کد مطلب: ۳۰۹۴۰۶

اقتصاد ورزش؛ فرصت‌هایی که به تیرک می‌خورند!

اقتصاد ورزش؛ فرصت‌هایی که به تیرک می‌خورند!

جام‌جهانی، مسابقات لیگ برتر فوتبال، مسابقات محلی والیبال ساحلی و رقابت‌های دانش‌آموزی هنرهای رزمی. دولت‌ها با خرج کردن پول برای رقابت‌های ورزشی تلاش می‌کنند دستیابی به اهداف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را تسهیل کنند. برخی باور دارند که انرژی به وجود آمده از مسابقات ورزشی می‌تواند به تقویت همدلی، افزایش سرمایه اجتماعی و گسترش وحدت

جام‌جهانی، مسابقات لیگ برتر فوتبال، مسابقات محلی والیبال ساحلی و رقابت‌های دانش‌آموزی هنرهای رزمی. دولت‌ها با خرج کردن پول برای رقابت‌های ورزشی تلاش می‌کنند دستیابی به اهداف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را تسهیل کنند. برخی باور دارند که انرژی به وجود آمده از مسابقات ورزشی می‌تواند به تقویت همدلی، افزایش سرمایه اجتماعی و گسترش وحدت ملی و نیز حل مشکلاتی از قبیل بی‌تفاوتی مدنی کمک کند.

با این حال مطالعه علمی اندکی برای نشان دادن این‌که تاثیر فردی مسابقات ورزشی قابل‌تبدیل به اثرات جمعی است و نیز این اثر در بلندمدت پایدار می‌ماند، وجود دارد. در این صورت خرج کردن منابع عمومی مثل مالیات و پول نفت برای رقابت‌های ورزشی با تردیدهایی روبرو خواهد شد. به تعبیر ون بوتنبرگ، «وجود آثار جانبی رقابت‌های ورزشی واضح هستند، اما به‌سختی می‌شود آن‌ها را اندازه‌گیزی کرد.»

مسابقات ورزشی در بخش خصوصی

یک پیشنهاد ساده برای حل مشکل منابع عمومی، سپردن رقابت‌های ورزشی به بخش خصوصی است. مثلا تصور کنید که سازمانی مستقل و خصوصی در قالب یک شرکت برای برگزاری لیگ فوتبال وجود داشته باشد.

این شرکت از طریق حق پخش تلویزیونی، تبلیغات، سهم از فروش لباس‌های ورزشی، حق پذیرش باشگاه‌ها در مسابقات و فروش بلیت کسب درآمد می‌کند. باشگاه ورزشی نیز به‌صورت کاملا خصوصی داوطلب شرکت در این مسابقات می‌شوند و در درآمدهای شرکت مادر شریک می‌شوند.

مزایا و مشکلات

به باور بسیاری از اقتصاددان‌ها، این مدل خصوصی می‌تواند به بهترین شکل کیفیت بازی‌های ورزشی را ارتقا دهد. بااین‌حال طبیعی است که عده کثیری از مردم جامعه (به دنبال افزایش رقابتی قیمت‌ها) از تماشای مستقیم یا تلویزیونی رقابت‌ها محروم خواهند شد.

اگر رقابت‌های ورزشی اثرات مثبت جمعی داشته باشند، محدود کردن لذت آن‌ها به گروهی که حاضرند برای تماشای بازی پول بپردازند، از رفاه اجتماعی می‌کاهد.

با خصوصی‌سازی کامل عده کثیری از مردم جامعه از تماشای مستقیم یا تلویزیونی رقابت‌ها محروم خواهند شد.

اما اگر قرار باشد منابع عمومی برای مسابقات ورزشی هزینه شود، کسانی که علاقه‌ای به تماشای کشتی ندارند هم باید در مخارج آن سهیم شوند. پولی که می‌تواند برای مواردی عمومی‌تر خرج شود که مزایای آن مبهم نیست، مثل آموزش، درمان و ارتقای کیفیت آب آشامیدنی.

بااین‌وجود تاثیرهای اقتصادی رویدادهایی مثل المپیک نباید دست‌کم گرفته شوند. برای مثال برگزاری مسابقات بین‌المللی می‌تواند تاثیری جدی بر کیفیت زیرساخت‌ها بگذارد و به شتاب‌گرفتن آغازین کسب‌وکارهای کوچک کمک کند. پس چه باید کرد؟

میراث مسابقات ورزشی

بخشی از آثار مسابقات ورزشی بسیار کوتاه و گذرا هستند و با تمام شدن بازی‌ها به‌سرعت از بین می‌روند. اما برخی از آثار مثبت و منفی ممکن است برای مدتی طولانی در جامعه باقی بمانند.

میراث مسابقات ورزشی این‌طور تعریف می‌شود: تمام آثار مثبت و منفی، برنامه‌ریزی‌شده یا اتفاقی، ملموس و ناملموس که به‌واسطه مسابقات ورزشی به وجود می‌آیند و برای مدتی طولانی دوام می‌آورند، میراث یک رویداد هستند.

اقتصاد مسابقات ورزشی

رویدادهای ورزشی تنها به افزایش نشاط و تقویت وحدت منجر نمی‌شوند.

بااین‌وجود معمولا میراث ملموس رقابت‌های ورزشی کم‌تر از هزینه‌های برگزاری آن هستند و در بیشتر موارد نتیجه دلسردکننده است. هرچند برانگیختن روحیه قهرمانی در نسل جوان و حتی تاثیر آن بر آینده آن‌ها در زمینه‌های غیرورزشی، غیرقابل‌اندازه‌گیری است.

هدف پیدا کردن راه‌حلی برای حداقل کردن آثار منفی و تبدیل آثار مثبت به میراث ورزشی است. یعنی این طور نشود که دو تیم با هم بازی کنند، مردم در خیابان شادی کنند و تنها چیزی که از بازی باقی می‌ماند، خیابان‌های کثیف باشد و بس.

آثار رویدادهای ورزشی

به‌طورکلی می‌شود آثار یک رقابت ورزشی را به چهار دسته تقسیم کرد: آثار اجتماعی، آثار اقتصادی، آثار زیست‌محیطی و آثار فیزیکی.

آثار اجتماعی

شامل افزایش نشاط، روحیه قهرمانی، برندینگ ملی و تمام آثاری می‌شود که بر اجتماع تاثیر می‌‌گذارد.

اگر یک رقابت مثل جام‌جهانی باعث ایجاد تغییری محسوس در روحیه ورزشی جمعی شود، آثار مثبت به‌صورت میراث جام‌جهانی در یک کشور باقی می‌ماند.

آثار اقتصادی

این آثار می‌تواند به‌صورت اشتغال، توریسم و توسعه کالا و خدمات تعریف شود. بسیاری از این آثار بعد رقابت‌ها از بین می‌روند.

اما کسب‌وکاری که با کمک این دوران رونق جان می‌گیرد و باقی می‌ماند، بخشی از میراث یک رویداد خواهد بود.

آثار فیزیکی

شاید واضح‌ترین بخش باشند. توسعه زیرساخت‌های ارتباطی، حمل‌ونقل، ورزشگاه‌ها و فروشگاه‌ها تا سال‌ها بعد از رویداد در یک کشور باقی می‌مانند.

در مواردی این زیرساخت‌ها با کمک‌های بین‌المللی ساخته می‌شوند. در حالت عادی شاید کشور میزبان توان مالی لازم برای نوسازی آن‌ها را در اختیار نداشته باشد.

آثار زیست‌محیطی

آثار زیست‌محیطی برنامه‌ریزی نشده یک رویداد کم نیست. آلودگی صوتی و نوری، افزایش ترافیک و آلاینده‌ها، زباله‌های تولیدشده در حاشیه یک بازی و افزایش مصرف انرژی از آثار منفی یک رویداد ورزشی است.

اما رقابت‌های ورزشی مهم می‌توانند میراث زیست‌محیطی مثبت داشته باشند. مثلا ممکن است یک میزبان برای پیشگیری از آسیب‌های طبیعی، اقدام به نوسازی سیستم فاضلاب کند.

اکوسیستم مسابقات ورزشی

در هر رقابت سه بخش وجود دارد. تولید‌کننده‌ها، شرکا و مصرف‌کنندگان.

سازمان برگزارکننده (مثل فیفا) در کنار صاحبان حقوق (تولیدکنندگان انحصاری توپ‌ها و پخش‌کنندگان انحصاری تلویزیونی) ازجمله تولید‌کنندگان محصول هستند.

در کنار این‌ها شرکا قرار می‌گیرند. دولت کشور میزبان، شرکت‌های تجاری در قالب اسپانسر، رسا‌نه‌ها، تیم‌های شرکت‌کننده، شرکت‌های خدماتی مثل اتوبوس‌رانی و نیروهای داوطلب در شکل‌گیری یک رویداد نقش دارند.

مصرف‌کنندگان به دودسته مستقیم و غیرمسقیم تقسیم می‌شوند: کسانی که بازی‌ها را از نزدیک یا پای تلویزیون می‌بینند، کسانی که الگوی مصرف کالایی‌شان در این دوران تغییر می‌کند (به خاطر تخفیف در زمان جام‌جهانی تلویزیون نو می‌خرند نه برای تماشای جام‌جهانی).

علت یا معلول؟

وقتی از آثار مثبت رویدادها و از میراث آن‌ها حرف می‌زنیم، منظورمان این نیست که رویداد به‌خاطر رسیدن به این اهداف طراحی و برگزار می‌شود.

ماجرا ساده‌تر از این حرف‌ها است. مردم از تماشای بازی‌ها احساس خوشایندی پیدا می‌کنند. این احساس خوشایند فرصت تجاری و تبلیغاتی به وجود می‌آورد. تزریق پول به این رویدادها، مدام بازی‌ها را جذاب‌تر و هیجان مردم را بیشتر می‌کند.

وقتی از آثار مثبت رویدادها و از میراث آن‌ها حرف می‌زنیم، منظورمان این نیست که رویداد به‌خاطر رسیدن به این اهداف طراحی و برگزار می‌شود.

بحث در این نیست که آیا این رقابت‌ها باید برگزار شوند یا نه؟ نظر ما هر چیزی که باشد، هر چهار سال یک‌بار جام‌جهانی خواهیم داشت. موضوع این است که آیا یک رویداد ورزشی کالایی عمومی است که برای تمام جامعه منافعی بیشتر از هزینه‌هایش دارد؟

رقابت‌ها و سلامتی عمومی

بیشتر مدافعین هزینه عمومی برای جام‌جهانی را باهدف ارتقای سطح سلامت و ترویج فرهنگ ورزش عمومی توجیه می‌کنند. باور آن‌ها این است که رویدادهای قهرمانی باعث می‌شوند مردم بیشتر ورزش کنند.

اما مطالعات نشان می‌دهد اثر این تغییر ناچیز است و معمولا خیلی زود هم از بین می‌رود. هرچند ممکن است بسیاری از کودکان به‌خاطر رقابت‌ها یک رشته را شروع کنند، اما ارتباط بین بازی‌ها و اشتیاق کودکان به ورزش حرفه‌ای اثبات نشده است.

مخالفین باور دارند با هزینه‌هایی بسیار کم‌تر از خرج برگزاری المپیک می‌شود عموم مردم را تشویق به ‌ورزش کرد. به باور آن‌ها امکانات ورزشی عمومی، میراثی ارزشمندتر از استادیوم‌های حرفه‌ای هستند.

نشاط عمومی و افتخار

مطالعات نشان می‌دهد که اثر مثبت روانی رویداد واقعا رخ می‌دهد. مردم روسیه در زمان برگزاری جام‌جهانی نظر مثبت‌تری نسبت به کشور خود داشتند. این اثر در کشورهای دیگر میزبان هم دیده شده است.

مردم بریتانیا از میزبانی المپیک در کشورشان خوشحال بودند و به نحوه میزبانی افتخار می‌کردند. مردم در کشورهای دیگر هم مدال‌آوری قهرمانانشان را جشن گرفتند. مدال طلای حمید سوریان، بهداد سلیمی و دیگران در همین مسابقات لندن گرفته شد.

اقتصاد مسابقات ورزشی

المپیک آثار مثبت ذاتی دارد. وظیفه ما بهره‌برداری از این آثار مثبت است.

از دیدگاه نهادی، همین قهرمانان ورزشی کارکردهایی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی پیدا می‌کنند. علاوه بر نشاط، امید و رضایت، قهرمانان ورزشی در رقابت‌های انتخاباتی مردم را تشویق به مشارکت می‌کنند تا نتیجه انتخابات از خواص فاصله بگیرد و به خواسته‌های عموم ملت نزدیک‌تر شود. (بالارفتن مشارکت، نتیجه انتخابات را دموکراتیک‌تر می‌کند.)

حالا باید در این موردبحث کنیم که آیا هزینه کردن منابع عمومی، در راستای تبلیغات سیاسی است یا برای توسعه دموکراسی؟ آیا مردم هستند که از مدال طلای قهرمانان بهره‌ می‌برند یا نامزدهای انتخاباتی؟

پایداری نشاط و افتخار

مطالعات زیادی نشان داده‌اند که احساس نشاط و افتخار ملی چندان پایدار نیست. ممکن است مردم بعد از یک پیروزی به خیابان بیایند و شادی کنند. اما یک هفته بعد، این رخداد مثبت بی‌اثر خواهد شد.

یعنی حتی اگر دولت‌ها بخواهند از رقابت‌های بین‌المللی استفاده سیاسی کنند، با مخارج مفیدتر و پایدارتر می‌توانند احساس رضایت اجتماعی را تقویت کنند. مردمی که عمیقا راضی باشند، نقش‌های اجتماعی را بهتر از کسانی که شادی هیجانی دارند، اجرا خواهند کرد.

افزایش تاثیر میراث اجتماعی

تا اینجا مدعی شدیم که باوجود تاثیرات مثبت اجتماعی رویدادهای ورزشی، راه‌هایی ارزان‌تر برای دستیابی به نتایج مشابه وجود دارد. از منظر اقتصادی، هزینه فرصت بالای این رویدادها، سود اندک آن‌ها را تبدیل به «زیان اقتصادی» می‌کند. چون با همین پول می‌شود سود بالاتری به دست آورد.

بجای آن که پیشنهاد کنیم دولت‌ها به طور کامل از مسابقات ورزشی حمایت نکنند، توصیه می‌کنیم به کمک بخش خصوصی بیایند.

دولت منابع عمومی را برای حداقل کردن آثار منفی عمومی رویداد و حداکثر کردن میراث مثبت اجتماعی خرج کند.

بخش خصوصی آزادانه به برگزاری رویداد بپردازد. دولت منابع عمومی را برای حداقل کردن آثار منفی عمومی رویداد (زیست‌محیطی، ترافیک و وندالیسم) و حداکثر کردن میراث مثبت اجتماعی خرج کند.

به بیان دیگر باید تلاش دولت بر عمومی‌تر کردن منافع رویدادها باشد. خرج منابع عمومی برای منافع عمومی از منظر اقتصادی بدون اشکال است.

بسط زمانی و مکانی

اگر یک رویداد ورزشی در یک روز و در یک ورزشگاه برگزار شود، تاثیر اجتماعی آن بسیار محدود خواهد شد. برگزاری رقابت در پهنه‌ای وسیع‌تر و در زمانی طولانی‌تر، تاثیر به‌مراتب بیشتری دارد.

اما این‌که بازی‌ها در شهرهای مختلف با فاصله مکانی و زمانی بیشتر برگزار شوند، هزینه برگزاری را افزایش می‌دهد.

راه‌حل ساده، پرداخت یارانه نقدی به تیم‌ها و شرکت برگزارکننده (کاملا خصوصی) است. اما برای تبدیل تاثیر به میراث، دولت با توسعه زیرساخت‌های حمل‌ونقلی و ارتباطی می‌تواند هزینه‌ها را کاهش بدهد. به‌این‌ترتیب کسانی که علاقه به تماشای ورزش قهرمانی ندارند هم از بودجه ورزشی مستفیض می‌شوند.

از بین بردن سدها

میزنر (2015) در کنار شکولنکورف و ادوراد (2012) موانع افزایش منفعت عمومی رویداد ورزشی را به سه دسته تقسیم کردند:

اولین مانع، روشن نبودن انگیزه‌ها و دستاوردهای ملموس است. بسیاری از مردم می‌گویند «اگر پرسپولیس قهرمان آسیا شود، چه به من و تو می‌رسد؟» منابع عمومی می‌تواند برای تشریح بهتر دستاوردهای قهرمانی خرج شود.

اقتصاد مسابقات ورزشی

مردم از اثار مثبت توسعه زیرساخت بهره خواهند برد.

مشکل دوم نبودن سازوکاری برای سنجش و نظارت بر آثار مثبت و منفی یک رویداد است. در بیشتر موارد دولت یک‌قدم عقب‌تر از ملت، به‌خاطر واکنش عاطفی عمومی غافلگیر می‌شود. به‌این‌ترتیب هرگز نمی‌تواند از این موج عاطفی، برداشت اجتماعی کند.

مشکل سوم نبود پژوهش‌های دانشگاهی کافی برای حداکثر کردن رفاه اجتماعی ناشی از رویداد، و نیز تبدیل کردن این رفاه به یک میراث است. دولت باید از رشته‌هایی مثل اقتصاد ورزشی یا دانشجویان تربیت‌بدنی برای تحقیقات بین‌رشته‌ای (در کنار علوم اجتماعی و روانشناسی) حمایت کند.

سیاست‌های پیشنهادی در قبال مسابقات ورزشی

یک

دولت از برگزاری یک رویداد بین‌المللی به‌عنوان اهرمی برای تامین‌مالی ارزان‌قیمت طرح‌های توسعه‌ای استفاده کند.

سرمایه‌های خارجی قبل از یک رویداد راحت‌تر و ارزان‌تر می‌توانند برای توسعه حمل‌ونقل، امنیت، هتل‌ها، ورزشگاه‌ها و خطوط هوایی جذب شوند.

دو

دولت به‌بهانه برگزاری رقابت، قراردادهای طولانی‌مدت خارجی ببندد.

قراردادها می‌تواند شامل تفاهم‌های دوستی، تامین کالاهای سرمایه‌ای، قراردادهای امنیتی و اطلاعاتی، آتش‌بس‌های بلند‌مدت و همکاری‌های لجستیک باشد.

سه

در طول برگزاری مسابقات ورزشی دولت می‌تواند مشوق‌هایی برای بخش خصوصی، کارآفرینان و جوانان برای آغاز یک کسب‌وکار در نظر بگیرد.

سامانه خبری، فروش آنلاین بلیت، درگاه پرداخت، رزرو هتل و هزاران خدمات دیگر در این دوران با هزینه‌هایی بسیار کم‌تر از معمول می‌توانند تاسیس شوند و شتاب بگیرند.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.