ما هرروز در زندگیمان در حال بازی کردن هستیم. بازیهایی که گاهی در آن بازنده و گاهی برنده میشویم. بازیهایی که در زندگی اتفاق میافتد بهمراتب پیچیدهتر از بازیها و مسابقاتی است که از تلویزیون تماشا میکنیم. بهطوریکه بررسی بازیهای دنیای واقعی به یک شاخه از علم اقتصاد به نام نظریه بازیها تبدیل شده است.
دنیای ما همواره در حال تحول است. روزبهروز تغییرات مختلفی در آن روی میدهد. بسیاری از تئوریها اصلاح میشوند و یا بهطور کامل کنار گذاشته میشوند. چندی است که در اقتصاد، تعریفِ انسان اقتصادی اصلاح شده و شکل واقعیتری به خود گرفته است. در ابتدا شاید انسانی که در اقتصاد رسم شده بود، کار یک
صنعت نفت و گاز یکی از بزرگترین و پیچیدهترین صنایع جهان است. نفت از سال ۱۹۰۱ وارد زندگی انسانها شد. در همان سال در شرق تگزاس از آن برای تولید برق استفاده میکردند. در سالهای بعد قطارها و کشتیها برای سوخت خود از نفت استفاده کردند. این روند تا سال ۱۹۵۰ گردش منابع نفت و
قطعا بارها این به گوشتان خورده است که اقتصاد یک موجود زنده است و نسبت به تغییراتی که به وجود میآید واکنش نشان میدهد. اقتصاد هم مانند هر موجود زندهای در مقابل تصمیماتی که برایش گرفته میشود و تغییر شرایط عکسالعمل نشان میدهد. اگر شما به کسی یک سیلی بزنید، ممکن است پاسخ شما را
پسرکی جوان در سطلهای زباله در جستوجوی چیزی است. ظاهرش آشفته است و لباس کثیف و ژندهای به تن دارد. دوربین کمی جلوتر میرود و به مخاطب نشان میدهد که پسر جوان به دنبال نیازهای اولیه خود در میان پسماند افراد دیگر جامعه است. در همان حوالی دیواری مملو از آگهیهای فروش کلیه، قرنیه چشم،
زمانی که در یک جامعه تمام تمرکز تنها بر روی یک جنس از فعالین اقتصادی باشد، نتیجه آن بهجز عدم توسعهیافتگی و تنش و نابسامانی نخواهد بود. زنان یک کفه سنگین نیروی فعال اقتصادی هستند که اگر آنها را چون گنجینهای در صندوقچه مرصع گذاشته، در پستو قرار دهیم و درش را قفل بزنیم، قطعا
انسانها مراحل رشد یکسانی دارند. در هر مرحله یک سری اتفاقات و تحولات در بدن شخص رخ میدهد که او را برای ورود به مرحله بعدی آماده میسازد. همین انسانها هستند که نظامها، سیستمها، سازمانها و&#۸۲۳۰; را میسازند و این سیستمها نیز چون خود او دارای طول عمری هستند. هر سازمان و نظام یا بهطورکلی
جهانیشدن را شاید بتوان دومین فصل بزرگ جداکننده تاریخ بشر بعد از انقلاب صنعتی دانست. جهانیشدن یا نشدن تصمیمی نیست که گرفته شود، بلکه چون موجی است که خواهناخواه ما را با خود خواهد برد. جهانیشدن واقعیتی است چون تمام واقعیتهای موجود دیگر که ما باید بکوشیم خود را هر چه کمهزینهتر با آن هماهنگ
کشور ما علاوه بر اینکه دارای منابع عظیمی از نفت و گاز است، از نظر جغرافیایی نیز از وضعیت مطلوبی دارد. قرارگرفتن ایران بین دریای خزر و خلیجفارس و همچنین دسترسی به آبراههای بینالمللی وضعیت کشور را برای مبادلهی حاملهای انرژی در سطح جهانی مطلوب کرده است. علیرغم تمامی این مزیتها همانطور که بارها شنیدهاید
نفت و گاز شاید چالشبرانگیزترین منابع خدادادی در دهههای اخیر بهحساب بیایند. مانند برخی از منابع طبیعی دیگر، این دو منبع قدرتمندِ انرژی نیز بهصورت یکنواخت و یکپارچه بر روی کره زمین توزیع نشدهاند. نفت و گاز طبیعی به دلیل تولید انرژی بالا و نیاز روزافزون دنیا به انرژی از منابع طبیعی بسیار مهم و
آخرین اخبار