مدیریت ناکارآمد و کمبود گندم
پرسش روز:
این روزها هشدارهایی در مورد کمبود آرد و گندم شنیده میشود؛ آیا راهی برای پیشگیری از این شرایط وجود نداشت؟ مدیریت کارآمد در تامین این کالاهای اساسی چگونه است؟
پاسخ کارشناس:
سالیان سال است که در ایران، هر گاه آسمان بخشنده باشد و باران ببارد و در نتیجه، مشکل آب وجود نداشته نباشد، در کنار آن، آقتاب هم برقرار باشد و زمین بهرهور، تولید گندم رشد پیدا میکند.
در این شرایط، همه حاکمیت خوشحال میشوند و جشن خودکفایی میگیرند. مدیران نیز این اتفاقات خوب را به مدیریت درست خود نسبت میدهند.
در مقابل، زمانی که تولید گندم کاهش مییابد، مسئولان هزار بهانه را برای کاهش تولید آن مطرح میکنند و از خشکسالی و کمآبی گرفته تا قاچاق را مسبب اصلی این اتفاق بد میدانند.
جای خالی مدیریت هوشمند
اینجاست که مدیریت و برنامهریزی هوشمند و خردمندانه گم میشود.
سوالی که در این شرایط، ذهن مخاطب را مدام درگیر میکند این است که: چطور میشود در شرایط خوب، عامل همه اتفاقات دوراندیشی و سیاستگذاری حاکمیت است (حتی نقش تولیدکننده هم حذف میشود) اما در شرایط بحرانی، همه مصیبتها به غیر حاکمیت و تصمیمات او بر میگردد؟
فرافکنی؛ عامل چالش تامین گندم و آرد
مساله «گندم و آرد»، دقیقا نشات گرفته از این فرافکنی و انگشت اتهام گرفتن به سمت پیامدهایی است که آنها نیز به نوبه خود نتیجه مدیریت ناکارآمد و برنامهریزی نادرست حاکمیت بودهاند؛ از جمله خشکسالی، کمآبی و قاچاق.
گمشده این ماجرا، عدم توجه به دانش و علوم مختلف و همچنین هشدارها و توصیههای کارشناسان، در کنار روزمرگی فرسایشی، به جای حرکت در مسیر نقشه راه علمی است.
زمزمه کاهش تولید گندم از ابتدای سال
در سال جاری، از همان ابتدا زمزمه کاهش تولید گندم، شنیده میشد. اما چرا؟
چالش قیمت خرید تضمینی
این موضوع، دلایل مختلفی داشت که از جمله مهمترین آنها، میتوان به قیمت پایین و دیرهنگامی اشاره کرد که برای خرید تضمینی آن اعلام شد.
قیمت اعلام شده نمیتوانست هزینه تولید را پوشش دهد و تامینکننده معاش کشاورزان باشد؛ در نتیجه مورد اعتراض تولیدکنندگان قرار گرفت.
اختصاص گندم به خوراک دام
در کنار آن، افزایش تورم فزاینده اقلام خوراک دام نیز انگیزهای شده که گندمکاران محصول خود را به این بازار وارد کنند.
در واقع، فروش گندم برای خوراک دام به مراتب از قیمت تضمینی سودآورتر است.
قاچاق محصولات تولیدی
از طرف دیگر، تفاوت نرخ خرید تضمینی با قیمت کشورهای همسایه و مجاور، انگیزه خروج غیرقانونی گندم از کشور را افزایش داده است. این موضوع به خصوص بعد از شوکهای متمادی ارزی و کاهش ارزش پول ملی تشدید شد.
این نکته نیز قابل توجه است که گندم تاحدودی کالایی فسادناپذیر است و قاچاق آن ضایعاتی به همراه ندارد.
تغییر اراضی و انصراف از تولید
در کل، تصمیمات اتخاذ شده حاکمیت برای تعیین قیمت تضمینی، انگیزه تولید را کاهش داده است.
این تصمیمات فقط بر اساس تامین بودجه خرید (بدون توجه به تورم هزینههای تولیدی و شکاف هزینهای در کانونهای تولیدی) اتخاذ شدهاند.
در این میان، اعلام یک قیمت برای همه تولیدکنندگان در سراسر کشور، نیز موضوع را تشدید کرد. به گونهای که اکنون، در مواردی حتی تغییر کاربری اراضی یا منصرف شدن از تولید نیز دیده میشود.
تاثیر عدم مدیریت خشکسالی بر تولید گندم
اطلاعات و آمار وزارت جهاد کشاورزی نشان از آن دارد که ۳۳ درصد زمینهای زراعی، گندم آبی و ۶۷ درصد آنها، محصول دیم تولید میکنند. در نتیجه، در حدود ۶۰ درصد گندم تولیدی مربوط به ارضی آبی و ۴۰ درصد مربوط به اراضی دیم است.
در این میان، عملکرد گندم آبی ۴٫۲ تن برای هر هکتار و عملکرد گندم دیم ۴٫۱ تن برای هر هکتار است.
این ارقام حاکی از آن است که هر کمبارشی و خشکسالی در کشور و عدم مدیریت آن (پیشگیری، درمان و آیندهنگری)، در کنار نادیده گرفتن افزایش عملکرد در هکتار، باعث تاثیرگذاری بر ۶۷ درصد اراضی زیر کشت و ۴۰ درصد گندم تولیدی دیم میشود.
نکته قابل توجه آن است که عملکرد گندم دیم در طول زمان کاهش یافته است؛ به طوری که در سال ۱۳۹۵ در حدود ۱٫۵ تن در هکتار و سال ۱۳۹۸ در حدود ۴/۱ تن در هکتار بوده است.
بیتوجهی به هشدارها
از خرداد سال جاری، هشدارهای گوناگونی در خصوص کمبود گندم از طرف کارشناسان و سازمانهای غیردولتی مطرح و منتشر شد.
مضمون همه آنها این بود که «بر اساس برآوردهای انجام شده در سال جاری با توجه به عوامل موثر مانند تعیین قیمت و میزان برداشت، به واردات گندم نیاز پیدا میکنیم، و میزان واردات گندم بایستی توسط کارشناسان تعیین شود»؛ اما توجهی به این هشدارها نشد.
تهدید امنیت غذایی و بروز تنشهای اجتماعی
حال پرسش اینجاست که دلیل این بی توجهی چه بود که باعث شد امروز زمزمه کمبود گندم و آرد برای غذای اصلی مردم شنیده شود؟ معنای این زمزمه، تهدید امنیت غذایی و بروز تنشهای اجتماعی است.
تصور کنیم یک روز نانواییهای سراسر کشور تعطیل شوند و نانی به مردم عرضه نشود؛ چه اعتراضاتی شکل میگیرد و آیا قابل کنترل خواهند بود؟
ناامنی غذایی، ناامنی سیاسی در پی دارد
این نکته را باور کنیم که غذا دیگر تنها امنیت غذایی نیست، بلکه بیشتر امنیت سیاسی را به همراه دارد. هر جایی سفره مردم دچار مشکل و بحران شود، نارضایتی و کاهش سرمایه اجتماعی نیز شکل میگیرد.
به عبارت دیگر، کمبود غذا و تغذیه نادرست، نه تنها سلامت و بهرهروی افراد جامعه را به خطر میاندازد، بلکه امنیت اجتماعی و سیاسی را نیز به مخاطره خواهد انداخت.
شیوه مدیریت کارآمد در تامین گندم
مدیریت کارآمد، از قبل با روشهای علمی و آیندهنگری، میزان تولید گندم را پیشبینی میکند و برای تامین مازاد تقاضا، که تولید داخلی کفاف آن را نمیدهد، برنامهریزی لازم را انجام میدهد.
این برنامه باید بر حسب بازار جهانی که چه موقع گندم به بازار عرضه میشود و قیمت چقدر است، تدوین شود تا بتوان ذخایر استراتژیک گندم را تامین کرد.
در این صورت است که میتوان همه عواملی را که ممکن است واردات گندم را در زمان مصرف به مخاطره بیاندازد، با آیندهنگری مدیریت کرد.
نبود هسته مرکزی برای پایش و مدیریت غذا
همه این اقدامات، نیازمند یک مرکز و هسته فکری و اندیشهای برای رصد، پایش و مدیریت «غذا» در کشور است.
متاسفانه به دلیل نبود چنین هسته فکری و همچنین نبود اطلاعات و آمار به روز از تک تک مزارع زیر کشت گندم و میزان مصرف (نهایی و واسطهای)، اکنون بیشتر تصمیمات غیر علمی و نادرست است و در زمان درست هم اتخاذ نمیشود.
این شرایط، همه نوع امنیت از غذایی تا روانی جامعه را دستخوش بحران میکند، حال آیا زمان آن نرسیده است که این موضوع را جدی بگیریم؟
منبع: تجارتنیوز
نظرات