نابرابری جنسیتی شغلی و مسئله آرایش زنان
شاید شما هم از آن دست افرادی باشید که آرایش زنان را امری سلیقهای بدانید و بگویید این که زنان در محیط کار از لوازمآرایشی استفاده میکنند یا نه، فقط به انتخاب خودشان بستگی دارد. اما مطالعات آماری نتایجی تکاندهنده دارند: زنانی که در محیط کار از لوازمآرایشی استفاده میکنند، تا 20 درصد نسبت به
شاید شما هم از آن دست افرادی باشید که آرایش زنان را امری سلیقهای بدانید و بگویید این که زنان در محیط کار از لوازمآرایشی استفاده میکنند یا نه، فقط به انتخاب خودشان بستگی دارد. اما مطالعات آماری نتایجی تکاندهنده دارند: زنانی که در محیط کار از لوازمآرایشی استفاده میکنند، تا 20 درصد نسبت به همکارانِ سادهپوشِ خود درآمد بیشتری دارند. این موضوع بیشتر از هر گروه دیگر به زیان خود زنان است.
این که مدیران در تعیین دستمزد، بیشتر از مهارتهای حرفهای به ظاهر زنان توجه میکنند، دردناک است. موضوع فقط به لوازمآرایش خلاصه نمیشود. زنان بیشتر از مردان مجبور میشوند لباس نو بخرند، بیشتر با هدف یافتن شغل بهتر به عملهای جراحی تن میدهند، بیشتر از مردان به خاطر لباس ناراحت مثل کفش پاشنهدار اذیت میشوند و بهمراتب بیشتر از مردان مجبور میشوند که برای ظاهر خود وقت بگذارند.
نابرابری جنسیتی و لوازمآرایشی
در حال حاضر تنها 37% از GDP جهان توسط زنان تولید میشود. 63 درصد باقیمانده، سهم مردان است. این موضوع بیشتر از سایرین به زنان سرپرست خانوار فشار وارد میکند. توجه کنید که در محاسبات تولید، خدمات زنان مثل آشپزی و خانهداری محاسبه نمیشود.
سهم زنان از تولید کالا و خدمات 29 تریلیون دلار است. درحالیکه سالانه 500 میلیارد دلار (تقریبا برابر با اندازه اقتصاد ایران) برای لوازمآرایشی و خدمات زیبایی هزینه میشود. این بازار زنان را به عنوان مشتریهای اصلی هدف گرفته است.
زنان بیشتر از مردان از صنعت مد آسیب میبینند.
مشکل کجا است؟ در حال حاضر زنانی که برای لوازمآرایشی به اندازه کافی پول خرج نکنند، دستمزد کمتری میگیرند و اگر بخواهند قسمتی از درآمد خود را خرج زیبایی کنند، بخش زیادی از دستمزد خود را از دست میدهند. پولی که میتوانست به سرمایهای برای پیشرفت شغلی تبدیل شود.
یعنی در انتخاب ساده بین هزینه کردن یا نکردن برای لوازمآرایشی، که شاید امری سلیقهای بهنظر بیاید، دو حالت وجود دارد که هر دو حالت به کاهش درآمد زنان منتهی میشود.
نظریه بازیها در لوازمآرایشی
مسئله لوازمآرایشی و تاثیر آن بر درآمد، یک بازی جمع صفر (zero sum game) به نظر میرسد. یعنی هزینه کردن یا نکردن برای آن در نهایت تفاوتی فاحش ایجاد نمیکند، فقط به گپ جنسیتی دستمزد دامن میزند.
تصور کنید تمام زنان به امید درآمد بیشتر، ماهانه 20 درصد از درآمد خود را برای زیبایی هزینه کنند. چه اتفاقی خواهد افتاد؟ این بار زنانی درآمد بیشتر کسب میکنند که بیشتر از میانگین برای خدمات زیبایی بودجه بگذارند. حالا میانگین تغییر میکند و زنان مجبور میشوند باز هم پول بیشتری خرج کنند.
این بازی جایی به تعادل میرسد (تعادل نش) که هیچکس نتواند برای درآمد بیشتر، پول بیشتری خرج کند. این نقطه، جایی است که در آن بهرهمندی زنان از منافع کاری خود حداقل میشود.
حالا رسانهها و تبلیغات وارد کار میشوند و زیبایی زنان را به یک هدف تبدیل میکنند. در حالت حدی، زنان بجای آن که بگویند برای درآمد مساوی دارند هزینه میکنند، دچار این تصور میشوند که زیبایی یک هدف است و آنها با کار و درآمد بیشتر دارند به این هدف میرسند. یعنی کار میکنند که پول لوازمآرایشی خود را بهدست بیاورند.
این جهان بصری
یکلحظه به جنس محتوایی که در رسانههای مختلف پخش میشود فکر کنید. آیا شما بیشتر متن میخوانید یا بیشتر تحت تاثیر عکسها و تصاویر ویدیویی هستید؟ در دنیای امروز بیشتر از هر وقت دیگری توجه ما به تصاویر جلب میشود. روی جلد مجلات، در سایتها، کلیپها و فیلمها پر است از تصویر زنانی که بیش از اندازه زیبا هستند.
این تصاویر واقعی نیستند. حتی همان فردی که عکسش روی جلد مجله چاپ میشود، بدون آرایش، بدون افکتهای نوری و بدون ادیتهای کامپیوتری ظاهری بهشدت متفاوت دارد. اما همین تصویر غیرواقعی، تصور جامعه از زیبایی را تغییر داده است.
مسئولیتِ تمام ماجرا بر گردن غولهای رسانهای نیست. زمانی بود که تنها بازیگران سینما و مدلهای صنعت مد در زیبایی اغراق میکردند. اما امروز شبکههای اجتماعی در حجمی عظیم، تصاویر اغراقشده و غیرواقعی از زنان را ارائه میکنند و هر روز تصور ما مخدوشتر از پیش میشود.
شاید شما هم جوکهای سیاهی را شنیده باشید که در مورد ظاهر بدون آرایش زنان تعریف میکنند. این جوکها نشان نمیدهند که زنان بدون آرایش زشتتر از گذشته شدهاند. بلکه این موضوع نشان میدهد که چشم ما با سیمای طبیعی و بدون آرایش زنان بیگانه شده است. ما (چه زن و چه مرد) سیمای آراسته را طبیعیتر از یک چهره طبیعی میبینیم!
مردان، سادهتر از همیشه
در مقاله راز لباس پوشیدن ابرپولدارها گفتیم که مردان در بالاترین سطوح درآمدی به سوی لباسهای ساده، تیشرتهای بدون طرح و با یک الگوی ثابت پیش رفتهاند.
استدلال آنها این است که نمیخواهند صبحها (خلاقترین و پربازدهترین ساعت روز) را برای انتخاب لباس بگذارند. همچنین آنها ترجیح میدهند که وقت لازم برای انتخاب لباس زیبا را به کار و رشد حرفهای اختصاص دهند.
لاک ناخن یکی از گرانترین مایعهای جهان به ازای هر گرم است.
اما صبح زنان شاغل چطور آغاز میشوند؟ زنان بهطور میانگین نیم ساعت بیشتر از مردان برای آماده شدن وقت میگذارند. لباس پوشیدن برای مردان معمولا به استحمام و پوشیدن لباسی ساده خلاصه میشود. اما زنان برای خارج شدن از خانه وقت زیادی صرف میکنند. آنهم در خلاقترین و پربازدهترین بخش روزشان.
زمانهایی که برای خرید لوازمآرایشی (روزی نیمساعت)، خدمات آرایشگاه (ماهی 4 ساعت) و خرید لباس (ماهی 5 ساعت) صرف میشود، دقیقا همان ساعتهایی است که میتواند صرف مطالعه، فراگیری مهارتهای حرفهای، شغل دوم و سرمایهگذاری شود. به زبان اقتصادی، استفاده از خدمات زیبایی علاوهبر هزینه مستقیم، هزینه فرصت زیادی را بر جامعه زنان تحمیل میکند.
دیدگاه خود را تغییر دهید
گفتیم که بازی زیبایی یک بازی جمع صفر است. پس وارد نشدن به بازی از ورود به آن صرفه بیشتری دارد. یعنی بهتر است که به درآمد کمتر در ابتدای فعالیت حرفهای خود اکتفا کنید و وقت و هزینه خود را برای یادگیری مهارت و ارتقای شغلی هزینه کنید. فرمول ابرپولدارهای جهان «ساده و ثابت» است. از آن پیروی کنید.
شاید یک فروشنده آراسته 20 درصد دستمزد بیشتر بگیرد، اما یک برنامهنویس حرفهای با ظاهری ساده، دستمزدی بیشتر از فروشنده دارد. پس بهتر است قطبیدگی درآمد را با مهارت ایجاد کنید. در این صورت در آینده امکان پیشرفت شغلی بیشتری دارید.
مدیران مرد نیز باید دیدگاه خود را اصلاح کنند. مدیر منابع انسانی خود را توجیه کنید که زنان با ظاهر ساده، وقت بیشتری برای مطالعه و پیشرفت شغلی دارند. برای همین از نظر سازمانی معقول است که بین دو گزینه کاملا مشابه، کسی را که ظاهر سادهتر دارد ترجیح بدهید.
بررسیها نشان میدهد که زنان با ظاهر ساده کمتر تاخیر میکنند و بیشتر به مهارتهای جانبی (مثل زبان انگلیسی) آشنا هستند. پس بهتر است سوگیری شخصی در استخدام کارمند را کاهش دهید و بیشتر از ظاهر به رزومه حرفهای او نگاه کنید.
یعنی زیبا نباشیم؟
هیچکس چنین حرفی نزده. اما حرفی که بر آن تاکید داریم، معنای جدیدی از زیبایی است. مثلا این که به وزن، سلامت و بهداشت خود توجه نکنیم اما پول زیادی را برای لوازمآرایشی خرج کنیم، ما را در این بازی جمع صفر میاندازد که نمیتوانیم از آن خارج شویم.
نکته دیگر این است که زیبایی اغراقشده میتواند جا و مکان مخصوص به خود را داشته باشد. این که در مهمانیهای خانوادگی یا در خلوت خانگی خود چطور ظاهر شوید، به خودتان بستگی دارد. اما لازم است که محیط شغلی از محیط خانوادگی و مهمانی جدا شود.
دقت کنید که تعداد افراد ظاهربین خیلی بیشتر از آدمهای عمیق و معناگرا است. برای همین تعجبی ندارد که پیدا کردن کار با ظاهر آراسته آسانتر باشد. اما این سکه یک روی دیگر هم دارد. با این روش کسی شما را استخدام میکند که ظاهربین است و توجهی به رزومه شما ندارد. این حالت چندان خوشایند نیست.
فارغ از مسائل فرهنگی، باورهای دینی و سلایق شخصی، یک تصمیم جدی برای مسئله زیبایی میتواند مسیر زندگی شما را برای همیشه تغییر دهد. موضوعی که خود زنان خیلی بهتر میتوانند در مورد آن پژوهش کنند و پیشنهادهایی بهمراتب عملیتر ارائه دهند.
نظرات