ضامن بقای کره شمالی کیست؟
كره شمالي سالهاست براي ديدار جهانگردان خارجي بسته و با محدويتهاي بسيار براي رفتوآمد خارجيها امكان بررسيهاي بيشتر از سيستم سياسي و اجتماعي اين كشور را نميدهد. ولي يافتههاي عمومي بر اساس گزارشهاي واقعگرايانه دو تصوير را نشان ميدهد، بهشت بدون آزادي و يا جهنم بدون آزادي. شايد سيستم رهبري و سياسي كره شمالي براي برخي نمونهاي از سيستم موفق رهبري، خودبسندگي، موفقيتهاي نظامي و قبله آمال يك نظام موفق باشد و شايد مدل كره شمالي به عنوان بهترين مدل مقابله با امريكا مطرح باشد.
هرچه هست بررسي اين سيستم سياسي و نظامي ضروري است. سيستم كره شمالي نمايانگر دوگانگي و تناقض در شعارها و رفتار سياسي و اقتصادي است. مانند هر نظام ديكتاتوري اين سيستم بر مبناي عطاي امتياز به نخبگان حكومتي بنا شده و مردم در اين نظام پيچ و مهرههاي ماشين سياسي حزبي هستند. رابطه نخبگان با رهبري، رابطهاي متقابل است. حزب تصويري فرا انساني از رهبر كره ايجاد ميكند.
رهبر كره شمالي جوهر نظام سياسي است. نخبگان نظام وظيفه انتقال اين تصوير را به مردم دارند. فاصله عميقي بين زندگي نخبگان با مردم عادي وجود دارد. نخبگان؛ مقامهاي ارتش، حزب و يا تجاري هستند كه ارتباطات خاصي با حكومت دارند. بسياري از نخبگان در پيونگ يانگ زندگي ميكنند. ولي فقر بسيار گسترده است. فقرا در پايتخت كره شمالي و ساير مناطق در اكثريت كامل به سر ميبرند. روستاييان بدون مجور حق مسافرت به شهرها را ندارند و ساكنان شهرهاي ديگر نيز بدون مجوز حق مسافرت به پيونگيانگ را ندارند.
حزب وارد زندگي فردي هر شهروند كره شمالي شده است. اين سيستم نحوه معاشرت و فكر مردم را كنترل ميكند. هر گونه ارتباط بين مردم و به ويژه هر گونه اجتماعات كوچك يا بزرگ دقيقا زير نظر حزب و پليس مخفي قرار دارد.
برادر بزرگ همهچيز را تحت نظر دارد، به ويژه ارتباط مردم با خارجيها كه اغلب كارمندان سازمانهاي بينالمللي يا سفارتخانهها هستند.سيستم تبليغات كره شمالي مهمترين عنصر اين حكومت است. تبليغات براي افراد در هرسني با هدف ايجاد يك شهروند مطيع كامل به صورت سازماندهي شده انجام ميشود. كودكان در مهدكودكها شبانهروز به سر ميبرند و والدين تنها يكشنبه حق ديدار و بودن با بچههايشان را دارند.
كره شمالي هشت سال قبل حزب كمونيست را منحل و اعلام كرد به جاي آن ارتش و خودبسندگي حاكم است. پيونگيانگ در محاصره و نظارت كامل ارتش است و فرار ازاين كشور ساليانه بيش از چند صد نفر به سمت چين نيست. در صورت فرار، قانون سه نسل درباره فرد فراري اجرا ميشود و سه نسل از خانواده وي زنداني ميشوند.
در طي دهههاي متمادي تحريمهاي سخت عليه كره شمالي، چين عملا اين تحريمها را دور زده و موجب تداوم حيات سياسي در اين كشور ميشود. چين به عنوان خاكريزي در مرزهاي خود عامل اصلي بقاي كره شمالي است و گرنه با سياستهاي رهبري خودكامه كره اين سيستم هيچ شانسي براي بقا ندارد.
دومين عامل بقا توليد بمبهاي اتمي و هيدروژني است. اين بمبها مانع از تعرض امريكا شده و بقاي اين سيستم را موجب گشته است. در كره شمالي امكان طرح هيچ نوع اصلاحي در ميان نيست. تصوري فرا انساني از رهبري كه بر بالاي ابرها همانند خدايان حافظ كره شمالي است، با تبليغات فراوان و نظارت شديد پليسي وارد روح و روان مردمان شده است. از مزاياي سيستم كره شمالي به نبود جرايم سازمان يافته بايد اشاره كرد. مجازاتهاي بسيار سخت هر نوع فكر جنايت را منتفي ميسازد. درباره سيستم كره شمالي و سركوب حداقل آزاديها گزارشهاي زيادي مخابره شده است.
زماني كه خبرنگار خارجي براي گزارش رخداد سياسي يا ورزشي وارد كره شمالي ميشود، تلفن همراه وي بايد در فرودگاه تحويل شود و به دستش مچبند پلاستيكي آبي با عنوان «خبر» داده ميشود تا در طول اقامت آن را حمل كند. اين مچ بند نشانه اين است شهروندان كرهاي حق ارتباط با خبرنگار را ندارند.
شايد تصور عمده درباره تداوم حكومت و سيستم كره شمالي استقلال، خودبسندگي، اطاعت و نظم در اين كشور براي برخي جالب باشد. نظم و اطاعتي مبتني بر سيستم تبليغات، نظارت بر رفتارهاي فردي و جمعي تا حريم خصوصي افراد و ترس شديد از مجازاتها. ولي در اصل علت بقاي چنين سيستم ضدانساني يك پاسخ بيش ندارد، چين حيات اين مترسك سياسي را تامين ميكند و كره شمالي بخشي از ژئوپوليتيك چين در مقابله با امريكا است.
نظرات