کالای گیفن در اقتصاد: چرا پیاز ارزان نمیشود؟
کالای گیفن (Giffen Good) یکی از عجایب علم اقتصاد است. نخستین بار سر رابرت گیفن (Sir Robert Giffen) این پدیده را مشاهده کرد. کالای گیفن به کالایی میگوییم که در صورت افزایش قیمت، تقاضا برای آن افزایش پیدا میکند. اتفاقی که با دانش عمومی ما از مفهوم عرضه و تقاضا در تضاد است و میتواند
کالای گیفن (Giffen Good) یکی از عجایب علم اقتصاد است. نخستین بار سر رابرت گیفن ( Sir Robert Giffen ) این پدیده را مشاهده کرد. کالای گیفن به کالایی میگوییم که در صورت افزایش قیمت، تقاضا برای آن افزایش پیدا میکند. اتفاقی که با دانش عمومی ما از مفهوم عرضه و تقاضا در تضاد است و میتواند بازاریابی محصولات مختلف را متحول کند.
معمول این است که اگر یک کالا گران شود، مردم کمتر از آن استقبال کنند و کاهش تقاضا قیمت را کم کند. اگر یک کالا گران شود تولیدکنندگان مقدار بیشتری از آن تولید کنند و مازاد تقاضا قیمت را پایین بیاورد. بهاینترتیب بازار آزاد قادر است بهصورت خودکار (دست نامرئی) فعالیتهای اقتصادی را ساماندهی کند. این موضوع فلسفه اقتصاد آزاد را شکل میدهد. اما در مورد کالای گیفن اوضاع متفاوت است.
عرضه و تقاضا را درک کنیم
درک نیروهای عرضه و تقاضا کار دشواری نیست. فرض کنید که در یک اتاق 10 نفر هستند. ما 5 بستنی برای آنها داریم. در قیمت 1000 تومان هر ده نفر بستنی میخواهند. با 4 هزار تومان شش نفر خواهان بستنی هستند و در قیمت 6 هزار تومان تنها 4 نفر مشتری میشوند.
قیمت 5 هزار تومان قیمتی است که در آن پنج نفر مشتری به 5 کالای موجود میرسند.
حالا اگر قیمت بستنی در بیرون از اتاق 4 تومان باشد، طبیعتا بستنیهای بیشتری به اتاق وارد میشود. اما در این قیمت شخص جدید خواستار بستنی نیست. باید قیمت به 4 تومان کاهش پیدا کند که نفر ششم خرید کند. بهاینترتیب افزایش عرضه قیمت را کم میکند.
اگر در اتاق قیمت شش تومان شود، نفر پنجم تقاضای خود را لغو میکند. حالا فقط چهار نفر بستنی میخواهند و یک بستنی ممکن است آب شود. کاهش تقاضا منجر به کاهش قیمت خواهد شد.
کالای گیفن چیست؟
کالای گیفن با درک ما از رفتار کالاها تفاوت دارد. اتاقی را تصور کنید که در آن 10 نفر و 5 کالای گیفن وجود دارد. در قیمت 5 هزار تومان 5 متقاضی وجود دارد اما اگر قیمت به 6 هزار تومان افزایش پیدا کند، نفر ششم هم مشتری میشود و تنها وقتی همه خرید میکنند که قیمت به 10 هزار برسد!
چرا باید این اتفاق بیفتد؟ چرا اگر قیمت را کم کنیم، مشتری از دست میدهیم؟ آیا میتوانید شرایطی اینچنینی را در عالم واقعی تصور کنید؟
ممکن است با کالاهای پست فکر کنید. کالاهایی که در روزهای گرانی به سراغ آنها میرویم. مثلا در صورت گران شدن بنزین، تقاضا برای اتوبوس و مترو بیشتر میشود. اما این کالاها با کالای گیفن فرق دارند.
مصرف کالای پست با کاهش درآمد یا نداشتن افزایش دستمزد منطقی بیشتر میشود، مصرف کالای گیفن با افزایش قیمت. طبیعی است که افزایش قیمت، مصرف کالای پست را کاهش دهد. به همین ترتیب با کاهش درآمد تقاضا برای گیفن کم میشود. مگر آنکه یک کالا هم پست باشد و هم گیفن.
اما چطور؟!
تصور کنید که یک کبابی، سیخهای 250 گرمی کباب درست میکند. در این کباب 200 گرم گوشت و 50 گرم پیاز وجود دارد. قیمت گوشت را 97500 و قیمت پیاز را 10000 به ازای هر کیلو فرض کنید. (اعداد خیالی و صرفا جهت محاسبات ریاضی هستند.)
هر سیخ 250 گرمی از 200 گرم گوشت به قیمت 19500 تومان و 50 گرم پیاز به قیمت 500 تومان ساخته میشود. پس هر سیخ کبابکوبیده درنهایت 20 هزار تومان تمام میشود.
حالا تصور کنید که هر کیلو پیاز 20 هزار تومان شود. باید چند گرم پیاز و چند گرم گوشت مصرف کنید که وزن و قیمت هر سیخ ثابت بماند؟ دو معادله و دو مجهول داریم:
- جمع وزن پیاز و گوشت برابر است با 250 تومان.
- وزن گوشت ضربدر قیمت، بهعلاوه وزن پیاز ضربدر قیمت برابر است با 20 هزار تومان.
با قیمت جدید 57 گرم پیاز 1140 تومان میشود. 193 گرم گوشت هم 18817 تومان هزینه برمیدارد. با این ترکیب یک سیخ 250 گرمی به قیمت 19957 (تقریبا همان 20 هزار) داریم.
در این مثال دیدیم که رشد 100 درصدی قیمت پیاز باعث شد که مصرف پیاز در رستوران خیالی به میزان 7 گرم (14 درصد) افزایش داشته باشد.
تمرین: نشان دهید که اگر قیمت گوشت بشود 100 هزار و قیمت پیاز بشود 20 هزار، باز هم افزایش مصرف پیاز باعث ثابت ماندن وزن و قیمت یک سیخ کباب میشود. جواب: 62 گرم پیاز، 188 گرم گوشت.
کالای گیفن در زندگی شخصی
شخصی را تصور کنید که هرروز صبح یک تکه نان هزارتومانی را با معادل هزار تومان پنیر میخورد و سر کار میرود. او ماهانه 60 هزار تومان پول صبحانه میدهد و 1 میلیون 200 هزار تومان حقوق میگیرد.
اگر نان از 1000، به 1500 تومان برسد، برای او ساده نیست که هزینه صبحانه روزانه خود را به 75 هزار تومان افزایش بدهد. برای همین ممکن است از امروز نان بیشتر و پنیر کمتر بخورد تا هم سیر شود و هم خرج صبحانهاش بیشتر نشود.
برعکس این ماجرا هم برقرار است. اگر قیمت نان کاهش پیدا کند، عده زیادی از مردم توانایی پیدا میکنند که در صبحانه پنیر، گوجه و شاید گردوی بیشتر مصرف کنند. این خوراکیهای جدید تقاضای نان را کم خواهد کرد.
بدیهی است که این یک حکم کلی نیست که برای تمام مردم برقرار باشد. شاید کالایی که برای یک نفر گیفن است برای دیگری کالای گیفن نباشد، اما بررسیها در سطح کلان این تغییرات را تایید کنند.
چه چیز یک کالا را گیفن میکند؟
بهطورکلی هر کالایی که با افزایش قیمت، بیشتر مصرف شود یک کالای گیفن است. اما چهار صفت مشترک در بیشتر کالاهای گیفن دیده میشود:
- کالای گیفن کالای جایگزین ندارد.
- نمیشود آن را مصرف نکرد.
- نسبت به مکملهایش پست بهحساب میآید.
- درصد قابلتوجهی از بودجه را به خود اختصاص میدهد.
مثلا در مورد کبابکوبیده، نمیشود بجای پیاز از سیبزمینی استفاده کرد، بدون پیاز کباب درست نمیشود، از گوشت پستتر است و قیمتش در هزینه نهایی به چشم میآید. مثلا اگر نمک گران شود با وجود داشتن هر سه شرط، مصرفش بیشتر نمیشود چون درصد قابلتوجهی از هزینه نهایی یک سیخ کباب نیست.
کالای گیفنی که پست نیست
مردم چرا خاویار میخورند؟ مهمترین دلیل مردم ژاپن، آمریکا و چین برای خوردن خاویار، قیمت بالای آن است. اگر خاویار کالایی ارزان و پست بود، مصرف آن به حاشیه دریای خزر محدود میشد و مثل تخم ماهی (که در شمال مصرف میشود) طرفداران زیادی پیدا نمیکرد.
مهمترین دلیل مردم ژاپن، آمریکا و چین برای خوردن خاویار، قیمت بالای آن است.
اگر قیمت کالاهای لوکس کاهش پیدا کند، مصرف آنها دیگر احساس لاکشری ایجاد نمیکند و تقاضا برای آنها کمتر از قبل میشود.
در مورد برخی از کالاهای لوکس، اندکی تغییر در قیمت (کاهش یا افزایش) به تغییری مشهود در مصرف منجر میشود.
کالای گیفن و اثر رژ لب
اثر رژ لب (lipstick effect) یکی از اثرهای اقتصادی جالب است. طبق این خاصیت، در بحرانهای اقتصادی و مصیبتهای شهری تقاضا برای کالاهای لوکس ارزانقیمت افزایش پیدا میکند.
در وضعیتهای اینچنینی ممکن است افراد بجای خرید کالاهای لوکس و گران مثل خودروی لوکس و ساعت طلا، با کالاهای لوکس ارزانتر مثل رژ لب و عطر احساس لوکس بودن را تجربه کنند و به بهتر شدن حال خود کمک میکنند.
در این شرایط خاص، اگر یک کالای ارزان و معمولی گران شود ممکن است بتواند اثر رژ لب را برآورده کند. در این حالت هم افزایش قیمت باعث افزایش تقاضا میشود.
برای مثال ممکن است بعد از یک حادثه مثل سیل، قیمت اسپری خوشبوکننده افزایش پیدا کند و مردم برای بهتر شدن حال خود اسپری بخرند. در این وضعیت خاص، اسپری خوشبوکننده کالای گیفن میشود.
چرا کالای گیفن ارزان نمیشود؟
همانطور که دیدیم افزایش قیمت کالای گیفن باعث افزایش مصرف میشود. دلیل افزایش قیمت معمولا رخدادی مثل کاهش عرضه است. افزایش مصرف باز هم به افزایش قیمت مواجه میشود و افزایش قیمت باز هم مصرف را بیشتر میکند.
این روند تا یک حدی میتواند پیش برود. از یکجا به بعد دیگر توان افزایش مصرف وجود ندارد.
مثلا همان کارمند را تصور کنید که نمیتواند بیشتر از 60 تومان در ماه برای صبحانه هزینه کند. اگر قیمت نان به 2 هزار برسد، کالای گیفن تمام بودجه او را به خود اختصاص میدهد. حالا اگر قیمت نان به سه هزار برسد، دیگر افزایش مصرف نان باعث ثابتماندن بودجه صبحانه نمیشود.
از اینجا به بعد تمام مصرف به کالای گیفن محدود میشود. یعنی فرد برای صبحانه فقط نان میخورد. از این قیمت به بالاتر، کارمند چارهای جز کاهش مصرف نان نخواهد داشت. در جوامع بسیار فقیر در مورد کالاهایی مثل سیبزمینی و جوامع بسیار ثروتمند در مورد کالاهایی مثل الماس، این اثر دیده میشود: جایی که بودجه دیگر اجازه افزایش مصرف نمیدهد.
در این صورت اندکی کاهش قیمت بر اساس قاعده کشش تقاضا بهسرعت قیمت را بالا میبرد.
اثبات گیفن بودن یک کالا
تمام این مثالها در دنیای ذهنی مطرح شدند و الزامی ندارد که همیشه همین رفتار تکرار شود. مطالعاتی که گیفن بودن یک کالا را ثابت کنند، زیاد نیستند.
بااینوجود نوسانهای شدید قیمت در ایران، در کنار تمام مشکلات متعدد، فرصتی مناسب فراهم آورده که با بررسی در مورد مقدار مصرف، کالاهای گیفن بیشتری شناسایی و بررسی شوند. مقالات علمی ازایندست (به خاطر نادر بودن مطالعات) تاثیر علمی بزرگی خواهند داشت. برای همین به اساتید و دانشجویان اقتصاد پیشنهاد میشود که قدر فرصت پیشآمده را بدانند.
نظرات