پروانهها در شهر: اقتصاد حشرهای
در سالهای ِ آینده، احتمالا بهار سال 1398 را به غیر از اوجگیری تنشها میان ایران و آمریکا، با چیز دیگری هم به یاد خواهند آورد: حشرهها. اما آیا حضور این مهمانهای موقتی شهرهای ایران در بهار 1398، میتواند بر اقتصاد ما هم تاثیر داشته باشد و اگر این موجودات کوچک از بین بروند، بلایی
در سالهای ِ آینده، احتمالا بهار سال 1398 را به غیر از اوجگیری تنشها میان ایران و آمریکا، با چیز دیگری هم به یاد خواهند آورد: حشرهها.
اما آیا حضور این مهمانهای موقتی شهرهای ایران در بهار 1398، میتواند بر اقتصاد ما هم تاثیر داشته باشد و اگر این موجودات کوچک از بین بروند، بلایی هم بر سر اقتصاد ایران خواهد آمد؟
ما و میلیاردها حشره
در بهار 1398، بسیاری از شهرهای ایران میزبان گروههای بزرگی از حشرات مختلف بودند، حشراتی که شاید سالها بود حضورشان تا این حد پررنگ حس نمیشد: از ملخهایی که زمینهای کشاورزیِ جنوب کشور را در نوردیدند، تا پروانههایی که در عمده شهرهای کشور به پرواز درآمده بودند و تا جیرجیرکهایی که بعد از سالها، سکوت شبهای تهران را شکستند.
سایت شبکه خبری «الجزیره» در گزارشی به حضور پروانهها در ایران پرداخته و نوشته بود که در بحبوحه تنشهای میان ایران و آمریکا، بسیاری از شهروندان ایرانی به این پروانهها به چشم «سفیران امید» مینگرند.
کارشناسان هواشناسی و بومشناسی، در مصاحبههای مختلف گفته بودند که افزایش تعداد حشرات مقطعی بوده و دلیل اصلی آن، بارشهای کمسابقه بهاری و بروز سیل در کشور بوده است. بسیاری از حشرات در آب تخمگذاری میکنند و پرآبشدن برکهها، مسیلها و حاشیه رودها، فضا را برای تکثیر آنها فراهم کرده بود.
از طرفی، گسترش پهنههای پوشیده از گیاه در کشور (به دلیل بارشهای بهاری)، به نوبه خود موجب افزایش تعداد حشرات میشود. این در حالی است که حشرات، به عنوان بخش اصلی بسیاری از «زنجیرههای غذایی» (food chains)، منبع تغذیه برخی پرندگان هستند. پرندگان هم خودشان در زنجیره غذایی موجوداتی دیگر حضور دارند و به این ترتیب، تکثیرِ غیرِ معمول حشرات، تمام «هرم اکولوژیک» (ecological pyramid) را تحت تاثیر قرار میدهد.
«رنگینبانو»؛ پروانهای که کاش میماند
در این میان، رشد و تکثیر حیرتآور گونهای از پروانه (که در ایران به آن «رنگینبانو» میگویند) در شهرهای کشور مشهودتر بود. (نام علمی این نوع پروانه Vanessa cardui است و در زبان انگلیسی به آن Painted lady میگویند.)
سایت شبکه خبری «الجزیره» در گزارشی به حضور این پروانهها در ایران پرداخته و نوشته بود که در بحبوحه تنشهای میان ایران و آمریکا، بسیاری از شهروندان ایرانی به این پروانهها به چشم «سفیران امید» مینگرند.
این پروانهها البته با گسترش موج گرما به جایی دیگر مهاجرت خواهند کرد و بسیاری از آنها هم بر اثر گرما میمیرند.
این اما همزمان شده بود با هجوم ملخها از عربستان، به تقریبا تمامی مساحت جنوب ایران، تا آنجا که بر اساس گزارشها، نه فقط زمینهای کشاورزی، که مراتع و برخی جنگلهای بلوط در رشته کوههای زاگرس نیز مورد حمله قرار گرفته بودند.
عسلکپنبه و کفشدوزک: جدالی که شکل نگرفت
در سالهای گذشته هم شکل دیگری از تکثیر حشرات در شهری مانند تهران تجربه شده بود، که نشانی هم از سوءمدیریت با خود داشت: گسترش انفجاری «عسلکپنبه» (Silverleaf whitefly) یا همان مگسهای سفید در تمام شهر، عمدتا ناشی از این بود که شهرداریِ وقت اقدام به کاشت گسترده درختهای «توت» در تهران کرده بود.
مگسهای سفید در اردیبهشتماه شروع به تکثیر دیوانهوار میکردند و با اولین بارشهای پاییزی، از بین میرفتند. این در حالی بود که «لارو» این حشرات در دلِ تنه درخت باقی میماند تا در فصل بهار آینده دوباره تکثیر آغاز شود.
در آن زمان، برخی کارشناسان پیشنهاد کرده بودند شهرداری به آزادسازی کفشدوزک در شهر روی بیاورد، چون کفشدوزکها میتوانند از لاروِ عسلکپنبه هم تغذیه کنند. اما سوال اینجا بود که بعد با تکثیرِ دیوانهوار کفشدوزکها چه خواهیم کرد؟!
خوشبختانه کار به اینجا نکشید و سرمای شدید زمستان 1396، جمعیت این حشرهها را به سمت صفر سوق داد.
اما آیا حضور حشرات و حتی تکثیر نامعمول آنها، واقعا برای اقتصاد ایران مضر است؟
حشراتِ کشاورز
اگر بخواهیم از منظر کشاورزی به قضیه نگاه کنیم، مهمترین فایده حشرات برای انسانها، اتفاقا در حوزه کشاورزی رخ میدهد. حشرات اصلیترین نقش را در گردهافشانی و بارورسازی گیاهان بر عهده دارند و حضور آنها موجب میشود میزان باروری گیاهان افزایش پیدا کند.
برخی پژوهشها نشان میدهند که پرورش همزمان زنبور در کنار باغهای میوه، میتواند تولید محصول را گاهی تا 70 درصد هم بالا ببرد.
بررسیها نشان میدهند که حشراتی مانند زنبورها میتوانند با کمک به گردهافشانی، تولید باغهای میوه را افزایش دهند.
به همین جهت، کارشناسان کشاورزی توصیه میکنند باغداران، به صورت همزمان به زنبورداری هم روی بیاورند و البته، سعی کنند استفاده از سموم در کار کشاورزی و باغداری را به حداقل برسانند. رهاسازی عنکبوت هم راهحلی است که میتواند امتحان شود.
علاوه بر این، به نظر میرسد دستکاری ژنتیکی گیاهان و میوهها و تولید ارقام (یا گونههای) مقاوم در مقابل آفات گیاهی، سیاست بهتری باشد تا استفاده از سموم کشاورزی. به این ترتیب، برنجی که دستکاریِ ژنتیکی شده تا آفات نتوانند از آن تغذیه کنند، هم برای طبیعت بهتر است و هم برای کشاورز، چرا که تولید آن کم هزینهتر است و حشرات کمتری را هم نابود میکند.
کارشناسان کشاورزی توصیه میکنند باغداران، به صورت همزمان به زنبورداری هم روی بیاورند و البته، سعی کنند استفاده از سموم در کار کشاورزی و باغداری را به حداقل برسانند. رهاسازی عنکبوت هم راهحلی است که میتواند امتحان شود.
مرگ حیات: جهانی بدون حشره
بُعد نگران کننده ماجرا اما اینجا است: بسیاری از مطالعات نشاندهنده آن هستند که انقراض گسترده حشرات چندان دور نیست. گرم شدن کره زمین ، احتمالا متهم ردیف اول این فاجعه خواهد بود.
تنها یک مطالعه در آلمان در سال 2017، نشان میدهد که حجم «زیستتوده» (Biomass) حشرات در این کشور، در طول 26 سال گذشته حدود 75 درصد کاهش پیدا کرده است. منظور از کاهش حجم زیست توده این است که وزن توده حشرات در یک مساحت مشخص و در یک زمان مشخص، کاهش پیدا کرده است.
بر اساس مطالعات دیگر، عمده حشراتِ در خطر، «زنبورها»، «پروانهها»، «شبچرهها» و «سوسکها» هستند. اما اگر صرفا همین گونه ها هم نابود بشوند (امری که بر سر آن هنوز هم بحث وجود دارد)، ممکن است «تمام» حیات بر روی کره زمین تحتالشعاع قرار بگیرد و تا مرز انقراض پیش برود.
« ادوارد ویلسون » (E. O. Wilson)، زیستشناس مشهور، در کتاب «در جستوجوی طبیعت: غریزه زیستگرایی» مینویسد که وزن تمام مورچههای روی زمین (زیستتوده مورچهها) تقریبا مساوی با وزن تمام انسانهای روی زمین (زیستتوده انسانها) است! این عدد، تقریبا مساوی است با 100 میلیون تن!
«ادوارد ویلسون» در کتاب «در جستوجوی طبیعت» می گوید وزن تمام مورچههای جهان، معادل است با وزن تمام انسانهای روی کره زمین!
به این ترتیب، به نظر میرسد نابودی فقط یکی از گونههای حشرات، میتواند به اندازه 100 میلیون تن غذا را از زنجیره غذایی بقیه موجودات (مثلا عنکبوتها) حذف کند. اگر این مسیر ادامه پیدا کند، در مرحله بعدی هم عنکبوتها حذف میشوند؛ بعد هم پرندهها و بعد هم…
کشاورزی، شهرنشینی و نابودی حشرات
اما دلایلی که منجر به انقراض حشرات میشوند، کدامها هستند؟
«صنعتیشدن»، «گسترش شهرها»، «تخریب زیستگاهها» (Habitat destruction)، « کشاورزی متمرکز » (Intensive farming)، «استفاده بیش از اندازه از سموم» و «گونههای خارجی» (که به آنها introduced species هم گفته میشود) عمده دلایل نابودی حشرات هستند.
در مورد برخی از این موارد نیازی به توضیح نیست، اما اجازه بدهید در مورد تعدادی از آنها توضیح بیشتری بدهیم.
منظور از «کشاورزی متمرکز»، همان کشاورزی صنعتی و مدرن است که در تقابل با کشاورزی سنتی قرار میگیرد. در این شکل از کشاورزی، تمامی گونههایی که کاربری اقتصادی ندارند (مثل درختهای سپیدارِ حاشیه مزرعههای ایران) حذف میشوند و دام و طیور هم اجازه ورود به مزرعه را ندارند.
«گونههای خارجی» هم به گونههایی گفته میشود که از جایی دیگر، به زیستبومِ جدید وارد میشوند و به این ترتیب، ممکن است برخی گونههای قبلی را از بین ببرند. مثلا، کاشت درختهای توت در تهران (جایی که به دلیل تعداد بالای درختان چنار به «چنارستان» هم معروف بوده)، باعث میشود تعادل محیطی به هم بخورد و درختهای چنار به تدریج نابود شوند.
خبر خوب: حشرات پایدارتر از این حرفها هستند
حالا که تا این حد ناامید شدید، شاید بد نباشد این را هم بدانید که به نظر برخی از کارشناسانِ بومشناسی و نیز حشرهشناسها، حشرات احتمالا جانسختتر از چیزی هستند که ما گمان میکنیم. به همین دلیل، ممکن است صحبت از انقراض حشرهها کمی دور از واقعیت باشد.
اولا اینکه تعداد گونههای حشرات بسیار بسیار بیشتر از آن چیزی است که گمان میکنید. برخی گمانهزنیها میگویند که چیزی در حدود 12 میلیون گونه حشره در جهان وجود دارد. (گونههای سوسک شناخته شده، از تعداد تمام گونههای پستانداران بیشتر است.)
به همین دلیل، هر چند کاهش تعداد حشراتِ یک گونه، ممکن است به معنی انقراض قریبالوقوع آن گونه باشد، اما فاصله ژنتیکیِ این گونه با گونه بعدی، شاید کمتر از 0.0001 درصد باشد. به این ترتیب، حتی اگر یک گونه از بین برود، گونهای بسیار بسیار نزدیک به آن وجود دارد که از نظر زیستشناختی، همان «کارکرد» را در هرم زیستی به عهده میگیرد.
دفعه بعد که خواستید یک حشره را بکشید، اندکی بیشتر تامل کنید و به نقش آن در زندگی خودتان بیندیشید.
بنابراین، دستکم از منظر «کارکردگرایانه» شاید نگرانی در مورد انقراض یک گونه خاص بیمورد باشد.
علاوه بر این، پژوهشهایی که نشان میدهند برخی گونههای حشرات در حال نابودی هستند، عمدتا در یک محل خاص (مثلا جنگلهای آلمان) انجام شدهاند و ممکن است تعداد حشرات در کشورهای دیگر با شیب کمتری کاهش پیدا کرده باشد.
با این همه، حتی همین دادههای نیمبندِ کنونی هم نشان میدهند که باید بیش از هر زمان دیگری نگرانِ انقراض حشرات باشیم. بنابراین، دفعه بعدی که یک عنکبوت یا پروانه (یا حتی سوسک) دیدید، قبل از کشتن آن بیشتر فکر کنید.
نظرات