حتما شما هم شنیدهاید که احتیاج مهمترین مولد برای خلاقیت است. اگر نیازی وجود نداشته باشد، کسی برای رفع آن نیاز تلاشی نمیکند و در نتیجه پیشرفتی حاصل نمیشود. «نیاز پدر اختراع است.» این تصور به دلایل مختلف اشتباه است. اگر احتیاج عامل محرک تولید باشد، مولدترین جوامع باید محتاجترین آدمهای روی زمین باشند. اما
بسیاری از مردم فکر میکنند که قادر نیستند شغل خود را انتخاب کنند و باید به هر شغل نامناسبی که یافت شود، تن دهند. آنها باور کردهاند که به دلیل بالابودن نرخ بیکاری، پیدا کردن شغل سختتر از آن است که بخواهیم به دنبال ماکزیمم کردن رضایت شغلی خود باشیم. اما این حرف درست نیست.
شرکتهای زیادی کار تولید محتوا را با نشاندن یک نویسنده توانا در مقابل یک کامپیوتر شروع میکنند. بعد از مدتی احساس میکنند محتوای تولید شده چندان مناسب نیست و باید روش کار خود را تغییر دهند. شاید حتی نویسنده خود را عوض کنند. اما آنها خبر ندارند که برای بهبود اوضاع بجای یک نویسنده جدید،
فرض کنیم که شمای خواننده، آقا هستید و میخواهید به همراه یک خانم به مسافرتی طولانی بروید. چهکسی پشت فرمان مینشیند؟ اگر خانم هستید، شرایطی را تصور کنید که در یک سفر، یک راننده آقا همراه شما است. آیا به خاطر جنسیت فرض میکنید که رانندگی خانمها الزاما بدتر از آقایان است؟ این ادعا که
بعضیها متخصص کامپیوتر هستند، اما همه آدمها باید کار با کامپیوتر را بلند باشند. اقتصاد هم چیزی شبیه به علوم کامپیوتر است. قرار نیست همه اقتصاددان باشند، اما همه باید به علم و مهارتهای نرم اقتصادی مجهز شوند. وقتی میگویم همه، منظورم دقیقا همه است. چه یک فرد خانهدار چه شخصی که مدیرعامل یک شرکت
یک شرکت بهغیر از کالا و خدمات چه چیزهای دیگری تولید میکند؟ شاید به آلودگی، تقاضا برای نیروی کار و بازاری برای مصرف انرژی فکر کنید. اما شرکتهای امروزی یک تولید جانبی مهم دیگر هم دارند: اطلاعات. حجم زیاد اطلاعات تولیدشده در شرکتهای مدرن باعث پیدایش زمینهای به نام هوش کسبوکار (هوش تجاری) یا Business
قبل از آنکه وارد بحث رفتارهای غیرمنطقی در علم اقتصاد رفتاری شویم، به یک سوال بسیار ساده پاسخ دهید: در مرحله آخر یک بازی من و شما صد میلیون تومان پول برنده شدهایم. شما (به صورت مخفی) میتوانید یکی از این دو گزینه را انتخاب کنید: A) تمام پول را بردارید. B) جایزه را با
اقتصاد رفتاری (behavioral economics) به مطالعه رفتار اقتصادی افراد میپردازد. افرادی که برخلاف فرض اقتصاد کلاسیک همیشه هزینهها و فایدهها را در نظر نمیگیرند و اتفاقا رفتارهای بهشدت غیرعقلایی دارند. این رفتار اقتصادی از خریدوفروش سهام در بورس گرفته تا پرداخت پول به خیریه، نمودهای مختلفی پیدا میکند. با این وجود رفتار اقتصادی ایرانیها کمتر مورد
هر کشتی یک ظرفیت بهخصوص دارد. اگر کشتی را کمتر از ظرفیت بارگیری کنند، مقدار زیادی سوخت و زمان هدر میرود و هزینه حملونقل بیش از اندازه بالا میرود. اگر بار کشتی بیش از ظرفیت باشد، ریسک غرق شدن کشتی و از دست رفتن دارایی بالا میرود. به این اختلاف وزن بار، وزن مرده یا
ما ظهور برخی از فناوریهای تاثیرگذار تاریخ را دیدیم. کامپیوترهای خانگی، کنسولهای بازی و تلفنهای همراه هوشمند برخی از این فناوریهای اعجابآور هستند. اما همزمان با تولد این وسایل، شاهد مرگ ابزارهایی بودیم که دنیا به آنها عادت داشت: ماشینتایپ، دوربین آنالوگ، ضبطصوت خانگی و فکس. اثر کشتی بادبانی (Sailing ship effect) قرار است در
آخرین اخبار