پرونده هفته؛ تاثیر انتخابات آمریکا بر اقتصاد ایران / انتخاب بایدن یا ترامپ؛ هرکدام چه پیامهایی دارد؟
نتیجه انتخابات امریکا چنان برای ما مهم شده که برخی میگویند مردم ایران بیش از مردم امریکا حق شرکت در انتخابات سوم نوامبر را دارند. بخش آکادمی تجارتنیوز، در پروندهای تحلیلی قرار است به این سوال جواب دهد که چرا این انتخابات برای اقتصاد ما مهم است و نتیجه آن کدام بخشهای اقتصاد را متاثر
نتیجه انتخابات امریکا چنان برای ما مهم شده که برخی میگویند مردم ایران بیش از مردم امریکا حق شرکت در انتخابات سوم نوامبر را دارند. بخش آکادمی تجارتنیوز ، در پروندهای تحلیلی قرار است به این سوال جواب دهد که چرا این انتخابات برای اقتصاد ما مهم است و نتیجه آن کدام بخشهای اقتصاد را متاثر میکند؟
در این هفته بخش آکادمی در گزارش و تحلیلهایی جداگانه، نتیجه انتخاب دو نامزد حزب دموکرات و جمهوریخواه را به تفکیک بررسی میکند و در نهایت به این سوال جواب میدهد که آینده اقتصاد ایران تا چه حد به این انتخابات وابسته است.
**************
آخرین گزارش مرکز افکارسنجی ایسپا نشان میدهد 60 درصد از شرکتکنندگان در این نظرسنجی معتقدند انتخابات آمریکا در حد «زیاد یا خیلی زیاد» بر وضعیت ایران اثرگذار میگذارد.
اما چرا چنین تصوری وجود دارد؟ این نگاه احتمالا به وعدههایی بر میگردد که دو نامزد انتخابات آمریکا عنوان کردهاند. جو بایدن، نامزد دموکرات، برای ایران نماد تغییر وضع موجود است و تصور میشود در صورت پیروزی، یا به برجام بر میگردد یا حداقل از سیاست فشار حداکثری دست برمیدارد. در هرکدام از این دو حالت احتمالا تحریمهای این کشور علیه ایران کم شود و شرایط بهبود پیدا کند.
دونالد ترامپ اما نماد ادامه و حتی بدتر شدن وضع موجود است، حتی اگر ادعا کرده باشد ظرف یک هفته بعد از انتخابات، ایران را پشت میز مذاکره مینشاند. بسیاری معتقدند ماندن ترامپ در کاخ سفید به معنای تنگتر شدن حلقه تحریمها، جهش بیشتر نرخ ارز و بسته ماندن ارتباط اقتصاد ایران با دنیاست.
سوم نوامبر (۱۳ آبان) انتخابات آمریکا برگزار میشود. انتخاباتی که بسیاری امیدوارند بایدن برنده آن باشد و نه ترامپ.
اثر کوتاه مدت یا تغییر ساختاری؟
آیا انتخابات آمریکا تا این حد برای اقتصاد ایران مهم است؟ آیا نتیجه این انتخابات، برای مدتی کوتاه، جهت بازارهای مالی را تغییر میدهد یا تاثیر آن بیش از این است.؟
بر خلاف فعالان بازارها که همه چیز را مشروط به نتیجه انتخابات آمریکا میدانند، بسیاری معتقدند نتیجه این انتخابات حتما در کوتاهمدت روند بازار ارز، سکه و طلا و بورس را تحت تاثیر قرار میدهد، اما در میانمدت و بلندمدت، تغییری در شرایط اقتصادی ما ایجاد نمیکند. چراکه مشکلات اقتصاد ایران از عوامل بسیاری تاثیر میگیرد و انتخابات آمریکا در انتهای لیست عوامل موثر قرار دارد و نه در صدر آن.
بخش آکادمی تجارتنیوز در هفته جاری در نظر دارد که در پروندهای تحلیلی، به سوالاتی که در ابتدای این مطلب عنوان شد جواب دهد. این تحلیلها هم تاثیر این انتخابات بر بازارهای مالی را بررسی میکند و هم فضای کلی اقتصاد ایران را.
در ادامه این مطلب، با مروری بر شرایط کلی اقتصادی و سیاسی ایران به این سوال جواب میدهیم که این انتخابات کدام بخشهای اقتصاد را میتواند تغییر دهد و کدام بخشها را نه.
بایدن یا ترامپ، چه فرقی دارد؟
چه دونالد ترامپ پیروز کارزار انتخاباتی ۲۰۲۰ باشد و چه جو بایدن، نتیجه حداقل در میانمدت و بلندمدت یکی است. این نگاهی است که بسیاری از کارشناسان اقتصادی مطرح میکنند.
از آن جمله حسین راهداری، تحلیلگر اقتصادی در مقالهای در روزنامه دنیای اقتصاد دو سناریو درباره تاثیر انتخابات آمریکا بر اقتصاد ایران را بررسی کرده است.
سناریوی اول انتخاب مجدد ترامپ است که منجر به ادامه کمپین فشار حداکثری بر اقتصاد ایران میشود. در این سناریو، مذاکره کمی دور از انتظار است. چون «به همان دلایلی که مذاکره در دور اول ترامپ رخ نداد، میتواند در دور دوم هم با چالشهای فلسفی و منطقی خود مواجه باشد. بنابراین بعید است بهزودی در روند فعلی تنش بین دو کشور تغییری حاصل شود.»
اما سناریوی دوم انتخاب بایدن است. بر اساس این سناریو اگرچه «نمیتوان از اثر مثبت خبر پیروزی بایدن بر اقتصاد ایران صرفنظر کرد، اما در میانمدت و بلندمدت انتخاب بایدن تاثیر مثبت زیادی بر وضعیت فعلی اقتصاد ایران نخواهد داشت. چراکه تخاصم میان ایران و آمریکا چیزی نیست که در دوران ترامپ ایجاد شده باشد که با رفتن او حل شود. پس پیروزی بایدن در بهترین حالت تبدیل فشار حداکثری به فشار غیرحداکثری دوران اوباماست.»
این موضع را عباس آخوندی، وزیر پیشین راه و شهرسازی هم در گفتگو با تجارتنیوز عنوان کرده و گفته بود «تصور نمیکند دموکراتها رفتار منعطفتر یا بهتری از جمهوریخواهان با ایران داشته باشند. چراکه باراک اوبامای دموکرات هم قبل از اینکه سر میز مذاکره حاضر شود، سنگینترین تحریمها را علیه ایران وضع کرد. تنها تفاوت ترامپ با آنها این است که زبان ترامپ، قدرت سخت و روش نظامی است اما دموکراتها با قدرت نرم با ایران رو در رو خواهند شد.»
بسیاری از کارشناسان میگویند نتیجه انتخابات امریکا اثر روانی کوتاهمدتی بر اقتصاد ایران دارد اما تاثیر بلندمدتی در کار نیست.
فضای سیاسی ایران چه میخواهد؟
نکته مغفول تحلیلها درباره تاثیر انتخابات امریکا بر اقتصاد ایران، نادیده گرفتن شرایط و فضای سیاسی ایران است. اینکه دولتمردان امریکا چه کنند و چه بخواهند یک سوی ماجراست و اینکه برنامه ایران در مواجهه با امریکا چیست هم روی دیگر ماجراست.
مسعود فرخی، پژوهشگر اقتصاد سیاسی خاورمیانه در گفتگویی با نشریه تجارت فردا به همین مساله اشاره میکند و میگوید: «ایران به یک تغییر پارادایم نیاز دارد و تا زمانی که این تغییر پارادایم صورت نگیرد، فرقی ندارد که رئیس جمهور آمریکا یک دموکرات باشد یا جمهوریخواه. چون در شرایط کنونی اگر رئیس جمهوری هم بر سر کار بیاید مذاکره به سمت موارد و موضوعاتی میرود که حق مسلم ماست. اما مذاکره برای اثربخشی، باید به سمت به رسمیت شناختن ساختار پایدار دولت-ملت ایران بهعنوان یک بازیگر مسئول در روابط بینالملل باشد. تا زمانی که چنین نشود روی کار آمدن یک دموکرات تنها مسکنی است که سبب میشود ما برای مقطعی به منابع بیشتری دسترسی داشته باشیم.»
برجام خوب است اما برای ما!
اینکه آیا ایران به سمت تغییر پارادایم حرکت میکند یا نه، چیزی است که بسیاری معتقدند در انتخابات ۱۴۰۰ ایران مشخص میشود. اما تا آن زمان بعید است که اجازه دهند ارتباط ایران و امریکا به نتیجه جدیدی برسد.
صادق زیباکلام تیرماه امسال در روزنامه شرق به همین مسال آن اشاره کرد و گفت: «چرا دلواپسان باید اجازه میدادند میانهروها و روحانی میوه برجام را بچینند، مگر خودشان نمیتوانند؟ احتمالا سال آینده که اصولگرایان قوه مجریه را هم مانند مجلس به دست بیاورند، خودشان بتوانند به برجامی جدید با آمریکا دست یابند و آن زمان بگویند دیدید هشت سال روحانی وضع کشور چقدر خراب بود و حالا بهبود پیدا کرده».
این همان نظریهای است که بسیاری عنوان میکنند. اینکه میوه برجام و گشایشهای اقتصادی باید به دست یک دولت اصولگرا چیده شود و نه دولت میانهرو و حمایت شده از جانب اصلاحطلبان.
پس نتیجه انتخابات امریکا هر چه باشد، حداقل تا خرداد و مرداد سال 1400 نمیتوان به تاثیری جز اثر روانی و آن بر بازارها امید داشت. احتمالا در ایران همه چیز موکول شود به دولت بعدی. اگرچه چندی پیش روزنامه الجریده به نقل از یک منبع آگاه از مذاکره ایران و امریکا در عمان خبر داده بود، مذاکرهای به سرپرستی یک چهره اصولگرا!
آیا اصولگرایان میخواهند بعد از اتمام ریاست جمهوری روحانی،خودشان میوه برجام را ، بچینند؟
کوتاه مدت آری، بلندمدت نه!
جدای از اینکه فضای سیاسی دو کشور چه اثری بر احتمال بهتر یا بدتر شدن رابطه دو کشور دارد، سوال مهمی که مطرح میشود این است که با فرض اینکه نتیجه انتخابات آمریکا همانی باشد که ما میخواهیم. آیا چنین چیزی به تنهایی بر اقتصاد ما اثر میگذارد؟
باز هم جواب همان است که گفته شد. در کوتاه مدت اثر روانی این انتخاب مهم است. انتخاب ترامپ انتظارات تورمی و منفی را تشدید میکند و «افزایش نقدینگی، افزایش تورم و چشمانداز افزایشی نرخ ارز تنها خروجی این وضعیت خواهد بود (حسین راهداری،دنیای اقتصاد)».
اما انتخاب بایدن میتواند کمی انتظارات تورمی را مهار کند. بعد از آن همه چیز وابسته به سیاستهای دولت است. در صورت انتخاب بایدن و گشایش در فضای سیاسی، اولین قدم دولت، ایجاد آرامش در اقتصاد است. اما چگونه؟
هم این دولت و هم دولت قبل از آن نشان داده برای بازگشت آرامش به اقتصاد تنها یک راهکار میداند، کنترل تورم با استفاده از سرکوب نرخ ارز. تجربهای که هم در سالهای اول دولت یازدهم شاهد آن بودیم و هم دولت احمدینژاد. یعنی دولت بین حل مشکل رکود و تورم، قطعا کنترل تورم را در اولویت قرار میدهد و این مساله میتواند به رکود عمیق در اقتصاد ایران دامن بزند و به گفته تحلیلگران اثر منفی این رکود در بخش مسکن و بازار سهام قابل توجه است.
شریانِ حیاتِ اقتصادِ ایران وابسته به نفت است. شاید انتخاب بایدن تحریمهای نفتی را کمتر کند اما مساله مهم این است که اولا در شرایط کنونی جهان و ویروس کرونا، آیا تقاضای نفتی وجود دارد یا نه؟ دوم اینکه با فرض صادرات و فروش نفت، با وجود تحریمهای بانکی و حضور ایران در لیست سیاه FATF دلارهای نفتی چگونه به داد اقتصاد ایران میرسد؟
با فرض آنکه بایدن تحریمهای نفتی ایران را لغو کند، ایران باید روزانه 2 تا 2.5 میلیون بشکه نفت صادر کند. این در حالی است که افزایش قیمت نفت و رسیدن آن به ۵۰ تا ۵۵ دلار، نیازمند کاهش عرضه نفت جهانی است. پس ایران از یک سو نیازمند حضور در بازار است و از سوی دیگر این حضور، به معنای کاهش مجدد قیمت نفت و کاهش درآمدهای نفتی است.
بخش مهمی از نگرانیها در خصوص روند قیمت ارز پس از اعلام نتیجه انتخابات است.
مشکلات ایرانی و راهکار آمریکایی؟
اما تنها نفت و ارز، مشکل اقتصاد ایران نیست که مذاکره و چهره جدید سیاسی بتواند آن را حل کند. اقتصاد ایران دچار مشکلات ساختاری است که سابقه برخی به بیش از سه دهه میرسد که نه تنها انتخابات آمریکا که مذاکره هم آنها را حل نمیکند.
سال ۲۰۱۶ هم بسیاری امیدوار بودند که نتیجه انتخابات آمریکا بر اقتصاد ایران تاثیر بگذارد. همان زمان هم اقتصاددانان بسیاری این اثر را رد کرده و گفته بودند ریشه مصائب اقتصادی ما در رابطه داشتن یا نداشتن با دنیای خارج نیست؛ بلکه بیشتر از ضعفهای ساختاری و بنیادی در اقتصاد کشور سرچشمه میگیرد. (کامران ندری، گفتگو با شرق سال 95)
پیشاپیش معلوم بود که انتخاب هیلاری کلینتون یا دونالد ترامپ به تنهایی میتواند آثار کوتاهمدت مثبت و منفی بر بازار ایران داشته باشد، اما مشکلات ساختاری را حل نمیکند و این مشکلات در داخل باید حل شود.
دولت ایران ۴۰۰ هزار میلیارد تومان به بانکها بدهی دارد. این جدای از کسری ۲۲۰ هزار میلیارد تومانی بودجه سال جاری است. (گفتگوی عباس آخوندی با تجارتنیوز). اقتصاد ایران در سه سال ۹۷ تا ۹۹، به اندازه کل دولتهای قبل نقدینگی خلق کرده و این نقدینگی در اقتصادی که ظرف دو سال به اندازه ۵/ ۱۰ تا ۵/ ۱۱ درصد کوچکتر شده(مسعود نیلی، سرمقاله دنیای اقتصاد) نگرانکننده و تورمزاست. در کنار کسری بودجه و بدهی بانکها، مشکلات بسیار دیگری در اقتصاد ایران وجود دارد.
مشکلاتی که بعید است، پیروزی بایدن یا ترامپ بتواند آن را برطرف کند. تنها دستاورد مثبت پیروزی بایدن ایجاد جو روانی مثبت در بازار و باز کردن حلقه سخت تحریمهاست. تا ایران بتواند نفت خود را بفروشد و در مقابل کالا وارد کند.
اما همان زمان که آخرین فرصت خروج ایران از لیست سیاه از دست رفت، همه میدانستند که شاید رفع و کاهش تحریمها، به ایران امکان صادرات نفت و برخی از کالاها را بدهد، اما راه ورود و خروج پول به و از ایران بسته است. این همان مشکل پارادایمی است که مسعود فرخی به آن اشاره میکند که ایران باید در داخل به این نتیجه برسد که نگاهش به روابط بینالملل چیست.روابط بینالمللی که مذاکره و ارتباط با امریکا تنها بخشی از آن است و نه همه آن.
اما بسیاری معتقدند انتخاب بایدن یا ترامپ برای بازارهایی چون بازار سرمایه و ارز بسیار متفاوت است و انتخاب هر کدام تاثیر متفاوتی بر این بازارها دارد. اما این تاثیر چقدر است؟ تجارتنیوز در بخش آکادمی ، در سه تحلیل جداگانه تاثیر هر کدام از این دو نامزد بر بازار سرمایه و بازار ارز را بررسی کرده است.
یادداشت کمال سیدعلی، معاون پیشین ارزی بانک مرکزی در خصوص قیمت دلار در لینک
یادداشت حجت قندی،استاد اقتصاد دانشگاه وندربیلت آمریکادر خصوص آینده دلار در ایران در لینک
یادداشت محمد گرجیآرا، تحلیلگر بازارهای مالی در خصوص وضعیت بازار سرمایه در لیتک
گفتگوی ویدئویی با حسین عباسی، استاد اقتصاد دانشگاه مریلند
گفتگو با حجت قندی، استاد اقتصاد دانشگاه واندربیلت آمریکا
قابل دسترس است.
نظرات