فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۹۵۹۰۰۳

علی نقوی، مدیرعامل بورس انرژی در گفت‌وگو با «تجارت‌نیوز»:

برخی از نیروگاه‌ها علاقه‌ای به شفافیت ندارند / زیرساخت‌های بورس انرژی آماده عرضه شفاف انواع انرژی است + ویدئو

بورس انرژی آمادگی دارد ۱۰۰ درصد معاملات برق کشور را انجام دهد

برخی از نیروگاه‌ها علاقه‌ای به شفافیت ندارند / زیرساخت‌های بورس انرژی آماده عرضه شفاف انواع انرژی است + ویدئو

ایران دچار بحران انرژی است. این گزاره‌ای است که کارشناسان اقتصادی و مردم بر سر آن اتفاق دارند. به نظر می‌رسد دولت نیز بالاخره این بحران را پذیرفته و با گام‌هایی اگرچه کند، درصدد رفع آن است. علی نقوی، مدیرعامل بورس انرژی ایران در گفت‌وگو با تجارت‌نیوز تاکید کرده است، «زیرساخت‌های بورس انرژی آماده عرضه شفاف انواع انرژی است». او همچنین عنوان کرده است که «بورس انرژی آمادگی دارد 100 درصد معاملات برق کشور را انجام دهد».

به گزارش تجارت نیوز،

ناترازی انرژی داستان تکراری کشور است که هر ساله بخش خانگی و صنایع را درگیر می‌کند. کارشناسان اقتصادی و انرژی تاکید می‌کنند که وضعیت ناترازی انرژی در ایران اکنون وارد مرحله بحرانی شده است.

محمدرضا مدیری، مدیرعامل پتروشیمی زنجان، پیشتر به «تجارت‌نیوز» گفته بود که ایران با یک تصویر آخرالزمانی از بحران انرژی روبه‌روست و کشور از سال 1406 به بعد دچار افت تولید گاز خواهد شد.

با این حال اما برخی نشانه‌ها حاکی‌‌ست که بخشی از بدنه سیاست‌گذاری کشور اکنون این بحران را پذیرفته و به فکر راه حل برای آن افتاده‌اند. برای نیل به این مقصود نیز هم به راهکارهای قیمتی و هم به راهکارهای غیرقیمتی اشاره شده است.

در این میان، بورس انرژی نیز با انواع ابزارهای مالی و معامله‌گری انرژی به میدان آمده و راهکارهای نوینی را ارائه کرده است. تجارت‌نیوز در گفت‌وگو با علی نقوی، مدیرعامل بورس انرژی ایران، پتانسیل‌ها و اقدامات بورس انرژی برای کمک به رفع ناترازی انرژی و مدیریت بحران برق و گاز را بررسی کرده است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

نبود ذهنیت مدیریت مصرف، عرضه گواهی صرفه‌جویی انرژی را 7 سال عقب انداخت

*بورس انرژی در مدیریت ناترازی انرژی چه نقشی دارد؟ چه از لحاظ عرضه‌ها و چه از لحاظ مذاکرات و لابی با دولت برای کمک به حل بحران ناترازی.

بحث ناتراژی انرژی محصول امسال و سال گذشته نیست و از چند سال قبل، سیاست‌گذاران حوزه انرژی این هشدار را می‌دادند که ما به زودی دچار کمبودهایی در حوزه انرژی می‌شویم. دلیل هم این بود که سرعت افزایش مصرف نسبت به سرعت تولید با هم برابری نداشت.

از سال 96 در چارچوبی در شورای عالی انرژی، ابزار گواهی صرفه‌جویی به عنوان یکی از ابزارهای مدیریت مصرف انرژی و بهینه‌سازی مصرف دیده شد؛ ولی به اعتقاد من متأسفانه به دلیل اینکه در بدنه وزارتخانه‌های نفت و نیرو خیلی اعتقادی به بحث‌های بهینه‌سازی نبود و همچنان ذهنیت تولیدگرا بر ذهنیت مدیریت مصرف غلبه داشت، این موضوع با کندی بسیار شدیدی در این دو مجموعه جلو رفت و نهایتاً سال 99 آیین‌نامه‌های آن به تصویب رسید. این ابزار با همین سرعت پایین هم پیش آمد.

از سال گذشته با پیگیری‌های جدی که سازمان برنامه انجام داد و تغییر نگرشی که وجود داشت بابت اینکه به هر حال ما نیاز به ابزارهایی برای مدیریت مصرف داریم، این موضوع سرعت گرفت که ما در تیرماه سال جاری شاهد معاملات گواهی صرفه‌جویی گاز بودیم و از ماه گذشته هم شاهد آغاز معاملات گواهی صرفه‌جویی برق بودیم. قاعدتاً این بازار و این ابزارها باید عمق پیدا کنند تا نتایج آن را بتوانیم ببینیم.

بورس انرژی بستر معاملات شفاف انواع انرژی را فراهم کرده است

در پاسخ به سؤال شما ما در حال حاضر برای برق و گاز ابزار بهینه‌سازی را داریم که همان گواهی صرفه‌جویی است. برای سوخت‌‌های مایع مثل بنزین و گازوئیل هم زیرساخت ما در بورس انرژی کاملاً فراهم است. مذاکراتی هم از سال گذشته با مجموعه‌های مرتبط داشته‌ایم.

اگر نهادهای حاکمیتی علاقه داشته باشند در این زمینه کاری را انجام بدهند ما در بورس انرژی در کنار آنها خواهیم بود. بورس انرژی به تعبیری یک حلقه واسط بین تمام ذی‌نفعان انرژی است و بستر معاملاتی را فراهم کرده است.

در حوزه انرژی در کشور ما ذی‌نفعان بسیار متعددی وجود دارد. با توجه به اینکه ما انرژی را به صورت یارانه‌ای در اختیار مردم قرار می‌دهیم، قاعدتاً سازمان برنامه و بودجه به عنوان متولی بودجه کشور در این زمینه نقش بسیار اساسی دارد. وزارت نفت به عنوان متولی تولید و توزیع گاز و وزارت نیرو به عنوان متولی تولید و توزیع برق در کشور هم این نقش را ایفا می‌کنند.

سیاست‌‍گذاران کشور اهمیت گواهی صرفه‌جویی انرژی را پذیرفته‌اند

این چارچوبی است که خوشبختانه پذیرفته شده و سیاست‌گذاران کلان کشور اهمیت گواهی صرفه‌جویی، ضرورت و نقش آن را پذیرفته‌اند. اثر آن را شما در برنامه توسعه هفتم می‌بینید، اثر آن را در بودجه‌های سنواتی می‌بینید، در سخنانی که از زبان مدیران ارشد و رؤسای قوه‌ها می‌بینید که درباره گواهی صرفه‌جویی صحبت می‌کنند.

این نشان می‌دهد که گواهی صرفه‌جویی انرژی تا حدودی جایگاه خود را به لحاظ حاکمیتی پیدا کرده است. امیدوارم با کمک وزارتخانه‌های نفت و نیرو در عمل هم جایگاه خودش را داشته باشد.

گواهی صرفه‌جویی انرژی منافع هر دو سمت مصرف‌کننده و تولیدکننده را در نظر دارد

*شما به گواهی صرفه‌جویی انرژی اشاره کردید که بیشتر به سمت مصرف اشاره دارد و تمرکز آن بر مصرف‌کننده است. در سمت تولید‌کننده چطور؟ آنها چقدر مایل هستند، نیرو و کالایی را که تولید می‌کنند، چه در قالب برق باشد یا انواع دیگر، در بورس انرژی عرضه کنند؟ چقدر بستر کشف قیمت درست وجود دارد تا انرژی از این شکل قیمت‌گذاری دستوری دولت خارج شود؟

می‌توانیم بگوییم که گواهی صرفه‌جویی هر دو سمت تولیدکننده و مصرف‌کننده را در نظر دارد. سمت تقاضای این بازار صنایعی هستند که علاقمندند گواهی‌های اوج را خریداری کنند و مشمول محدودیت‌های مصرف نشوند.

به‌‌عنوان مثال گواهی اوج گاز برای همین زمستان سخت امسال خریداری شد و دیدیم که خوشبختانه شرکت ملی گاز ایران با وجود همه مشکلات و محدودیت‌هایی که بود تا این لحظه به تعهدات خود عمل کرده و به دارندگان گواهی صرفه‌جویی گاز، گاز را تحویل داده است.

برای برق هم به همین نسبت برای سال آینده باید در اوج مصرف شاهد این موضوع باشیم. گواهی غیراوج هم چون ماهیت تسویه‌ای دارد یک ظرفیتی است که بهای تمام شده انرژی را برای صنعت بهینه‌تر کند.

در حال حاضر شاهدیم بعضی از مجموعه‌ها که قیمت‌های کشف‌شده در بازار برای آنها توجیه‌پذیر است وارد بازار شدند و علاقمند به خرید هستند. حتی همین امروز هم، حجم خیلی خوبی، نزدیک به 14 میلیون متر مکعب گاز در بورس انرژی معامله شد.

صنایع به تدریج از ابزار صرفه‌جویی بورس انرژی استقبال می‌کنند

این نشان می‌دهد که صنایع به‌تدریج دارند با این ابزار آشنا می‌شوند و به بورس انرژی می‌آیند. زمانی که این بازار شکل بگیرد و از سمت تقاضای آن تقویت شود، علامت‌های خوبی را به سرمایه‌گذاران می‌دهد که سرمایه‌گذاران بیایند و روی همین پروژه‌ها سرمایه‌گذاری کنند و گواهی صرفه‌جویی را دریافت کنند.

قبل از اینکه خدمت شما برسم مالک یکی از شرکت‌های تولیدکننده محصولات الکترونیکی در کشور تماس گرفت. یک پروژه صرفه‌جویی را برای چهار استان‌ کشور طراحی کرده بود و درباره حوزه تأمین مالی آن سؤال داشت. او نیز همین علامت‌های بازار را شنیده بود. چنین روندی نشان می‌دهد که این موضوع در سمت سرمایه‌گذار هم جا می‌افتد. اگر این بازار شکل بگیرد قطعاً سرمایه‌گذاران به سمت آن حرکت می‌کنند.

گواهی صرفه‌جویی انرژی یک ابزار سیاستی غیرقیمتی است

*ویژگی گواهی صرفه‌جویی چیست؟

گواهی صرفه‌جویی انرژی اصطلاحاً یک ابزار سیاستی غیرقیمتی است. تا کنون در کشور برای اینکه جلوی مصرف بی‌رویه را بگیریم چه می‌‌کردیم؟ همین الآن هم می‌گوییم که اگر کسی بالاتر از الگوی مصرف، مصرف کند، مثلا با نرخ صادراتی با او محاسبات را انجام می‌دهیم.

اما این موضوع یک ایراد دارد مبنی بر اینکه مصرف‌کننده هیچ احساسی نسبت به بدمصرفی آن در همان لحظه مصرف پیدا نمی‌کند. یعنی شما گاز را مصرف می‌کنید، ماه آینده که قبض گاز خود را دریافت کنید، متوجه می‌شوید که جریمه شدید و ممکن است برای ماه‌های بعدی آن را جبران کنید.

حد‌اقل تجربه یک دهه اخیر نشان می‌دهد که افزایش نرخ جریمه برق و گاز خیلی اثر بااهمیتی در کاهش مصرف نداشته است ولی زمانی که شما متوجه شوید، اگر مصرف خود را با یک سری از ابزارها کاهش بدهید، این امکان برای شما وجود دارد که آن میزان حامل انرژی مصرف نشده را بتوانید با یک قیمت خیلی خوب در بازار بفروشید و سود خوبی ببرید، قطعاً وارد این پروسه می‌شوید که مصرف آن را کاهش بدهید.

این منافعی است که برای گواهی صرفه‌جویی می‌تواند در بازار ایجاد شود. اگر الآن ما متوسط هزینه برق خانوار را در حدود 200 تومان به ازای هر کیلووات و متوسط برق صنایع را حدوداً 750 تومان بدانیم، مابه‌التفاوت آن، حدود 3.5 برابر می‌شود.

یعنی من اگر بتوانم در منزل خود برق را صرفه‌جویی کنم، می‌توانم سه برابر آن را در بازار عرضه کنم و منافع داشته باشم، قطعاً وارد موضوع صرفه‌جویی می‌شوم؛ ولی چنین رویکردی مستلزم آن است که این ابزار همه‌گیر شود، فراگیر شود و وزارت نیرو یا وزارت نفت هم به تعهدات خود عمل کند.

صاحبان صنایع کشور نیروگاه را یک صنعت نمی‌دانند

*بورس انرژی چقدر توانسته با دولت لابی یا مذاکره کند تا وزارتخانه‌ها را مجاب کند برای اینکه به سمت آزادسازی قیمت انرژی برویم؟ یا اینکه انرژی در بورس با یک کف و سقف قیمتی عرضه شود که برای تولید‌کننده هم به یک میزانی جذاب باشد تا بخواهد افزایش تولید بدهد.

واقعیت این است که برق برای بسیاری از صاحبان صنعت، خدمتی است که دولت وظیفه دارد در اختیار آنها قرار بدهد. برای یک صاحب نیروگاه، برق یک کالای اقتصادی مشابه سایر کالاهاست.

به تعبیر من خیلی از مسئولان یا سیاست‌گذاران و صاحبان صنایع کشور ما هنوز برق را یک کالا یا نیروگاه را یک صنعت نمی‌دانند و به محض اینکه برق قطع شود شاکی هستند؛ در حالی که ممکن است کمبود خیلی از محصولات دیگر هم در کشور ایجاد شود.

درست است که برق یک مفهوم زیرساختی است و باید فراهم شود؛ ولی به چه قیمتی باید فراهم شود؟ برای کسی مهم نبوده است!

تولید برق از صرفه اقتصادی افتاده است!

اگر بخواهیم ریشه‌ای صحبت و موضوع را آسیب‌شناسی کنیم باید بگوییم که از مقطعی در کشور خصوصی‌سازی را اجرا کردیم؛ این خصوصی‌سازی را در صنعت نیروگاهی هم انجام دادیم و حدود 60 درصد تولید برق کشور ما توسط نیروگاه‌های غیردولتی دارد تولید می‌شود. ولی سازوکار روابط مالی بین نیروگاه‌ها و دولت و وزارت نیرو را متناسب با تغییر این وضعیت تغییر ندادیم!

به همین دلیل تولید برق از صرفه اقتصادی افتاده است و ما شاهد این هستیم که انگیزه چندانی برای بخش غیردولتی در جهت تولید برق و ایجاد نیروگاه‌ها وجود ندارد.

ارزش معاملات بازار برق بورس انرژی به 14 همت رسیده است

*بورس انرژی چقدر توانسته در این موضوع نقش ایفا کند و اصلاً برنامه‌ای برای آن دارد یا خیر؟

ما در بورس انرژی زیرساخت مبادله برق را داریم که کاملا فراهم شده است. در سال 99 هیات وزیران مصوبه‌ای را ابلاغ کرد که بر مبنای آن، در مرحله اول صنایع بالای پنج مگاوات و در سال 1400 صنایع بالای یک مگاوات وارد بورس شوند و مبادلات آنها در بورس انجام شود که صنایع مستقیماً با نیروگاه‌ها فعال باشند.

با پیگیری‌هایی که در دو سال گذشته انجام شد، در حقیقت چند حکم قانونی خوب در قالب قانون مانع‌زدایی از صنعت برق و برنامه هفتم ابلاغ و مصوب شد. از اردیبهشت ماه سال جاری اصلاح ساختار مالی صنعت برق در وزارت نیرو کلید خورد و تا کنون حدود 14 همت، میزان معاملات بازار برق امسال در بورس انرژی بوده است که در حدود 12 همت آن معاملات نیروگاه‌های حرارتی بوده و این جریان نقدینگی را وارد نیروگاه‌ها کرده است.

نگاه غیراقتصادی مالکان نیروگاه‌ها و موضوع خوراک 2 چالش اساسی توسعه معاملات نیرو در بورس انرژی است

پس ما زیرساخت شفاف، ورود جریان نقدینگی، رابطه مستقیم بین نیروگاه‌دار و بخش صنعت را فراهم کردیم، ولی دو سه چالش اساسی اینجا وجود دارد. یکی از آنها این است که متأسفانه مالکان صنعت نیروگاهی ما خیلی نگاه اقتصادی و مالی به آن ندارند. در واقع یک نگاه بیشتر فنی بوده است. برای همین، زمانی که بازار شکل گرفته دنبال این نبوده‌اند که جریان نقدینگی نیروگاه‌ها را منظم کنند.

نکته دوم آن چالش خوراک است. سیاست‌گذار به خاطر اینکه برق را به قیمت‌های به تعبیر خودش مناسب‌تر و متعادل‌تری در اختیار مصرف‌کننده قرار بدهد، چه کرده است؟ آمده گاز را به نیروگاه‌ها به صورت یارانه‌ای پرداخت کرده که این یارانه، یارانه بسیار سنگینی است.

یعنی اگر اکنون متوسط صنعت ما در فولاد و مانند آن حدوداً مترمکعبی دو هزار تومان است، در سایر صنایع متوسط سه تا چهار هزار تومان سوخت یک صنعت است. حالا یا از هزار تومان بگیریم تا سه هزار تومان، تا همین یک ماه و نیم پیش به ازای هر مترمکعب گاز برای یک نیروگاه 75 تومان حساب می‌شد، الآن شده 180 تومان. حتی می‌توانیم بگوییم از خانگی نرخ پایین‌تری دارد!

نیروگاه‌ها را به وزارت نیرو وابسته کرده‌ایم

یعنی ما گاز را به تعبیر من رایگان در اختیار نیروگاه قرار دادیم و برق را از او با نرخ پایینی دریافت کردیم. خب می‌دانیم هر یک متر مکعب گاز تقریباً سه کیلوات برق را تولید می‌کند.

حالا با راندمان‌های مختلفی می‌تواند تغییر داشته باشد. یک نرخ آمادگی هم به نیروگاه‌ها دادیم. نیروگاه‌ها را به وزارت نیرو وابسته کردیم. از آن طرف چون چرخه مالی درستی نداشتیم، این نیروگاه‌ها همواره از وزارت نیرو مطالبات دارند.

امسال که این جریان نقدینگی و شفافیت آمد، جالب بود که مقاومت نیروگاه‌ها بیشتر از وزارت نیرو بود و بعضی از نیروگاه‌های متعلق به بخش غیردولتی و وابسته به نهادهای حاکمیتی خیلی مقاومت می‌کردند.

بخشی از صاحبان نیروگاه‌ها علاقه‌ای به شفافیت ندارند

مساله آنها هم به نظر من قیمت نبود، بهانه‌شان قیمت بود! چرا که دیدیم در چارچوب یک سری قراردادهای دوجانبه‌ای که خارج از بازار و به صورت غیرشفاف معامله می‌شد، قیمت‌های مورد توافق بین صاحب نیروگاه و آن کسی که قرارداد دوجانبه را با او بسته بودند، به شدت پایین‌تر از قیمت‌های مدیریت شبکه بود. پس قیمت بهانه بوده است!

به نظر من بخشی از صاحبان نیروگاه‌های ما، علاقه‌ای به شفافیت نداشتند وگرنه بورس یک ظرفیت جامع و کامل دارد. ما تجربه برق سبز را داریم؛ یک بازار کاملاً رقابتی‌ با حضور تمام بازیگران آن، با ساختار عرضه و تقاضایی که علامت‌های خوبی به سرمایه‌گذاران داده است. پس سایر بازارهای ما نیز می‌تواند همین کارکرد را داشته باشد.

اکنون اندکی از آن مقاومت جدی آنها کاسته شده است. البته همچنان بعضی از صاحبان نیروگاه‌ها مقاومت دارند و می‌گویند هر موقع قیمت برق آزاد شد ما وارد بورس می‌شویم و ترجیح می‌دهند که برقشان را به قیمت شبکه و با دوره وصول مطالبات بالای یک سال به مدیریت شبکه عرضه کنند.

آنها فکر می‌کنند با این کار سودآوری آنها تضمین شده است، در حالی که ما در بازارهای مالی جریان ورودی نقدینگی را شاخص بسیار با‌اهمیتی می‌دانیم. ما این چالش را با نیروگاه‌ها داریم ولی زیرساخت را فراهم کردیم.

بر اساس حکم برنامه هفتم 60 درصد از مبادلات برق باید در بورس انرژی انجام شود

*بورس انرژی چه گام‌هایی در جهت توسعه ابزارهای خود برای بهبود وضعیت معاملات نیرو و انرژی کرده است؟

برنامه‌های توسعه کاملی در حوزه برق داریم. همین آذرماه امسال بازار جبرانی برق را راه‌اندازی کردیم تا مشکلات صنایع کمتر باشد و آن مقدار برقی که زیادتر خریدند یا کمتر خرید کردند و نیاز دارند را در یک بازار جبرانی تأمین کنند. زیرساخت نیروگاه‌های خودتأمین صنایع هم از آذرماه فراهم شد که عرضه داشته باشند. این موضوع برای صنایع خیلی جذاب بود و از این موضوع استقبال کردند.

بحث ثبت قراردادهای بالای 20 مگاوات در بورس هم بود که به شفافیت بازار به شدت کمک می‌کند. بعضی از صاحبان نیروگاه‌ها، بعضی از خرده‌فروشی‌هایی که قراردادهای خاصی دارند و روابط خاصی داشتند، به جد مخالفند، از این شفافیت فراری هستند و انواع بهانه‌ها را هم می‌آورند. ما هم زیرساخت توسعه بازار برق خود را داریم و به شدت پیگیر هستیم.

خوشبختانه در برنامه هفتم حکمی آمده مبنی بر اینکه 60 درصد از مبادلات برق باید در بورس انرژی انجام شود. امسال حدود 30 درصد مبادلات برق در بورس بود. ما آمادگی داریم 100 درصد معاملات برق کشور را در بورس انرژی انجام بدهیم.

گواهی صرفه‌جویی بنزین در راه است

*شما در ابتدای گفت‌وگو به گواهی صرفه‌جویی بنزین اشاره کردید و گفتید که طرح آن را آماده کرده‌اید. این گواهی چه سازوکاری دارد؟

ما سال گذشته مطالعاتی را با مشارکت انجمن اسقاط خودرو انجام دادیم. بر اساس این مطالعات، مدلی طراحی شد به این صورت که دولت به جای اینکه به صاحبان خودروهایی که در دوره فرسودگی هستند و باید اسقاط شوند، وام بدهد و در حقیقت تسهیلاتی را قرار دهد تا خودرو جدید دریافت کنند، مدل دیگری را پیاده کند.

بر همین اساس در این مدل بنا شد که به ازای اسقاط هر دستگاه خودرو، بر اساس یک سازوکار و فرمول مشخص، در حقیقت گواهی صرفه‌جویی بنزین یا گواهی صرفه‌جویی گازوئیل تعلق بگیرد و دارنده این گواهی‌ها اجازه داشته باشد گواهی‌های خود را در بازار عرضه کند.

پیشنهاد ما این است که این موارد صرفاً برای مقاصد صادراتی باشد و منافع حاصله از آن به دارنده خودروی فرسوده برگردد که یک مکانیزم تشویقی است. در این طرح در واقع شما خودرو را از مدار مصرف خارج می‌کنید.

فرض می‌کنیم یک کامیون می‌تواند پنج سال دیگر هم در جاده‌ها استفاده شود و مصرف گازوئیل بسیار بالاتری نسبت به استاندارد دارد؛ اگر الآن اسقاط شود و خارج شود، ما به جای آن پنج سال کارکرد اضافه، گازوئیل سه سال آن را به خودش بدهیم. مابه‌التفاوت گازوئیل یک کامیون با یک استاندارد مشخص، نسبت به اینکه با یک استاندارد بسیار بالاتر کار می‌کند.

او با منافع حاصل از فروش این گواهی‌ها می‌تواند بخشی از منابع مورد نیاز برای خرید یک خودروی جدید را فراهم کند. یعنی دولت به  جای اینکه به یک نفر 50 میلیون تومان یا 100 میلیون تومان تسهیلات بدهد، معادل آن را از سوخت صرفه‌جویی شده آن می‌دهد.

این ساختار به لحاظ کسب و کاری در بورس انرژی آماده است، ولی مستلزم این است که وزارت نفت متعهد باشد، به دارندگان این گواهی‌ها آن سوخت را تحویل بدهد. زیرا داستان آن با برق و گاز مقداری متفاوت‌تر است. آن سازوکار، فرمول و شکل اجرای کار را هم دوستان طراحی کنند. به لحاظ مدل یک مدل شبیه این را ما در بورس انرژی طراحی کردیم و قاعدتاً می‌تواند مدل‌های دیگری هم در این زمینه باشد.

آمادگی داریم اگر مجموعه وزارت نفت و سازمان برنامه علاقه داشته باشند، با یکدیگر در چارچوب این مدل‌ها کار کنیم.

گزارش‌های بیشتر را در صفحه بورس انرژی بخوانید.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.