بهترین روش تقویت حافظه؛ با کاغذ و قلم بنویسید
اگر به دنبال یک روش تقویت حافظه میگردید شاید بهتر است به این فکر کنید که چیزی باعث تضعیف حافظه شده است. من اخیرا متوجه شدم که استفاده از کمتر از کاغذ و قلم باعث شده بیشتر حواسپرت شوم و مدام همهچیز را فراموش کنم و یادم برود. در نتیجه سادهترین راه تقویت حافظه نوشتن
اگر به دنبال یک روش تقویت حافظه میگردید شاید بهتر است به این فکر کنید که چیزی باعث تضعیف حافظه شده است. من اخیرا متوجه شدم که استفاده از کمتر از کاغذ و قلم باعث شده بیشتر حواسپرت شوم و مدام همهچیز را فراموش کنم و یادم برود.
در نتیجه سادهترین راه تقویت حافظه نوشتن روی کاغذ است. نوشتن هر چیزی. از افکار مزاحمی که روز و شب برایتان گذاشتهاند تا ایدههای آیندهساز تا درگیریهای ذهنی که نمیتوانید به کسی بگویید. برای تقویت حافظه و آزادسازی ذهن و کلی اتفاق مثبت دیگر، تایپ نکنید. کاغذ و قلم بردارید و بنویسید.
نردی که یاد گرفت بنویسد
نرد (Nerd) بودن در جامعهای که در آن عموم آدمها نرد بودن را چیزی احمقانه میپندارند و فرد نرد را نیز احمق و شاید خل میشناسند، صفت جذابی نیست. من از همان دوران راهنمایی (همان ششم تا هشتم امروزی) که علاقهمند به فیزیک شدم، همیشه سعی میکردم چیزهای بسیار بیشتری از آنچه در مدرسه یاد میدادند، یاد بگیرم.
مثلا دوست داشتم در مورد لیزر مطالعه کنم. الکترونیک یاد بگیرم. مشکل این بود که من کودک بودم و نمیدانستم حرف زدن از چیزهایی که برای بقیه آدمها اهمیت ندارد یا موردعلاقهشان نیست، میتواند عواقب بدی داشته باشد. نمیدانستم که باید در سکوت آنچه را میخواهم پیگیری کنم و صدایش را درنیاورم.
اما ذوق و شوق من باعث میشد همه آنها را در مدرسه با همکلاسیها و معلمها در میان بگذارم؛ اما آنها نمیفهمیدند. تلاشی برای فهمیدن نمیکردند.
علاقهای هم نداشتند. معلمها دوست نداشتند زحمت یاد گرفتن چیزهایی فراتر از کتابها مدرسه را به خود بدهند. دانشآموزان هم همان درسهای مدرسه را بهزور میخوانند و تازه این یک مدرسه نمونه دولتی بود.
نتیجه این رفتارها برای من چیزی جز مسخره شدن نبود. نمیتوانستم اینها را با خانواده هم در میان بگذارم. کلا کسی آن طرفها نبود که چیزی بلد باشد یا دوست داشته باشد یاد بگیرد.
جامعهگریزی من
این اتفاق به همراه تمسخر دائمی که در مدرسه با آن مواجه میشدم باعث شد که من هر روز از عموم آدمها دورتر شوم. چون فکر میکردم نقاط مشترک مناسبی بین من و آنها وجود ندارد. مسخره شدن هم باعث میشد از همه متنفر شوم. آنها من را بهعنوان یک فرد نرمال نمیپذیرفتند.
در نتیجه که یک کودک ۱۵ ساله بهجای اینکه یاد بگیرید چگونه با آدمهای دیگر تعامل کند و رفتارهای درست را یاد بگیرد، از آنها دور شد به انزوا رفت و در یک درگیری دائمی ذهنی برای گریز از تمسخرها گیر افتاد و به این فکر کرد چگونه افکار خود را تخلیه کند و از بار روانی تمسخرها بکاهد.
باید به دنبال کسی یا جایی میگشت که بتواند با او حرف بزند، قضاوت نشود و ذهنش را خالی کند؛ زیرا با یک ذهن درگیر نه میتوان فیزیک و لیزر خواند و نه حتی میتوان درسهای ساده و مضحک مدرسه را پاس کرد.
مینویسم پس هستم
در این شهر کوچک و پر از آدمهای نافهم تنها یک گزینه برای خالی کردن ذهن و منظم کردن آن وجود داشت. نوشتن. من شروع به نوشتن افکارم کردم. مهم نبود چه هستند. مهم نبود غیرمنطقیاند. مهم این بود که آنها را روی کاغذ پیاده میکردم.
آن موقع گوشی هوشمند وجود نداشت. وسعمان به کامپیوتر نمیرسید. اینترنت نبود و اگر هم بود دایلآپ بود و سرعت لاکپشتی داشت. تنها چیزی که برای نوشتن داشتم، کاغذ و قلم بود. البته قلم که نه. از خودکار خوشم نمیآمد. من کاغذ و مداد فشاری دوست داشتم. مداد فشاری که تهرانیها به آن اتود میگویند.
مداد فشاری نازنینم را برمیداشتم و هر آنچه را در ذهنم میگذشت، مینوشتم. نوشتن در کاغذ باعث میشد بار ذهنیام را روی کاغذ تخلیه کنم. ذهنم منظم شود. پردازش اطلاعات آسانتر و دقیقتر شوند و ناخواسته حافظه من هم تقویت شود. البته این نکته آخر را بعدها فهمیدم.
این یکی از نقاط بسیار مهم زندگی من بود؛ زیرا همین نوشتهای که الان شما دارید میخوانید، نتیجه همین آغاز به نوشتن و تمرین دائمی نویسندگی است.
اما دیگر چند سالی است که بهندرت برای نوشتن سراغ کاغذ و قلم میروم؛ زیرا کامپیوتر دارم و هر وقت بخواهم چیزی بنویسم آن را تایپ میکنم. اگر هم حال تایپ کردن نداشته باشم، تایپ صوتی گوگل را باز میکنم، دیکته میگویم و گوگل هم برایم تایپ میکند.
مسئله این است که در همین سالها متوجه شدهام که حافظهام هم ضعیفتر شده است. البته همیشه آن را بهحساب مشغله دائمی و افزایش سن میگذاشتم؛ اما اخیر مقالهای خواندم که متوجه شدم احتمالا ریشه آن در همین کنار گذاشتن کاغذ و قلم است.
نوشتن بهترین تمرین تقویت حافظه
زندگی دنیای امروز ما بهگونهای است که شما در آن نیازی ندارید حتما کاغذ و قلم همراه داشته باشید. احتمالا پای کامپیوتر هستید یا حتما تلفن هوشمند یا غیرهوشمندتان را همراه دارید.
اگر در یک کشور خارجی زندگی میکنید شاید یک دستیار دیجیتال نیز در خانه شما وجود دارد که میتوانید با او حرف بزنید و بگویید چه چیزی را در چه زمانی به شما یادآوری کند.
اما اینکه به لحاظ فنی میتوان کاغذ و قلم را کنار گذاشت، به این معنی نیست که چنین کاری مفید است. تحقیقات نشان دادهاند که نوشتن فیزیکی مطالب روی کاغذ یا هر سطح دیگری، یکی از بهترین روشها برای منظم کردن افکار و ایجاد یک حافظه قوی است.
به عبارتی یکی از جالبترین کارها برای تقویت حافظه این است که خودکار یا مثل من مداد فشاریتان را دستتان بگیرید و بنویسید و یادداشت کنید. ذهنتان را روی کاغذ خالی کنید و جا برای چیزهای مهم در ذهنتان باز کنید.
در یک مطالعه که محققان نشان دادهاند که افرادی که مثلا در یک جلسه درسی یا کاری بهجای تایپ کردن روی کامپیوتر با مداد و خودکار روی کاغذ یادداشت میکنند، اطلاعات و دانش بهمراتب بیشتری از کسانی تایپ میکنند، از جلسه برمیدارند.
آنها در این مطالعه متوجه شدهاند که دانشجویانی که در جلسات درسی روی لپتاپ تایپ میکنند، در آزمونها و سوالهای مفهومی نتایج بدتری از کسانی که روی کاغذ مینویسند، میگیرند.
کسانی که روی لپتاپ تایپ میکنند اطلاعات را بیشتر بهصورت کلمه به کلمه تایپ میکنند و کمتر میتوانند آنها را پردازش کنند. نوشتن روی کاغذ امکان پردازش اطلاعات رسیده، واژهگزینی مناسب برای آن، ساختاردهی اطلاعات دریافتی و در نهایت افزایش ماندگاری اطلاعات در ذهن و درک عمیقتر آنها را فراهم میکند.
کلمات کمتر، ماندگاری بیشتر
وقتی شما با دستان خود یادداشت برمیدارید ممکن است نسبت به تایپ کردن کلمات کمتری بتوانید بنویسید (بستگی مستقیمی به زبانی دارد که با آن تایپ میکنید یا مینویسید و احتمالا جلسه با آن برگزار میشود) اما این کم نوشتن به سود شماست؛ زیرا برای نوشتن برای یادداشتها شما مجبور میشود در همان لحظه درباره چیزی که میشنوید فکر کنید.
نوشتن افکار روی کاغذ، تمرکز و بار پردازشی کمتری برای خود نوشتن لازم دارد. نوشتن بیشتر با حافظه حرکتی شما انجام میشود. برای همین نیازی ندارید که به خود فرآیند نوشتن فکر کنید.
اما هنگام تایپ روی کامپیوتر بخش بیشتری از ذهن شما درگیر تعامل با کامپیوتر میشود. یک دکمه اشتباه میتوان باعث اتفاقی شود که نباید بیفتد. اگر بیفتد تمرکز شما روی اصلاح آن میرود. اگر هم نیفتد، دائم ذهن شما درگیر آن است که چنین مانع اشتباهی شود.
هنگام نوشتن با دست، بخش حرکتی ذهن شما وظیفه دارد آنچه میآید را دیکته بنویسد و دیگر بخشهای دیگری از ذهن شما درگیر آن نیست.
در نتیجه بخش مهم ذهن شما درگیر پردازش خود افکار، بالا و پایین کردن آنها، ارزیابی هرکدام، دستهبندی آنها، تصمیم برای ذخیرهسازی یا پاک کردن آنها و کلی اتفاق دیگر که در کنار منظم سازی ذهن به تقویت حافظه نیز میانجامد، میشود.
یکی از دلایل چنین مشکلی البته این است که تایپ کردن فرآیندی جدید است. ۱۵ سال پیش کامپیوترها در ایران اینقدر در دسترس نبودند. افراد بسیار کمی کامپیوتر داشتند. برای همین تعداد بسیار کمی نیز تایپ میکردند. تایپ کردن پدیده جدیدی است.
در صورتی است بشر قرنهاست که با قلم و کاغذ مینویسد. به همین دلیل هم مدارهای مغزی لازم برای نوشتن در ما وجود دارد و نوشتن روی کاغذ کمتر ذهن را درگیر میکند.
اما تایپ کردن جدید است و هنوز مدارهای مغزی کاملا بهینه برای آن درست نشدهاند.
تعادل دنیای آنالوگ و دیجیتال
البته مشخصا این حرفها بدین معنی نیست که گوشی و کامپیوتر را کنار بگذاریم. نمیتوان چنین کاری کرد؛ اما اگر بتوانیم یک نقطه تعادلی مناسب پیدا کنیم، وضعمان بهتر میشود. همهچیز را تایپ نکنیم.
وقتی قرار است روی چیزی بسیار مهم کار کنید، وقتی تمرکز بیشتری لازم دارید نوشتن روی کاغذ میتواند یک ابزار قدرتمند باشد.
اگر در یک جلسه کاری خستهکننده هستید و دارید کلافه میشوید و دوست ندارید که حواستان به هزار جا برود، دفترچه یادداشت خود را باز کنید. با این کار شما ذهنتان را مجبور میکنید روی اطلاعات موجود تمرکز کند.
در دنیای پر از تمرکزفروشی در شبکههای اجتماعی و اپلیکیشنهای مختلف برای یادآوری و یادداشت و نوشتن، مشخصا شاید جالب به نظر نیاید که بخواهیم دوباره همهچیز را کنار بگذاریم و سراغ کاغذ و قلمی برویم که به خاطر تکنولوژی رهایش کردیم.
اما وجود فناوری باعث میشود ما کمتر از ذهن خود کار بکشیم. چنین اتفاقی زمانی مطلوب بود؛ زیرا وقتی ماشینحساب وجود دارد، چرا باید کسی حسابوکتابها را دستی انجام دهد؟ وقتی کامپیوتر هست دلیلی ندارد که کسی نمودارها را با دست روی کاغذ بکشد.
اما من فکر میکنم استفاده بیشازحد از ابزارهای فناوری و کاستن بیشازپیش از استفاده از مغز، در نهایت مغز ما را کوچک میکند؛ زیرا بدن انسان هر عضوی را که لازم نداشته باشد، تضعیف میکند یا لااقل صرفا در حد نیاز نگاهش میدارد.
نظرات