورتهای مالی با تاخیر اتفاق میافتد، چرا که انتشار گزارشهای شرکتها معمولا در بازههای ۶ و ۹ ماهه صورت میگیرد. این شکاف زمانی باعث شده تا ارزش ذاتی برخی شرکتهای بورسی با تاخیر زمانی به نرخ واقعی برسد.
با توجه به این بازدهی به ظاهر مناسب برخی شرکتها و بالا رفتن جذابیت مشارکت و سرمایهگذاری در بورس، حجم نقدینیگی وارد شده به این بازار به صورت متوالی در حال افزایش است. از سوی دیگر با کاهش نرخ سود بانکی در چند روز گذشته، افراد بیشتری برای ورود به بازار بورس اوراق بهادار اقدام کردهاند و شاهد جابجایی سریع حجم بزرگ نقدینگی از سپردههای بانکی به این بازار هستیم. در این میان نباید نقش تبلیغات، مخصوصا در فضای مجازی را روی این اقبال عمومی، فراموش کرد.
همچنین باید به نقش دولت در عرضه قطرهچکانی سهام برخی دستگاههای دولتی مانند شستا و تلاش در راستای بالابردن جذابیت بازار بورس برای دارندگان سرمایه، توجه کرد. این نوع عرضه به دولت کمک خواهد کرد بخشی از کسری بودجه فعلی خود را پوشش دهد.
گرچه ورود این سرمایههای جدید به بازار به خودی خود میتواند شتاب بازار بورس را برای همگرایی با تورم و نرخ ارز شدت بخشد اما طی این مدت برخی کارشناسان از ایجاد حباب در قیمت شرکتهای بورسی ابراز نگرانی کردهاند.
اقتصاددانان معتقدند پس از همگرایی دو اهرم نرخ ارز و تورم با ارزش واقعی شرکتها، افزایش قیمت سهام این شرکتها از پشتوانه واقعی برخوردار نخواهد بود.
این نگرانی ناشی از آن است که با فراتر رفتن نرخ شرکتها از ارزش ذاتی آنها، حباب مثبتی در نرخ اسمی شرکتها ایجاد میشود، این امر در کوتاه مدت می تواند به سفته بازی در بازار بورس اوراق بهادار منجر شود. همچنین در بلند مدت شاهد اصلاح و افت شاخص بازار بورس خواهیم بود که نتیجهای جز از بین رفتن سرمایه بازیگران ناآگاه این بازار نخواهد داشت.
از سوی دیگر حجم نقدینگی فعلی در بورس اوراق بهادار، همراه با رشد این بازار بزرگ و بزرگتر خواهد شد. در اصول اولیه اقتصاد حجم نقدینگی به معنای بدهی دولتها به دارندگان این نقدینگی است. اگر این حجم نقدینگی فاقد پشتوانه تولید ناخالص ملی باشد در میان مدت به افت ارزش ذاتی نقدینگی منجر میشود.
در نهایت باید گفت سیاستهای کلان اقتصادی کشور باید در مسیر افزایش تولید ناخالص ملی کشور قرار گیرد زیرا در صورت عدم تحقق تولید مناسب، سیستم پولی و مالی(بانک مرکزی) کشور ناگزیر خواهد بود این حجم بدهی(نقدینگی) را با بهای کمتر تسویه کند و متاسفانه هیچ راهکاری به غیر از افت ارزش پولی ملی در این مسیر وجود نخواهد داشت.
نظرات