فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۹۳۵۱۴۴

سعید معیدفر، جامعه‌شناس، در گفت‌وگو با «تجارت‌نیوز»:

درصد بالایی از آمار خودکشی در کشور ما به دلیل فقر است / رابطه مستقیم افزایش خودکشی با اختلالات روانی در جامعه

نبود آمار دقیق خودکشی معضل بزرگ جامعه است

درصد بالایی از آمار خودکشی در کشور ما به دلیل فقر است / رابطه مستقیم افزایش خودکشی با اختلالات روانی در جامعه

سعید معیدفر معتقد است: نبود آمار دقیق در مورد این معضل اجتماعی باعث شده تحقیقات موثری در این زمینه صورت نگیرد. در واقع یکی از مسائل اساسی ما این است در کشوری زندگی می‌کنیم که انتشار آمار تهدید به شمار می‌رود.

به گزارش تجارت نیوز،

سعید منتظرالمهدی، معاون فرهنگی و اجتماعی فراجا، همزمان با روز جهانی پیشگیری از خودکشی، از آمار خودکشی سالانه چهار هزار نفر در ایران پرده برداشت. او اضافه کرد 10 تا 20 برابر این آمار به خود آسیب می‌رسانند.

البته این اتفاق فقط مختص ایران نیست و بر اساس آمار سازمان جهانی بهداشت، سالانه بیش از ۷۰۰ هزار نفر در جهان به دلیل خودکشی جان خود را از دست می‌دهند. فنلاند اما یکی از موفق‌ترین کشورها در مهار خودکشی است و عراق، افغانستان و سوریه در مقایسه با سایر کشورها نرخ بسیار کمی از خودکشی دارند.

در این میان از ایران آمار و گزارش‌های دقیقی درباره تعداد و به تبع آن بررسی چرایی خودکشی وجود ندارد اما اخبار حاکی از بهبود وضعیت نیست و خودکشی سریالی کادر پزشکی و پرستاری نشان از اهمیت این موضوع در کشور دارد.

نبود آمار دقیق خودکشی، معضل بزرگ جامعه است

سعید معیدفر، جامعه‌شناس، دراین‌باره به تجارت‌نیوز می‌گوید: «نبود آمار دقیق در مورد این معضل اجتماعی باعث شده تحقیقات موثری در این زمینه صورت نگیرد. در واقع یکی از مسائل اساسی ما این است در کشوری زندگی می‌کنیم که انتشار آمار تهدید به شمار می‌رود. در حالی که معمولاً در کشورهای توسعه‌یافته هم مراکز مهم آمار در همه زمینه‌ها وجود دارد و هم آن آمارها به طور علنی در دسترس پژوهشگران قرار می‌گیرد و می‌توانند بر افزایش یا کاهش آن نظارت کنند.»

دلایل خودکشی در هاله‌ای از ابهام است

معیدفر یکی از علل منتشر نشدن آمار دقیق را نگاه امنیتی به معضلات اجتماعی می‌داند و می‌افزاید: «گاهی ارائه آمار نوعی سیاه‌نمایی تلقی می‌شود؛ در واقع مسئولان بر این باورند که اگر آمار معضلات اجتماعی را منتشر کنند، عملکرد خودشان زیر سوال می‌رود و از همین روست که همیشه این آمارها دور از دسترس قرار دارند.»

او توضیح می‌دهد: «من به عنوان جامعه‌شناس اگر قرار باشد تحلیلی درباره دلایل خودکشی، روش‌هایی که استفاده می‌شود و... ارائه دهم، نیازمند آمار دقیق هستم؛ تا زمانی که این آمار را نداشته باشم نمی‌توانم به قطع و یقین در این زمینه اظهارنظر کنم. در بسیاری از موارد تحلیل‌های ما بر اساس اخبار غیررسمی است و این می‌تواند اصل درستی تحقیقات را زیر سوال ببرد.»

درصد بالایی از آمار خودکشی در کشور ما به دلیل فقر است

این جامعه‌شناس ادامه می‌دهد: «در حال حاضر همین آمار غیررسمی و اخبارهای ضدونقیض بر این اصل استوار است که علت درصد بالایی از خودکشی در کشور ما فقر است. کارگرانی که از کار بیکار می‌شوند، رزیدنت‌های پزشکی که معیشت خود را همیشه در خطر می‌بینند، پرستاران که مطالبات‌شان سال‌هاست نادیده گرفته شده است. اما مساله اینجاست که قطعاً در بین قشرهای دیگر هم این اتفاق رخ می‌دهد. اگر آمارها دقیق باشد، مساله می‌تواند بهتر بررسی شود.»

طرد شدن یکی از عوامل خودکشی است

معیدفر اضافه می‌کند: «فردی که تصمیم می‌گیرد به زندگی خود خاتمه دهد قطعاً در وضعیت نرمال روحی و روانی نبوده است و فرد نرمال هیچ‌وقت دست به چنین عملی نمی‌زند؛ حتی زیر بار فشار اقتصادی. پس مشکل اصلی مسائل روحی و روانی است و دلایل زمینه‌ای ذیل مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تعریف می‌شود.»

او با اشاره به تحقیقات دورکیم، که انسان را موجودی اجتماعی و وابسته به گروه می‌دانست و طردشدگی او را عاملی برای بروز این اقدام، می‌گوید: «بنابراین انسان موجودی فعال در بین گروه‌های اجتماعی مختلف به حساب می‌آید و به میزانی که او در این گروه‌ها فعال‌تر است و پیوستگی و نقش بیشتری دارد، احساس سلامت روحی و روانی بهتری دارد و چنین افرادی کمتر به خودکشی فکر می‌کنند. ولی وقتی حس طردشدگی در فرد افزایش پیدا می‌کند افکار خودکشی نیز تقویت می‌شود.»

سخت‌گیری و فشار روانی دلیل دیگر میل به خودکشی

معیدفر درباره نقش مشکلات اجتماعی و سخت‌گیری‌ها در میل به خودکشی نیز توضیح می‌دهد: «اگر شرایط اقتصادی جامعه سخت شود و زمینه‌هایی که موجب ضعف همبستگی اجتماعی و پیوستگی فرد به جامعه می‌شود شدت پیدا کند، بحران‌های روحی روانی و به تبع آن اقدام به خودکشی بیشتر می‌شود؛ فشارهای کاری خیلی سنگینی که فرد در آن احساس رضایت ندارد، به میزانی که انسان‌ها از بودن با یکدیگر لذت نمی‌برند و رضایت ندارند، اعتمادشان به یکدیگر ضعیف می‌شود و سرمایه اجتماعی سقوط می‌کند و به همان میزان زمینه‌های بروز ناهنجاری‌های روحی و روانی افزایش می‌یابد و اقدام به خودکشی بیشتر می‌شود.»

او همچنین به پایین آمدن سن خودکشی در میان مردم اشاره می‌کند و سخت‌گیری‌های خانواده و مواجهه آنها با جامعه مدرن را از علل بروز خودکشی به شمار می‌آورد. این جامعه‌شناس می‌گوید: «در بسیاری از موارد که متاسفانه شاهد خودکشی نوجوانان یا حتی کودکان بوده‌ایم، علت خودکشی بیشتر به برخورد خانواده‌ها برمی‌گشته. پدر و مادری که جز سخت‌گیری و رفتارهای مستبدانه هیچ ارتباط دیگری با فرزندشان ندارند بروز چنین حسی را در او تقویت می‌کنند.»

افزایش اختلالات روحی و روانی در خودکشی موثر است / افراد در جامعه ما رها هستند

معیدفر در پایان با اشاره به اینکه اختلالات روحی و روانی در کشور افزایش پیدا کرده درباره راه‌حل این معضل توضیح می‌دهد: «وقتی یک جامعه خوب کار نمی‌کند و به‌اصطلاح چفت و بست و نقش‌آفرینی‌هایش درست تعریف نشده، سرمایه اجتماعی پایین است و اینها می‌تواند موجب تشدید بحران شود. ما باید به آمار دقیق دسترسی داشته باشیم. راه‌حل کلی بهبود عملکرد حکمرانی است؛ حاکمیتی خوب که در آن مشارکت مدنی در همه عرصه‌ها بسیار بالاست و افراد دائم نقش دارند. در کشور ما متاسفانه نظام قبیله‌ای که باعث پیوند بین افراد می‌شده از بین رفته است و برای آن جایگزینی نداریم، بنابراین افراد در جامعه ما رها هستند. هر قدر بتوانیم فرصت‌های با هم بودن در مکانیسم‌های گروهی، مدنی، انجمنی، حزبی و شغلی را فعال کنیم و حکمرانی خوبی داشته باشیم، می‌توانیم جلوی بسیاری از آسیب و مسائل اجتماعی از جمله خودکشی را بگیریم.»

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.