خبر فوری:

فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۹۰۲۵۳۴

چگونگی مرگ نگار کریمیان؛ مامور انتظامی اصلا ایست نداد +جزییات تازه

چگونگی مرگ نگار کریمیان؛ مامور انتظامی اصلا ایست نداد +جزییات تازه

هفته گذشته خبر کشته شدن دختری ۲۱ساله به دلیل شلیک اشتباهی یکی از ماموران نیروی انتظامی پاسگاه چمن‌سلطان در نزدیکی روستایی با همین نام در شهرستان الیگودرز استان لرستان رسانه‌ای می‌شود که «اعتماد» برای صحت و سقم خبر آن را پیگیری کرده است.

به گزارش تجارت‌نیوز، خبر جان باختن دختر جوان در شهرستان الیگودرز آن هم با شلیک اشتباهی مامور نیروی انتظامی سوالات زیادی در ذهن خانواده داغدار این دختر جوان و افکار عمومی ایجاد کرده است. فرمانده انتظامی شهرستان الیگودرز ۲۵ اسفندماه جاری در رابطه با این اتفاق اعلام کرد: «شب حادثه یکدستگاه خودرو پژو 405 بدون توجه به علائم ایست و بازرسی و اخطارهای مکرر ماموران برای ایست و بازرسی به‌طور غیرمجاز عبور کرده که ماموران به فرض اینکه این خودرو شامل مواد مخدر است، جهت توقیف خودرو اقدام به تیراندازی هوایی و در تعاقب به سمت لاستیک خودرو کردند که یکی از گلوله‌ها پس از اصابت به بدنه خودرو به یکی از سرنشینان خودرو که دختر جوانی به نام نگار کریمیان بود، برخورد و موجب جراحت او شد.»

این در حالی است که دایی این دختر جوان در این مورد می‌گوید: «مامور انتظامی اصلا ایست نداده است. شوهر خواهر من چهل‌سال است که راننده اتوبوس است. اکثرا بیش از ۳۰ مسافر را به مقصد می‌رساند. چطور می‌شود ایست پلیس را متوجه نشده باشد؟! مگر تازه گواهی‌نامه گرفته بود که این حرف‌ها را می‌زنند. الیگودرز که سیستان و بلوچستان نیست که ماموران در کمین باشند و یک ماشین هم فرار کند. حرف‌هایی که گفته شده صحت ندارد. ما تا پای قصاص پیش خواهیم رفت.»

مهدی رضایی، دایی جان باخته در مورد این حادثه به «اعتماد» می‌گوید: «یکی از برادرانم چند وقت پیش به خاطر مشکل قلبی فوت می‌کند. برای همین خواهرم، همسرش، سه دختر و داماد خانواده‌شان برای مراسم عزاداری به روستای فرسش می‌آیند. ما اصالتا اهل روستای فرسش الیگودرز هستیم. قرار شد بعد از مراسم خاکسپاری، خواهرم یعنی مادر نگار تا مراسم هفتم برادرمان بماند و شوهرش، سه خواهرزاده‌ام و همسر خواهرزاده‌ام به اصفهان برگردند. چون خواهر کوچک نگار می‌خواست به مدرسه برود. وقتی همگی سوار ماشین می‌شوند، نگار صندلی جلو کنار پدرش می‌نشیند و دو خواهر دیگر او به همراه داماد خانواده صندلی عقب می‌نشینند. وسط جاده فرعی نزدیک روستای چمن سلطان یکی از ماموران انتظامی که درجه استواری هم داشته به ماشین آنها که پژو ۴۰۵ نقره‌ای بود، شلیک می‌کند. تیر از کنار دست شوهر خواهرم رد می‌شود و به پهلوی چپ نگار اصابت و سپس به ستون ماشین برخورد می‌کند. آنها از ماشین پیاده و متوجه می‌شوند تیر به پهلوی نگار شلیک شده است. وقتی مامور نیروی انتظامی می‌بیند خانواده داخل ماشین بوده، سریع می‌گوید اشتباه شده است. در حالی که چه اشتباهی؟! مگر در آن جاده چند ماشین بود که اشتباه شلیک شده باشد؟ می‌گویند شخصی به اشتباه به همان مامور خاطی گفته بود ماشینی که در حال گذر است، مواد مخدر حمل می‌کند. البته این طوری به ما گفتند. خود من از قاضی کشیک پرسیدم این مامور از چه کسی دستور شلیک گرفته بود؟ قاضی کشیک هم گفت من دستور شلیک نداده بودم. ما متوجه نمی‌شویم مگر می‌شود بدون دستور مافوق، شلیک کرد!»

به گفته دایی نگار نیم ساعت بعد از این حادثه خواهر نگار با او تماس گرفته و گفته که تصادف کردند، اما اصل ماجرا را برای او تعریف نکرده و داخل بیمارستان متوجه شده چه اتفاقی افتاده است. رضایی می‌گوید که خواهر بزرگ نگار شب حادثه را برایش اینگونه تعریف کرده و گفته: «ما داشتیم در جاده فرعی می‌رفتیم و ماشین مامور نیروی انتظامی هم داشت از مقابل می‌آمد که یک دفعه صدایی شنیدیم. اول فکر کردیم چیزی به سمت ماشین پرت شده یا اینکه تصادف کردیم. پدرم ترمز کرد تا ببینیم چه اتفاقی افتاده است. همسرم در حالی که عصبانی بود از ماشین پیاده شد و به مامور گفت که چه کار کردی؟ در همین حین مامور نیروی انتظامی هم از ماشین پیاده شد و گفت؛ اشتباه شده است. بعد هم پرسید؛ همه سالم هستید؟! همسرم که متوجه تیراندازی نشده بود در جواب مامور از او پرسید، چطور؟ مامور هم گفت شلیک شده است. وقتی مامور متوجه شد تیر به پهلوی نگار برخورد کرده، به ما گفت که فقط دنبال من بیایید. تا جایی رفتیم که نیروهای هلال احمر ایستاده بودند. آنجا نگار را سوار آمبولانس‌های آنها کردیم و خود مامور هم جلوی آمبولانس رفت تا به بیمارستان امام جعفر صادق رسیدیم.»

مهدی رضایی می‌گوید: «پزشکان، نگار را سریع به اتاق عمل منتقل می‌کنند، اما بعد از جراحی وقتی به بخش ‌ای سی یو منتقل می‌شود با وجود اینکه چند واحد خون به او تزریق شده بود از شدت خونریزی تمام می‌کند. تیر از سمت چپ وارد پهلوی نگار شده بود و از سمت راست پهلوی او خارج و به ستون ماشین برخورد کرده بود. کارشناسی که برای بازدید از ماشین آمده بود، اعلام کرد؛ وقتی تیر شلیک شده، فاصله زیادی با ماشین نداشته و تقریبا از فاصله نزدیک شلیک شده . این اولین‌بار نیست که در این جاده چنین اتفاقی می‌افتد. چهار سال پیش هم ماموران نیروی انتظامی یک نفر به اسم شهرام رضایی را اینگونه کشتند و گفتند؛ تیر اشتباه شلیک شد. تیر به قلب شهرام رضایی برخورد کرد و او هم درجا جان باخت. او زن و بچه داشت. یک پسر و دختر. پسرش بعد از این اتفاق درس را رها کرد و رفت کارگری تا بتواند مخارج خانواده را تامین کند. بعد هم در توجیه تیری که به اشتباه به این مرد شلیک شده بود، گفتند او اعتیاد داشته و دیه‌اش را به خانواده پرداخت کردند. این‌بار هم که شلیک اشتباهی دامن خانواده ما را گرفت و دختر جوان‌مان جانش را از دست داد.»

منبع : اعتماد

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.