تحریم، مسکن تهران و محیطزیست
اعمال تحریمها از سوی آمریکا باعث جهش قیمت دلار از کانال 3 هزار تومان به حدود 13 هزار تومان در خرداد 1398 شد. طبیعی است که کالاهای وارداتی مثلا گوشی موبایل و نیز کالاهای سرمایهای مثل طلا جهشی مشابه را تجربه کنند. اما نکته جالب افزایش تقاضا برای املاک و مستغلات در پی کاهش ارزش
اعمال تحریمها از سوی آمریکا باعث جهش قیمت دلار از کانال 3 هزار تومان به حدود 13 هزار تومان در خرداد 1398 شد. طبیعی است که کالاهای وارداتی مثلا گوشی موبایل و نیز کالاهای سرمایهای مثل طلا جهشی مشابه را تجربه کنند. اما نکته جالب افزایش تقاضا برای املاک و مستغلات در پی کاهش ارزش ریال بود. هر کس که میتوانست ملکی میخرید تا ارزش دارایی خود را حفظ کند.
قیمت مسکن از سال گذشته (طبق اعلام بانک مرکزی جمهوری اسلامی) 112% رشد کرد. اما مسکن قرار نیست یک کالای سرمایهای باشد. مصرفکنندگان و کسانی که با حقوق ثابت اجاره پرداخت میکنند، بیش از سایرین از التهاب بازار مسکن آسیب میبینند. در حالی که عدد دستمزد آنها کمتر از تمام قیمتهای دیگر رشد داشت.
احساس اقتصادی یک شهروند تهرانی
با آمارهای کلان اقتصادی بهسختی میشود احساس اقتصادی یک شهروند تهرانی را درک کرد. چرا که در بسیاری از آمارها قیمت دلار 4200 تومان فرض شده است نه 13 هزار تومان. از سوی دیگر، سهم بخش دولتی در مقایسه با بخش خصوصی بسیار بزرگ است و آمارهای کلان، منعکسکننده احساس اقتصادی تکتک شهروندان بهویژه طبقه آسیبپذیر نیست.
شهروندان تهرانی زیادی بودند که برای خرید مسکن برنامه داشتند و رشد بیش از 100 درصدی قیمت مسکن آنها را ناامید کرد. آنها با تورمی بالا در هزینههای خوراکی مواجه شدهاند. قیمت خودرو (که علاوهبر مبادلهپذیری از تعرفههای وارداتی و محدودیتهای تحریمی تاثیر میگیرد) نیز رشدی ناامیدکننده داشته است. تحمل تورم اجاره مسکن در این شرایط بسیار دشوار خواهد شد، به خصوص که دستمزد آنها در بهترین حالت بین 10 تا 30 درصد رشد داشته است.
بسیاری از شهروندان درآمد دلاری امسال خود را با گذشته مقایسه میکنند و از این بابت اندوهگین میشوند
بسیاری از شهروندان درآمد دلاری امسال خود را با گذشته مقایسه میکنند و از این بابت اندوهگین میشوند. بر اساس آمار رسمی، یک خانوار ایرانی در سال 1396 بهطور متوسط 9500 دلار در سال درآمد داشت. این عدد در سال 1398 به 3950 دلار در سال کاهش پیدا کرده است. در حالی که سایر قیمتها (از رب گوجهفرنگی تا گوشی موبایل) بدون توجه به درآمد خانوار قیمت خود را بهروز کردهاند.
وضعیت مسکن شهری برای خانوارهای تهرانی
طبق اعلام مرکز آمار ایران، اندازه خانوار (بُعد خانوار) در تهران 3.3 نفر است. همچنین یک خانوار ایرانی به طور میانگین 4 میلیون و 32 تومان (1 میلیون و 221 هزار برای هر نفر) درآمد دارد.
طبق قاعدهای که هر خانوار باید حداکثر 30 درصد از درآمد خود را به مسکن تخصیص دهد، هر خانوار تهرانی بهطور میانگین قادر است 1.450.000 تومان در ماه برای مسکن هزینه کند. این خانوار متوسط تهرانی میتواند با قانون تبدیل 300 هزار تومان اجاره در مقابل 10 میلیون پول پیش، خانهای را به قیمت 15 میلیون ماهانه یک میلیون تومان هزینه کند. با این پول به سختی در تهران خانهای مناسب زندگی سه نفر یا بیشتر پیدا میشود.
اندازه خانههای تهرانی رو به کاهش است.
متوسط اجاره آپارتمان در تهران 26 هزار تومان برای هر متر بود. این عدد در اردیبهشت سال 98 به 33 هزار تومان در هر متر رسید. با احتساب 26 متر فضای زندگی برای هر نفر (خط فقر فضای مسکونی)، هر تهرانی باید بهطور میانگین 833 هزار تومان برای مسکن هزینه کند. برای خانواری که 3.3 نفر جمعیت دارد این عدد 2.750 تومان در ماه خواهد بود. یعنی 68 درصد از درآمد کل خانوار.
اما میانگین، تصویر کلی شهر را نشان نمیدهد. اگر شما بخواهید در منطقه پنج (یک منطقه نه گران و نه ارزان) سکونت کنید، عدد حداقل مسکن مورد نیاز خانوار (80 متر برای 3 نفر) تا 3 میلیون و 200 هزار تومان در ماه (79 درصد متوسط درآمد خانوار) افزایش مییابد.
تقاضای مسکن شهری در تهران
یک اتفاق ناراحتکننده، کاهش متراژ مورد تقاضای خانوار است. طبق اعلام بانک مرکزی 53.3 درصد تقاضا برای املاک زیر 80 متر و 63.5 درصد برای املاک زیر 90 متر است. یعنی بیشتر شهروندان تهرانی حداقل فضای لازم را در اختیار ندارند و زیر خط فقر فضای مسکونی (280 فوت مربع برای هر نفر یا حداقل 85 متر برای هر 3.3 نفر) قرار میگیرند. این مشکل میتواند منجر به احساس فقر در طبقه متوسط و ضعیف شود.
توجه کنید که طبق گزارش بانک مرکزی، 50% عرضه مسکن در متراژ کمتر از 105 متر مربع است. عرضهای که بیتردید از نیروی تقاضا در گذشته ایجاد شده است. اختلاف 25 متری، نشاندهنده افت 23 درصدی کیفیت فضای زندگی در شهر تهران پس از اعمال تحریمهای آمریکا است.
یک نکته جالبتوجه اینجا است که بیشتر معاملات مسکن در سال گذشته به ترتیب در مناطق شهرداری شماره 5، 2، 4، 10 و 14 انجام شده است. این 5 منطقه از بین مناطق 22 گانه تهران، بیش از 50 درصد معاملات مسکن را به خود اختصاص دادند، در حالیکه تنها 37% جمعیت را در خود دارند. مناطقی که بیشتر طبقه متوسط شهری را در خود جای دادهاند.
سابرب و اگزرب در تهران
ترافیک شدید، تراکم جمعیتی بالا، هوا آلوده و آلودگی صوتی، معمولا مردم را به سمت کنارههای شهر (Suburb) سوق میدهد. نواحی حاشیهای ارزان، مناطقی با قیمت زیاد و امکانات شهری بالا (مثل سوهانک) هم وجود دارند.
اما تهران در ورای این نواحی حاشیهای، یک ناحیه دیگر هم دارد. کرج، پردیس، اسلامشهر، شهریار، شهر قدس از جمله شهرهای اقماری (Exurb) پیرامون کلانشهر تهران هستند.
در تیرماه 1398 با هزینه یک واحد کوچک در تهران میشود خانهای نسبتا بزرگ در یکی از محلههای خوب کرج اجاره کرد. بهای این کار شامل هزینههای رفتوبرگشت (کرایه و سوخت) و زمان تلف شده است.
کرج، پردیس، اسلامشهر، شهریار، شهر قدس از جمله شهرهای اقماری (Exurb) پیرامون کلانشهر تهران هستند.
مهدی یک مهندس معمار است که امسال خانه خود را به کرج برده. او میگوید «هر روز حدود سه ساعت از وقتم در ترافیک میگذرد، اما ماهانه 1.5 میلیون تومان کمتر اجاره میدهم. چه کار دیگری وجود دارد که با روزی سهساعت این قدر برایم درآمد داشته باشد؟» مهدی در حال حاضر با اختلاف اجاره، اقساط خودروی خود را میپردازد.
پریسا یک فروشنده ساکن کرج است که برنامه داشت خانه خود را به نزدیکی محل کارش در غرب تهران بیاورد. پریسا میگوید «ارزانترین خانه مناسبی که پیدا کردم، 50 میلیون پیش و 1.6 میلیون اجاره میخواست. با این اجاره چیز زیادی برای خودم نمیماند، همچنین مجبور میشدم ماشینم را بفروشم. ماشینم با تورم گران میشود در حالی که پول پیش، به مرور ارزشش را از دست میدهد.»
کرج، یک ترجیح اقتصادی
بنزین ارزان (روزانه 3 تا 5 هزار تومان اضافه برای رفتن به کرج) و حقوق بسیار کم (متوسط 7 هزار تومان برای هر نفر)، رفتوآمد به شهرهای اطراف تهران را از نظر اقتصادی توجیه میکند.
فرض کنید فاصله قبلی خانه تا محل کار یک ساعت و نیم بوده، که در تهران مسیری کوتاه به حساب میآید. این تغییر از او یک ساعت و نیم (10 هزار و 500 تومان) وقت میگیرد. زمانی که بهای اقتصادی زیادی ندارد.
رفتوآمد به کرج در زمستان دشواریهای بیشتری دارد.
هوای بهتر، محله آرامتر، هزینههای کمتر زندگی و البته پسانداز مبلغی که قرار بود به عنوان اجاره بپردازند، بعضیها را خوشحال میکند. اما تحمل ترافیک روزانه، به خصوص در فصل زمستان گاهی بسیار عذابآور میشود.
آثار زیستمحیطی این تصمیم اقتصادی
گفتیم که یکی از جنبههای تحریمهای آمریکا، به صورت یک واکنش زنجیرهای برنامه زندگی بسیاری از مردم عادی را تغییر داده است. به همین دلیل بیشتر کارشناسان سیاسی باور دارند که تحریمهای آمریکا بیشتر مردم عادی بهخصوص اقشار آسیبپذیر را هدف قرار داده است.
اما واکنش مردم به تغییر قیمت مسکن در مقابل عدم اصلاح دستمزدها، در بلندمدت آثار زیستمحیطی وحشتناکی دارد.
تخمین زده میشود که روزانه بیش از 5 میلیون نفر از شهرهای اقماری وارد تهران شوند. این تعداد علاوهبر خودروی شخصی و تاکسی، از مترو نیز برای سفر به تهران استفاده میکنند. ردپای کربنی این سفرهای طولانی، یک فاجعه زیستمحیطی است.
نمیتوانیم اسم کوچِ این جمعیت به خارج از تهران را مهاجرت معکوس بگذاریم. اینطور نیست که با رفتن این جمعیت از تهران شاهد بهبود وضعیت آلودگی هوا و کاهش ترافیک باشیم. بلکه این رفتوآمدهای طولانی (100 کیلومتر در روز) با سوزاندن بنزین، آلودگی هوا و البته خطر تصادفات جادهای و مشکلات عدیده شهری همراه است.
اگر سوزاندن هر لیتر بنزین 2.3 کیلو دیاکسیدکربن تولید کند و هر ماشین در 100 کیلومتر 8 لیتر بنزین بسوزاند، سالانه بیش از 3.5 میلیون تن دیاکسیدکربن در بزرگراه تهران-کرج به اتمسفر اضافه میشود!
در بلندمدت، ساعتها ماندن در ترافیک، در اختیار داشتن وقت فراغت کم، آلودگی هوا و تغییرات زیستمحیطی برای هیچکس خوشایند نخواهد بود. این درحالی است که مقامات آمریکایی تحریمها را «بسیار موفقیتآمیز» توصیف میکند. کسانی که با خروج از معاهده پاریس ثابتکردهاند که به آثار زیستمحیطی تصمیمات خود هیچ اهمیتی نمیدهند.
نظرات