با مشاهده وضعیت اقتصادی کشوری مانند ونزوئلا، بسیار راحت است که امکان وقوع چنین پدیده را برای کشور خود در نظر بگیریم. ابرتورم، پدیدهای است که علاوه بر ونزوئلا نصیب کشورهایی مانند آلمان و زیمبابوه نیز شد؛ در نتیجه، با وجود اینکه ابرتورم اتفاقی نسبتا نادر بهحساب میآید، اما مثالهای کافی برای بررسی آن وجود
اگر در مسیر یادگیری زبان باشید، احتمالا یکی از این دو دسته هستید: دسته اول کسانی هستند که اطلاعات زبان آنها به نسبت در سطح خوبی قرار دارد و با مطالعه مداوم، در حال بهبود توانایی خود هستند. این افراد روش و متدهای مختص به خودشان را پیداکرده و از مرحله سعی و خطا خارجشدهاند.
اگر راجع به انتخابات و نظام سیاسی بحث کنید، قطعا دموکراسی یکی از نقاط کلیدی بحث شما چه بهصورت مستقیم و چه غیرمستقیم، خواهد بود. معمولا اگر از کسی بپرسید که آیا رایگیری بهترین راه انتخاب سیاستگذاران است یا خیر، جواب آنها مثبت است؛ اما اگر از همان فرد بپرسید که آیا از نتایج فعلی
در حال حاضر فناوری هوش مصنوعی در کنار بلاک چین، از جمله مواردی هستند که بارها در بحثهای اقتصادی، بهعنوان راز درمان مشکلات مطرح میشوند. اما در بسیاری از موارد، باید به زیرساختها و شرایط کشورهای مختلف برای بهرهوری ازاینگونه تکنولوژیها نیز توجه کرد. در این مقاله، تمرکز ما بیشتر بر روی پتانسیل هوش مصنوعی
از زمانهای گذشته تا دوران حال، اکثر اقتصاددانان و سیاستگذاران معتقدند که معیار سنجش رشد و موفقیت یک کشور، GDP یا تولید ناخالص داخلی آن است؛ آنها حل شدن بسیاری از مشکلات فرهنگی تا معیشتی را به افزایش GDP وابسته میدانند و حداقل در تئوری، سعی آنها بر افزایش این رقم است. حال اگر به
ابتدا سعی داشتم مقالهای در رابطه با اثرات زمان صرف شده برای رفتوآمد بنویسم. بهعنوان شخصی که هر روزه ساعتها از وقت خود را صرف رفتوآمد به محل کار و خانه میکنم، این موضوع برای من بسیار اهمیت دارد. از خستگیهای فیزیکی و هزینههای پولی ناشی از ترافیک بگذریم، اثرات روانی آن مانند افسردگی و
بر هیچکس پوشیده نیست که در دوران حاضر، بیش از هر زمان دیگری توسط انتخابها و گزینههای مختلف محاصرهشدهایم: هزاران نوع لباس و کفش مختلف، انواع بیمه و حسابهای بانکی و بینهایت از انواع سرگرمیهای هنری. اما این سوال پیش میآید که بیشتر و بیشتر شدن گزینهها لزوما چیز خوبی است؟ اگر اینطور نیست، اثرات
بحث اقتصاد رفتاری و ایجاد تغییر در رفتار مدتهاست که مطرحشده و به علت جذابیت آن، مخاطبان زیادی نیز دارد. اما در بحث اقتصاد رفتاری و بهخصوص «تلنگر» در تصمیمگیری افراد، معمولا شرایط تصمیمگیری تغییر پیداکرده تا فرد موردنظر انتخاب درست را انجام دهد. در این مقاله، تغییر گزینههای فرد مدنظر نیست، بلکه تمرکز بر
اگر فرض کنیم حساسترین قیمت یک کالای اقتصادی در ایران مربوط به بنزین است، اغراق نکردهایم. مردم ایران به دلایلی از جمله نیازهای اقتصادی تا حس مالکیت، توجه زیادی به بازار خودرو دارند. درنتیجه، اثرات روانی مربوط به قیمت آن بسیار قابلتوجه است. البته فارغ از تمامی این فرضها، بنزین در تمامی کشورهای جهان کالایی
در اوایل دهه ۸۰ میلادی، این سوال از طرف اقتصاددانان مطرح شد که آیا میتوان با قرض دادن مبالغ کمی به فقرا، آنها را از فقر نجات داد؟ اعتبار خرد با این هدف معرفی شد که میتوان با ارائه وامهای کوچک به افراد فقیر (بهخصوص زنهای خانهدار)، فرصتهای کارآفرینی برای آنها ایجاد کرد و بدین
آخرین اخبار