فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۹۳۵۸۸۷

رئیس گروه باستان‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران:

کاخ های تخت جمشید در آستانه متلاشی شدن/ برای مرمت بودجه نداریم

کاخ های تخت جمشید در آستانه متلاشی شدن/ برای مرمت بودجه نداریم

رئیس گروه باستان‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران گفت: «برای زنده نگه‌داشتن تخت جمشید، بودجه نداریم. کاخ‌های تخت جمشید را مساله هوازدگی و رویش گلسنگ در آستانه‌ی متلاشی شدن قرار می‌دهد.»

به گزارش تجارت نیوز،

میراث ایران، روزگار خوشی ندارد. از یک سو آلایندگی‌های رها شده در هوا، از سوی دیگر بهره‌برداری غیراصولی از چاه‌های آب و فرونشست زمین، یا گلسنگ‌هایی که به جان یادگار داریوش بزرگ افتاده‌اند. همه و همه، آینده‌ی این مجموعه‌ی ارزشمند را در معرض خطر جدی قرار داده‌اند.

کوروش محمدخانی باستان‌شناس و رئیس گروه باستان‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران درباره‌ی وضعیت این روز‌های تخت جمشید به عصر ایران می‌گوید: «هیچ اثرباستانی یا بنای تاریخی را نمی‌توان از تخریب محفوظ کامل داشت، اما می‌توان فرآیند زوال آن را به میزان قابل توجهی کاهش داد. امروز، بزرگ‌ترین مشکل این سرمایه‌ی ملی، نبود بودجه برای گلسنگ‌زدایی است.»

گلسنگ‌ها پدیده‌ای طبیعی هستند که در سراسر جهان رشد می‌کنند و از جلبک و قارچ تشکیل شده‌اند که سنگ‌ها را در طول زمان، مستهلک می‌کنند و از بین می‌برند. شهر‌های رم و فلورانس در ایتالیا دارای بیشترین آثار سنگی هستند، اما مرمت‌گران و کارشناسان ایتالیایی از سال ۲۰۱۳ با روش‌های علمی شروع به گل‌سنگ‌زدایی کردند و پروژه گلسنگ‌زدایی چندین سال هم به طول انجامید چراکه گلسنگ در تمام آثار تاریخی دنیا وجود دارد و از بین بردن آن به علم نوین و شیوه‌های اصولی نیاز دارد.

درباره وضعیت این روز‌های تخت جمشید با کوروش محمدخانی، عضو شورای فنی محوطه میراث جهانی تخت‌جمشید و پاسارگاد و همچنین رئیس هیئت مشترک باستان‌شناسی ایران فرانسه در پاسارگاد که بیش از ۲۰ سال است روی محوطه‌ی پاسارگاد و تخت جمشید در حال تحقیق است، به گفتگو نشسته‌ایم.

آقای محمدخانی! مجموعه‌ی مهمی مثل تخت جمشید که یادگار ایران باستان و از اهمیت تاریخی بالایی برخورد است، آیا به شکل مستمر و متفاوت‌تری مورد مرمت و نگهداری قرار می‌گیرد؟ در حالی که خبر‌های بسیاری سالانه درباره زوال این اثر مهم منتشر می‌شود و باستان‌شناس‌های بسیاری درباره وضعیت تخت جمشید با رسانه‌ها گفتگو می‌کنند و نسبت به آن هشدار می‌دهد.

از سال ۱۳۱۰ که تخت جمشید کشف و کاوش‌های علمی آن آغاز شد، این مجموعه مرتبا مرمت می‌شود. در آن زمان، قسمت‌های زیادی از تخت‌جمشید از زیر خاک بیرون بود و بخش‌های دیگر آن مثل خزانه، پلکان شرقی کاخ آپادانا، بخش سربازخانه قسمت شمالی، بخش بایگانی و.. از زیر خاک بیرون آمد.

مرمت تخت جمشید، اما تقریبا از سال ۱۳۴۱ تا سال ۱۳۵۷ توسط یک هیات ایتالیایی انجام می‌شد که کار این تیم، از کیفیت قابل قبولی برخوردار بود. بعد از انقلاب هم افرادی که توسط این گروه‌ها آموزش دیده بودند، مرمت‌ها را با همان استاندارد‌ها پیش گرفتند و این مسیر ادامه یافت.

متأسفانه بعد از بازنشستگی این گروه استادکارانی را پرورش ندادیم که جانشین آن‌ها شوند. البته باید این را اضافه کرد که آن زمان دانش آموختگان رشته مرمت در ایران شاید به اندازه انگشتان دو دست در سال بود و امروز فارغ التحصیلان بسیاری در این حوزه داریم؛ ولی مرمت و احیای بنا‌های تاریخی به تجربه هم نیاز دارد. فارغ التحصیلان امروز ما شاید از تجربه کافی و واقعی برخوردار نیستند.

امروز روند مرمت تخت جمشید با کندی قابل توجهی به خاطر فقر بودجه مواجه شده است. اگر بودجه کافی برای این کار وجود داشت، امروز مرمتگران بسیار خوبی داریم که می‌توانند وسط میدان باشند و با کیفیت خوبی کار کنند.

چطور ممکن است که برای نگه‌داری از یکی از مهم‎ترین آثار باستانی ایران، بودجه کافی وجود نداشته باشد. پس ردیف بودجه‎ای که هر سال برای سازمان میراث فرهنگی در نظر گرفته می‌شود صرف چه چیز‌هایی می‌شود؟

ببینید! در جایی مثل تخت‌جمشید تعداد نگهبانان و کارمندان طوری است که بیش از ۷۰ درصد بودجه‌ای که اختصاص داده می‌شود صرف نگهداری و امور روزمره‌ی تخت‌جمشید می‌شود؛ مثل نظافت و نگهبانی روزانه یا پرداخت حقوق و دستمزد کارشناسانی که در منطقه حضور دارند. در کشور‌های دیگر موسساتی وجود دارد که برای حفاظت آثار باستانی پول می‌دهند. در کشور ما مرمت و بیشتر باستان‌شناسی تبدیل به مساله‌ای دولتی و حاکمیتی شده است؛ یعنی به صورت شخصی نمی‌توانید وارد موضوع شوید و فعالیت باستان‌شناسی یا مرمتی انجام بدهید.

یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد مشکل بودجه است. در کشور ما رویه چنین است که اگر مشکل بودجه وجود داشته باشد، برای بخش باستان‌شناسی و مرمت بودجه کمتری اختصاص داده می‌شود که البته این به دیدگاه و تفکرات مدیران بالادستی بستگی دارد. شاید در زمانی مثل دوره دکتر آذرنوش و آقای مهندس بهشتی که رئیس سازمان بودند، بودجه باستان‌شناسی ایران خیلی بیشتر بود و در زمان آقای دکتر وطن دوست که رئیس پژوهشکده مرمت بودند، بودجه‌های مرمتی خیلی منطقی‌تر اختصاص داده می‌شد.

اگر مدیران، مدیران متخصص و دلسوزی باشند یا باستان‌شناسی بدانند از وضعیت آثار تاریخی و باستانی اطلاع بیشتری دارند برای دریافت بودجه، تلاش بیشتری کرده و برای مصرف آن، هوشمندانه‌تر عمل می‌کنند.

منبع : عصرایران

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.