موسی غنینژاد، یک اقتصاددان مطرح کرد:
چرا مفهوم شکست بازار اشتباه است؟ / فوتبال شکست نمیخورد، فوتبالیستها شکست میخورند
موسی غنینژاد میگوید: در حال حاضر به گونهای از شکست بازار صحبت میکنند که گویی بازار یک فوتبالیست است که شکست میخورد. این در حالی است که بازار خود فوتبال است و فوتبالیست نیست. فوتبال شکست نمیخورد بلکه این فوتبالیستها هستند که شکست میخورند.
سهشنبه (25 دی ماه) دانشگاه شریف میزبان گردهمایی زمستانه دانشآموختگان دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف بود. موسی غنینژاد، اقتصاددان در این نشست به بیان نقطه نظرات خود پرداخت.
به گزارش تجارتنیوز در بخشی از این نشست موسی غنینژاد به بیان و تعریف اقتصاد بازار پرداخت. این اقتصاددان در ابتدای سخنان خود با اشاره به فضای کنونی کسبوکار کشور گفت: اکنون فضای اقتصادی بهگونهای است که اگر کسی بخواهد کسبوکاری راهاندازی کند باید انواع و اقسام مجوزهای گوناگون بگیرد. فضای دیجیتال و استارتاپها یکی از راههایی است که هنوز دولت نتوانسته چندان در آن ورود کند. بنده مطمئن هستم که اگر دولتیها و حکومتیها میتوانستند قطعا به این حوزه نیز ورود میکردند و جلو کار کردن در این حوزه را نیز میگرفتند. چون فعلا نمیتوانند این حوزه را به خوبی کنترل کنند، در نتیجه تاکنون نتوانستهاند نفوذ کنند.
کسب ثروت، لازمه آزاد بودن انسان است
وی ادامه داد: اکنون این سوال مطرح است که ما چه اقدامی انجام دهیم که دولت در اقتصاد دخالت نکند؟ در اینجا منظور بنده از دولت به معنای عام آن است. جالب است که دولت معمولا با عنوانهای خیرخواهی مانند کمک کردن، در اقتصاد دخالت میکند. سوال این است اگر ما بخواهیم دولت کمک نکند چه کسی را باید ببینیم؟
این اقتصادان افزود: به نظر بنده تا به اینجای کار اقتصاددانهای طرفدار اقتصاد آزاد که اتفاقا خود بنده نیز جزئی از آنها هستم، خوب کار نکردهاند. علت آن نیز این است که در مورد کلمه «آزاد» در اقتصاد آزاد خوب کار نکردهاند. یعنی آن را به خوبی تببین نکردهاند. امید و آزادی رابطه بسیار نزدیکی با هم دارند. اتفاقا یکی از دلایل اصلی ناامیدی جامعه همین نبود آزادی است. وقتی انسان بفهمد که همه راهها بسته است، طبیعی است که ناامید شود. بنابراین این انسانهای آزاد هستند که همیشه میتوانند برای مشکلات راه چاره بیابند.
غنینژاد ادامه داد: آزادی مفهوم مخالف بندگی و بردگی است. فرد آزاد کسی است که بنده کس دیگری نیست. انسان آزاد در درجه نخست انسان مستقلی است که مالک جان و جسم خودش است. بنابراین اولین چیزی که از انسان آزاد به ذهن میرسد، انسان مالک است. اگر انسان مالک خودش نباشد، مالک انسان کس دیگری خواهد بود و برده میشود. حال این انسان برای آنکه بتواند آزادی خودش را حفظ کند، باید کسب مال و ثروت کند تا بتواند نیازهایش را برآورده کند. برآورده کردن نیاز مستلزم کسب ثروت است. بنابراین مالکیت ادامه حق حیات و آزادی انسان است.
وی افزود: انسان مدرن که اقتصاد بخشی از زندگی آن را تشکیل میدهد، انسان مالک و آزاد است. به همین دلیل انسان آزاد کسی است که بتواند مبادله آزاد اقتصادی با همنوعان خودش داشته باشد که ادامه همان حق مالکیت و حق آزادی انسان است. به همین دلیل اقتصاد آزاد نظام مبتنی بر مبادلات آزاد تجاری است. موضوع مبادله نیز صرفا کالا و خدمات نیست. بلکه موضوع مبادله در درجه اول حق مالکیت است. یعنی افراد یک حق را مبادله میکنند و به دنبال مبادله حق است که کالای فیزیکی مبادله میشود.
غنینژاد تصریح کرد: در سیستم بازار آزاد موفقترین آدمها افرادی هستند که بهترین کالاها و خدمات را برای دیگران و نه برای خودشان تولید میکنند. در بازار کسی موفق است که بهترین پاسخگو برای دیگران است. چرا استارتاپی مانند استادکار موفق میشود، برای آنکه به نیاز دیگران بهتر میتواند پاسخ دهد نه آنکه به نیاز خودش پاسخ بدهد. فضیلت اقتصاد بازار در این است. یعنی وقتی شما انسانها را آزاد بگذارید، بیشترین خدمت را به همنوعان خودشان میکنند.
وی ادامه داد: منتقدان اقتصاد آزاد همواره مطرح میکنند که بازار براساس منافع خصوصی پایهریزی شده و همه افراد به فکر خودشان هستند. بله این نکته درست است. اما سیستم اقتصاد آزاد سیستمی است که تامین منافع خودش در گرو بهتر تامین کردن منافع دیگران است. انسانها در طول تاریخ بشری همواره به روشهای مختلفی نیازهای خودشان را تامین میکردهاند و سیستم بازار یکی از آنها است. شما میتوانید نیازهای خودتان را به وسیله خشونت، زور، دزدی و سلب مالکیت از دیگران نیز تامین کنید.
موسی غنینژاد افزود: یکی از راههای دیگر برای تامین نیازها ترحم است که آدام اسمیت نیز به آن اشاره کرده است. یعنی همان روشی که متکدیان به کار میبرند. پس بر اساس آرای آدام اسمیت سه راه برای تامین نیازها وجود دارد که شامل سیستم بازار، خشونت و برانگیختن حس ترحم است. شما اگر تمام تمدنهای مدرن را بررسی کنید متوجه میشوید که بر اساس اقتصاد آزاد بنا نهاده شده است. یعنی بر اساس همکاری صلحآمیز و داوطلبانه انسانها بنیان نهاده شده است. با خشونت شما نمیتوانید تمدن درست کنید، بلکه بینظمی تولید میکنید.
وی اظهار کرد: علم اقتصاد علم شناخت بازار است. چیزی که فیلسوفان و اندیشمندان مدرن در مورد بازار کشف کردند این بود که در سیستم اقتصاد آزاد افراد به دنبال منافع خودشان هستند، اما در نهایت سیستم طوری است که منافع دیگران را نیز به نحو احسن تامین میکند. اولین درس اقتصاد تخصیص بهینه منابع است. کمیابترین منبع انسانها نیز زمان است. چرا که انسان مدت کوتاهی زندگی میکند. خوب سوال این است که چگونه بتوانیم این منابع را به بهترین روش تخصیص بدهیم که زمان از دست نرود؟
دولت با این بهانه که باید از مردم در بازار محافظت کند، در آن دخالت میکند. گویی که بازار یک اقیانوسی است که کوسهها در آن آماده خوردن مردم هستند و دولت نیز جلوی آنها را میگیرد.
این اقتصاددان ادامه داد: در پاسخ به این سوال یک نگاه همان نگاه مهندسی است. یعنی شما منابع را محاسبه کرده و بر اساس نیازها، به تخصیص آن اقدام میکنید. یعنی همان کاری که در تحقیق در عملیات انجام میشود. اما اقتصاد این نیست. تخصیص منابع در اقتصاد تنها با انتخاب آزاد انسانها میتواند صورت بگیرد، نه آنکه یک عده از بیرون بیایند و تخصیص منابع را انجام دهند. بنده به این دلیل این موضوع را بیان میکنم که اکنون برخی از دوستان به جای اینکه به این مسئله بپردازند که علم اقتصاد، علم شناخت بازار است، آن را به علم شناخت شکست بازار تبدیل کردهاند. اکنون همیشه از شکست بازار صحبت میکنند. این شکست بازار به این دلیل رخ میدهد که شما تیغ را به دست زنگی مست میدهید. زنگی مست همان دولت است.
بازار فوتبال است نه فوتبالیست!
غنینژاد افزود: دولت با این بهانه که باید از مردم در بازار محافظت کند، در آن دخالت میکند. گویی که بازار یک اقیانوسی است که کوسهها در آن آماده خوردن مردم هستند و دولت نیز جلوی آنها را میگیرد. اکنون طرفداران اقتصاد آزاد علم اقتصاد را به علم شکست بازار تبدیل کردهاند. در این مورد باید گفت نظم موجود در بازار یک نظم انتزاعی و نظم اعتباری است. این نظم اعتباری و انتزاعی را شما در بیرون نمیبینید، اما وجود دارد. نظم انتزاعی هدف ندارد، اما بهترین وسیله برای انسانها است که از طریق آن به اهداف خودشان برسند. اکنون سوال این است نظمی که هدف ندارد، چگونه میتواند شکست بخورد؟
وی تصریح کرد: در حال حاضر به گونهای از شکست بازار صحبت میکنند که گویی بازار یک فوتبالیست است که شکست میخورد. این در حالی است که بازار خود فوتبال است و فوتبالیست نیست. فوتبال شکست نمیخورد بلکه این فوتبالیستها هستند که شکست میخورند. این مسئله ساده منطقی را اکنون اقتصاددانان طرفدار بازار آزاد نیز مرتکب میشوند. البته این اشتباه مختص به اقتصاددان ایران نیست. بلکه نوبلیستهای خارجی نیز این اشتباه را مرتکب میشوند. در بحث شکست بازار نیز بحثهای مختلفی وجود دارد. به عنوان مثال، برخی از دوستان کمفروشی بقال سر کوچه را نیز مصداق شکست بازار میدانند. در حالی که این اساسا به شکست بازار ربطی ندارد.
این اقتصاددان ادامه داد: مشکل ما اکنون این است که اقتصاددانان طرفدار اقتصاد بازار به جای آنکه از دولت مطالبه آزادی بکنند، مطالبه رفع شکست بازار میکنند. معلوم است که هیچ وقت به نتیجه نخواهند رسید. برخی از اقتصاددانان اکنون اظهار میکنند که ما هر چیزی که به دولت گفتیم برعکس آن را عمل کردند. کاملا طبیعی است که دولت به حرف اقتصاددانان گوش نمیدهد و این سادهباوری است که چنین تصوری داشته باشیم. در دولت افراد به دنبال قدرت سیاسی خودشان هستند و به منطق اقتصادی کاری ندارند. به نظرم ما اقتصاددانان باید از همان ابتدا از دولت درخواست آزادی اقتصادی میکردیم. یعنی به دولت میگفتیم که ما خواهان دخالت نیستیم و نمیخواهیم تجربههای شکسته گذشته را تکرار کنیم.اگر این رویکرد ما بود اکنون به اینجا نمیرسیدیم.
وی افزود: اکنون همه اقتصاددانان از برخی سخنان رئیسجمهور حرص میخورند و اعتقاد دارند که آقای روحانی آنها را به تمسخر گرفته است. از جمله این اظهارات میتوان به سخنان اخیر ایشان اشاره کرد که گفته بودند بنده با ارز 4200 تومانی موافق نبودم، اما چون نظر کارشناسان اقتصادی بود، قبول کردم. از نظر بنده این رفتار آقای روحانی کاملا طبیعی است و رفتار یک سیاستمدار همین است. یعنی ایشان در منطق خودشان حرف میزنند.
غنینژاد در پایان ناظهار کرد: این فرسایش امیدی که اکنون ایجاد شده، ما آن را درست کردهایم. چرا که ما درخواستهای غلط داشتهایم. اگر ما درخواستهای درست را مطرح کنیم، همیشه امیدوار خواهیم بود. اکنون نیز یک محفظههایی وجود دارد که هنوز دولت دخالت نکرده و ورود پیدا نکرده است که به اعتقاد بنده در این حوزهها میتوان کار کرد. هر چند قطعا بعد از مدتی دولت با شعار حمایت به سراغ این محفظهها خواهد آمد.
نظرات