آموزش کارکنان، مبنای توسعه شرکتها
سرعت تغییر دنیای امروز بسیار زیاد است. ما هم چه بهعنوان کارمند و چه بهعنوان مدیر اگر از قافله این تغییرات عقب بمانیم، احتمالا دیگر جایی در اقتصاد نخواهیم داشت. تغییرات سریع در دنیا باعث میشوند برای ماندن در بازار تجارت، نیاز باشد که همواره مهارتهای جدید یاد بگیریم. باید همواره خود را آموزش دهیم.
سرعت تغییر دنیای امروز بسیار زیاد است. ما هم چه بهعنوان کارمند و چه بهعنوان مدیر اگر از قافله این تغییرات عقب بمانیم، احتمالا دیگر جایی در اقتصاد نخواهیم داشت. تغییرات سریع در دنیا باعث میشوند برای ماندن در بازار تجارت، نیاز باشد که همواره مهارتهای جدید یاد بگیریم. باید همواره خود را آموزش دهیم.
تا به امروز برای آموزش و یادگیری مهارتهای جدید سه راه بیشتر نداشتیم. آموزش در دانشگاه، خودآموزی و آموزش حین کار؛ اما این راهها چندان سریع نیستند که بتوانند دردی از ما دوا کنند. شرکتها در جهان مدتها پیش متوجه این مشکل شدهاند و راهحلهایی نیز برای آن یافتهاند.
یادگیری حلزونی
هرکدام از این سه روش آموزش مشکلاتی برای خود دارند. تحصیلات دانشگاهی بههیچوجه نمیتوانند خود را با این قضیه سازگار کند. حداقل میدانیم با شیوههای معمول، دانشگاه نمیتوانند جای خوبی برای آموزش سریع باشد. با اینکه برخی از دانشگاهها تلاشهایی برای سازگاری با این جریان انجام دادهاند، اما هنوز خیلی عقب هستند.
دانشگاههایی هم که سریع عمل میکنند و میخواهند خود را پیش بیندازند، حداقل دو سال زمان میخواهند تا برنامه آموزشی خود را بهروز کنند. همچنین آنچه در دانشگاه آموزش داده میشود، در بازار کار چندان به درد نمیخورد.
تحصیلات دانشگاهی و آموزش در دانشگاه به لحاظ اقتصادی چیز لازمی است اما مشکل کمبود مهارتها را حل نمیکند.
مثلا درسهای بازاریابی در دانشگاهها از روشهای بازاریابی حرف میزنند که دیگر استفاده نمیشوند. ایده این است که شما در دانشگاه بتوانید چند مهارت بنیادی همچون تفکر نقادانه را یاد بگیرید؛ اما همین هم محل سوالات بسیاری است. واقعیت این است که ما انسانها علیرغم آموزش این تفکر نقادانه، بیشتر مواقع فقط چیزهایی را که قبلا یاد گرفتهایم، تکرار میکنیم.
البته اینها بدین معنی نیست که نباید به دانشگاه بروید. چون علیرغم همه اینها، بسیاری از شرکتها هنوز بر مبنای مدرک دانشگاهی نیرو استخدام میکند. شرکتهایی کمی در دنیا مثل گوگل، آیبیام و اپل پیدا میشوند که از شما نه مدرک دانشگاهی، بلکه مهارت بخواهند.
بنابراین تحصیلات دانشگاهی و آموزش در دانشگاه به لحاظ اقتصادی چیز لازمی است اما مشکل کمبود مهارتها را حل نمیکنند. پس راهحل چیست؟
خودآموزی بدون خودکنترلی
خودآموزی و آموزش در دورههای آنلاین شاید بتواند مسئله را حل کند؛ اما قضیه اینقدرها هم ساده نیست. برای خودآموزی و یادگیری و آموزش در دورههای آنلاین گزینههای زیادی وجود دارند؛ انتخاب بین این گزینهها برای خود داستانی است. فهمیدن اینکه کدامیک مهمتر و کدام بهتر است میتواند چالشبرانگیز باشد.
از آنسو ما آدمها خیلی روی خود کنترل نداریم. به این فکر کنید که چند تا از دورههایی را در آن شرکت کردهاید کامل کردهاید؟ چند تا را نیمهکاره گذاشتید؟ تحقیقات نشان میدهد در دنیا فقط بین ۵ تا ۲۰ درصد شرکتکنندگان دورههای آنلاین را کامل میکنند.
اینترنت قویترین ابزار خودآموزی است؛ اما بیشتر این دورهها هیچ نوعی از انگیزش، آزمون و مدرک معتبر ارائه نمیدهند. صرفا وجود یک کلاس فیزیکی که آزمون میگیرد و تا حدی ما را مجبور کند در آن شرکت کنیم، چهبسا بهتر از یک دوره آنلاین باشد.
یادگیری حین کار
شاید آموزش در حین کار مفید باشد. البته که این روش آموزش موثرترین روش است؛ اما مشکل این است که پیدا کردن شغل مناسبی که بتوانید در آن مهارت لازم را یاد بگیرید بسیار سخت است. مسئله این است که اگر شما تا حدی از مهارت موردنظر را نداشته باشید، نخواهید توانست به آن شغل وارد شوید.
وارد شدن به چنین شغلهایی در ایران با توجه به مشکلات موجود خصوصا در بازار کار آیتی یک هفتخوان است. حتی اگر بتوانید چنین شغلی پیدا کنید، باید خوششانس باشید که شرکت بخواهد کارکنان خود را آموزش دهد.
یک دوره آموزش حضوری به دلیل وجود نوعی از قیدها و آزمونها میتواند بسیار مفیدتر از دورههای آنلاین باشد.
از آنسو فرهنگسازمانی و برنامه کاری هم باید طوری باشد که شما بتوانید در کنار کارهای روزمره، زمانی برای یادگیری هم داشته باشید.
نکته دیگر این است که هر چه سازمانها بزرگتر باشند، تقاضا برای کارهای تخصصی بیشتر میشود، در نتیجه جای کمی برای افرادی چندپتانسیلی و کسانی که میخواهند چیزهای جدید یاد بگیرند، میماند. شرکتهای نادری در دنیا هستند که چنین شرایطی را فراهم میکنند. شاید برخی شرکتهای بسیار بزرگ یا برخی استارتآپها از شما بخواهند چندین کار متفاوت انجام دهید.
آموزش کارکنان در شرکت
وارد شدن به این بحث که چگونه تمام این سیستمهای آموزشی باید تغییر کنند تا مشکل حل شود، داستان پیچیدهای است و افرادی روی آن کار میکنند؛ اما شرکتهایی هستند که چنین کاری را کردهاند و شناخت و کسب تجربه از آنها میتواند مفید باشد.
شرکتها افراد زیادی را در جهان استخدام میکنند. بیشتر این افراد دانش و مهارت موردنیاز خود را در زمان دیگری یاد گرفتهاند. استخدام تعداد زیادی افراد با استعداد برای شرکتها تقریبا کاری غیرممکن است؛ زیرا در بسیاری از موارد افراد دوست ندارند برای برخی از شرکتها کار کنند.
بهترین کار این است که شرکتها، کارمندان خود را دوباره و دوباره آموزش دهند و فرهنگی از یادگیری دائمی در شرکت خود ایجاد کنند.
به همین دلیل بهترین کار این است که شرکتها، کارمندان خود را دوباره و دوباره آموزش دهند و فرهنگی از یادگیری دائمی در شرکت خود ایجاد کنند. با این کار آنها میتوانند مهارتهای موردنیاز آینده شرکت را درون سازمان پرورش دهند.
برای چنین کاری باید ترکیب متعادلی از آموزش حین کار، امکان تجارب کاری گوناگون در شرکت و خودآموزی آنلاین ایجاد شود.
پیشروان آموزش کارکنان
گفتیم که آموزش کارمندان موجود در شرکتها برای توسعه و رشد شرکت بهترین راهکار برای عقب نماندن در دنیای پرسرعت امروز است. بیان چند مثال میتواند تصویر بهتری از این قضیه ارائه دهد.
لینکدین یک آکادمی هوش مصنوعی دارد که به کارمندان خود هوش مصنوعی و کاربرد آن در زندگی کاری کارمندان را آموزش میدهد.
اسکایاسکنر (Skyscanner) یک برنامه آموزش هک رشد برای مهندسان و بازاریابهای خود ایجاد کرده است تا بتوانند مهارتهای خود را بالا ببرند. این دورهها شامل آموزش هوش مصنوعی، برنامهنویسی، تحلیل داده و بازاریابی هستند تا بتوانند هکرهای رشد تی-شکل (T-Shaped Growth Hacker) بسازند.
لینکدین برای آموزش کارکنان خود آکادمی هوش مصنوعی ایجاد کرده است.
شرکت ایتی اند تی (AT & T) سالانه ۲۸۰ میلیون دلار برای آموزش کارکنان خود هزینه میکند. افرادی هم که در این دورهها شرکت میکنند نیمی از شغلهای مدیریت فناوری را به دست میگیرند و ارتقا شغلی مییابند.
شرکت بوکینگ (Booking.com) به کارمندان خود اجازه دسترسی نامحدود به سایتهای آموزش آنلاین مانند یودمی (Udemy) و کورسارا (Courseera) را میدهد.
ایربیانبی (Airbnb) برای خود دانشگاه داخلی دارد و به کارمندان خود تحلیل داده آموزش میدهد.
شما چهکار میکنید؟
اگر شما صاحب یا مدیر شرکتی هستید، شاید این مثالها برایتان جذاب باشند. آیا این تفکر آموزش دائمی جایی در شرکت شما دارد؟ آیا شما این ذهنیت یادگیری دائمی را دارید؟ آیا در شرکت خود کاری دراینباره کردهاید یا میخواهید بکنید؟
دنیای فناوری بسیار سریعتر از چیزی که ما بتوانیم به آن برسیم پیشرفت و تغییر میکند. مسلم است که اگر از این قافله عقب بمانیم، در نهایت ضرر میکنیم. اگر زیادی عقب بمانیم، احتمالا ورشکست میشویم.
چه بهعنوان مدیر و چه بهعنوان کارمند بهتر است قبل از آنکه دیر شود، باید فکری برای آموزش دائمی خود و کارکنان خود بکنیم. وگرنه زیاد طول نمیکشد که آنچه میدانیم و میتوانیم، دیگر در بازار کار بیمصرف شود.
نظرات