نظر وزیر احتمالی اقتصاد درباره زندگی در تحریم: غیرممکن است؛ مرگ تدریجی است
حجت میرزایی یکی از گزینههای اصلی وزارت اقتصاد معتقد است که ادامه زندگی در تحریم غیرممکن است. نه اینکه نمیشود، ولی دیگر اسم آن زندگی نیست؛ مرگ تدریجی است. رفع تحریم های و محدودیت های مالی و تجاری و بهبود حکمرانی اقتصادی و بازسازی ماموریت اقتصادی دولت سه مسیر همزمان برای دولت چهاردهم است.
دکتر حجت میرزایی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی یکی از گزینههای اصلی تصدی وزارت اقتصاد و امور دارایی است. وی سابقه 4 سال معاونت امور اقتصادی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و دو سال معاونت برنامه ریزی و توسعه کلانشهر تهران را بر عهده داشته است.
دکتر حجت میرزایی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی و مدیری تحول گراست که در دوران معاونت اقتصادی وزارت رفاه برنامه شفافیت 500 بنگاه اقتصادی وابسته به صندوقهای بازنشستگی را با 15 سامانه اجرا کرد!
یکی از مهمترین دستاوردهای وی در معاونت امور اقتصادی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گسترش حضور شرکتها در بورس بود. در آن دوران ۸۲ درصد از کل داراییهای صندوقهای بازنشستگی بورسی شدند.
زنگ خطر خروج نیروی کار ماهر از بازار
موضوع برابری مزد یکی از مباحث مورد تاکید این استاد اقتصاد بود. در دوران حضور دکتر میرزایی در وزارت رفاه دستمزد کارگران حدود 138درصد رشد داشت و او یکی از منتقدان جدی نابرابری مزد با تورم بود. او در روزهای پایانی سال 1402 با انتقاد از این نابرابری گفت:«بخش مولد با کاهش شدید نیروی ماهر و نیمه ماهر (به خاطر دستمزد پایین) وخروج آنها از بازار کار رو به تعطیلی است.»
به گفته وی، با افزایش تورم دو سال گذشته تا متوسط سالیانه ۴۵ درصد تعیین دستمزد در ایران موضوع پیچیدهای شده، عجیب است دولت در یک هفته نرخ بهره برای سپردهگذاران بانکی را دستکم ۳۰ درصد افزایش داد و هزینه تامین مالی و انرژی بنگاهها را بیمنطق و یکطرفه تعیین میکند در مورد دستمزد نگران هزینههای تولید شده است و به دستمزد کارگران و حقوق کارکنان که میرسند از فشار هزینهها یا انتظارات تورمی سخن میگویند.
میرزایی معتقد است«عقب ماندگی رشد دستمزد از تورم و بقیه متغیرها مثل تورم هزینه اجاره (۴۵) درصدی و خوراک (۸۰ درصدی) و حمل و نقل به طور بیسابقهای افزایش یافته است. هزینه مسکن و خوراک به تنهایی حدود ۸۰ درصد مخارج خانوارها در دهکهای پایین را میبلعد.»
زندگی یا مرگ تدریجی؟
وی پژوهشهای متعددی در زمینه ارتباط مستقیم میان ریشههای دوانی فقر و عدم توسعه یافتگی در کشور انجام داده و تداوم تحریمها را یکی از موانع بزرگ رفاه در کشور میداند و معتقد است«به نظر من برای ایران، ادامه زندگی در تحریم غیرممکن است. نه اینکه نمیشود، ولی دیگر اسم آن زندگی نیست؛ مرگ تدریجی است. واقعیت این است که در ۱۲ سال گذشته درآمد ارزی ما از ۱۲۰ میلیارد دلار به حدود ۴۰ میلیارد دلار رسیده است. تقریبا سالانه ۱۰ تا ۲۰ میلیارد دلار خروج سرمایه اتفاق افتاد؛ آنهم بهخاطر همین سازوکارهای تراستی و ناامیدیای که وجود داشت و صاحبان سرمایه هیچ چشماندازی نداشتند. براساس گزارشهای رسمی در سال ۱۴۰۲ در حدود ۲۰ میلیارد دلار ارز از ایران فرار کرده و حدود ۱۷ میلیارد دلار کسری تراز تجاری داشتیم و این رقم نسبت به سال قبل از آن که پنج میلیارد دلار بود، تقریبا ۳.۵ برابر شده است.»
راه بقا از توسعه میگذرد
بررسی برنامههای توسعهای و سهم توفیق آنها یکی از موارد مهم و مورد تاکید دکتر میرزایی بود، او در رابطه دلایل شکست برنامههای توسعهای در کشور گفت:«برنامههای اصلاح ساختار یا موضوعی هستند یا برنامههای موضعی یا برنامههای تغییرات یا تحولات ساختاری خاصی اصطلاحا پث پلنینگ که مثلا در حوزه فناوریهای نوین متمرکز میشوند اما هیچجایی در جهان چنین سازوکارهایی وجود ندارد.»
وی معتقد است« راه بقا هم از توسعه میگذرد یعنی وقتی که مقابل توسعه میایستیم، بقا را هم نمیتوانیم حفظ کنیم؛ چراکه واقعیت این است که مسئله دنیای امروز توسعه مستمر با ویژگی های پیچیدگی و شتاب و پیوستگی است که هر گام، گامهای بزرگتری برمیدارد و این را اطرافیان ما هم همه متوجه شدهاند. به هر حال مسئله دنیای امروز توسعه است اما در جامعه ما مسئله بقاست. با این حجم عظیم اختلاسها که ایجاد شده و این زندگی نفسگیری که داریم چه از منظر اقتصادی یا محیط زیستی و سایر موارد. واقعیت این است که همه ما با تشویش روزافزون ماندگاری مواجه شدهایم و درست هم هست. این خروج بزرگ و گسترده، انعکاسی از همین تشویش است و یکیک ما این تشویش و اضطراب را در زندگی حس میکنیم.»
نظرات