خبر فوری:

کد مطلب: ۴۹۹۳۵۸

بودجه حوزه علمیه ۵برابر بودجه وزارت علوم؟

هفته گذشته یادداشتی با عنوان «نهادهای مذهبی چقدر بودجه می‌گیرند؟» در تجارت‌نیوز منتشر شد که درباره آن می‌توان به چند نکته اشاره کرد:

1- با توجه به اینکه بودجه عمومی در لایحه 1400 حدود ۹۲۹،۸۲2 هزار میلیارد تومان است، مهم است بدانیم که کل مبلغی که در آن یادداشت به نهادهای مذهبی نسبت داده شده حدود 0.008 درصد از کل بودجه عمومی است!

پس نه کل بودجه و نه 8 درصد و نه هشت صدم درصد، بلکه 8 هزارم درصد از بودجه عمومی برای ترویج و توسعه دین و مذهب صرف می‌شود! احتمالا در سکولارترین حکومت‌ها هم این حداقل مبلغ به بخش دین و مذهب اختصاص داده می‌شود. البته ممکن است برخی معتقد باشند که همین میزان هم زیاد است و باید بودجه نهادهای مذهبی صفر شود. این بحث دیگری است که در جای خود قابل بررسی و نقد است.

2- در ردیف کردن اسامی نهادهای مذهبی، سنخیت در نظر گرفته نشده است. مثلا پژوهشگاه‌ها با سازمان حج چطور در یک دسته قرار می‌گیرد؟

3- چرا سازمان بسیج جزو نهادهای مذهبی قلمداد شده است؟ سازمان بسیج یک سازمان فرهنگی و نظامی و انقلابی است و وظیفه‌ی آن ترویج مذهب نیست. شاید چون اعضای آن متدین هستند نویسنده به این فهرست این نام را اضافه کرده است؟

پس در این صورت چرا دانشگاه امام صادق(ع) نیامده که حوزوی‌تر از بسیجیان هستند؟ شخصا فکر می‌کنم که نویسنده محترم پس از تنظیم جدول، مبلغ نهایی نهادهای مذهبی را کمتر از حد انتظار دیده، بنابراین «سازمان بسیج مستضعفین» که میلیون‌ها عضو دارد و مأموریت‌های گسترده‌ای بر عهده دارد را با بودجه‌ای که تقریبا یک سوم کل بودجه این فهرست است را اضافه کرده تا عدد نهایی «درشت‌تر» به نظر برسد!‌ البته بابت چنین سوءظنی به نویسنده محترم به خدا پناه می‌برم و استغفار می‌کنم.

4- مقایسه‌های معنادار و رندانه‌ای توسط نویسنده صورت گرفته و اصطلاحاتی به کار برده شده که یادداشت را از بی‌طرفی خارج می‌کند و آن را سوگیرانه جلوه می‌دهد. به عنوان مثال برای حوزه علمیه کلمه‌ی «ارتزاق» از بودجه عمومی به کار برده شده که تداعی کننده همان باور عامیانه‌ای است که در مقدمه به آن اشاره شد.

در حالی که در ادبیات معمول بودجه، از عبارت «اختصاص» بودجه به یک نهاد استفاده می‌شود نه ارتزاق. علاوه بر این مقایسه‌های معناداری صورت گرفته. مثلا بودجه‌ی «مرکز خدمات حوزه‌های علمیه» با بودجه اختصاص داده شده به «منطقه‌ی آزاد قشم» مقایسه نمی‌شود، بلکه با بودجه «اورژانس» مقایسه می‌شود که ذهن مخاطب را جهت دهد.

یا بودجه سازمان تبلیغات را با آموزش و پرورش مقایسه می‌شود که حساسیت کافی برانگیخته شود. معنای ضمنی این مقایسه این است که مردم عزیز ایران! اگر سال بعد آمبولانس دیر به بیمار شما رسید،

به مرکز خدمات حوزه‌های علمیه مراجعه کنید و روحانیون را مواخذه کنید! اگر سال بعد کلاس درس در مناطق محروم ساخته نشد، متهم اصلی، سازمان تبلیغات است و نه دولت و آموزش و پرورش. القای این پیام‌ها گمراه‌کننده است. بودجه‌ی 0.008 درصدی نهادهای مذهبی جای سلامت و آموزش مردم را تنگ نکرده است. باید سراغ ردیف‌های درشت‌تر بودجه رفت و با کاستن از آن مبالغ، به آموزش و سلامت مردم رسیدگی کرد.

5- اما مهمترین اشکال، به اعداد و ارقام ناقصی برمی‌گردد که با بودجه‌ی نهادهای مذهبی مورد مقایسه قرار گرفته‌اند. این اعداد با واقعیت لایحه بودجه هیچ نسبتی ندارند و همانطور که گفته شد، اگر مخاطبان به لایحه‌ی منتشر شده مراجعه کنند، به حقیقت پی می‌برند.

به عنوان مثال بودجه جامعه المصطفی العالمیه دو برابر بودجه وزارت آموزش و پرورش تصور شده است. بودجه‌ی وزارت آموزش و پرورش به صورت تفکیک شده در جدول شماره هفت ماده واحده لایحه بودجه آمده است. مجموع این ارقام بیش از 111 هزار و 106 میلیارد تومان است.

فقط بودجه اختصاص یافته به اداره مدارس خارج از کشور، 471 میلیارد تومان است که وظیفه آن برگزاری کلاس‌های درس در خارج از ایران است. بودجه دانشگاه المصطفی 465 میلیارد تومان است که کمتر از یکی از اداره‌های وزارت آموزش و پرورش است که در بالا به آن اشاره شد.

در مقام مقایسه، بودجه این دانشگاه یک دویستم بودجه وزارت آموزش و پرورش است که در یادداشت ادعا شده بود که بودجه‌ای تقریبا مشابه دریافت می‌کنند که اصلا صحت ندارد. به علاوه بودجه‌ی کلی وزارت آموزش و پرورش نه تنها کمتر نشده بلکه از 57 هزار میلیارد تومان به بیش از 111 هزار میلیارد تومان رسیده که حدود دوبرابر بودجه سال 99 است. در حالی که ادعا شده بود بودجه آموزش و پرورش به یک سوم تقلیل یافته است.

اینکه بودجه «شورای عالی حوزه‌های علمیه» پنج برابر «وزارت علوم، تحقیقات و فناوری» قلمداد شده نادرست نیست ولی قطعا گمراه کننده است! چون اولا وزارت علوم مانند بقیه وزارت‌خانه‌ها، بودجه‌ی تفکیک شده دارد و این فقط یک بخش از بودجه‌ی وزارت علوم است.

دوم اینکه تک تک دانشگاه‌های کشور ردیف(های) بودجه مستقل دارند و از وزارت علوم بودجه دریافت نمی‌کنند. به عنوان مثال دانشگاه تهران (و پردیس‌ها و پژوهشکده‌های وابسته) حدود 190 میلیارد تومان بودجه دریافت می‌کنند که تقریبا یک سوم «شورای عالی حوزه‌های علمیه» است. اگر بودجه دانشگاه‌های دیگر و نیز خود وزارت علوم را اضافه کنیم، به عددی می‌رسیم که اصلا قابل قیاس با این نهاد مذهبی نیست.

این نکته نیز جالب توجه است که پردیس اصلی دانشگاه تهران، نسبت به سال گذشته 240 درصد افزایش بودجه داشته و شورای عالی حوزه‌های علمیه، 23 درصد یا یک دهم دانشگاه تهران افزایش بودجه داشته است.

البته منظور این نیست که بودجه‌ی دانشگاه‌ها را باید کم کرد. بلکه برعکس معتقدم باید نهادهای علم و دانش و فناوری را تقویت کرد و به جای صرف بودجه در بخش‌های دیگر، بودجه‌ی حوزه‌های علمیه، دانشگاه‌ها و پارک‌های فناوری باید افزایش یابد. اما قرار دادن دو نهاد تولید علم در مقابل هم، به ضرر دانش و علم است و باعث انحراف افکار عمومی از نقاط خلأ و ضعف تخصیص بودجه.

در جایی دیگر، بودجه ستاد بحران کشور معادل 13 میلیارد و 700 میلیون تومان معرفی شده که باز هم ارائه اطلاعات ناقص رخ داده است. این مبلغ که در جدول 7 آمده بودجه‌ای متفرقه است که قرار است صرف رفاه و جبران خدمات کارکنان زحمتکش این نهاد شود و جزئیات آن در جدول -2-7- آمده است. اما برای پیشگیری و مقابله با حوادث و بحران‌ها در جدول 9 مبلغی معادل، 600 میلیارد تومان در نظر گرفته شده که 35 برابر دانشگاه اهل بیت است.

نکته‌ی دیگر اینکه بر اساس جدول اینفوگرافیک موجود، بودجه‌ی نهادهای مذهبی نسبت به سال گذشته حدود 17 درصد افزایش یافته است. توجه داریم که برای بودجه‌ی عمومی امسال نسبت به سال گذشته 47 درصد افزایش پیشنهاد شده است.

به عبارت دیگر متناسب با تورم، نهادهای مختلف 47 درصد بیش از سال گذشته پول دریافت می‌کنند، در حالی که نهادهای مذهبی فقط 17 درصد بیش از سال گذشته اعتبار دریافت خواهند کرد و این به معنای کاهش بودجه نهادهای مذهبی است. به نظر می‌رسد باید ذره‌بین را روی بخش‌هایی از لایحه بودجه گرفت که افزایش‌های 200 یا 300 درصدی دارند و اتفاقا اصلا هم مذهبی نیستند و بودجه‌ی کشور را می‌بلعند!

بنابراین شفاف کردن عالمانه بودجه‌ی 0.008 درصدی نهادهای مذهبی بسیار کار پسندیده و ضروری‌ای است؛ اما لازم است برای روشن شدن افکار عمومی به 99.992 درصد بقیه بودجه نیز توجه شود و به خصوص بخش‌هایی از بودجه که افزایش غیرعادی داشتند توسط رسانه‌های دغدغه‌مند و مستقل، به بحث و گفتگو گذاشته شوند.

برای مطالعه گزارش تجارت نیوز درباره این یادداشت این لینک را باز کنید.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.

تیترِ یک

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار