فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۳۷۴۰۹۷

فارسی یا عربی؛ کدام برای اقتصاد ایران بهترند؟

فارسی یا عربی؛ کدام برای اقتصاد ایران بهترند؟

بیست‌وپنجم اردیبهشت‌ماه روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی است. ادیبی که برخی او را بزرگ‌ترین چهره تاریخ ادبیات می‌دانند و در مقابل هستند کسانی که شاعر بودن او را نیز نپذیرفته‌اند. اما هیچ‌کس وجود ندارد که منکر تاثیر عظیم فردوسی بر زبان، ادبیات و حافظه تاریخی مردم ایران‌زمین شود. گروهی بر این باورند که این فردوسی

بیست‌وپنجم اردیبهشت‌ماه روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی است. ادیبی که برخی او را بزرگ‌ترین چهره تاریخ ادبیات می‌دانند و در مقابل هستند کسانی که شاعر بودن او را نیز نپذیرفته‌اند. اما هیچ‌کس وجود ندارد که منکر تاثیر عظیم فردوسی بر زبان، ادبیات و حافظه تاریخی مردم ایران‌زمین شود.

گروهی بر این باورند که این فردوسی بود که زبان فارسی را زنده نگه‌داشت. یعنی بعید نبود که در غیاب شاهنامه زبان عربی جایگزین فارسی شود. همان‌طور که کشورهای عراق، بحرین، سوریه، مصر و لبنان زبان عربی را پذیرفتند. اگر این فرضیه درست باشد، آیا خوب است که امروز فارسی حرف می‌زنیم یا بهتر بود عربی را جایگزین فارسی می‌کردیم؟

اما چرا عربی؟

یک نظر این است که اگر بجای فارسی از زبان عربی استفاده می‌کردیم، فرصت‌های اقتصادی بیشتری برایمان به‌وجود می‌آمد. از علم اقتصاد می‌دانیم که برای توجیه سرمایه‌گذاری، به یک حداقل تعداد مشتری (جرم بحرانی) نیاز است که بدون حضور آن‌ها بازگشت سرمایه رخ نمی‌دهد. (نگاه کنید به: آینده را ریسک‌پذیرها و گیمرها می‌سازند! )

مثلا آمریکایی‌ها و چینی‌ها به سادگی می‌توانند یک سایت خبری جدید راه‌اندازی کنند، چون برای زبان انگلیسی و چینی در حدود 1 میلیارد خواننده وجود دارد. این تعداد، مزیتی بزرگ برای اقتصاد آمریکا ، اقتصاد انگلستان و اقتصاد چین است. در حالی که فقط 100 میلیون فارسی‌گو در جهان هستند که برای راه‌اندازی سریع یک شرکت بزرگ کافی نیست.

در این نظریه مطرح می‌شود که اگر زبان ما عربی می‌بود، فیلم‌ها، اشعار، رمان‌ها، سایت‌های خبری، بازی‌ها، سریال‌ها و نرم‌افزارهای ایرانی می‌توانست با نیم میلیارد عرب‌زبان به اشتراک گذاشته شود. برای مثال در زبان عربی، مخاطب‌های بالقوه تجارت‌نیوز، همکاران سیستم، مهران مدیری، اسنپ‌کیو، دیجیکالا و محمود دولت‌آبادی به حدود 500 میلیون نفر افزایش می‌یافت.

عبور از این مرز بحرانی چند صد میلیونی، انگیزه نویسنده‌ها، فیلم‌سازها، برنامه‌نویس‌ها، رسانه‌ها و استارت‌آپ‌ها برای سرمایه‌گذاری بیشتر می‌کرد و چه بسا که ایده‌ها و مشاغل جدیدی فرصت ظهور پیدا می‌کردند. از طرف دیگر احتمال این که آثار عربی به انگلیسی ترجمه شوند خیلی بیشتر است.

اما وجود زبان فارسی بجای زبان عربی خالی از لطف نیست. لطفی که در ادامه به آن می‌پردازیم.

فارسی و روشی متفاوت برای تفکر

ویکتور سگالن می‌گوید «اگر تنوع از بین برود، انسانیت از بین می‌رود.» از نظر زبان‌شناسان، زبان‌هایی مثل تاتی، کردی، زازاکی و بلوچی سازوکارهای فکری متفاوتی هستند که می‌توانند برای مسائلی مشابه، راه‌حل‌هایی متفاوت بیابند. از این منظر بهره‌مندی ایران از زبان‌های متفاوت، یک ثروت ارزشمند انسانی است.

برای مثال به این کلمات توجه کنید:

  • فارسی: آری (آره، ها)، نه.
  • زازاکی: ya، ne
  • تاتی: ahan، na
  • پارسی باستان: ya، nay
  • اوستایی: ya، noit

در زبان انگلیسی کلمه yes به صورت yeah و aye هم گفته می‌شود. no و nay در زبان انگلیسی هم با زبان‌های فارسی ارتباط دارد. این ارتباط در واژه‌های دیگر مثل candy و قندی، caravan و کاروان، bazaar و بازار، paradise و پردیس و صدها واژه مشترک دیگر دیده می‌شود.

خوشنویسی فارسی

با این حال وجود روش‌های متفاوتی برای گفتن «بله، آری، آره، ها، آی، یا، اوهوم، یه و یس» فرصت‌هایی برای متفاوت فکر کردند هستند. مثلا آیا «نایبا» در پارسی باستان و زیبا در فارسی امروز، یا «هوژیهر» در فارسی میانه، «خوش‌چهره» در فارسی امروز، «خوجیر» در تاتی در قیاس با «دِ‌لال» در سرانجی کاملا به یک معنا و مفهوم از زیبایی اشاره دارند؟

زبان‌های هم ریشه خوش‌چهره را به هوژیهر تبدیل می‌کنند. اما جمیل و beautiful درک‌هایی متفاوت از زیبایی هستند. وجود زبان فارسی به جهان این فرصت را می‌دهد که زیبایی را در یک بستر متفاوت زبانی تجربه کند. و دنیا برای درک پارسی از زیبایی باید سپاس‌گزار فردوسی باشد.

زبان یعنی دانایی

زبان تنها ابزاری برای ارتباط برقرار کردن نیست. بلکه مخزنی است برای اندیشه، تاریخ و فرهنگی متفاوت. در بسیاری از موارد زبان نه راوی تاریخ بلکه خالق تاریخ است. حفظ فارسی شاید تعداد مخاطب‌های تجارت‌نیوز را کم‌تر کند، اما شیوه‌ای نوین از اندیشه را برای نویسنده و خواننده عرضه می‌دارد.

واژگان با خود داستان‌هایی را حمل می‌کنند. این که ما به یک ظرف خالی که در سفره می‌گذاریم می‌گوییم بشقاب، داستان دارد. کلمه ترکی «بش» به معنای خالی و «قاب» به معنای ظرف، نشان می‌دهد که این وسیله احتمالا از سمت شمال غربی به کشور راه پیدا کرده و در تمام فلات ایران گسترش یافته است. آچار (ساخته شده از آچ ترکی به‌معنای بازکردن) نیز داستانی مشابه دارد.

واژگان با خود داستان‌هایی را حمل می‌کنند.

کلمات روسی استکان Steklo (به معنای شیشه) و سماور samovar، روایتی از راه ورود چای به ایران ارائه می‌دهد. همچنین کلمات فارسی انجیر، چمدان و کنجد در زبان روسی (Chemodan, inzhir, kunzhut)، «کجا است» در زبان لهستانی (Gdzie jest) یا کلماتی مثل «خیار» و «نام» در زبان ژاپنی (Kyuri, namae) و کلمه فارسی «شیر» در چینی (Shi) یا کلمه چینی «چای» در فارسی هرکدام راوی داستان‌هایی تاریخی هستند که می‌شود برای اکتشاف آن‌ها تلاش کرد.

اگر فارسی از میان رفته بود، تمامی این داستان‌ها برای همیشه از یاد می‌رفتند و به‌دنبال آن پیوندهای میان این ملل نیز برای همیشه به فراموشی سپرده می‌شد.

فارسی با لهجه لهستانی

درست است که زبان فارسی از زمان هخامنشیان و ساسانیان تا دوران فردوسی بسیار تغییر کرد، اما ما امروز زبانِ زمان فردوسی را درک می‌کنیم چون شاهنامه وجود دارد، در مدارس تدریس می‌شود و طی قرن‌ها مایه سرگرمی اجداد ما در قهوه‌خانه‌ها بوده است. در حالی که قادر به درک کامل پارسی باستان نیستیم.

به این دو بیت توجه کنید «نگـاریـنـا بـه نقـد جانْـت ندْهم، گـرانـی در بـهـا، ارزانْـت نـدْهـم، گرفتستم به‌جان دامانِ وصلت، دهم جان از کف و دامانْت ندْهم» این دو بیت در حدود 1200 سال پیش در هرات سروده شده‌اند. این که امروز می‌توانیم منظور شاعری کهن را درک کنیم، بسیار ارزنده و قابل توجه است.

این که امروز می‌توانیم منظور شاعری کهن را درک کنیم، بسیار ارزنده و قابل توجه است.

اگر زبان ما به عربی تبدیل می‌شد، صدای هزاران شاعر (از جمله رودکی) در طول زمان محو می‌شد و بیت «بوی جوی مولیان آید همی، یاد یار مهربان آید همی» به جمله‌ای لهستانی می‌مانست که صدایی آشنا اما معنایی غریب دارد.

فارسی راوی تاریخ و خالق آینده است و این اتفاق کمی نیست. فردوسی برای حفظ این گذشته و آینده تلاش زیادی کرد.

فارسی یک میراث ارزشمند جهانی

فرض کنید کسی استدلال کند که اگر تخت‌جمشید را خراب کنیم و بجایش پارک آبی بسازیم، درآمد استان فارس از گردشگری 5 برابر می‌شود. بی‌تردید هیچ‌کس این پیشنهاد را نمی‌پذیرد.

زبان فارسی میراثی است به مراتب کهن‌تر و ارزنده‌تر از یک بنای تاریخی. میراثی به وسعت تمام کشور که از تاریخی دور به دست ما رسیده است.

کتیبه فارسی

اگر زبان فارسی از بین رفته بود، رمزگشایی متون باستان ممکن نمی‌شد.

چقدر اضافه درآمد می‌ارزد که این میراث تاریخی را تخریب کنیم و جایش را به عربی بدهیم؟ این دیدگاه خیلی مهم است. این که بتوانیم ارزش میراث ناملموس مثل طبیعت و زبان را درک کنیم و از خود بپرسیم که آیا 5 برابر شدن درآمد ارزش نابودی یک میراث ناملموس را دارد یا خیر؟

تخمین زده می‌شود که یک زبان چیزی در حدود 1000 تا 10 هزار میلیارد دلار ارزش داشته باشد، یعنی حدود یک تا ده برابر ارزش شرکت اپل. این تخمین از اثرات جانبی مثبت زبان و نیز هزینه لازم برای نگه‌داری و پاسداری از یک زبان حاصل شده است. از این منظر کار فردوسی چیزی از کاری که استیو جابز انجام داد کم ندارد.

از فردوسی متشکریم!

شاید فکر کنید که حجم زیادی از تالیفات ادیبان و اندیشمندان فارسی به عربی بوده‌اند و عربی‌ندانستن ما، درک آثار بوعلی‌سینا و خواجه‌نصیر‌الدین طوسی را دشوار کرده است.

اما امروز زبان عربی وجود دارد. یک زبان زنده‌ است. می‌توانید آن را فرا بگیرید و ابیات عربی حافظ و سعدی را متوجه شوید یا برای سایت خود بخش عربی راه‌اندازی کنید.

اما اگر فارسی از بین رفته بود، امکان یادگیری و درک گذشته از میان می‌رفت. زبانی که خالق اندیشه‌های نوین است، فرصت‌هایی جدید می‌آفریند و یک دارایی ناملموس و ارزشمند جهانی به شمار می‌رود.

حالا این نوبت ما است که از زبان فارسی نهایت استفاده را بکنیم. می‌توانیم مردم جهان را برای یادگیری زبانی ترغیب کنیم که کلید گشایش مخزنی بی‌پایان از شعر و ادب است. اشعار سعدی و حافظ ظرفیت تبدیل شدن به جاذبه‌ای جهانی را دارند. متون صلح‌طلبانه فارسی قادرند که سیمای ایران در جهان را بازآفرینی کنند. فارسی هدیه‌ای ارزشمند از گذشته‌ است، تا با این هدیه چه کنیم و از این باغ چه بر بچینیم؟

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.