فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۹۶۰۴۴۹

فیلم قیف رضا عطاران خانوادگی نیست + داستان

فیلم قیف رضا عطاران خانوادگی نیست + داستان

با اینکه «قیف» یک اثر کمدی و فانتزی‌ست، اما خانوادگی نیست. شوخی‌های دوپهلویی در اثر وجود دارند که به صورت کنایی بیان می‌شوند و ممکن است مورد توجه همه مخاطبین قرار نگیرند.

به گزارش تجارت نیوز،

فیلم قیف روایت ماجراهایی عاشقانه بین چند انسان و غیرانسان است که مدام در معرض خطر قرار می‌گیرد. در خلال این موقعیت‌ها، موضعی انتقادی هم به وضعیت جامعه دارد. قیف مخفف اسم شخصیت رضا عطاران است؛ کسی که از سیاره‌ای به نام هیرکانی به زمین آمده عاشق شده و سر سفر عقد نشسته این موجود فرازمینی اما گرفتار دشمنان قبیله خود هیرکینی ها میشود و نزدیک است که به شکل گربه درآید.

رضا عطاران، فریده سپاه منصور، گیتی معینی، رضا نیکخواه، صدف اسپهبدی، ویدا جوان، تورج نصر، محمود نظرعلیان، علی باباجانی، شبنم گودرزی، حسین عابدینی، حمید رضا دشتی و عباس جمشیدی‌فر بازیگران این فیلم هستند.

خلاصه داستان قیف

قیف که از سیاره هیرکانی برای پیداکردن عشق واقعی به زمین آمده، درست در روز عقدش با ملوک، توسط ژاله ربوده می‌شود. ژاله که اهل سیاره هیرکینی‌ست، کینه شاهزاده هیرکانی، یعنی قیف را بر دل دارد و می‌خواهد او با برادرزاده‌اش ازدواج کند. قیف که به دنبال عشق واقعی‌اش است، زیربار این ازدواج نرفته و از دست ژاله می‌گریزد. وقتی قیف به ملوک می‌رسد، در تاریخ زمینی، 40 سال گذشته و ملوک پیر شده است، فرصت زیادی هم برای قیف باقی نمانده تا با عشق واقعی‌اش به هیرکان برگردد. او از پدرش یک مهلت یک روزه می‌گیرد که ملوک را راضی کند تا قبل از شروع نفرین سیاه، با او به هیرکان بیاید. در نهایت ملوک می‌پذیرد و قیف، با عشق واقعی‌اش به هیرکان برگشته و پادشاه آینده هیرکان می‌شود.

نقد

فیلم فانتزی «قیف» داستانی تخیلی درباره شاهزاده هیرکان است که برای یافتن عشق واقعی راهی زمین شده است. هیرکان، قمر نامرئی سیاره زهره در فضاست و قوانین سخت‌گیرانه‌ای دارد. یکی از آن قوانین این است که اگر شخصی، در مدت محدود نتواند عشق حقیقی خود را بیابد، گرفتار نفرین سیاه شده و گربه می‌شود. قیف در پی یافتن عشق واقعی به ملوک می‌رسد که درست در شب عقد اتفاقی ناگوار می‌افتد.

با اینکه «قیف» یک اثر کمدی و فانتزی‌ست، اما خانوادگی نیست. شوخی‌های دوپهلویی در اثر وجود دارند که به صورت کنایی بیان می‌شوند و ممکن است مورد توجه همه مخاطبین قرار نگیرند، اما وجود این دست شوخی‌ها، سبب بالارفتن رده سنی اثر می‌شود.

منطق فیلم «قیف» منطق دو دوتا چهار تای دراماتیک نیست. منطق فیلم های زی مووی است که کارگردان سکانس ها را داخل فیلم گذاشته چون بنظرش عالی آمده است!

در قیف،عباس جمشیدی فر نقش اسد را بازی کرده است که می توان آن را نقطه عطف کارنامه کاری وی دانست.جایی که در خیلی از سکانس ها او حتی از عطاران هم جلوتر می زند و تبدیل به جذاب ترین عنصر آخرین ساخته امیر یوسفی می شود.بازیگری که از خود متن هم پررنگ تر است.

در قیف تقریبا هر ۵ دقیقه یکبار ما شاهد یک شوخی کلامی یا رفتار جنسی هستیم.حتی دوربین هم در خدمت این دست از شوخی ها قرار دارد.بجای آنکه حرکت دوربین در خدمت ایجاد تعلیق و خلق موقعیت کمدی باشد ،کاملا در استخدام شوخی های دم دستی در آمده است.نامگذاری ها هم از این امر مستثنی نیستند.بگذریم که در این دست از شوخی ها هم،خلاقیت به چشم نمیخورد و دست فیلم نامه نویس برای بیننده رو شده است!

شیرینی ذاتی بازیگران،استفاده از تکنیک تکرار که شیوه همیشگی کمدی های عطاران است،بهره بردن از جلوه‌های ویژه و کمک از نریشن برای پرکردن خلأهای موجود در قصه،تاحدی می تواند بیننده را تا اواسط فیلم با اثر همراه کند.اما به قدری فیلمنامه در خلق موقعیت،ایجاد گره و حل آن عقیم است که در نیمه دوم و بخصوص پرده سوم،مجبور به کش دادن و آب بستن به قصه می شود ،تا جایی که تماشاگر را کلافه می کند .

در پایان باید گفت(قیف) فیلمی در خدمت شوخی های جنسی و کنایه های سیاسی است  ونه آنها در خدمت فیلم!

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.