روزنامه جمهوری اسلامی:
چرا رسانههای حکومتی نمیتوانند بر افکار عمومی تاثیر بگذارند؟
اگر رسانه ملی و مطبوعات و خبرگزاریهای وابسته به دولت و نظام و حکومت از روشهای صحیح و مؤثر اطلاعرسانی که پایه اصلی آن واقعگرائی و اقدام بموقع است استفاده میکردند، باز هم میتوانستند حرف اول را بزنند و قطعاً فضای مجازی را تحتالشعاع خود قرار میدادند. عجیب است که علیرغم برخورداری از امکانات گسترده مالی، نیرو، تجهیزات و فناوری، رسانههای وابسته به دولت و حاکمیت نتوانستهاند هدایت افکار عمومی را در اختیار بگیرند و مقهور رقبای خود شدهاند.
به گزارش تجارتنیوز، روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود به موضوع نقد و تمجیدها از انقلاب اسلامی پرداخت و نوشت: این روزها به مناسبت ایام دهه فجر و با گذشت ۴۵ سال از پیروزی انقلاب اسلامی، قلمها و زبانهای زیادی به تمجید مشغولند و به همان نسبت نیز قلمها و زبانهای زیادی در حال تنقید و عیبجوئی و بدگوئی هستند.
واقعیت اینست که نه بدگوئی و نه تمجید بطور مطلق ارزش ندارند و آنچه لازم و مفید است، نقد منصفانه عملکرد مسئولین و متولیان انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است. نقد، هرگز به معنای نفی نقاط قوت و برجسته کردن نقاط ضعف نیست. دیدن نقاط قوت و ضعف در کنار همدیگر و جمعبندی بیطرفانه آنها را میتوان نقد منصفانه نامید. دهه فجر هر سال مناسبترین زمان برای این جمعبندی و ارائه نقد منصفانه است، چیزی که مسئولین باید پذیرای آن باشند.
تا چند سال قبل که فضای مجازی در اختیار عموم نبود و امکان ارائه و انتشار افکار و آراء آحاد مردم به افکار عمومی وجود نداشت، رسانه ملی و مطبوعات وابسته به دولتها هرطور که مایل بودند به ارزیابی عملکردها میپرداختند و اهداف خود را نیز تا حدود زیادی پیش میبردند. مطبوعات مستقل هرچند برای نقد منصفانه تلاش میکردند ولی در برابر گستردگی میدان عمل رسانههای دولتی به ویژه رسانه ملی قدرت تأثیر چندانی نداشتند. با ورود فضای مجازی به عرصه اطلاعرسانی، این موازنه تغییر کرد بطوری که اکنون حرف اول را در اطلاعرسانی، کسانی میزنند که در شبکههای اجتماعی فعال هستند.
اگر رسانه ملی و مطبوعات و خبرگزاریهای وابسته به دولت و نظام و حکومت از روشهای صحیح و مؤثر اطلاعرسانی که پایه اصلی آن واقعگرائی و اقدام بموقع است استفاده میکردند، باز هم میتوانستند حرف اول را بزنند و قطعاً فضای مجازی را تحتالشعاع خود قرار میدادند. عجیب است که علیرغم برخورداری از امکانات گسترده مالی، نیرو، تجهیزات و فناوری، رسانههای وابسته به دولت و حاکمیت نتوانستهاند هدایت افکار عمومی را در اختیار بگیرند و مقهور رقبای خود شدهاند.
تلاش برای کنترل شدید اینترنت نیز نهتنها نتوانسته به آنها کمک کند بلکه نتیجه عکس داده و اعتماد عمومی به رسانههای دولتی را با کاهش مواجه کرده است. این، از مصادیق عدم التزام به لوازم آزادی است که نوعی انحراف از مسیر انقلاب است.
منظور این نیست که حکمرانان باید نسبت به اشاعه مطالب ضداخلاقی و انحرافی در فضای مجازی بیتفاوت باشند. آنها اگر عملکرد صادقانه و عادلانهای داشته باشند، میتوانند اعتماد مردم را چنان جلب کنند که خود به خود و بدون اعمال محدودیتها و توسل به فیلترینگ و... از مطالب انحرافی و ضداخلاقی فاصله بگیرند و با مسئولین همراهی کنند.
در چنان شرایطی است که مردم به قانون عمل میکنند، احکام دینی را محترم میشمرند، برای اجرائی شدن تمام مقررات با مسئولین همراهی میکنند و درصدد تشویق کردن همدیگر به پذیرفتن قانون و عمل کردن به احکام برمیآیند.
این روش را بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی در تمام مدت ۱۰ سال رهبری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اِعمال کرد و به نتایج درخشانی که اعتماد مردم به نظام محور اصلی آن بود دست یافت. امروز اگر این اعتماد دچار خدشه شده، نباید مردم را مقصر دانست.
مقصر کسانی هستند که با روشهای غیراصولی درصدد تحکیم پایههای قدرت خود و محدود ساختن آزادیهای مشروع مردم در زمینههای مختلف برمیآیند. تنها راه ترمیم اعتماد مردم اینست که حکمرانان با عمل به فرموده امیرالمؤمنین به لوازم آزادی ملتزم باشند و همانطور که امام خمینی تأکید میکرد، خود را خادم مردم بدانند نه صاحب اختیار آنان.
نظرات