فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۹۳۸۱۳۱

چرا قیمت نفت بین دولت‌‌‌ها و بازار سرمایه فاصله می‌‌‌اندازد؟

چرا قیمت نفت بین دولت‌‌‌ها و بازار سرمایه فاصله می‌‌‌اندازد؟

هر زمان که قیمت نفت در پایین‌‌‌ترین حد خود بوده، شاخص کل بورس نیز به‌واسطه حمایت دولت، به رونق بازگشته است. این نکته حائز اهمیت است که در تمام پیک‌‌‌های قیمتی نفت برنت، دولت ایران درآمد نفتی خوبی داشته است.

به گزارش تجارت نیوز،

کمتر کسی است که بیماری هلندی و عواقب درآمد سرشار نفتی بر اقتصاد و تولید را متوجه نشود؛ به‌خصوص آنکه در ایران و در دوره‌‌‌های مختلف قبل از انقلاب ۵۷ و پس از آن بارها کشور دچار این بیماری اقتصادی شده است. جالب توجه است که این موضوع بر بورس نیز اثرگذار است؛ چرا که با رشد قیمت نفت، درآمد ارزی دولت افزایش یافته و با سرکوب ارزی و بدون توجه به بخش واقعی اقتصاد، کمتر به تولید در کشور توجه می‌شود؛ به طوری که هر زمان که قیمت نفت در اوج خود قرار دارد، شاخص بورس افت قابل‌توجهی را تجربه می‌کند و در رکود فرو می‌رود.

هر زمان که قیمت نفت در پایین‌‌‌ترین حد خود بوده، شاخص کل بورس نیز به‌واسطه حمایت دولت، به رونق بازگشته است. این نکته حائز اهمیت است که در تمام پیک‌‌‌های قیمتی نفت برنت، دولت ایران درآمد نفتی خوبی داشته است. عبور قیمت نفت از 140دلار در سال 87، نفت 120دلاری سال 90 و 1400، همگی بورس را در قعر رکود برده است. البته در سال 90 به دلیل افزایش تحریم و رشد قیمت ارز رشد قیمت نفت نیز جلوی رشد بورس را نگرفت. اما در دی‌‌‌ماه 87، دی‌ماه 94 و اردیبهشت 99 که قیمت نفت برنت در قیمت‌های پایینی قرار داشتند، دولت به سمت تولید روی آورد و با حمایت از بخش واقعی اقتصاد شاخص کل بورس به فاز رونق بازگشته است.

kwwBF9Hdxm32

فاز مثبت دولت‌‌‌ها از نفت

در تمام دنیا، کشورهایی که درآمد سرشار نفتی دارند، عموما فاصله خود را از مردم و تولید اقتصادی افزایش می‌دهند؛ چرا که فکر می‌کنند مستقل از مردم می‌‌‌توانند رشد اقتصادی بالایی را رقم بزنند. اما نمودار قیمتی نفت و عرضه و تقاضای حاکم بر آن نشان داده است که اتفاقا دولت‌‌‌ها با نوسان منفی قیمت نفت به بخش واقعی اقتصاد احتیاج بیشتری پیدا می‌کنند و احتمالا به حمایت از تولید روی می‌‌‌آورند؛ اتفاقی که در کشورهای حاشیه خلیج‌فارس افتاده است و فاصله حاکمان با مردم، به لحاظ اجتماعی و اقتصادی قابل‌توجه است. ایران نیز تجربه مشابهی را از سر گذرانده است. در اواسط دهه 80 نیز قیمت نفت افزایش یافت و پول زیادی نصیب دولت وقت شد. اما اثرات تورمی آن دولت بر اقتصاد کشور بر هیچ‌‌‌کس پوشیده نیست. آیا سرخوشی دولت‌‌‌ها از درآمد طلای سیاه بر بورس ایران نیز اثرگذار بوده است؟ بررسی‌‌‌ها نشان می‌دهد که اتفاقا با حمایت دولت‌‌‌ها از تولید و التفات آنها به درآمد کم نفتی بورس به‌عنوان بازاری که نماینده بخش واقعی اقتصاد است، وارد فاز رونق شده است.

رفتار متضاد نفت و بورس

بورس تهران طی سال‌های اخیر، تحت‌تاثیر حمایت دولت‌‌‌ها با افزایش نرخ ارز و سیاست پولی-ارزی انبساطی آنها وارد فاز رونق شده است. هر زمان که دولت‌‌‌ها به سمت درآمد نفتی رفتند، از تولید رویگردان شدند، قیمت ارز را سرکوب کردند و تولید را تا مرز فلج‌شدن پیش بردند. نمودار شاخص کل بورس و قیمت نفت برنت نیز به نوعی مصداق بارزی از این رفتار دولت‌‌‌هاست. با وجود آنکه در بازار سهام از رشد تورمی قیمت‌های سهام گفته می‌شود، اما بورس تهران تا حدودی با رشد اقتصادی کشور هم در ارتباط است و این رشد اقتصادی است که تقاضای محصولات شرکت‌ها را افزایش داده و روندهای بزرگ را در بورس ایجاد می‌کند.

هرچند تاثیر رشد اقتصادی بر بورس به دلیل سرکوب قیمت‌ها با تاخیر نمایان می‌شود، اما بدون رشد اقتصادی و کنترل نسبی تورم، رشد بورس امکان‌‌‌پذیر نیست. در دودهه اخیر و سال‌های رشد اقتصادی همواره سیاست‌‌‌ سرکوب قیمت ارز و تورم وجود داشته و به دلیل رشد اقتصادی، انتظارات تورمی نیز پایین بوده است. از این‌رو، تولید کشور و فضای بازار سرمایه نیز به دلیل همین سرکوب‌‌‌ها متشنج می‌‌‌شد. به دلیل وابستگی اقتصادی کشور به نفت و کاهش قیمت آن، دولت‌‌‌ها با کاهش درآمد و فشار تورمی مضاعف همراه می‌‌‌شدند. رشد قیمت ارز و رها شدن فنر آن نیز بخشی از تقاضا را به بازار سرمایه هدایت می‌‌‌کرد.

در سال 87، رشد قیمت نفت و عبور شاخص نفتی برنت از 140دلار سبب شد تا دولت وقت با تثبیت ارز، واردات را تحریک کند و تولید را به سمت تعطیلی بکشاند. سرخوشی او از درآمد سرشار نفتی، کشور را با بحران اقتصادی همراه کرد و عملا رشد قیمت نفت در دولت اول وی، بورس را در قعر رکود برد؛ به‌طوری که شاخص کل بورس از سال 84 تا 88 یکی از بدترین دوران خود را گذراند. اما کاهش قیمت نفت به زیر 40دلار در اواخر سال 87، سبب شد تا با رشد قیمت ارز دولت احمدی‌نژاد نیز رنگ رونق بورس را ببیند. هرچند تولید کشور دچار صدمه شده بود، اما با تقویت قیمت ارز، صادرات کشور تحریک شد و بورس نیز به‌واسطه رشد سودآوری شرکت‌ها بازدهی‌‌‌های خوبی را به ارمغان آورد. هرچند دوباره در سال 90، نفت برنت از 120دلار عبور کرد و ممکن بود دوباره سیاستگذار به خاطر مدیریت قیمت ارز به سرکوب قیمتی روی بیاورد، اما سایه تحریم بر کشور سنگینی کرد و همان تحریم مقطع زمانی مورد اشاره نعمت بود تا شاید دولت به فکر ایجاد تحول جدیدی برای رونق تولید باشد.

همچنان سایه قیمت بالای نفت بر سر بورس بود و دولت اول روحانی نیز به‌واسطه کاهش تحریم‌‌‌ها و فروش مقداری بالا در صنعت نفت، موفق شد دوباره به سرکوب ارزی روی آورد. هرچند این مدت زمان برخلاف دفعات قبل کوتاه بود و قیمت نفت در دی‌ماه 94 به کف 20دلار رسید و فقط انتظارات تورمی و سرکوب ارزی بود که بورس را نگه داشت. اما پس از خروج ترامپ از برجام، قیمت پایین نفت و کاهش فروش مقداری آن، سبب شد تا بازار ارز با شوک جدیدی همراه شود و دولت روحانی نیز به‌واسطه کاهش شدید رشد اقتصادی مجبور به اتخاذ رویکردی برای بهبود وضع شرکت‌های بورسی شد.

رشد نرخ ارز، کاهش نرخ بهره در کنار کسری بودجه شدید، پای روحانی را به بورس ‌باز کرد تا رشدهای بالای بورس در سال‌های 97 تا 99رقم بخورد.  در دهه جدید نیز یک‌بار قیمت نفت از 120دلار عبور کرد و دولت سیزدهم موفق شد نفت برنت بالای 80دلار را ببیند. طی این مدت سه‌ساله، نفت در کمتر روزهایی اعداد زیر80دلار را دیده است. همین موضوع سبب شد تا دولت سیزدهم نیز با درآمد نفتی بتواند قیمت‌ها را سرکوب کرده و برخلاف سال‌های قبل نوسان قیمت ارز را محدود کند. به نظر می‌رسد تا زمانی که اتکای دولت به نفت باشد، بورس روی خوشی نخواهد دید. به نظر می‌رسد بورس برای حل تورم نیز به درمان سیاسی احتیاج دارد و تا زمانی که مشکل رشد اقتصادی ریشه‌‌‌ای حل نشود، تکرار شوک‌‌‌های این‌چنینی در کشور دور از ذهن نیست.

منبع : دنیای اقتصاد

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.