حجم ویدیو: ۵۰.۱۴M مدت زمان ویدیو: ۰۰:۰۹:۵۵ دانلود ویدیو

احمید میدری، عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی:

نباید به دنبال فیلسوف‌شاه باشیم/ انشقاق سیاسی مهم‌ترین مانع توسعه ایران است + ویدئو

امیر داداشی امیر داداشی

بازماندن ایران از توسعه موضوعی است که از دوره مشروطه مطرح است. احمد میدری، عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی، انشقاق سیاسی را مهم‌ترین مانع توسعه ایران در طول تاریخ می‌داند. او اعتقاد دارد که این بازرگانان و اهل قلم هستند که باید در این زمینه نقش‌آفرینی کنند و نباید مردم به دنبال فیلسوف‌شاه باشند.

به گزارش تجارت‌نیوز، بزرگداشت مرحوم محمد پارسا، از کارآفرینان قدیمی ایران و صاحبان کسب‌وکار، روز چهارشنبه، 27 دی 1402، در ساختمان اتاق بازرگانی تهران برگزار شد. در این مراسم احمد میدری، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی، در باب مدل‌های همکاری دولت و بخش خصوصی به سخنرانی پرداخت و نظرات خود در رابطه با دلایل بازماندن ایران از توسعه و راهکارهای قرار گرفتن در ریل پیشرفت به اشتراک گذاشت. 

در ادامه اهم اظهارات میدری آمده است. 

بازار سیاست بر تمام بازارها حاکم است

مسئله این است که اقتصاد در ایران و تمام کشورها به سیاست گره خورده است. یک قاعده‌ای وجود دارد که می‌گوید بازار سیاست بر تمام بازارها حاکم است و کشوری می‌تواند پیشرفت کند که بازار سیاستش را اصلاح کند.

اما بازار سیاست در ایران چه مشکلی دارد؟  شاخص شکنندگی حکومت یا سیاست می‌تواند به این پرسش پاسخ دهد. در این شاخص مبحثی در رابطه با قطبی‌شدن سیاست یا سیاسیون وجود دارد و توضیح می‌دهد که نخبگان یک کشور چگونه می‌توانند با یکدیگر به توافق برسند. 

از این رو باید گفت که بزرگ‌ترین مانع توسعه در ایران انشقاق سیاسی درون جبهه داخلی کشور است. 

برای جامعه آمریکا هم همین‌طور است. در شماره شهریور ماه نشریه اکونومیست تصویری طراحی شده که مجسمه آزادی آمریکا در حال دو نصف‌شدن به چشم می‌خورد که با این تصویر می‌خواهد بگوید مشکل سیاست در آمریکا همان دوقطبی‌شدن یا انشقاق سیاسی است. 

در مقاله اکونومیست آمده که دیگر امری در آمریکا نیست که احزاب آن را دستاویزی تخریب یکدیگر نکنند. البته همواره اختلاف بین دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان در آمریکا وجود داشته است. اما نقاط وفاق بسیاری هم آن‌ها با یکدیگر داشته‌اند. با این حال امروز حتی خودروهای برقی هم به محلی برای اختلاف تبدیل شده‌اند. 

در این کشور فرمانده هر ایالتی که جمهوری‌خواه باشد، نماینده کنگره هم از همان حزب انتخاب می‌شود و بالعکس. 

هنری کسینجر، سیاستمدار فقید ایالات متحده، نیز در آخرین کتاب خود می‌گوید که این کشور از جنگ ویتنام به بعد فراموش کرد آنچه باعث توسعه آمریکا شد و آن‌ها را به یک ملت بزرگ تبدیل کرد آشتی ملی بود. اما پس از جنگ ویتنام این کشور دو شقه شد. 

به اعتقاد بنده در ایران نیز از انقلاب مشروطه یک انشقاق سیاسی اتفاق افتاد که ثبات سیاسی در کشور را بلعید. 

نهضت ملی‌شدن نفت، انقلاب، دهه 60، دهه 80، سال 88 و ... همه انشقاق سیاسی بوده‌اند و این اتفاق اجازه نمی‌دهد که ایران بر مدار توسعه قرار بگیرد. 

مسیر توسعه ایران از کجا می‌گذرد؟

حال چه باید کرد؟ آدام اسمیت می‌گوید که انسان‌ها نفع‌طلب هستند و این را نمی‌توان از ذات انسان جدا کرد. از این رو باید محیطی ایجاد کرد تا این نفع‌طلبی شخصی با خیر همگانی عجین شود. این بازار رقابتی است که می‌تواند نفع شخصی را به خیر همگانی پیوند بزند.  

حال چه بخواهیم و چه نخواهیم اولین نیرویی که در یک کشور تشکیل می‌شود، نیروی نظامی- امنیتی آن است. تا زمانی که این نیرو قدرت نگیرد اولین نیاز جامعه که امنیت است فراهم نمی‌شود. پس گریزی از تشکیل چنین نیرویی نیست. 

با این حال سایر نیروها در تنش با نیروی امنیتی و نظامی نمی‌توانند به یک انسجام برسند. 

داستان توسعه این است که به این پرسش پاسخ دهد که چگونه تشکل‌های مدنی قدرت بگیرند؟ اما این تشکل‌ها در رقابت با هسته‌های اصلی قدرت نمی‌توانند به سازماندهی دست پیدا کنند.

این اتفاقی است که از زمان مشروطه ما دربارۀ آن اشتباه کرده‌ایم. تنها سلطنت‌طلبان نبودند که اشتباه کردند، بلکه مشروطه‌خواهان هم در مسیر اشتباهی قرار گرفتند.

مشروطه زمینۀ امکان ندارد، مگر اینکه ایران به سنت تاریخی خود بازگردد.  

در تاریخ ایران سه گروه همیشه حاکم بودند. گروه اهل شمشیر. اهل تجارت. اهل قلم. آنچه به تاریخ ایران استمرار و ثبات بخشید گروه تجارت و قلم بودند. این‌ها هیچ‌گاه منتظر دولت‌ها نماندند و در راستای حفظ فرهنگ و دیکته آن به حاکم گام برداشتند.

گویا ما همیشه به دنبال فیلسوف‌شاه هستیم؛ در حالی که هیچ کجای دنیا شاهان فیلسوف ندارند. مگر ترامپ و ریگان چه کسانی بودند؟  آنچه در حال حاضر باعث تغییر سرنوشت کشور می‌شود این است که صاحبان کسب‌وکار و استادان دانشگاه راه را پیدا می‌کنند و آن را پیشنهاد دهند.ما باید دنبال دوباره این هنر را یاد بگیریم. 

 

 

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.

اینفوگرافی