دولت اعتبار میخواهد
قرار بوده در سلسله یادداشتهایی به عبور از تگناهای شرایط موجود بپردازیم.
بخش قبلی نوشتهای که پیش رودارید درباره ضرورت برگرداندن اعتبار به نهاد دولت بود. در آن نوشته یادآور شدم که اعتبار و اهمیت نهاد دولت در دولتهای قبلی به دلایل گوناگون از دست رفته یا از اعتبارش کاسته شده بود.
همچنین تاکید شد با توجه به روش و منش و گرایش سیاسی رئیس دولت سیزدهم و ترکیب سیاسی مجلس و نیز قوه قضاییه در شرایط حاضر احتمال برگشت اعتبار از دست رفته دولت بیشتر شده و اگر این اتفاق نیفتد اداره کشور سختتر خواهد شد.
اما بازگشت اعتبار به نهاد دولت و نیز فعالیت یک دولت کارآمد که افکار عمومی آن را دولت قوی بدانند الزامهایی دارند و بدون شناخت و رعایت نمیتوان به چنین دولت مقتدری رسید.
این الزامها کدام هستند و این شعار آقای رییسی در جریان مبارزه انتخاباتی که میخواهد دولت قوی داشته باشیم چگونه محقق خواهد شد؟
واقعیت این است که برخلاف برخی دیدگاهها و باور برخی از سیاستورزانی که پایه تحلیلی آنها در مورد هر رخداد امروز و فردا، مخالفخوانی با دولت اقای روحانی است و با این نگاه که صرفا وجود فردی مثل اقای رییسی برای دولت قوی کفایت میکند، تشکیل دولت قوی روند آسانی نخواهد داشت.
کارآمدی در مسیر تحقق شعارهای رییس جمهور سیزدهم و انجام دادن وظایف و تکالیفی که قانون اساسی بر دوش دولت نهاده است اصلیترین الزام برای تشکیل و ادامه کار یک دولت قوی است.
برخی سادهانگارانه میخواهند کارآمدی را به برخی رفتارهایی که رییس جمهور قبلی انجام نمی داد تقلیل دهند و تصورشان این است که به طور مثال رفتن پی در پی رییس دولت به میان شهروندان همان کارآمدی است که روحانی از آن غفلت کرده است.
برخی کارآمدی را در به کار گرفتن اقتدار در برخورد با گروههای اجتماعی و اقتصادی منتقد خلاصه کرده و میخواهند نهاد دولت و دولت سیزدهم را به بیراهه کشیده و کارآمدی را مساوی برخورد مقطعی و مصداقی مثلا با گرانفروشها نشان دهند.
به گمان این گروه از سیاستمداران که اتفاقا تریبون هم در اختیار دارند، شهروندان ایرانی آنقدر سادهاند که با این نوع برخوردهای احتمالی، دولت سیزدهم را دولت قوی فرض خواهند کرد.
بدیهی است که برخورد قاطع با هر گروه اجتماعی، هر گروه و جمعیت سیاسی یا رسانهها و تریبونهایی که در مسیر اجرای قانون سنگاندازی میکنند و اتهام آنها در نهادهای قضایی و نیز نزد افکار عمومی اثبات شده است به شکل گرفتن دولت قوی کمک میکند اما اگر رسم و روش این باشد که به بهانه قاطعیت راه انتقاد بسته شود مردم سره از ناسره را تشکیل داده و دولت قوی در ذهن آنها نهادینه نخواهد شد.
رییس دولت سیزدهم تا اینجای کار و از زمانی که در میدان رقابت قرار گرفت نشان داده است این ترفندهای بیفایده و نیز صاحبان چنین باورهایی را خوب میشناسد و در دام نمیافتد.
کارآمدی دولت معنایش این است که در نتیجه فعالیتهای قانونی و در چارچوب اختیارات و وظایف نهاد دولت و البته اجرایی کردن وعدههای رییس دولت، شهروندان به لحاظ مادی در پلهای بالاتر از دوره قبلی بایستند و از نظر ذهنی آسایش و آرامش را احساس کنند.
به عنوان یک نمونهای بسیار با اهمیت، اگر شهروندان احساس کنند برآیند تصمیمهای دولت به ثبات بیشتر قیمتها و نوسان کمتر در نرخ تورم و صیانت از قدرت خرید آنها منجر شده و این یک روند ادامهدار است، باور میکنند دولت قوی بر سر کار است.
کارآمدی دولت پس از راستیآزماییهای واقعی ذهنیت کلی جامعه و شهروندان و نیز گروههای موثر مثل روشنفکران، نویسندگان، استادان دانشگاهها و نیز فعالان اقتصادی و نهادهای بالایی خود را نشان خواهد داد.
آقای رییسی گفتهاند از هر گفتگوی دیپلماتیک که به منافع ایران آسیب نزند و به رفع تحریمهای اقتصادی کمک کند استقبال خواهد کرد یا در شعارهای انتخاباتی گفته است نرخ تورم را کاهش خواهد داد و تاکید کرده است برای حل مسایل راه حل دارد.
حالا اگر در میدان عمل این شعارها را اجرا کرده و در هرگام اصولی که برمیدارد به شهروندان گزارش دهد آنها باور میکنند دولت قوی شکل گرفته است.
بنابراین اگر دولت سیزدهم میخواهد اقتصاد ایران را به مثابه یکی از اصلیترین پایههایی که کشور را قوام و دوام میدهد از بحران عبور دهد و برای این کار نیازمند دولت قوی است باید اعتبار را به نهاد دولت برگرداند و نیز کارآمدی را با اجرایی کردن شعارهایش و به دست آوردن اعتماد شهروندان اثبات کند.
شهروندان ایرانی از برخوردهای جناحی - سیاسی و دعواهای درون طیفهای هر جناح به ویژه جناحی که حالا دولت را در اختیار دارد خستهاند و آقای رییسی نشان داده است نمیخواهد فرصت به دست آمده را به این کارها اختصاص داده و این داستانهای تلخ را ادامه دهد.
حقیقت این است که دولت قوی نیاز ایران امروز است و همانطور که یادآور شدم دولت نیرومند تنها با کارآمدی و جلب اعتماد عمومی تبلور عینی و ذهنی پیدا خواهد کرد. بر پایه تجربه سالها فعالیت در نهادهای کارآفرینی و کارفرمایی و تبادل نظر با بزرگنرین فعالان اقتصادی و نیز با اقتصاددانان موجب شده آشنایی نسبی مناسبی با تنگناها به دست آوردهام که علاقمندم آنها را در قالب این دسته از نوشتهها برای استفاده دولت سیزدهم انتشار دهم.
در این نوشتهها با هدف عبور دادن اقتصاد کشور از شرایط سخت امروز تلاش خواهم کرد نخست به مسایل اساسی و راهبردی درباره ضرورت توسعه نهاد دولت وسپس الزامهای دولت قوی و پس از آن به بخشهای اقتصادی با اهمیت بپردازم.
قرار بوده در سلسله یادداشتهایی به عبور از تگناهای شرایط موجود بپردازیم.
بخش قبلی نوشتهای که پیش رودارید درباره ضرورت برگرداندن اعتبار به نهاد دولت بود. در آن نوشته یادآور شدم که اعتبار و اهمیت نهاد دولت در دولتهای قبلی به دلایل گوناگون از دست رفته یا از اعتبارش کاسته شده بود.
همچنین تاکید شد با توجه به روش و منش و گرایش سیاسی رئیس دولت سیزدهم و ترکیب سیاسی مجلس و نیز قوه قضاییه در شرایط حاضر احتمال برگشت اعتبار از دست رفته دولت بیشتر شده و اگر این اتفاق نیفتد اداره کشور سختتر خواهد شد.
اما بازگشت اعتبار به نهاد دولت و نیز فعالیت یک دولت کارآمد که افکار عمومی آن را دولت قوی بدانند الزامهایی دارند و بدون شناخت و رعایت نمیتوان به چنین دولت مقتدری رسید.
این الزامها کدام هستند و این شعار آقای رییسی در جریان مبارزه انتخاباتی که میخواهد دولت قوی داشته باشیم چگونه محقق خواهد شد؟
واقعیت این است که برخلاف برخی دیدگاهها و باور برخی از سیاستورزانی که پایه تحلیلی آنها در مورد هر رخداد امروز و فردا، مخالفخوانی با دولت اقای روحانی است و با این نگاه که صرفا وجود فردی مثل اقای رییسی برای دولت قوی کفایت میکند، تشکیل دولت قوی روند آسانی نخواهد داشت.
کارآمدی در مسیر تحقق شعارهای رییس جمهور سیزدهم و انجام دادن وظایف و تکالیفی که قانون اساسی بر دوش دولت نهاده است اصلیترین الزام برای تشکیل و ادامه کار یک دولت قوی است.
برخی سادهانگارانه میخواهند کارآمدی را به برخی رفتارهایی که رییس جمهور قبلی انجام نمی داد تقلیل دهند و تصورشان این است که به طور مثال رفتن پی در پی رییس دولت به میان شهروندان همان کارآمدی است که روحانی از آن غفلت کرده است.
برخی کارآمدی را در به کار گرفتن اقتدار در برخورد با گروههای اجتماعی و اقتصادی منتقد خلاصه کرده و میخواهند نهاد دولت و دولت سیزدهم را به بیراهه کشیده و کارآمدی را مساوی برخورد مقطعی و مصداقی مثلا با گرانفروشها نشان دهند.
به گمان این گروه از سیاستمداران که اتفاقا تریبون هم در اختیار دارند، شهروندان ایرانی آنقدر سادهاند که با این نوع برخوردهای احتمالی، دولت سیزدهم را دولت قوی فرض خواهند کرد.
بدیهی است که برخورد قاطع با هر گروه اجتماعی، هر گروه و جمعیت سیاسی یا رسانهها و تریبونهایی که در مسیر اجرای قانون سنگاندازی میکنند و اتهام آنها در نهادهای قضایی و نیز نزد افکار عمومی اثبات شده است به شکل گرفتن دولت قوی کمک میکند اما اگر رسم و روش این باشد که به بهانه قاطعیت راه انتقاد بسته شود مردم سره از ناسره را تشکیل داده و دولت قوی در ذهن آنها نهادینه نخواهد شد.
رییس دولت سیزدهم تا اینجای کار و از زمانی که در میدان رقابت قرار گرفت نشان داده است این ترفندهای بیفایده و نیز صاحبان چنین باورهایی را خوب میشناسد و در دام نمیافتد.
کارآمدی دولت معنایش این است که در نتیجه فعالیتهای قانونی و در چارچوب اختیارات و وظایف نهاد دولت و البته اجرایی کردن وعدههای رییس دولت، شهروندان به لحاظ مادی در پلهای بالاتر از دوره قبلی بایستند و از نظر ذهنی آسایش و آرامش را احساس کنند.
به عنوان یک نمونهای بسیار با اهمیت، اگر شهروندان احساس کنند برآیند تصمیمهای دولت به ثبات بیشتر قیمتها و نوسان کمتر در نرخ تورم و صیانت از قدرت خرید آنها منجر شده و این یک روند ادامهدار است، باور میکنند دولت قوی بر سر کار است.
کارآمدی دولت پس از راستیآزماییهای واقعی ذهنیت کلی جامعه و شهروندان و نیز گروههای موثر مثل روشنفکران، نویسندگان، استادان دانشگاهها و نیز فعالان اقتصادی و نهادهای بالایی خود را نشان خواهد داد.
آقای رییسی گفتهاند از هر گفتگوی دیپلماتیک که به منافع ایران آسیب نزند و به رفع تحریمهای اقتصادی کمک کند استقبال خواهد کرد یا در شعارهای انتخاباتی گفته است نرخ تورم را کاهش خواهد داد و تاکید کرده است برای حل مسایل راه حل دارد.
حالا اگر در میدان عمل این شعارها را اجرا کرده و در هرگام اصولی که برمیدارد به شهروندان گزارش دهد آنها باور میکنند دولت قوی شکل گرفته است.
بنابراین اگر دولت سیزدهم میخواهد اقتصاد ایران را به مثابه یکی از اصلیترین پایههایی که کشور را قوام و دوام میدهد از بحران عبور دهد و برای این کار نیازمند دولت قوی است باید اعتبار را به نهاد دولت برگرداند و نیز کارآمدی را با اجرایی کردن شعارهایش و به دست آوردن اعتماد شهروندان اثبات کند.
شهروندان ایرانی از برخوردهای جناحی - سیاسی و دعواهای درون طیفهای هر جناح به ویژه جناحی که حالا دولت را در اختیار دارد خستهاند و آقای رییسی نشان داده است نمیخواهد فرصت به دست آمده را به این کارها اختصاص داده و این داستانهای تلخ را ادامه دهد.
حقیقت این است که دولت قوی نیاز ایران امروز است و همانطور که یادآور شدم دولت نیرومند تنها با کارآمدی و جلب اعتماد عمومی تبلور عینی و ذهنی پیدا خواهد کرد. بر پایه تجربه سالها فعالیت در نهادهای کارآفرینی و کارفرمایی و تبادل نظر با بزرگنرین فعالان اقتصادی و نیز با اقتصاددانان موجب شده آشنایی نسبی مناسبی با تنگناها به دست آوردهام که علاقمندم آنها را در قالب این دسته از نوشتهها برای استفاده دولت سیزدهم انتشار دهم.
در این نوشتهها با هدف عبور دادن اقتصاد کشور از شرایط سخت امروز تلاش خواهم کرد نخست به مسایل اساسی و راهبردی درباره ضرورت توسعه نهاد دولت وسپس الزامهای دولت قوی و پس از آن به بخشهای اقتصادی با اهمیت بپردازم.
نظرات