مدیریت ریسک در کسبوکارهای کوچک
تمام کسبوکارها ریسک دارند. بهخصوص که طرح کسبوکار با مجموعهای از فرضها و پیشبینیها نوشته میشود، و هرقدر هم که دقیق باشید، بعید است در دنیای واقعی همهچیز طبق انتظار شما پیش برود. ممکن است نرخ بهره بانکی تغییر کند، قیمت دلار خیلی بالا یا خیلی پایین بیاید، یک فناوری جدید به بازار عرضه شود،
تمام کسبوکارها ریسک دارند. بهخصوص که طرح کسبوکار با مجموعهای از فرضها و پیشبینیها نوشته میشود، و هرقدر هم که دقیق باشید، بعید است در دنیای واقعی همهچیز طبق انتظار شما پیش برود.
ممکن است نرخ بهره بانکی تغییر کند، قیمت دلار خیلی بالا یا خیلی پایین بیاید، یک فناوری جدید به بازار عرضه شود، قانون مالیات اصلاح شود یا رقیبی جدی به بازار ورود کند.
اگر یک فاکتور مهم تغییر کند، شرایط شما چهتغییری میکند؟ جریان نقدی کسبوکارتان چقدر تهدید میشود؟ در نسبتهای مالی چه تغییری بهوجود میآید؟ آیا کسبوکارتان هنوز سودآور خواهد بود؟
مدیریت ریسک
معمولا مرسوم است که در پیشبینیها سه سناریو احتمالی در نظر گرفتهشود. مثلا شرکتی که مواد اولیه خود را وارد میکند اما محصول را در بازار داخلی میفروشد، با دلار دههزارتومانی به سه شکل برنامهریزی میکند.
- قیمت دلار نزدیک به 10 هزار تومان بماند.
- قیمت دلار به زیر 7 هزار تومان بیاید.
- قیمت دلار از 13 هزار تومان بیشتر شود.
بعد برای هر سه شرایط به پیشبینی هزینهها و درآمدها میپردازند. هر اتفاق چه تاثیر مثبت و منفیای بر کسبوکار میگذارد.
مثلا افزایش قیمت دلار قیمت مواد اولیه را بیشتر میکند اما باعث گرانشدن برخی داراییهای شرکت مثل دستگاهها و تجهیزات میشود. افزایش ارزش داراییها (در صورت تجدید ارزیابی) عملیات تامین مالی را تسهیل خواهد کرد.
انواع ریسک
برخی از عوامل مربوط به داخل شرکت شما هستند، برخی دیگر از بیرون کسبوکارتان را تهدید میکنند. برخی عوامل بهصورت مستقیم روی سودآوری تاثیر دارند، تاثیر برخی دیگر اندک یا مبهم است. عواملی وجود دارند که میتوانید به آنها عدد نسبت بدهید، برخی دیگر کیفی و توصیفی هستند.
عواملی وجود دارند که میتوانید به آنها عدد نسبت بدهید، برخی دیگر کیفی و توصیفی هستند.
هدف از پیشبینی و حساسیتسنجی این متغیرها ایمن کردن شرکت از نوسانهای کسبوکار است، درست مثل ماشینی که با فنر و کمکفنر، سرنشینها را از پستی بلندیهای جاده حفظ میکند.
ریسک عمومی اقتصادی
بهره بانکی
در مواردی بانکها بجای یک بهره ثابت، وام با بهره شناور میدهند. یعنی اگر بهرهبانکی کاهش پیدا کند، شما هم باید بهره کمتر بپردازید. در بانکهای خارجی بهرههایی مثل بهره بینبانکی لندن (LIBOR) و «تورم بهعلاوه n» نیز بهعنوان بهرههای شناور پذیرفته میشود.
برای وام با بهره ثابت معمولا شرکتها با کاهش نرخ بهره، وام قبلی را تسویه میکنند و وام جدید میگیرند. برای همین پیشبینی امکان تسویه وام بدون بهره و کارمزد اخذ وام جدید یک پیشبینی حیاتی است.
افزایش نرخ بهره، تامین سرمایه جدید را برای شما دشوار میکند. آیا در این صورت منبعی دیگر برای تامین مالی درنظر گرفتهاید؟
نرخ ارز
در سال 1397 بهوضوح شاهد بودیم که نوسانهای نرخ ارز چطور به کسبوکارها صدمه میزند. اگر نرخ ارز رشد چشمگیر داشته باشد، ممکن است قیمت فروش شما از پولی که باید برای خرید مجدد مواد اولیه میپردازید بیشتر شود.
مثلا شما مانتو را دانهای 100 هزار میفروشید، حالا برای خرید پارچه وارداتی باید 120 هزار بدهید. با فروش تمام مانتوها قادر نخواهید بود بهاندازه کافی پارچه بخرید. یا تولیدتان افت میکند، یا به خاطر افزایش قیمت فروش کمتری خواهید داشت یا مجبور میشوید از کیفیت پارچه کم کنید.
برای نوسانهای نرخ ارز چه برنامهای دارید؟
اگر نرخ ارز افت چشمگیر داشته باشد، ممکن است نرخ فروش شما از بهای تمامشده کمتر شود. مثلا شما 120 هزار تومان پارچه خریدهاید، حالا برای آنکه بتوانید با اجناس وارداتی رقابت کنید باید قیمتی کمتر از 100 هزار تومان پیشنهاد کنید.
البته منظور ما، روی دادن این دو حادثه پشت سر هم نیست. وگرنه یکی اثر دیگری را خنثی میکند. منظور زمانی است که نرخ ارز پس از مدتی ثبات یکباره افت کند.
رکود اقتصادی
اگر اقتصاد وارد رکود شود، کالای شما هرقدر هم باکیفیت و ارزنده بدون مشتری روی دستتان میماند.
درست مشخص نیست که رکود بعدی کی رخ بدهد، چه صنایعی را تحت تاثیر قرار دهد، چه صنایعی از این شرایط سود ببرند و جایگاه شما دراینبین به چه صورت باشد.
تورم
سال بعد تورم چند درصد خواهد بود؟ آیا قیمت مواد اولیه شما بیشتر رشد میکند یا قیمت فروش کالایتان؟ اگر تورم کمتر یا بیشتر از پیشبینی شما باشد چه اتفاقی میافتد؟
موضوع دیگری که روی کسبوکار شما اثر میگذارد، کشش قیمت است. افزایش قیمت در برخی کالاها (مثل بنزین) تغییر چندانی در مقدار مصرف ایجاد نمیکند. اما برخی کالاها (مثل ساعت) با اندکی تغییر در قیمت تغییر زیادی در مصرفشان ایجاد میشود.
نرخ جهانی
کاهش قیمت فولاد به خاطر کاهش واردات آمریکا میتواند روی صنعت ساختمان در تهران اثر بگذارد. مواد اولیهای مثل مس، روی، اتانل، استون، اوره و گازوئیل تابع قیمتهای جهانی است.
ریسک گران شدن مواد اولیه مشخص است. اما ارزان شدن شدید هم خالی از ریسک نیست. شما در انبار خود محصولاتی با فهرستبهای قدیمی دارید. قیمت مواد اولیه افت میکند و تولیدکنندگان جدید محصولاتی ارزان را به بازار میفرستند. قیمتی که ممکن است از بهای تمامشده شما کمتر باشد.
ریسک سیاسی
ممنوعیتها و محدودیتها
شاید از همین فردا واردات فولاد ممنوع شود. شاید دیگر کسی حق نداشته باشد محصولات لبنی را صادر کند. معمولا این تصمیمها برای حمایت از مصرفکننده و بهخاطر منافع ملی گرفته میشود. اما شما باید برای این سورپرایزها آماده باشید.
از طرف دیگر ممکن است تولید یک کالا بهدلایل بهداشتی (مارگارین و لاستیک) یا زیستمحیطی (سیمان و محصولات کشاورزی پرآببر) ممنوع شود.
سهمیهها و تعرفهها
دولت میتواند تعرفه واردات را کم یا زیاد کند. این اتفاق حتی ممکن است در تعرفههای وارداتی کشوری دیگر مثل چین یا آمریکا رخ دهد.
همچنین سهمیههایی در سوخت، مواد اولیه، زمین، وام یا بخشودگیهای مالیاتی وجود دارد که میتواند کمتر یا بیشتر شود.
یارانههای نقدی و غیرنقدی
گاهی دولتها با یارانه از صنایع حمایت میکنند. مثلا ممکن است برای سوخت، برق یا محصولات لبنی یارانه در نظر بگیرند. یارانهای که میتواند کم یا زیاد شود.
از طرف دیگر ممکن مصرفکننده برای کالاهایی بهخصوص یارانه دریافت کند. مثلا شاید بین مردم شیری توزیع کنند که در کارخانه دولتی تولید میشود. بهاینترتیب سهم شما از بازار شیر کاهش پیدا میکند. (مردمی که شیر مجانی میخورند کمتر شیر خریداری میکنند.)
پروانهها و الزامات جدید
فرض کنید که قانون جدیدی مثل ملاحظات زیستمحیطی، ایمنی یا کاهش ساعت کاری تصویب شود.
در این صورت کسبوکار شما چه آسیبی میبیند؟ برای مقابله با آسیب چه راهحلی در نظر گرفتهاید؟
اقدامات تنظیم بازار
دولتها به انواع و اقسام گوناگون در بازار آزاد دخالت میکنند. مثلا ممکن است بدون در نظر گرفتن هزینه تولید، بخواهند قیمت کالاهای شما را مشخص کنند.
از طرف دیگر دولت ممکن است بخواهد قیمت دلار را زیاد یا کم کند. در این صورت شاید مجبور شوید دلار حاصل از صادرات را به دولت بدهید یا در واردات برخی از اقلام موردنیاز خود دچار مشکل شوید.
مثلا اگر بستنی با طعم قهوه تولید میکنید، شاید قهوه کالای غیرضروری تشخیص داده شود و دیگر نتوانید بهسادگی قهوه موردنیاز خود را به کشور بیاورید.
ریسک تغییر در دیدگاه عمومی
مد و سلیقه
اگر میخواهید محصولی را تولید کنید که در بین مردم مد شده و مصرف آن بالا رفته، چه تضمینی وجود دارد که مصرف همچنان بالا بماند؟
تغییر در جریانهای اجتماعی و سبک زندگی میتواند کسبوکارهای زیادی را تهدید کند.
موانع اخلاقی
محصولاتی که تولید آن اخلاقی نیست (مثل سیگار) یا مشکلات زیستمحیطی دارد (مثل باتری) با ریسک بیشتری همراه است.
برخی داروها، محصولات قندی، روغن ترنس (گیاهی جامد)، دخانیات، غذاهایی که دستکاری ژنتیکی شدهاند، ابزارهای سرگرمی و وسایل آتشبازی به غیر از ریسک ممنوعیت، ممکن است از طرف مردم کنار گذاشته شوند.
ریسک تغییرات فناوری
ریسک محصولات فناوری
بسیاری از شرکتهایی که خطکش، میز و ابزارهای ترسیم تولید میکردند با معرفی کامپیوتر ورشکسته شدند.
شرکتهای تولید دستگاههای ضبط و پخش موسیقی، دوربینهای قابلحمل، فلش مموری، سیدی و تلفن ثابت از سوی گوشیهای هوشمند تهدید شدند.
طبیعی است که این شرکتها نمیتوانند بهسرعت خود را به تولیدکننده کامپیوتر و گوشی تبدیل کنند.
ریسک فناوری تولید
فرض کنید با روش فعلی تولید هر خودکار برای شما 1000 تومان هزینه دارد و با چاپ سهبعدی میشود هر خودکار را با 10 تومان تولید کرد. چطور میخواهید با فناوری جدید مقابله کنید؟
اگر تولیدکنندهها روش تولید خود را تغییر دهند، شما چطور میتوانید با این تغییر مقابله کنید؟
ریسک قضایی
ممکن است کسی از شما شکایت کند. دلایل زیادی وجود دارد که پای یک شرکت به دادگاه باز شود:
- مسمومیت در صنایع غذایی
- آسیب مالی یا فوت و جرح در صنعت حملونقل
- عوارض جانبی شدید در صنایع دارویی
- مشکلات حسابرسی یا ارزشگذاری نادرست در صنعت مالی
- مصدومیت شدید بهخاطر کار با دستگاههای صنعتی
- ریزش ساختمان در صنایع عمرانی
- معیوب بودن محصول
در این موارد شما باید بتوانید از خود دفاع کنید و کسبوکار را نجات دهید. بهخصوص که مشکل همیشه با پرداخت غرامت حل نمیشود.
ریسک منابع انسانی
مدیریت
چه میشود اگر یکی از مدیران اصلی و مغزهای متفکر، شرکت را ترک کند؟ آیا راهی برای مدیریت و انتقال دانش پیشبینیشده است؟
کارگر
چه میشود اگر قانون کار تغییر کند، حداقل دستمزد زیاد شود یا ساعت کار کاهش پیدا کند؟
چه میشود اگر نتوانید بهاندازه کافی منابع انسانی ماهر با دستمزد معقول پیدا کنید؟
بینظمیهای مالی
آیا میتوانید حقوق کارمندان را منظم و بهموقع پرداخت کنید؟
آیا قادر هستید کسریها و اضافهکاریها را بهدقت محاسبه کنید؟
درخواستهای کارمندان (تعویض کامپیوتر یا خرید چای بهتر) چطور مدیریت میشود؟
ریسک مربوط به مشتری
از دست دادن مشتری
از دست دادن مشتریهای وفادار یا مشتریهای عمده ریسک بزرگی است. مثلا فرض کنید یک رستوران دارید که 80% درصد از محصولش را به یک مدرسه میفروشد. از دست دادن این مشتری (یا تغییرات فصلی) چه تاثیری بر کسبوکار میگذارد؟
حسابهای دریافتنی
اگر مشتری اصلی شما بدحسابی کند، چطور میخواهید با وجود حفظ او، طلب خود را وصول کنید؟
ریسک کیفی
ریسک اطلاعاتی
چه میشود اگر تمام اطلاعات شرکت از بین برود؟ مثلا سرور تجارتنیوز از بین برود و تمام مطالبی که تا امروز تولیدشدهاند دیگر وجود نداشته باشند؟
تمام شرکتها اطلاعاتی کلیدی دارند که به دلایل مختلف میتوانند مخدوش شوند: بدافزارها، دزدی، آتشسوزی، خرابیهای سختافزاری و هکرها. آیا چند بکآپ امن از اطلاعات دارید؟
مشکلات کیفی محصول
اگر محصولی که همین امروز تحویل دادهاید خراب باشد، چه مدت طول میکشد که محصول تعمیر یا تعویض شود؟
مشکلات کیفی
اگر مشکلی در کیفیت تولید یا مونتاژ شرکت بهوجود بیاید، اعتبار و پایداری شرکت تهدید میشود. شرکت شما برای مشکلات احتمالی چه برنامهای دارد؟
تاخیر در تحویل
اگر در زمان مشخصشده نتوانید محصول را تحویل دهید یا در تحویل مشکلی پیش بیاید که مشتری را راضی نکند چهکار میکنید؟
اگر تحویل در زمان مقرر انجام نشود چهکار میکنید؟
مثلا شاید به سفارش مشتری یک مبل ساختهاید و بهاشتباه بجای قرمز از پارچه سبز استفاده کردهاید. آیا میتوانید بدون زیان، کالا را تعویض یا مشتری را با همان رنگ راضی کنید؟
دیگر سرریزهای هزینه
یک محصول را بارها تولید کردهاید اما این بار یک مشکل کوچک نمیگذارد که محصول بهموقع آماده شود. همین موضوع هزینه تولید را افزایش میدهد. چهکار میکنید؟
ریسک مربوط به برونسپاری
در مواردی بخشی از کار را به شرکتها یا افرادی خارج از سازمان میسپارید. معمولا برونسپاری هزینهها را کم میکند، فناوریها و مهارتهای جدید را در اختیارتان میگذارد و باعث صرفهجویی در زمان میشود. اما به دلایلی ممکن است ادامه کار دشوار شود:
- قیمتها را بالا ببرند.
- کیفیتشان افت کند.
- در مدیریت زمان تحویل به مشکل بر بخورند.
- کسبوکارشان تعطیل شود.
- خودشان رقیب کسبوکار شما شوند.
آیا بهسادگی میتوانید یک جایگزین مناسب پیدا کنید؟ آیا از پس مشکلاتی که «آنها» بهوجود آوردهاند برمیآیید؟
ریسک بازار
تغییرات فروش
شهریور بهترین زمان برای لوازمالتحریرفروشیها است. تولیدکنندگان لباس ماه اسفند جشن میگیرند. آبان و آذر بازار فروشندگان شوفاژ داغ است. اما آیا تمام عیدها مردم به یک اندازه لباس میخرند؟
بازار به دلایل متعددی میتواند تغییر کند. فناوری جدید، تغییر در سلیقه، مد و اخلاق، تغییرات فصلی و قدرت خرید عمومی تنها بخشی از دلایل تغییر رفتار مصرفکننده است.
فناوری جدید، تغییر در سلیقه، مد و اخلاق، تغییرات فصلی و قدرت خرید عمومی تنها بخشی از دلایل تغییر رفتار مصرفکننده است.
علاوه بر افت فروش، ریسک افزایش ناگهانی و پیشبینینشده در فروش هم ریسک دارد. مثلا ممکن است با خالی شدن زودهنگام انبار به فکر خرید ماشینآلات یا استخدام نیروهای جدید باشید.
ممکن است نتوانید این حجم از رشد را مدیریت کنید یا شاید رونق موقتی باشد و تجهیزات و نیروهای جدید فقط هزینهها را بالا ببرد.
رقیب قویتر
فکر کنید یک کالای خوب تولید میکنید و نیمی از بازار در اختیار شما است. ناگهان سامسونگ اقدام به تولید همین کالا میکند و با سرمایه و تبلیغات زیاد آن را به بازار میفرستد.
رقابت با یک شرکت بزرگ دشوار است. بهخصوص که آنها بهخاطر اقتصاد ابعاد و دراختیار داشتن زیرساختهای تولیدی میتوانند قیمتهایی بهشدت رقابتی پیشنهاد کنند که برای شما ممکن نیست.
ریسک فریب فرصت
رشد شدید پیشبینینشده
همانطور که گفتیم استقبالِ دور از انتظار خالی از ریسک نیست. مراجعه تعداد زیادی کاربر به سایت، ثبتنام جمعیتی کثیر در اپلیکیشن یا آپلود کردن حجم بالایی از عکس و فیلم میتواند کسبوکار شما را کاملا از بین ببرد. در این شرایط نمیتوانید از مشتریها بخواهید که از شما خرید نکنند.
فروش خیلی زیاد
باید برای پول زیاد آماده باشید. آیا میتوانید به بانک خود بروید و با تغییر حساب درخواست سود بیشتر کنید؟ آیا امکان تسویه بدون بهره برای وامهای با بهره بالا وجود دارد؟
پولهای اضافه به کجا خواهد رفت؟ به شکل سود تقسیم میشود؟ برای مقاصد سرمایهای خرج میشود؟ بدهیها پرداخت میشود؟ مدیران پاداش میگیرند؟
رقیب بزرگ برای فروش
تصور کنید در یک خیابان دو رستوران وجود دارد. یکی رستوران شما و دیگری رستورانی معروف و همیشه شلوغ. حالا صاحب رستوران میخواهد همهچیز را با قیمتی مناسب بفروشد. چه کار میکنید؟
اگر رقیب بزرگ شرکتش را میفروشد میتوانید تمام شرکت را بخرید، به خرید داراییهایش بسنده کنید یا برای خرید مشتریان عمده (که شاید رقیب فکر نمیکرد میتواند این دارایی را بفروشد) وارد مذاکره شوید.
نظرات