کد مطلب: ۳۳۳۶۵۴

اقتصاد انگلستان از انقلاب صنعتی تا برگزیت

اقتصاد انگلستان از انقلاب صنعتی تا برگزیت

انگلیسی‌ها در ذهن اکثر ما ایرانیان افرادی سیاست‌مدار هستند که همواره با استراتژی‌های صحیح اهداف خود را پیش می‌برند. بی‌شک انگلیس جزو کشورهای بزرگ و توسعه‌یافته جهان است که توانسته با گذر از چالش‌های پیش رویش به جایگاه بالا و امنی در دنیا دست پیدا کند. انقلاب صنعتی در این کشور که حاصل نهادهای موجود

انگلیسی‌ها در ذهن اکثر ما ایرانیان افرادی سیاست‌مدار هستند که همواره با استراتژی‌های صحیح اهداف خود را پیش می‌برند. بی‌شک انگلیس جزو کشورهای بزرگ و توسعه‌یافته جهان است که توانسته با گذر از چالش‌های پیش رویش به جایگاه بالا و امنی در دنیا دست پیدا کند. انقلاب صنعتی در این کشور که حاصل نهاد های موجود در کشور انگلستان بود باعث جهش یک‌باره این کشور شد.

پیشرفت انگلیس در صنایع مهم موجب رسیدن به نرخ‌های رشد بالا شد. همچنین انگلیس توانست با برنامه‌ای مدون و منسجم مراحل توسعه را طی کند و تبدیل به کشوری توسعه‌یافته شود.

با توجه به ارتباط تاریخی و سیاسی ایران با انگلیس و اهمیت این کشور در عرصه جهانی، خالی از لطف نیست که اقتصاد آن را بررسی کرده و با تاریخ اقتصادی و سیاسی اولین کشور صنعتی بیشتر آشنا شویم.

بخش کشاورزی: تولید بالا با کمترین تعداد نیروی کار

بریتانیا (United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland or UK) از قدیم برای ما با نام انگلیس یا انگلستان آشنا است. پادشاهی متحد، از چهار بخش تشکیل شده است که سه بخش آن کشورهای انگلستان، اسکاتلند و ولز هستند و روی هم بریتانیای کبیر نام دارند. بخش چهارم نیز ایرلند شمالی است. بریتانیا در سواحل شمال غربی اروپا قرار دارد.

76 درصد زمین‌های انگلستان زیر کشت هستند اما نکته جالب توجه این است که بخش کوچکی از نیروی کار انگلیس در بخش کشاورزی فعالیت می‌کنند. با این حال به دلیل استفاده از به‌روزترین تکنولوژی‌ها در این بخش، علاوه بر تامین نیاز داخلی، بخشی از این محصولات به خارج از کشور صادر می‌شوند.

انگلیسی‌ها 60 درصد از مواد غذایی مورد نیاز را تنها با 2 درصد نیروی کارشان تامین می‌کنند.

کشاورزی در انگلستان بسیار پرسرعت و مکانیزه است و انگلیسی‌ها 60 درصد از مواد غذایی مورد نیاز را تنها با 2 درصد نیروی کارشان تامین می‌کنند.

محصولات مهم کشاورزی در انگلستان بیشتر گندم، جو، سیب‌زمینی، گوجه‌فرنگی، نیشکر و سبزیجات گوناگون هستند. البته بخش دامپروری نیز در انگلیس از رونق خوبی برخوردار است. این کشور دارای چراگاه‌های دائمی زیادی است که در آن‌‌ها گوسفند، گاو، خوک و طیور پرورش می‌دهند.

در اقتصاد انگلستان صیادی و جنگلداری از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و به علت وجود گونه‌های متنوع آبزی در دریاهای اطراف، ماهیگیری نیز در این کشور رونق دارد.

نگاهی به بخش‌های مختلف اقتصاد انگلستان

در انگلیس زغال‌سنگ برای تولید بخش بزرگی از برق مورد نیاز استفاده می‌شود. بیشتر صادرات این کشور گوشت، لبنیات، کالاهای الکترونیکی، ماشین‌آلات صنعتی، اتومبیل، کشتی، قطعات و موتور هواپیما، غلات، تنباکو و نفت خام است.

این کشور به لحاظ صنعتی بسیار پیشرفته و از پیشگامان صنعت است. اگرچه صنایعی مانند خودروسازی، لوکوموتیوسازی و هواپیماسازی بخش عمده‌ای از اقتصاد انگلیس را تشکیل می‌دهند اما همان طور که گفتیم این کشور در زمینه منسوجات و محصولات شیمیایی نیز از قدرتمندترین کشورها است.

انگلستان در سال 2015 پنجمین اقتصاد بزرگ دنیا از لحاظ تولید ناخالص داخلی و نهمین اقتصاد بزرگ جهان بر اساس برابری قدرت خرید بود.

اقتصاد انگلستان

خدمات مالی در انگلستان اهمیت ویژه‌ای دارند زیرا لندن مهم‌ترین شهر اقتصادی بعد از نیویورک است.

78 درصد تولید ناخالص داخلی انگلیس را بخش خدمات تشکیل می‌دهد. به همین دلیل خدمات مالی در انگلیس از اهمیت ویژه‌ای برخوردار هستند. لندن بعد از نیویورک بزرگ‌ترین قطب تجاری جهان بوده و از نظر گردشگری نیز بسیار بااهمیت است.

صنعت گردشگری از صنایع مهم انگلستان است. 4 درصد از افراد شاغل در انگلیس در این بخش مشغول به کار هستند. بزرگ‌ترین مرکز گردشگری انگلستان شهر لندن است که هر ساله میلیون‌ها نفر از سراسر جهان را به خود جذب می‌کند.

پرداخت‌ مالیات در انگلیس قواعد خاصی دارد. به‌طور کلی پرداخت مالیات در بریتانیا در دو سطح انجام می‌شود: پرداخت مالیات به دولت محلی و پرداخت مالیات به دولت مرکزی.

بودجه دولت محلی توسط کمک‌های مالی از بودجه دولت مرکزی و نرخ‌های تجاری تامین می‌شود و درآمد دولت مرکزی نیز از طریق درآمدهای مالیاتی، بیمه، مالیات بر ارزش افزوده، مالیات شرکت و مالیات بر فروش به دست می‌آید.

اقتصاد انگلستان در آمار

انگلستان در سال‌های 2008 تا 2009 دچار رکود اقتصادی شدیدی شد و تا سال 2011 درآمد خانوار به دلیل کاهش ارزش پوند از رتبه پنجم به دوازدهم سقوط کرد؛ اما در دهه‌های گذشته، میزان تورم این کشور تقریبا ثابت و به‌طور میانگین در حدود 2.6 درصد بود و کمتر دچار نوسان‌ شده است.

نرخ تورم اقتصاد انگلستان

منبع داده‌ها: دفتر آمار ملی بریتانیا

طبق نمودار بالا نرخ تورم اقتصاد انگلستان تا اکتبر 2018 به 2.4 درصد رسیده است.

نرخ بیکاری این کشور در سال 2013 حدود 7.5 درصد بوده و این نرخ در حال حاضر برابر با 4.1 درصد است.

نرخ بیکاری اقتصاد انگلستان

منبع داده‌ها: دفتر آمار ملی بریتانیا

بعد از رکود جهانی، انگلیس در سال‌های 2013 و 2014 رشد اقتصادی 2.6 درصد داشت که بهترین عملکرد را از این نظر در میان کشورهای عضو گروه G7 داشته است.
در حال حاضر نرخ رشد این کشور برابر با 0.6 درصد است. در نمودار زیر تغییرات نرخ رشدِ دو سال اخیر این کشور را مشاهده می‌کنید.

تغییرات رشد تولید ناخالص داخلی اقتصاد بریتانیا

منبع داده‌ها: دفتر آمار ملی بریتانیا

برگزیت از مهم‌ترین اتفاق‌های سال‌های اخیر

یکی از مهم‌ترین اتفاق‌هایی که در سال‌های اخیر در این کشور رخ داده است، همه‌پرسی 23 ژوئن سال 2016 بود. بر اساس این همه‌پرسی و رای موافق 52 درصد از مردم انگلستان، این کشور از اتحادیه اروپا خارج شد که آن را برگزیت نامیدند.

این اتفاق موجب کاهش قابل توجه ارزش پوند نسبت به دلار و یورو شد و نرخ تورم در اقتصاد انگلستان روندی افزایشی را پیش گرفت.

افزایش تورم با خود بالا رفتن قیمت مواد غذایی، پوشاک، حمل‌ونقل و سوخت را به همراه آورد. در آوریل 2017 تورم به بالاترین میزان خود طی 4 سال گذشته رسید و 2.7 درصد را رد کرد.

برگزیت فضای سرمایه‌گذاری در اقتصاد انگلستان را به سمت نا اطمینانی برده و همین موضوع فرار سرمایه را در این کشور به وجود آورده است.

از سوی دیگر، سرمایه‌گذاران هر هفته پول‌های خود را از ابتدای همه‌پرسی برگزیت تاکنون از صندوق‌های سهام انگلستان خارج کرده‌اند. بر اساس آمار، نزدیک به 20 میلیارد دلار خروج سرمایه در این کشور رخ داده است.

برگزیت فضای سرمایه‌گذاری در اقتصاد انگلستان را به سمت نااطمینانی برده و همین موضوع فرار سرمایه را در این کشور به وجود آورده است.

انگلستان از گذشته تا به امروز

برعکس مقالات پیشین، ما در این مقاله اقتصاد انگلستان را از زمان حال بررسی کردیم و قصد داریم در ادامه به بررسی تاریخ اقتصادی این کشور که در نوع خود نیز بسیار جالب توجه است، بپردازیم.

نخستین ساکنان انگلستان شکارچیان پارینه‌سنگی بودند. سپاهیان روم 54 سال پیش از میلاد مسیح وارد انگلیس شدند و فتوحاتی انجام دادند.

رومی‌ها در جنوب جزیره، جاده‌ها و شهرها و امکانات رفاهی و آموزشی بسیاری ایجاد کردند. با آغاز قرون وسطی، درگیری‌ها میان اقوام ژرمن مانند ساکسون‌ها، انگلس‌ها، ژوت‌ها و رومی‌ها شدت گرفت که در نهایت به خروج رومیان از انگلستان منجر شد. پس از آن، سال‌ها این کشور صحنه قدرت‌نمایی پادشاهان مختلف بود که ذکر آن خارج از موضوع این مقاله است.

ما در این مقاله قصد داریم با نگاهی گذرا به تاریخ کشور انگلستان، بزنگاه‌های تاریخی آن را بررسی کرده و نکات کلیدی آن را استخراج کنیم.

اختراعی که نیروی محرکه یک انقلاب شد

یکی از نقاط عطف اقتصاد انگلستان بی‌شک انقلاب صنعتی است. در سال 1780 جیمز وات دانشمند اسکاتلندی، ماشین بخار را اختراع کرد. ماشین بخار، نیروی محرکه انقلاب صنعتی انگلستان شد و البته این تمام ماجرا نبود. در سال 1830 انگلستان صنعتی‌ترین کشور جهان و در سال 1815 لندن با جمعیت 2.5 میلیون نفر، بزرگ‌ترین شهر جهان بود.

انقلاب صنعتی به‌طور قطع یکی از بزرگ‌ترین دگرگونی‌های تاریخ بشر است که در قرن هجدهم میلادی با تولید انبوه کالاها و افزایش بازده نیروی انسانی شروع شد. البته تفکرات فلسفی، علمی، سیاسی و دینی موجود در قرون 16 و 17 میلادی، بستر شکل‌گیری انقلاب صنعتی را فراهم کردند.

نقش ماشین بخار جیمز وات در اقتصاد انگلستان

انقلاب صنعتی در جهان عملا با اختراع ماشین بخار توسط جمیز وات آغاز شد.

در واقع زمانی که از واژه انقلاب استفاده می‌شود، منظور تحولات ناگهانی است اما در تحولات صنعتی، مراحل رسیدن به جهش پله‌پله انجام شد. حتی بعضی از محققین تنها این تحولات را مختص به صنعت نمی‌دانند و معتقدند که این تحولات دارای جنبه‌های اجتماعی و فکری نیز بودند.

این انقلاب برخلاف نامش و مانند هر تحول تاریخی روندی آرام و به‌مرور داشت. در واقع انقلاب صنعتی نخست در انگلستان آغاز شد و سپس به سایر کشورهای جهان گسترش یافت.

تبدیل سنتی به صنعتی

تا پیش از انقلاب صنعتی، صنعت انگلستان حالتی روستایی داشت اما تا اواسط قرن هجدهم، آخرین دوره سنتی بودن صنعت در این کشور نیز به پایان رسید.

انقلاب صنعتی، دوره تحولات بسیار مهمی در تاریخ انگلستان بود و آنچه انقلاب صنعتی را در اروپا شاخص کرد، شکل‌گیری تکنولوژی و به‌تبع آن فرآورده‌های صنعتی بود که پیکره شهرها را به‌کلی دگرگون کردند.

نرخ رشد به‌دست‌آمده بعد از سال 1760 در انگلستان تقریبا 5.1 درصد بود. البته شاید به نظرتان این رشد شگفت‌انگیز نباشد اما لازم است این نکته را در نظر بگیرید که این رشد به‌صورت پیوسته ادامه پیدا کرد. حجم بالای تولید و درآمد بالای امروز انگلیس هم مدیون همین رشد مداوم و مستمر است.

نیروی محرکه انقلاب صنعتی تغییر تکنولوژی بود.

نیروی محرکه انقلاب صنعتی تغییر تکنولوژی بود. اختراعات خارق‌العاده‌ای چون ماشین بخار، ماشین‌های ریسندگی و پنبه‌بافی، فرآیندهای جدید برای گداختن و پالایش آهن و استیل با استفاده از زغال‌سنگ به‌جای سوخت‌های چوبی، در آن زمان شمایل کسب‌وکارها و صنایع را ازاین‌رو به آن‌رو کرد.

این اختراعات تا قرن نوزدهم توسط مهندسان گسترش و بسط داده شد. سوالی که ذهن را درگیر می‌کند این است که چرا این انقلاب نخست در انگلستان رخ داد و نه در فرانسه، هلند و یا سایر کشورهای اروپایی و آسیایی مثل چین و هند؟

چرا انقلاب صنعتی نخست در انگلستان رخ داد؟

شاید بتوان پاسخ این سوال را در حوزه وسیعی از عوامل دینی و فرهنگی و سیاسی پیدا کرد.

اما آن‌گونه که از گفته‌هاي رابرت سي آلن (Robert C. Allen)، استاد تاريخ اقتصاد در دانشگاه آکسفورد در کتاب «انقلاب صنعتی انگلستان از منظر جهاني» پيداست، اقتصاددانان ريشه اين انقلاب را از لحاظ بنيادی عوامل اقتصادی می‌دانند و معتقدند که اين موفقيت امپراتوری بريتانيا در تجارت بين‌المللی بود که باعث ايجاد دستمزدهای بالا و اقتصاد با انرژی ارزان در انگلستان شد و همين زمينه‌ساز انقلاب صنعتی در انگلستان بود.

البته شاید اگر از دید اقتصاددانان نهادگرا این موضوع را رصد کنیم، علت این سوال که چرا انقلاب صنعتی ابتدا در انگلستان رخ داد را در نهادهای آن بیابیم.

اقتصاد انگلستان

برخی از اقتصاددان‌ها معتقدند وجود نهادهای کارا در انگلستان موجب پیشی گرفتن این کشور در دوران انقلاب صنعتی شد.

انگلستان در آن زمان دارای نهادهای اقتصادی بود که فرانسه چین، هلند و سایر کشورها فاقد آن‌ها بودند. همین نهادها موجبات پیشگام شدن در انقلاب صنعتی را برای انگلستان فراهم کردند و این کشور را سریع‌تر در مسیر صنعتی شدن قرار دادند.

تغییرات انقلاب صنعتی در انگلستان

نمی‌توان انقلاب صنعتی انگلستان را صرفا نتیجه عوامل اقتصادی دانست. این انقلاب ثمره در هم تنیدن عوامل مختلفی بود. به دیگر سخن، انگلستان زمانی آبستن انقلاب شد که بستر و زمینه‌ فرهنگی، سیاسی و دینی برای ظهور ابداعات و نوآوری‌ها توسط نهادهای موجود مساعد شده بود.

در انگلستانِ آن زمان انرژی ارزان بود و دستمزدها بالا. در نتیجه برای بنگاه‌ها سودآور بود که از تکنولوژی‌های جدید استفاده کنند.

در اواخر قرن شانزده و اوایل قرن هفده بازار بزرگ اروپایی به وجود آمد که انگلستان توانست از طریق صنعت نساجی خود، رقبای ایتالیایی و کشورهای دیگر را از میدان به در کند و تجارت خود را گسترش دهد.

موفقیت انگلستان در تجارت بین‌المللی باعث افزایش تولید روستایی و شهرسازی سریع شد.

موفقیت انگلستان در تجارت بین‌المللی باعث افزایش تولید روستایی و شهرسازی سریع شد. در نتیجه همه این‌ها جمعیت لندن از 50 هزار نفر در سال 1500 به 200 هزار نفر در سال 1600 و نیم میلیون نفر در سال 1700 رسید.

این موفقیت انگلستان از یک‌سو موجب رشد شهرسازی و تولیدات روستایی شد و تقاضا را برای نیرو کار افزایش داد. از سوی دیگر موجب افزایش دستمزدها و استانداردهای زندگی در انگلستان شد.

در اواسط قرن هجدهم، کار نسبت به سرمايه در انگليس 60 درصد گران‌تر از ديگر کشورهاي قاره اروپا بود. از سوی دیگر شهرها بزرگ شده بودند و دستمزدها افرایش یافته بودند، تمامی این‌ها موجب افزایش رفاه مردم در آن سال‌ها شد. همین موضوع تقاضا برای غذا و نیروی کار در بخش کشاورزی را افزایش داد. این فشار تقاضا انقلاب کشاورزی را در پی داشت و باعث افزایش تولید سرانه هر کارگر بیش از 50 درصد افزایش یابد.

انقلاب صنعتی سواد را بالا برد

تقاضای در حال رشد در شهرها و روستاهای انگلستان باعث تحولاتی در زمینه انرژی نیز شد. در قرون وسطی زغال چوب و هیزم، سوخت اصلی شهرها بودند اما زمانی که شهرها رشد کرد، قیمت این سوخت‌ها بالا رفت و مردم لاجرم به دنبال سوختی تازه گشتند.

در انگليس سوخت جايگزين زغال‌سنگ بود. زغال‌سنگ از شهرهاي دورهام و نورتامبرلند استخراج و با کشتي از طريق ساحل به لندن برده مي‌شد.

در قرن هجدهم انگلیس تنها کشوری بود که صنعت بزرگ استخراج زغال‌سنگ داشت که این خود باعث ارزانی این سوخت شد. از سوی دیگر دستمزدهای بالا، سطح سواد را ارتقا داد و به‌تبع نیروی کار انگلیس ماهرتر شد.

هوای آلوده لندن ۱۹۰۰ اقتصاد انگلستان

زغال‌سنگ اصلی‌ترین ماده سوختی در انگلستان پس از انقلاب صنعتی بود. همین قضیه باعث شد لندن به آلوده‌ترین شهر جهان در آن زمان بدل گردد.

دستمزد بالا هم باعث شد که خانواده‌ها بتوانند فرزندانشان را به مدرسه بفرستند. طبق آمار بعد از وقوع انقلاب صنعتی انگلیس کشوری بود که بیشترین درصد باسوادان را در اروپا داشت. تمامی این‌ها اتفاقات سودآوری در صنعت و اقتصاد انگلستان بود و برای بنگاه‌ها بهینه بود که از تکنولوژی‌های کاراتر استفاده کنند.

حمایت درست و کارا از صنایع

همان طور که تا به اینجا گفتیم انگلستان در قرون 11 و 12 اقتصادی عقب‌مانده و ابتدایی داشت. اقتصاد در آن زمان بر پایه کشاورزی و پرورش خوک و گوسفند بود. بعد از دوره فئودالیسم یعنی در قرن 13 و 14 نیز اقتصاد انگلستان بیشتر بر محور تولید پشم و لباس استوار بود.

اما در اواخر قرن 16 ورق برگشت. انگلستان متوجه شد که می‌تواند با تولید پوشاک به‌صورت انبوه و صادرات پشم سود به دست آورد. به همین دلیل از صنعت نساجی خود حمایت کرد.

حمایت از صنعت نساجی ادامه پیدا کرد و انگلیس با حمایت‌های تعرفه‌ای خود توانست صنعت نساجی‌اش را رونق دهد. انگلیس در ادامه حمایت تعرفه‌ای خود از منسوجات که از قرن ۱۴ میلادی شروع ‌شده بود، هرگونه واردات کالاهای با کیفیت از مستعمرات خود را ممنوع و در سال ۱۶۹۹ با تصویب قانونی، از صادرات صنایع پشمی مستعمرات خود جلوگیری کرد.

بدین ترتیب صنایع پشم‌بافی مستعمرات انگلیس از جمله ایرلند را که کیفیت بالاتری داشت نابود و صنعت تولیدات پشمی آمریکا را نیز در نطفه خفه کرد. حمایت از صنعت داخلی موجب به وجود آمدن مزیت‌های مقیاس شد و تلاش‌های انگلیس برای صادرات و افزایش تولید باعث نوآوری و پیشرفت شد.

به‌طور خلاصه این‌گونه می‌توان بیان کرد که انگلیس به‌خوبی توانست از صنایع داخلی‌اش حمایت کند و آن‌ها را به سمت شکوفایی سوق دهد. حمایت از صنایع در این کشور نه‌تنها موجب ناکارایی تولید نشد، بلکه توان رقابتی را نیز ارتقا داد، زیرا ارتقای کیفیت تولیدات و افزایش رقابت‌پذیری، نه از طریق آزادسازی تجاری و واردات، بلکه از طریق فشارهای صادراتی بود که در نهایت موجب تشکیل زنجیره‌ای از ابداعات شد.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.

  • ناشناس

    ازدواج ویلیام حدود 1.6 میلیارد دلار به اقتصاد انگلستان پول تزریق کرده.

  • ناشناس

    این پروژه اقتصاد کشورا خیلی جالبه

  • ناشناس

    متنی که نوشتی اصلاح کن!!انگلیسی ها سیاست کثیفی داشتن و به خاطر پول هر کاری که فکرشو بکنی میکردن مثلا میومدن با چین تجارت کنن برای چای واردات زیاد چای داشتن از چین و بخاطر همین مجبور بودن نقره به پردازند شروع کردن به معتاد کردن چینیا برای صادر کردن تریاک به چین که بتونن نقره ایی که درقبال چای از چین میگرفتن رو جبران کنن!! اومدن با هند تجارت کنن دیدن براشون نمیصرفه چون کشورشون چیزی برای داد و ستد با کشور ثروت مند هند نداره شروع کردن از قرن شونزدهم زیراب زدن حکومت هند و بعد فروپاشی دولتش و بعد استثمارش دیگه کشور عزیز خودمون هم که بماند که همه میدونن چه بلای سر این کشور اوردن

  • ناشناس

    خیلی مفید و علمی بود????

  • ناشناس

    دستت درد نکند