حسن فرازمند، کارشناس اقتصادی و عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز، در گفتوگو با «تجارتنیوز»:
اگر قانون تثبیت قیمتها تصویب نمیشد، شرایط امروز اقتصاد بهتر بود
ضعف مدیریت در دولت احمدینژاد اجازه نداد درآمد ارزی ۸۵۰ میلیارد دلاری، تغییر جدی در ساختار اقتصادی ایران به دنبال داشته باشد
به گفته یک کارشناس اقتصادی، کاهش درآمدهای ارزی ناشی از صادرات و وابستگی بالای اقتصاد ایران به صادرات نفت و گاز از یک سو و سیاستزدگی مدیران کلان جامعه و بیتوجهی به منافع ملی بر مبنای خرد جمعی از سویی دیگر، باعث بروز مشکلات اقتصادی در ایران شده است.
اقتصاد ایران در سالهای اخیر با مشکلات متعددی روبهرو بوده که به گواه کارشناسان، علاوه بر عوامل خارجی از جمله تحریمهای اقتصادی، این مشکلات ریشههای عمیقی در ساختار اقتصادی و سیاستگذاریهای داخلی دارند. نوسانات ارزی، کاهش قدرت خرید، وابستگی شدید به درآمدهای نفتی و تصمیمات مدیریتی نادرست، از جمله عواملی هستند که وضعیت اقتصادی کشور را پیچیدهتر کردهاند. این مشکلات نهتنها بر معیشت مردم، بلکه بر ثبات اجتماعی و آینده توسعه اقتصادی کشور نیز تاثیر گذاشتهاند.
حسن فرازمند، کارشناس اقتصادی و عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز، در گفتوگو با تجارتنیوز، ضمن بررسی علل اصلی مشکلات اقتصادی ایران، نقش سیاستهای کلان و مدیریت اجرایی در تشدید این مشکلات را تحلیل کرده است.
با کاهش درآمدهای ارزی، چالشهای اساسی اقتصاد نمود بیشتری پیدا میکنند
*نقطه شروع مشکلات اقتصادی ایران کجاست؟ چه عواملی منجر به سقوط اقتصاد ایران شده است؟
تا زمانی که انسان دچار کمبود منابع مالی نشود، مشکلات ناشی از پیامدهای این کمبود بروز و ظهور پیدا نمیکند. نکته کلیدی این است که تا فردی درآمد بالایی دارد و برای هزینههایش، با محدودیت در تامین منابع مواجه نمیشود، هیچوقت با این سوال روبهرو نمیشود که به عنوان مثال پوشاک مورد نیاز خود را تامین کند یا به تغذیه، آموزش یا گردش بپردازد. زیرا منابع کافی برای همه اینها در دسترس اوست.
موضوع مورد بحث این است که هر وقت درآمدهای ایران، بهویژه درآمدهای ارزی از حدی پایینتر میآید، چالشهای اساسی و درونی جامعه نمود بیشتری پیدا میکنند و تحملپذیری پایینتر میآید. بنابراین تا جایی احساس میکنیم در ایران مشکلات کمتری وجود داشته، اما تا پیش از دولتهای نهم و دهم و حتی در دولتهای هفتم و هشتم هم مشکلات بوده، اما از جایی به بعد حاد شده و تحملپذیری جامعه کاهش پیدا کرده است.
بیش از ۸۵ درصد تولید، وابسته به واردات کالاهای سرمایهای و واسطهای است
عامل اصلی تشدید مشکلات اقتصادی، کاهش درآمدهای ارزی ناشی از صادرات و وابستگی بالای اقتصاد ایران به صادرات نفت و گاز است. همچنین باید توجه کرد که بخش تولید در اقتصاد ایران به طور متوسط بیش از ۸۵ درصد، وابسته به واردات کالاهای سرمایهای و واسطهای است.
بنابراین هرگاه کشور نتواند درآمدهای ارزی لازم را برای واردات کالاهای واسطهای و کالاهای سرمایهای یعنی ماشینآلات، تجهیزات تکنولوژیک و... تامین کند، چالشهای جدی و مشکلات خود را نشان خواهند داد. هرچه این بخش در تنگنای بیشتری قرار بگیرد، فشار و مشکلاتی که در حوزه اقتصادی ایجاد میشود، بیشتر خواهد بود.
عامل کلیدی مسائل اجتماعی نیز اقتصاد است
مسائل اقتصادی آثار اجتماعی جدی به همراه دارد. فقر به افزایش جرم، فساد و ارتشا و مواردی از این نظیر منجر میشود. بنابراین عامل کلیدی مسائل اجتماعی نیز اقتصاد است.
متاسفانه با وجود اینکه در طول دورههای مختلف، شعارها و قوانین زیادی در طول برنامههای پنجساله و قوانین سالانه بودجه تنظیم شدهاند و تاکید شده که باید وابستگی ایران به نفت کاهش یابد، اما هیچگاه به طور جدی به این موضوع توجه نشده است. نمونه بارز آن، این است که امروزه کمبود منابع ارزی ناشی از محدودیت صادرات منابع نفت و گاز، باعث شده در تولید به رکود جدی دچار شویم.
با ضعف جدی مدیریت در دولت احمدینژاد، وفور درآمدهای ارزی باعث تغییرات ساختاری اقتصاد نشد
*بررسی شاخصهای اقتصادی مانند تورم و رشد اقتصادی نشان میدهند که اقتصاد ایران تا پیش از دولت احمدینژاد وضعیت قابل قبولی داشت. چه اتفاقات و عواملی باعث شدند اقتصاد ایران، با وجود وفور درآمدهای ارزی در دولتهای نهم و دهم، پس از آن دوره در سرازیری بیفتد؟
از سال ۱۳۸۴ تا اوایل دهه ۹۰، مصادف با دولتهای محمود احمدینژاد، دوران وفور درآمدهای ارزی ایران بود. درآمدهای ارزی ناشی از نفت و گاز در واقع ابزار هستند. اما موضوع دیگری که باعث میشود جامعه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی امروز ایران دچار مشکلات و چالشهای زیادی شود، مدیریت کلان و لایههای پایین دولتی است.
در سالهایی که منابع کافی در اختیار داشتیم، این منابع را در راستای اهداف بلندمدت کشور برنامهریزی و هزینه نشد. در دهه ۸۰ قیمت نفت به بیش از ۱۰۰ دلار رسید و حدود ۸۵۰ میلیارد دلار درآمد ارزی، نتوانست آثار بنیادی برای تغییر جدی ساختار اقتصادی ایران به دنبال داشته باشد که این موضوع ناشی از ضعف جدی مدیریت در آن دوره بود.
گاهی مشکل اصلی کمبود درآمد ارزی است، گاهی مشکل مدیریتی است و گاهی نیز هر دو عامل دخیل هستند. در بسیاری از دورهها، همزمان با مشکل کاهش درآمدهای ارزی و ضعف مدیریت اقتصادی و اجتماعی کلان کشور روبهرو بودیم. از این رو اقتصاد ایران و به تبع آن، مسائل اجتماعی و فرهنگی بهشدت دچار مشکل شد.
اگر قیمت انرژی به طور پلکانی بالا میرفت، نتایج منفی کمتری نشان میداد
*تا پیش از سال 1384 قیمت انرژی هر سال بهطور پلکانی افزایش مییافت اما با تصویب قانون تثبیت قیمتها در مجلس هفتم و قیمتگذاریهای دستوری پس از آن، شاهد جهشهای قیمتی در بازههای زمانی گوناگون بودیم؟ تصویب این قانون در مجلس چه عواقبی برای اقتصاد ایران داشت؟
طرحی که تدوین شد تا قیمت انرژی به صورت پلکانی و در فرایندی بلندمدت اصلاح شود، برنامه مناسبی بود. قیمت انرژی نباید به صورت ضربهای و شوکآور بالا برود. تصور من این است که اگر آن طرح بهدرستی انجام میشد و قیمت انرژی به طور پلکانی بالا میرفت، نسبت به دیگر روشهایی که اجرا شد، نتایج منفی کمتری نشان میداد.
من طرح افزایش پلکانی انرژی را به لحاظ نظری تایید میکنم و فکر میکنم اگر اصلاح قیمت حاملهای انرژی در زمان مناسب انجام میگرفت، آثار و پیامدهای مثبتی در پی داشت. زمان مناسب این طرح، آن زمان بود و فرایند افزایش قیمت در بلندمدت و به صورت جزئی اجرا میشد؛ طوری که فشاری روی جامعه ایجاد نکند. اگر این موضوع ادامه پیدا میکرد و قانون تثبیت قیمتها تصویب نمیشد، شرایط امروز اقتصاد بهتر بود.
سیاستزدگی مدیران کلان جامعه و بیتوجهی به منافع ملی بر مبنای خرد جمعی، باعث بروز مشکلات شده است. درباره این موضوع، اگر شاخصها و تحلیلها به صورت تخصصی و خارج از تعصب و حب و بغض و صرفاً در راستای منافع ملی طرح میشد، وضعیت امروز اقتصاد ایران اینچنین نبود.
برای مطالعه بیشتر صفحه اقتصاد کلان را در تجارتنیوز دنبال کنید.
نظرات