فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۹۰۱۶۶۳

نقش حمید رسایی در برکناری علیرضا خدابخشی از معانت سیاسی صداوسیما چیست؟

نقش حمید رسایی در برکناری علیرضا خدابخشی از معانت سیاسی صداوسیما چیست؟

«علیرضا خدابخشی» که به واقع عجیب‌ترین معاون سیاسی سازمان صداوسیما در تاریخ جمهوری اسلامی است، روز گذشته از این معاونت کنار رفت. اگرچه ابتدا خبر «برکناری» او منتشر شد و ساعتی بعد متن استعفا روی خروجی رسانه‌ها قرار گرفت.

به گزارش تجارت‌نیوز، علیرضا خدابخشی که ۲۲ مهر ۱۴۰۰ با حکم پیمان جبلی به عنوان معاون سیاسی سازمان صداوسیما منصوب شده بود، در دو سال و اندی حضور خود بار‌ها در جمع و حلقه نزدیکانش، در صحبت‌هایش میان مدیران و خبرنگاران صداوسیما و اظهاراتش با کارکنان این سازمان، خود را «چریک» خوانده و گفته بود که چریک‌ها عمر کوتاهی دارند و او نیز تصمیمی برای ماندگاری طولانی در صداوسیما ندارد بلکه تنها می‌خواهد بر اساس الگوی یک چریک تغییرات سریع در ساختار و عملکرد سازمان صداوسیما بدهد.

خدابخشی؛ متفاوت از اسلاف خود در معاونت سیاسی صداوسیما

معاونان سیاسی در سازمان صداوسیما در ادوار گذشته چهره‌های متفاوتی از «علیرضا خدابخشی» بودند و به نوعی قائم‌مقام سازمان و نفر اول در حوزه خبر محسوب می‌شدند. بدون تردید خبر مهم‌ترین رکن صداوسیما است و خبر صداوسیما زیرنظر معاونت سیاسی این سازمان، در عمل تریبون و زبان رسمی جمهوری اسلامی تلقی می‌شود. حوزه‌ای که توسط معاونت سیاسی این سازمان اداره و جهت‌دهی می‌شود.

از مرداد ۱۳۶۰، محمدحسن زورق، معاونت سیاسی صداوسیما را برعهده گرفت و تا سال ۶۸ در این سمت فعالیت می‌کرد. پس از تغییر و تحولاتی که در داخل سازمان صداوسیما در سال ۶۸ رخ داد، زورق جای خودش را به عبدالناصر همتی داد. همتی از سال ۱۳۶۸ تا سال ۱۳۷۳ معاون سیاسی سازمان صداوسیما بود. بیشتر این دوران را معاون محمد هاشمی بود و مقطع کوتاهی را هم با علی لاریجانی همکاری کرد، اما بعد از سازمان خارج شد.

با تثبیت و تسلط علی لاریجانی بر صدر ریاست صداوسیما، حسین محمدی به عنوان معاون سیاسی لاریجانی در تلویزیون جانشین همتی شد و در این دوران معاونت سیاسی هویت و شکل جدیدی گرفت از بخشی به عنوان «صرفا یک تنظیم‌گر ساده اخبار» به بازوی سیاستگذاری سازمان و رییسش تبدیل شد.

در اهمیت این تطور نقش و جایگاه می‌توان به ساخت برنامه «هویت» در این معاونت در سال ۱۳۷۵، ممنوع‌التصویر شدن برخی چهره‌ها یا سانسور برخی اخبار و جهت‌گیری عیان و تاثیرگذار این معاونت در انتخابات‌های ریاست‌جمهوری سال ۱۳۷۶ و ۱۳۸۰ اشاره کرد. «حسین محمدی» بعد از پایان کار و دوران فعالیت در معاونت سیاسی، به عنوان عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون بیت رهبری منصوب شد و هنوز هم این مسوولیت را برعهده دارد. پیش از حسین محمدی نیز دوره کوتاهی، علی آقامحمدی سرپرست این معاونت بود که او نیز امروز در دفتر رهبری حضور دارد و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است.

عبدالرضا رحمانی‌فضلی، دومین معاون سیاسی صداوسیما در دوره علی لاریجانی بود. عزت‌الله ضرغامی که به جای علی لاریجانی آمد، مجید آخوندی را به عنوان معاون سیاسی منصوب کرد. مجید آخوندی، اما یک رفت و برگشت را در معاونت سیاسی صداوسیما تجربه کرده است؛ آخوندی با ضرغامی آمد و در دوره دوم مسوولیت وی، علاوه بر معاونت سیاسی، ریاست هدفمند‌سازی یارانه‌ها را هم برعهده گرفت، اما در دوره سرفراز، بعد از تغییر معاونت سیاسی سازمان به معاونت خبر و انتصاب پیمان جبلی در این معاونت، برکنار شد، اما سرفراز که جایش را به علی‌عسگری داد و دوباره معاونت خبر به معاونت سیاسی تغییر پیدا کرد، مجددا این آخوندی بود که در صدر این پست قرار گرفت. تا اینجای کار معاونان سیاسی چهره‌های به طور کامل در چارچوب داخل نظام و با سابقه در فعالیت رسانه یا تجربه در بخش‌های مدیریتی هرچند کوتاه و محدود، در صداوسیما بودند.

وقتی علیرضا خدابخشی به این سمت منصوب شد، مجید آخوندی از این معاونت کنار رفت؛ چهره‌ای که ۳ دهه مسوولیت‌های مختلف را در صداوسیما تجربه کرده بود.

البته پیمان جبلی بعد از آخوندی در مقطع کوتاهی معاون سیاسی صداوسیما بود. او همچنین پیش از رسیدن به صندلی ریاست صداوسیما، مدیر شبکه العالم، مدیر پرس‌تی‌وی و معاون برون‌مرزی صداوسیما و بعد هم سفیر و بعد از تجربه کوتاه معاونت سیاسی، رییس سازمان صداوسیما شد.

جبلی که رییس صداوسیما شد، وحید جلیلی در جایگاه قائم‌مقامی او نشست و بعد خدابخشی - پسرخاله وحید و سعید جلیلی - به معاونت سیاسی آمد. همه سابقه او در صداوسیما به خدمتش در بخش رادیویی محدود بود؛ بخشی در برنامه‌های صبح رادیو که تحلیل و تفسیر اخبار صبحگاهی را بر‌عهده داشت و بعد از این دوران فعالیت از صداوسیما نقل مکان کرد. در همان ایام بود که صحبت‌های جنجالی‌اش در ویدیو معروف و وایرال شده در سال‌های اخیر، از مواجهه با عزت‌الله ضرغامی، در کسوت رییس صداوسیما در تاریخ ثبت شد.

در ویدیوی کوتاهی که از اظهارات خدابخشی در این جلسه ضبط شده او حرف‌های جالبی می‌زند که مرور آن، در سال‌هایی که صداوسیما در ید اختیار جلیلیون و پسرخاله‌شان بود، خالی از لطف نیست. خدابخشی جوان در این ویدیوی کوتاه می‌گوید: «عرایضم را با یادی از علیرضا پهلوی، فرزند محمدرضای پهلوی شروع می‌کنم؛ اصراری ندارم بگویم اسم پهلوی را نمی‌برم.

اگر رییس رسانه ملی ما این اندازه ابا داشته باشد از اینکه اسمی از علیرضا پهلوی را ببرد، دیگه وای به حال اینکه چگونه می‌توانیم ادعا داشته باشیم که به صورت عقلانی می‌خواهیم از مبانی انقلاب دفاع کنیم. معتقدم صداوسیمای ما در جهت حاکمیت گفتمان رهبری در کشور کار نمی‌کند.»

خدابخشی که در این زمان دانشجوی دانشگاه امام‌صادق (ع) بود به تندی به ضرغامی تاخت و شیوه مدیریت او در صداوسیما را نقد کرد.

همان نقد‌ها نوع نگاه این طیف را نشان می‌دهد که به نوعی حلقه ورودشان به سازمان صداوسیما شد. نقد‌هایی که خدابخشی در یک جلسه کوچک به ضرغامی بیان کرد و چند سال بعد وحید جلیلی در نامه‌های تندی علیه و خطاب به مدیران صداوسیما نوشت و در اقدامی بی‌سابقه به چهره‌هایی که تا پیش از این مورد عتاب و خطاب قرار نگرفته بودند، تاخت.

درست در روز‌هایی که سعید جلیلی در جلسات انتخاباتی اصولگرایان شرکت نمی‌کرد وحید جلیلی نامه تند انتقادی به حسین محمدی نوشت و تیغ نقد خود را نیز روی نام چند تن از ذی‌نفوذان در اداره صداوسیما تنظیم کرد و آنان را به کنایه «شیفتگان خدمت» خواند و نوشت که این گروه مناصب صدا‌و‌سیما را بین خود دست به دست کرده‌اند، همگی بچه‌های دو کلاس از یک دبیرستان در تهران دهه پنجاه‌اند!

او با ذکر اسامی «حسین محمدی، مرتضی میرباقری، عزت ضرغامی و علی‌عسگری» به صراحت مدعی شد که این تیم هم‌قسم شده‌اند، نگذارند مدیریت رسانه ملی از چنگ بچه‌های خانی‌آباد و نازی‌آباد خارج شود!

لحن جلیلی در قبال چهره‌هایی همچون حسین محمدی که هم عضو دفتر رهبری است و هم عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام را دارد به اندازه‌ای تند بود که روزنامه کیهان در یک یادداشت بی‌نام که در حمایت از حسین محمدی بود، به وحید جلیلی هشدار داد مراقب باشد که به سرنوشت «حشمت‌الله طبرزدی» مبتلا نشود.

سرنوشت نقد‌های وحید جلیلی همان بود که روزنامه فرهیختگان در غائله نامه‌نگاری وحید جلیلی به آن اشاره کرده بود، سهمی از صداوسیما می‌خواست!

وحید جلیلی سهمش را حدود ۳ سال پیش گرفت و صداوسیما را با تغییرات مدیریتی زیادی از عرصه مدیران شبکه‌ها تا آوردن پسرخاله‌اش، علیرضا خدابخشی به معاونت سیاسی صداوسیما، به ایده‌ای که در ذهنش بود تبدیل کرد؛ قرارگاهی با مدیریت انقلابی!

دست روزگار بود یا دست‌های پشت‌پرده، اما وحید جلیلی بر مسند قائم‌مقامی صداوسیما تکیه زد و پسرخاله‌اش که خارج از سازمان مشغول کار‌های آزاد بود را به معاونت سیاسی آورد و خدابخشی به اندازه‌ای از صداوسیما دور بود که هیچ کس در معاونت سیاسی او را نمی‌شناخت. او در رسانه‌های مکتوب فعالیت داشت و عمده فعالیت‌هایش نیز در حوزه‌های سیاسی و اقتصادی بود. زمانی به عنوان خبرنگار مجلس در روزنامه ابرار فعالیت می‌کرد و بعد‌ها معاونت سردبیری روزنامه همشهری را برعهده گرفت.

مدیریت چریکی و تصمیمات انتحاری

خدابخشی از ابتدای ورود به معاونت سیاسی سازمان صداوسیما دست به اقدامات عجیب و انتحاری زد. اولین اقدام او این بود که عبدالرضا بوالی را که بیش از ۳۰ سال به عنوان رییس واحد مرکز خبری و بخش‌های مختلف فعالیت می‌کرد و سیدمهرداد سیدمهدی که او سال‌ها مدیر پخش سازمان صداوسیما بود -و از این دو نفر به عنوان قدرتمندترین زوج در حوزه خبر صداوسیما یاد می‌شد- را یک شبه عزل کرد. امروز سیدمهراد سیدمهدی، مدیر روابط عمومی دفتر رهبری است و بوالی نیز در این بخش فعالیت می‌کند.

او ساختار‌ها را نیز بر هم ریخت و با شعار «تحول در خبر صداوسیما» ساختمان شبکه خبر را تغییر داد و خبرگزاری صداوسیما که به واحد مرکزی خبر معروف بود و شبکه خبر، پخش اخبار سیما، باشگاه خبرنگاران و خبر رادیو و پخش اخبار صدا را تلفیق کرد و ساختمان‌ها را خالی و باشگاه خبرنگاران را به طور کلی تعطیل کرد.

خرداد سال ۱۴۰۱ او درباره چرایی حذف برخی برند‌های خبری در شبکه‌های سیما و همچنین شبکه خبر بیان کرد: این بخش‌های خبری حذف شده بخش‌های خبری موازی با خود داشتند مثل ساعت ۱۳ که مشروح بود یا ساعت ۱۴ که آن‌هم مشروح بود یا در بازه‌های زمانی دیگر هم این گونه بود.

وی درباره حذف «گفت‌وگوی ویژه خبری» از آنتن شبکه دو سیما هم عنوان کرد: بخش خبری ۳۰: ۲۲ اصلا مخاطب جدی‌ای نداشت و اتفاقا این‌گونه وضع بهتر شد گفت‌وگوی ویژه از شبکه دو کم مخاطب به شبکه یک پرمخاطب آمد و به این ترتیب تقویت شد.

راه‌اندازی میز‌های خبری تخصصی بیان‌کننده نوع نگاه جریان جلیلی و خدابخشی به موضوعات خبری روز بودند. در کنار این خدابخشی در معاونت سیاسی بخش‌های مدیریتی در این معاونت سیاسی مدیران کل و مدیریت ارشد در صداوسیما را تعطیل کرد و تمرکز را بر سردبیران، دبیران و خبرنگاران گروه‌ها گذاشت. او با سیاست کوچک‌سازی منتقدان زیادی را برانگیخت، اما موازی‌کاری عریض و طویل در صداوسیما را محدود کرد.

دیگر در یک برنامه چندین لوگو از سازمان صداوسیما در قاب دوربین دیده نمی‌شد و همه بخش‌ها را در خبرگزاری صداوسیما متمرکز کرد. این سیاست در داخل معاونت سیاسی منتقدان جدی داشت. علاوه بر این خدابخشی نیرو‌های همفکر زیادی را وارد عرصه خبر صداوسیما کرد و عملا نسل جدیدی را به بدنه مدیریتی صداوسیما اضافه کرد که با این نیروها، تا سال‌ها نگاه و طرز فکر او در معاون سیاسی صداوسیما بیرون نخواهد رفت.

او در تغییرات محتوایی و تغییرات ساختاری و حتی تغییرات مکانی در صداوسیما اقدامات متفاوتی را انجام داده است که تغییر روز گذشته هیچ کدام از این ساختار‌ها را به ریل سابق بر نمی‌گرداند. خدابخشی به‌رغم اینکه برخورد‌های تندی داشت معتقد به رفتار متفاوت در صداوسیما بود.

او برخلاف اسلاف خود شأن مدیریتی بالایی برای خود قائل نبود و مثل بقیه کارکنان صداوسیما با وسایل حمل و نقل عمومی به سازمان می‌آمد و از راننده و وسایل شخصی استفاده نمی‌کرد، دفتری نداشت و همیشه در تحریریه می‌نشست و دیدارهایش در میان خبرنگاران بود و معتقد بود باید در فرم و شکل خبر صداوسیما تغییراتی بدهد؛ حتی تصمیم گرفت گریم مجریان خانم را ممنوع کند و تاکید کرد که گویندگان و مجریان خانم باید بدون هیچ گریم و آرایشی مقابل دوربین بروند.

مهر ماه ۱۴۰۱ و شایعه تغییر خدابخشی

در هفته‌های پایانی شهریور ۱۴۰۱ صداوسیما با چند چالش جدی مواجه شد؛ ماجرای هک شدن شبکه‌های صداوسیما آن‌هم هنگام پخش سخنان مقام معظم رهبری در یکی از بخش‌های خبری و در ادامه تعلل در ارائه توضیح و یک عذرخواهی احتمالی یا بدیهی از مواردی بود که در جریان این اتفاق، پرسش‌برانگیز شد.

از دیگر رویکرد‌های پرسش‌برانگیز صداوسیما در ایام قبل از هک شدن، پخش تصاویر مربوط به یک زن برهنه با افکت‌های حداقلی در بخش خبری ۳۰: ۲۰ -به عنوان زیرمجموعه معاونت سیاسی‌- بود. تصاویری که گرچه با هدف تقبیح عملکرد یک جریان سیاسی پخش شد، اما صدای انتقاد زیادی را بلند کرد. این اقدام بعدا با یک عذرخواهی همراه شد، اما عملکرد بخش‌های مختلف خبری صداوسیما در پوشش حوادث اخیر کشور نیز نقدی بوده که برخی کارشناسان در انتقال مرجعیت خبری ناآرامی‌های اخیر به شبکه‌های معاند خارج از کشور، مطرح کرده‌اند.

«افزایش سرعت در تامین نیاز‌های خبری مخاطبان» که ازجمله نکاتی است که در حکم ابتدایی خدابخشی بر آن تاکید شده بود به یکی از محور‌های مورد انتقاد ازسوی کارشناسان تبدیل شد. در همان ایام محمد خدادی با نقد عملکرد رسانه‌ها ازجمله صداوسیما در حوادث اخیر، به ایسنا گفته است: «رویکرد کار رسانه‌ای‌مان هم با فراز و نشیب روبه‌رو است. برای همین است که در مقاطعی در صداوسیما یک چیزی را نشان می‌دهند و در مقطعی از نشان دادن همان مورد خاص خودداری می‌کنند. این به خاطر فراز و فرود‌هایی است که ما در سیاستگذاری داریم.

مدیران رسانه‌ای ما در فراز و فرودِ تغییرات قرار دارند و تجربیات میان آن‌ها منتقل نمی‌شود. به همان نسبت سیاست‌ها تغییر پیدا می‌کند و مخاطب، مخاطب پایدار نمی‌شود و مقطعی است. مخاطب تا می‌خواهد به تلویزیون اعتماد کند، دوباره اعتمادش سلب می‌شود؛ مخاطبی که مطابق با سلیقه و نیازش داده‌ها را می‌پذیرد.»

‌به‌رغم این شایعات، اما خدابخشی در صداوسیما ماندگار شد. واکنش پیمان جبلی هم در آن ایام به خبر تغییر معاون سیاسی در حاشیه جلسه هیات دولت بازتاب زیادی داشت: «من خبری از تغییر نشنیدم؛ شما هم سرتون رو خیلی گرم این بحث‌ها نکنید!»

تک و پاتک پایداری‌ها و قالیباف و برکناری خدابخشی

تغییر خدابخشی به عنوان معاون صداوسیما از گفت‌وگوی ویژه خبری کلید خورد، وقتی حمید رسایی به عنوان منتخب سوم تهران و فردی که بالاتر از قالیباف در انتخابات مجلس دوازدهم قرار گرفت به صداوسیما آمد و به صریح‌ترین شکل ممکن مدعی شد که «تسنیم و روزنامه جوان، دو رسانه مربوط به سپاه حامی جدی محمدباقر قالیباف» هستند.

البته رسایی این اظهارات را در مناظره تلویزیونی با اصرار مجری این برنامه بیان کرد. در شرایطی که رسایی سعی داشت در لفافه سخن بگوید، مجری این برنامه برخلاف روال مجریان صداوسیما که در بحث‌ها و مناظرات تلویزیونی اشخاص را از نام بردن افراد نهی می‌کردند، این‌بار با تهییج حمید رسایی بار‌ها از او می‌خواست که با نام بردن از افراد، رویکرد مقابله و نزاع با آنان را در پیش بگیرد.

با پرسش‌های خلاف روال و مکرر مجری مبنی بر اینکه «نام ببرید نام ببرید چرا نام نمی‌برید؟» گفت: «خبرگزاری تسنیم و روزنامه جوان این کار را کرده‌اند. این ادعای رسایی مشخصا برای هر مخاطبی که واقعا مسائل را دنبال کرده باشد، مصداق یک دروغ بود.

اگر تسنیم و روزنامه جوان طی روز‌های گذشته نقدی به رسایی نوشته‌اند در واقع همین بداخلاقی‌ها و جنگ و ستیز‌های او را نکوهش کرده‌اند؛ نه آنکه خود از پیش وارد این ماجرا شوند. رسایی همچنین گفت که تعدادی از اعضای شورای ائتلاف، عضو هیات‌مدیره رسانه‌های سپاه هستند.»

خبرگزاری تسنیم در واکنش به این گفتگو نوشت: «برخی این‌چنین تحلیل می‌کنند که اقدام غیرحرفه‌ای مجری و پیش بردن برنامه در مسیری کاملا تقابل‌آمیز با تذکر رهبر معظم انقلاب نمی‌تواند انتخابی توسط خود مجری باشد بلکه احتمالا باید به پشت صحنه این برنامه و رفقای رسایی در رسانه ملی برگردد؛ هر چه باشد، یعنی چه صداوسیما در کنترل چنین برنامه‌ای ناکام باشد و چه برخی مسوولان ارشدش پشت صحنه ماجرا بوده باشند، چیزی از اصل موضوع و برآیند و خروجی آن کم نمی‌کند.

رسایی هم توییتی منتشر کرد که مضمون آن اتهام مشخص به یک نهاد انقلابی مبنی بر دخالت در انتخابات ادوار گذشته بود. او در توییتی دوپهلو نوشت که از مسوولان سپاه (سردار سلامی، سردار نقدی و رییس اطلاعات سپاه) سپاسگزارم که در «انتخابات این دوره» اجازه دخالت این نهاد در انتخابات را ندادند؛ معنای ضمنی این حرف اتهام به سپاه مبنی بر دخالت در ادوار گذشته است و قاعدتا مسوولان این نهاد انقلابی پیگیر اتهام صورت‌گرفته هم خواهند بود.»

خط‌دهی مستقیم خدابخشی به مجری موضوعی است که محمد عکاف، سردبیر خبرگزاری خانه ملت -‌خبرگزاری رسمی مجلس شورای اسلامی و مشخصا صدای رسای محمدباقر قالیباف‌- در توییتی مدعی آن شده و تاکید کرده «رفتار مجری و اظهاراتش با دستور مستقیم خدابخشی در اتاق رژی بوده و او در زمان پخش این برنامه به طور مستقیم با مجری در ارتباط بوده و کل برنامه و محتوای آن مطابق برنامه‌ریزی خدابخشی پیش رفته است.» خوشحالی تیم قالیباف از این برکناری در متن توییت عکاف مشخص است: «پرسیدم در آن شب کذایی که رسایی مهمان برنامه بود چه کسی در رژی پخش بود؟ گفت خدابخشی.

گفتم چه کسی توی گوشی به مجری برنامه می‌گفت آن سوالات را علیه ‎قالیباف و سپاه بپرسد؟ گفت: شخص خدابخشی. گفتم الان چه خبر؟ گفت تا به امروز این حجم از شادی کارکنان ‎صداوسیما را ندیده بودم.»

سعید احدیان، دستیار رسانه‌ای قالیباف که از چهره‌های لیست مشترک شانا و پایداری بود نیز یادداشتی در روزنامه خراسان نوشت و این رفتار صداوسیما را تقبیح و آن را غیرحرفه‌ای خواند و مدعی شد این اقدام صداوسیما برای زدن قالیباف و سپاه بوده است.

معاونت سیاسی کماکان در ید اختیار جلیلیون

محمدعلی صائب که حالا جایگزین خدابخشی شده، از سال ۷۹ تا ۸۹ در سمت‌های خبری رادیو پیام، رادیو جوان و رادیو ایران مشغول فعالیت بوده است. وی قائم‌مقامی اداره کل پخش اخبار صدا، خبرنگاری در معاونت خبر مرکز خراسان‌جنوبی تا سال ۹۴، معاونت خبر مرکز خراسان‌جنوبی تا سال ۹۸ و مسوولیت باشگاه خبرنگاران جوان این استان را نیز در کارنامه رسانه‌ای خود دارد. صائب، مدیر دفتر رییس سازمان صداوسیما در زمان دکتر جبلی بود و از شهریور ۱۴۰۱ ریاست خبرگزاری صداوسیما را برعهده داشت.

تردیدی نیست که برکناری خدابخشی به مذاق جریان قالیباف خوش آمده است، اما به نظر نمی‌رسد تغییر از خدابخشی به چهره جدید در معاونت سیاسی صداوسیما، تغییری رویکردی یا عقب‌نشینی جریان پایداری و جلیلی تلقی شود، چراکه با آمدن صائب در این سمت به جای خدابخشی، تغییر ریل جدی رخ نداده است.

صائب خودش و برادرش مسوول دفتر سعید جلیلی بودند و در عمل ریل تغییر نکرده و جبلی به خاطر فشار‌های قالیباف تصمیم به تغییر گرفته، اما محمدعلی صائب، چهره جایگزین شده نیز از حلقه برادران جلیلی است. بنابراین صداوسیما و معاونت سیاسی‌اش تنها یک تغییر مهره را پشت سرگذاشته است و بعید به نظر می‌رسد در قرار باشد بر پاشنه دیگری بچرخد.

تغییرات صدا و سیما زیر سایه جلیلی و خدابخشی

پیوند پیمان جبلی و وحید جلیلی به دوران حضور سعید جلیلی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی بازمی‌گردد. پیوندی که در صدا و سیما با انتصاب علیرضا خدابخشی در معاونت سیاسی ضلع جدیدی به خود گرفت. مابقی تغییرات بعد از انتصاب خدابخشی را می‌توان ماحصل تصمیمات این حلقه دانست:

مهم‌ترین این تصمیمات رفتن محسن برمهانی به معاونت سیما بود که بعد از این انتصاب هر تغییر مدنظر جلیلی، با اشاره گوشه چشمی با امضا و حکم برمهانی انجام شد. معاون تازه‌نفس سیما هم در نخستین روز کاری خود حکم مدیران جدید ۶ شبکه تلویزیونی را امضا کرد، از این ۶ مدیرِ تازه، سه نفر از آنها، پیش از این نیز سابقه همکاری با وحید جلیلی را داشته‌اند.

مرادی که مسوولیت شبکه یک سیما را برعهده دارد، پیش از این قائم‌مقام جلیلی در معاونت فرهنگی شهرداری مشهد بود. بامروت‌نژاد که مسوولیت شبکه دو سیما و باطنی که مسوولیت شبکه امید را برعهده دارند، پیش از این در جشنواره عمار همکار جلیلی بوده‌اند.

با تغییر پرماجرای مدیر شبکه مستند -محسن یزدی که از نیرو‌های نزدیک به علی‌عسگری بود- در تیر ماه سال ۱۴۰۲ بین مدیران شبکه یک تا پنج و مدیران شبکه‌های آموزش، قرآن، نمایش، نسیم، امید، پویا و افق تنها دو مدیر از دوران علی‌عسگری باقی ماند؛ علی فروغی در شبکه سه و سعید اشناب در شبکه ۵.

این تغییرات البته در نیمه نخست سال جاری منجر به انتقادات تند اصولگرایان از وحید جلیلی شد. روزنامه جوان در یادداشتی از «انحصار در رسانه ملی» انتقاد کرد و خواستار استفاده از همه ظرفیت‌های جبهه اصولگرایی در صدا و سیما شد.

آنچه جوان، «انحصار در رسانه ملی» خوانده است به ترکیب تیم مدیریتی صداوسیما ذیل تصمیمات جلیلی اشاره دارد؛ ترکیب افرادی جوان که از حوزه هنری، سازمان تبلیغات، جشنواره فیلم عمار و حسینیه هنر به جام‌جم آمدند تا حلقه عدالتخواهان صداوسیما را تشکیل دهند.

یک روز پس از انتقاد روزنامه جوان، خبرگزاری تسنیم نیز طی گزارشی به تصمیم‌های وحید جلیلی در صدا و سیما تاخت و آن را مایه نگرانی «حزب‌اللهی‌ها» خواند و نوشت: «البته از آقای جلیلی چندان بعید نیست که بلافاصله در مواجهه با انتقادات بگوید این حرف‌ها همان حرف‌های ضدانقلاب است که می‌خواهد کلیت صدا و سیمایی را که متعلق به نظام است، نقد یا نفی کند؛ اشکالی ندارد.»

جلیلی، یک روز قبل از رسانه‌ای شدن خبر برکناری مدیر شبکه مستند، با نشریه سوره گفت‌وگویی انجام داده و در آن اشاره کرد که نمی‌خواهد برای یک گروه خاص و یک جریان خاص فعالیت کند و برنامه بسازد.

او در خلال این گفتگو در توجیه تصمیمات دوساله خود و پیمان جبلی برای تغییرات گسترده در میان مدیران صدا و سیما گفت: «می‌گویند یک مشت آدم‌های بی‌تجربه هستند! طرف از موشکی سپاه اینجا آمده معاون شده و هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است، ولی آقای پیمان جبلی که سی سال در سازمان بوده بی‌تجربه می‌شود و سازمان را نمی‌شناسد.»

در مقابل نقد اصولگرایان به مدیریت انحصاری وحید جلیلی در صدا و سیما، یاران او نیز می‌گویند تحت فشار هستند. کنار رفتن یکی از مجریان برنامه جهان‌آرا از جانب برخی چهره‌های عدالتخواه، فشار بر جلیلی و این جریان در صدا و سیما تعبیر شده است.

امین سلیمی، از مجریان شبکه افق که برخی از قسمت‌های برنامه جهان‌آرا را نیز اجرا می‌کرد، تیر ماه سال جاری اعلام کرده که ناگزیر از کناره‌گیری از این برنامه و شبکه شده است.

ماجرای چهره عدالتخواه شبکه افق، به نقد این مجری به تصمیم مجلس در ارتباط با استیضاح وزیر کشور در ارتباط با بخشنامه انتخاباتی دولت رییسی بازمی‌گردد. سلیمی در برنامه جهان‌آرا گفته بود: «در موضوعی احساس تکلیف می‌کنید که وزیر استیضاح کنید؟ یعنی سر مسائل به حق دیگر، ورود به نظارت و سوال و استیضاح نمی‌کنید، اما می‌گویید اینجا وزیر کشور -به مجلس- گفت بالای چشم ما ابرو است، ورود کنیم و استیضاح کنیم وزیر را! این بازی با اختیارات مجلس است. من این رفتار را متوجه نشدم. مجلس ما چطور به مسائل نگاه می‌کند؟»

مرتضی‌کیا از دیگر چهره‌های عدالتخواه در یک پست اینستاگرامی در این باره نوشته است: به وحید جلیلی می‌توان انتقادات زیادی وارد کرد، اما فعلا مساله اصلی عملکرد مدعیان عدالتخواهی در صداوسیما نیست بلکه سوال مهم این است که چه ساز و کار و باند‌های خشنی در حاکمیت رخنه کرده‌اند که حتی در زمانه‌ای که علی‌الظاهر وحید جلیلی عدالتخواه بر صدا و سیما تسلط دارد، تاب و توان دفاع از یک مجری یا حتی یک اجرای مطالبه‌گرانه و عدالتخواهانه را هم ندارد.

وحید اشتری، فعال جریان عدالتخواه در حساب‌های کاربری خود در شبکه‌های اجتماعی نوشت: «امین سلیمی به خاطر نقد ماجرای استیضاح وزیر کشور با همکاری مجلس موسوم به انقلابی و صدا و سیمای موسوم به تحول‌خواه، مجبور به کناره‌گیری رسمی از تلویزیون شد. واژگان انقلابی و تحول‌خواه عجب روزگار مبتذلی را تجربه می‌کنند.»

او در ادامه با تشریح سابقه و تاریخچه تشکیل شبکه افق نوشت: «الان افق با شبکه قرآن در قعر جدول نظرسنجی تلویزیون هستند. چنان شبکه انقلابی درست کردند که جا برای امثال سلیمی هم تنگ شده است. انقلابی‌گری را به خبر خوب‌پراکنی و اسپری کردن امید ترجمه کردند و هر کس ماله دستش بزرگ‌تر باشد، انقلابی‌تر است. همین چند دقیقه‌ای که در کم‌بیننده‌ترین شبکه تلویزیون یک مجری به سربازی اجباری و کارگران عسلویه و غارت هفت‌تپه اختصاص می‌داد را هم تحمل نکردند و خلاص.»

به نظر می‌رسد با آنچه از تیر ماه سال جاری آغاز شده و برکناری خدابخشی در پایان این سال ختم شده است، رخداد‌های میدان عرض اندام حلقه «جلیلی و پایداری و عدالتخواهان» و «قالیبافی‌ها» وارد مرحله جدیدی شده، کماکان ادامه داشته باشد.

منبع : اعتماد

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.