مقصر گرانی مسکن کیست؟
در کشور ما چنین روال شده که مسائل اقتصادی توسط دولتها در سطحیترین حالت خود مورد توجه قرار میگیرد و متاسفانه در بسیاری از شبکههای اجتماعی و محافل فکری هم در همان سطح مورد توجه و بحث باقی میماند.
مشکل ارز مشکل دلالهای خیابانی است، مشکل ملک از ناحیه دلالهای ملک ناشی میشود، کمبود کالا کار محتکران است، افزایش قیمت طلا کار بورسبازها است، افزایش قیمت سهام از برکات دولت است و فرو ریختن آن معلوم نیست دست چه کسانی است.
ضعف تولید تقصیر قاچاق کالا است، بیکاری به دلیل نرفتن نقدینگی به سمت تولید است، افزایش طلاق و کاهش ازدواج تقصیر کانالهای ماهوارهای است… والبته همه تقصیرها از لیبرالها و نئو لیبرالها و نئو کانها است.
در این میان راهحلهای اتخاذ شده بر مبنای این برداشتها هم (تنبیهی، تحکمی، اداری و احیانا پاشیدن پول) معمولا در بلندمدت جهت تشدید مشکلات عمل کرده است.
این روزها قیمت ارز و طلا و ملک مجدداً افزایش یافته، پدیدههای جدیدی مثل اجاره پشتبام ظاهر شده و باز خبری از راهحل اصولی نیست و صحبت آن هم نیست. اگر عمیقتر نگاه کنیم، در واقع این مشکلات معلول یک اقتصاد غیر کارکردی است.
همه اینها نماد کاهش تولید ملی، مشکلات تجارت داخلی و خارجی، اقتصاد و تخصیص منابع ناکارآمد دولتی، سردرگمی فعالان اقتصادی، افزایش فقر و همراه با آن افزایش نقدینگی است.
اقتصادهای حکومتی در اینگونه شرایط دانسته یا نادانسته فرصتهای ناب برای رانتخوارها فراهم میکنند که توزیع ثروت را به شدت به زیان عموم بر هم میزند. خانههای صد میلیارد تومانی و پشتبام خوابی دو طرف یک سکه هستند.
افزایش قیمت دلار طرف دیگر مسئله ای است که یک وجه آن افزایش شدید نقدینگی، کاهش تولید و تجارت و روابط خارجی بحرانی است. به همین نحو مسئله مسکن مربوط به مهاجرت به شهرهای بزرگ به دلیل رکود بیشتر معاش در مناطق کشوراست که دهها سال ادامه داشته است.
از قبل از انقلاب هم دولتها اقداماتی از این دست را از کاتالوگ بیرون آوردهاند: توزیع زمین، توزیع اعتبار ارزان، خانهسازی دولتی، خانهسازی تعاونی، خانه سازمانی ، کنترل معاملات، کنترل اجاره بهاء… و میبینیم که بهترین زمینهای کشاورزی و باغات اطراف شهرهای بزرگ به زیر ساخت و ساز رفته و مشکل سر جای خود برقرار است.
وجه دیگر مسئله مسکن، نبودن داراییهای معتبر برای خانوارها است. ملک بهترین سپر در برابر تورم بوده و مردم بعضا برای محافظت از سرمایه خود مستغلات خریداری میکنند و نه به دلیل نیاز مسکونی. یعنی نوعی توزیع غیربهینه پورتفوی خانوارها و توزیع غیربهینه موجودی فضای مسکونی در جریان بوده است.
یک اقدام که در سالهای اخیر پیگیری شده به خیال حل برخی معضلات، ایجاد انواع محدودیت و مشکلات بر سر معاملات است که هزینه معامله را افزایش داده است و خود اقدامی زیانبار به حساب میآید،
دیگر کاهش استفاده و امکان نقل و انتقال پول که هیچکدام تاثیر مثبت به همراه نداشته از جمله وقتی نهاد پولی، رواج پول رایج را با ترفندهای اداری محدود میکند خود ناخواسته درصدد کاهش اعتبار پول کشور برآمده است.
تا وقتی درآمد نفت بود از دهها سال قبل از انقلاب دولتها روی مشکلات ارز پاشیدند و بذر مشکلات را زیر سطح رویاندند، حالا جوجهها برای تخمگذاری برگشتهاند.
اینجانب برای جناب آقای روحانی احساس همدردی دارم که همه مشکلات متوجه دولت ایشان شده، انصافا برای بسیاری از موارد هم کاری از دست دولت ساخته نیست. اما وقوع این حوادث را از ابتدا افراد متعددی پیشبینی کردند و هشدار دادند،
شاید اگر تیم اقتصای قویتری در میان بود ابعاد مشکلات کمتر بود، به نظر من در دولت جناب آقای مهندس موسوی هم مشکلات مشابهی موجود بود و شیوههایی برای به حداقل رساندن ضربات اقتصادی، تدبیر میشد از جمله جلوگیری از همپاشیدگی شیرازه امور مالی.
در آن تجربه هم دکتر بانکی، آقای روغنی زنجانی و دکتر نیلی تجربه فراوان داشتند از دو نفر نامبرده استفاده نشد و به یک نفر هم ظاهرا گوش فرا داده نشد و اکنون که دوره جدید قانونگذاری هم شروع شده، تماشایی خواهد بود.
منبع: کانال شخصی محمد طبیبیان
نظرات