گزارش «تجارتنیوز» از پرداختنشدن حق پرستاری معلولان و مشکلات آنها؛
صف دریافت حق پرستاری معلولان هر روز طولانیتر میشود
شاید عضو بعدی جامعه معلولان هر کدام از ما باشیم
نگاهی به زندگی معلولان در جامعه ایران نشان میدهد که با وجود شعار «معلولیت، محدودیت نیست»، این معلولیت برای آنها نه تنها به محدودیت که به «محرومیت» نیز ختم شده است.
به گزارش تجارت نیوز، سالهاست که معلولان به امید تحقق شعارها و وعدههایی که به آنها داده شده، زندگی میکنند. در این بین، بنا به شرایط و عدم توجه به مساله پیشگیری، تعداد قابل توجهی هم به جامعه معلولان کشور افزوده میشود؛ از تصادفات رانندگی گرفته تا حوادث کار که بررسی هر کدام از آنها به زمان زیادی نیاز دارد. اما با این وجود، معلولان در کشور ما همیشه از حقوق اصلیشان محروم بودهاند.
وعده مناسبسازی فضاهای شهری، فراهم کردن وسایل نقلیه عمومی با توجه به نیاز معلولان، قانون استخدام، کمکهزینههای درمان و نگهداری از آنها در منزل، همه و همه تنها در وعدههایی خلاصه شدهاند که هیچگاه به مرحله اجرا نرسیدهاند.
اما شاید ضربه آخری که به جامعه معلولان وارد شد، نادیده گرفتن آنها در برنامه هفتم توسعه بود! هر چند بسیاری از فعالان حوزه معلولان تلاش کردند تا بتوانند نیازمندیها و خواستههای این افراد را به مسئولان ارائه دهند و تغییری در قوانین ایجاد کنند، اما همه چیز پشت سد بیتوجهی متوقف مانده است.
نگاهی واقعبینانهتر به اوضاع، حاکی از آن است که سیاستگذاران نظام رفاهی و مالی، ترجیح دادهاند این قشر از جامعه را در فضایی خاکستری و دور از انظار نگه دارند. وقتی در روز جهانی معلولان، وزیر رفاه به جای اینکه به این افراد قوت قلب داده و به آنها گوشزد کند که دولت تمام تلاش خود را برای رفع محدودیتهایی که بر سر راهشان قرار گرفته به کار میگیرد، آرزوی ریشهکن شدن معلولیت را دارد، دیگر نمیتوان چندان انتظاری برای اجرای درست و دقیق قوانین و وعدهها از آنها داشت.
کسری بودجه؛ پای ثابت بیتوجهی مسئولان به معلولان
فاطمه احمدی، یکی از افرادی است که سالهاست در زمینه خدماترسانی به معلولان و اجراییشدن قوانین مرتبط با آنها تلاش میکند. او در این زمینه به تجارتنیوز میگوید: وقتی سال ۹۶ قانون حمایت از معلولان به تصویب رسید و در واقع اصلاحیهای شد بر قانون مصوب سال ۸۳ تا به حمایت از معلولان جنبه عملیتر ببخشد، خیلیها امیدوار بودند که ممکن است تحولی قابل قبول در زندگی این افراد به وجود بیاید. اما نه تنها تحولی ایجاد نشد که هیچ، این قانون هم با تمام موادی که اگر اجرایی میشدند، میتوانست بهبود قابل توجهی در زندگی افراد دارای معلولیت ایجاد کند، به دست فراموشی سپرده شد.
او میافزاید: هر وقت در مورد حق و حقوق معلولان به سازمانها و نهادهای دولتی مراجعه میکنیم، اولین بهانه آنها برای عدم اجرای قوانین، نبود بودجه لازم است. در واقع هیچگاه اعتبار مورد نیاز این افراد از سوی دولتها به دستگاههای ذیربط درست پرداخت نمیشود. این حوزه همیشه با کسری بودجه مواجه است. همانطور که مناسبسازی شهرها برای معلولان سالهاست، به بهانه نبود بودجه نادیده گرفته شده است.
این فعال حامی حقوق معلولان میگوید: وقتی در برنامه هفتم توسعه همان اندک اعتبار مربوط به معلولان از بهزیستی گرفته شد، میدانستیم که سال سختی را در پیش خواهیم داشت.
نادیده گرفتن حق پرستاری و مشکلات معلولان
احمدی در بخش دیگری از سخنان خود میگوید: اندک حق پرستاری که بهزیستی در اختیار خانواده افراد دارای معلولیت میگذاشت، هر چند نمیتوانست تمام مخارج آنها را پوشش دهد، اما برای اکثر خانوادههایی که زیر خط فقر زندگی میکنند همین اندک هم روزنه امیدی بود.
او میافزاید: وقتی قرار شد این حق پرستاری از سوی سازمان هدفمندی یارانهها به مددجویان پرداخت شود، مشکلات شروع شد. ابتدا مستمری تعداد زیادی از معلولان که اکثر آنها معلولان زیر سن قانونی بودند که حق پرستاریشان به حساب والدین آنها واریز میشد، قطع شد. پیگیریهای صورتگرفته تنها یک جواب برای ما داشت و آن هم ابهام در برخی از حسابها بود.
این فعال حوزه معلولان میگوید: سازمان هدفمندی یارانهها در حالی از ابهام در حسابها حرف میزند که تمامی پروندهها و مشخصات افراد با میزان معلولیت و مبلغی که دریافت میکردند به آنها واگذار شده بود. اما حالا که تقریبا چهار ماه از سال جاری میگذرد هنوز هم بسیاری از خانوادهها به بهانههای واهی از دریافت این حق پرستاری محروم ماندهاند.
احمدی خاطرنشان میکند: بیتوجهی به معلولان، آنها را سرخورده کرده و از جامعه عقب میراند. این افراد سالها تلاش کردهاند که با وضعیت جسمانی خود کنار آمده و بتوانند در جامعه از حقوقی برابر دیگر شهروندان برخوردار شوند، اما تمام تلاش مسئولان ما این است که این افراد را در انزوا نگه داشته و کاری کنند که انگار اصلا در جامعه وجود ندارند.
شاید عضو بعدی جامعه معلولان هر کدام از ما باشیم!
فاطمه احمدی میگوید: بارها و بارها در نشستهایی که با مسئولان مختلف داشتهایم به این مساله اشاره کردهایم که معلولیت اتفاقی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت. در واقع، حادثه خبر نمیکند! شاید عضو بعدی جامعه معلولان هر کدام از ما باشیم. اگر واقعا به این مساله باور داشته باشیم، آن وقت در فراهم آوردن شرایط بهتر برای زندگی این افراد قطعا تلاش بیشتری میکنیم.
آماری که هر لحظه ممکن است تغییر کند
در حالی بنا بر آمارهای رسمی، مشخصات حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر دارای معلولیت از جمله ۳۳ هزار فرد دارای ضایعه نخاعی، در بانک اطلاعاتی کمیسیون پزشکی بهزیستی ثبت شده است، که سه درصد از آنها دارای معلولیت شدید و خیلی شدید هستند. اما نکته تاسفبار اینجاست که سالانه ۲۵۰۰ نفر دارای ضایعه نخاعی به این لیست اضافه میشوند.
بنا بر گفته رئیس سازمان بازرسی کل کشور ۲۹ دستگاه در اجرای قانون حمایت از معلولان نقش دارند و موظف هستند با عمل به قانون از مشکلات جامعه معلولان بکاهند اما بر اساس همین آمار رسمی، هم اکنون ۷۵ هزار و ۱۹۹ نفر کمک هزینه حق پرستاری و مددکاری افراد دارای معلولیت در خانواده و ۳۱ هزار و ۳۱۷ نفر نیز کمک هزینه حق پرستاری افراد دارای آسیب نخاعی از سازمان بهزیستی کشور دریافت میکنند، در حالی که عده زیادی نیز پشت نوبت دریافت حق پرستاری هستند.
گزارشهای بیشتر را در صفحه جامعه بخوانید.
نظرات