کشورهای جهان، درست شبیه به اعضای یک جامعه با هم بدهبستانهایی دارند. ما ایرانیها به ماشین کرهای، گوشی آمریکایی و تجهیزات چینی نیاز داریم. کرهایها، آمریکاییها و چینیها هم مایلاند خاویار ایرانی بخورند. اما فقط فروشندگان خاویار، زعفران و قالی نیستند که آیفون، سراتو و شیائومیبند لازم دارند. صادرات کالاهای ایرانی و واردات محصولات خارجی
اوضاع اقتصادی خوب نیست و خیلی از جوانان این روزها امید و انگیزه کافی برای کار و تلاش ندارند. در اطراف هرکدام از ما هستند کسانی که شغل قبلی خود را از دست دادهاند و مدتها است میکوشند تا کاری درخور بیابند و موفق نمیشوند. برخی خسته و درمانده از فرایند دشوار کاریابی، تمام مشکل
حتما میدانید که شبکههای اجتماعی نقش زیادی در تصمیمهای ما دارند. این که چرا یک کالا را میخریم، از یک خدمات استفاده میکنیم یا نسبت به یک موضوع بیتفاوت میشویم از شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام و تلگرام تاثیر میگیرد. به همین خاطر در سوی دیگر ماجرا، شرکتها و تولیدکنندگان کالا و خدمات مجبور هستند یک
در جلسات کاری، مباحثات حرفهای و در هر موقعیت دیگری که میخواهیم در مورد موضوعی مهم تصمیم بگیریم، قدرت استدلال نقشی کلیدی بازی میکند. کتابهای زیادی در مورد مبانی استدلال نوشته شده است که مطالعه آنها به پیشرفت بهتر مذاکرات و مباحث کمک میکند. اما موضوعی که امروز میخواهیم به آن بپردازیم، خطا در استدلال
حتما شما هم این روزها با واژه حباب قیمت برخورد کردهاید. وقتی سیاستمداران ایرانی هر واکنش شدید بازار به تصمیمهای سیاسی را حباب میخواندند، برای بسیاری از مردم سوال شد که حباب قیمت چیست؟ چطور شکل میگیرد؟ و از همه مهمتر، آیا قرار است یک روز این حبابها بترکند؟ پرسشی که قصد داریم در این
فرض کنید قرار است یک جلسه برگزار کنید. مدیر شرکت معتقد است که جلسه نباید در ساعت کاری باشد. از نظر او پنجشنبه یا جمعه وقت خوبی است. یکی دیگر از مدیران که حتما باید در جلسه باشد میگوید نمیتواند آخر هفته به جلسه بیاید، جلسه باید روز دوشنبه برگزار شود. در همین بین یکی
کسانی که به دنبال موفقیت هستند، شب و روز کار میکنند. صبح ساعت ۶ بیدار میشوند و به دفتر میروند. شاید برای صرف نهار وقت نداشته باشند. تنها وقت آزادشان مسیر بین خانه و دفتر است که آن را با کتاب صوتی پر میکنند. ساعت ۱۰ شب به خانه باز میگردند. شام، دوش و بعد&#۸۲۳۰;
پیشتر در مورد قدمزدن تصادفی صحبت کردیم و گفتیم برآیند رفتار تعداد زیادی کنشگر درنهایت بیشتر از آن که رفتاری تحلیلپذیر باشد، رفتاری تصادفی است. تقریبا تمام بازارها از تعداد زیادی کنشگر ساخته میشوند. تعداد زیادی فروشنده و تعداد زیادی خریدار به معامله تعداد زیادی کالا میپردازند. در این وضعیت عرضه محصول جدید شبیه به
مدیر هم انسان است. خطا میکند. اشتباه دارد. هیچکس کامل نیست. مدیران هم مثل تمام آدمهای دیگر ایرادهایی دارند. تمام این حرفها درست است. اما آیا با این توجیهها، مدیر میتواند فردی بیادب و بیسواد باشد؟ مرز ایرادهای اخلاقی و شخصیتی مدیر کجا است؟ اگر قصد دارید یک مدیر محتوا، مدیر فروش یا مدیر منابع
شغل شما چیست؟ هر روز که از خواب بیدار میشوید تا عصر چهکار میکنید؟ بعدازظهر شما چطور میگذرد؟ یکبار برای خودتان بگویید، وظایف شغلی شما چیست؟ حالا به سالها قبل برگردید. وقتی فقط ده سال داشتید. تصور کنید سر کلاس انشا هستید. موضوع انشا: دوست دارید در آینده چهکاره شوید؟ تصور کنید در انشای خود
آخرین اخبار