وقتی میخواستم مطالعه علم اقتصاد را شروع کنم، دو سوال مهم برای سالها در ذهنم وجود داشت. اولین سوال در مورد تورم بود. قیمتها چطور بالا میروند؟ چه کسی به مغازهدارها خبر میدهد که امروز باید ۱۰۰ تومان بگذارند روی اجناسشان؟ چطور نوسانهای قیمت با این سرعت در بازار منتشر میشوند؟ سوال دیگر اما بزرگتر
چند سالی است که در ایران تب استارتآپها بالا گرفته است و مردم زیادی با رویای دستیابی به ثروت، پا به این عرصه گذاشتهاند. بسیاری از جویندگان دانش در رشتههایی نظیر MBA و کارآفرینی تحصیل میکنند و دانشجویان خلاق و سختکوش تمام رشتهها سعی میکنند به ایدهها و رویاهایشان جامه عمل بپوشانند. اما وقتی به
همه ما در خانهای بزرگ به نام زمین زندگی میکنیم. فعلا این تنها کرهای است که برای زندگی در اختیار داریم. سیارهای کوچک و آبیرنگ، معلق در خلأ بیکران که تمام نیازهای ما را در خود دارد: آب شیرین، عناصر و فلزات، نفت، غذاهای گیاهی و حیوانی و همچنین مناظری زیبا و چشمنواز. اگر با
یک عضو ۱۴۰۰ گرمی که نه ابعادی به پهنای کهکشان دارد و نه بیشمار اجزای سازنده، توانسته به پیچیدهترین سیستمی که تابهحال مشاهده شده است، تبدیل شود. این عضو همان مغز انسان است. مغز انسان به عقیده بسیاری از دانشمندان پیچیدهترین چیزی است که تابهحال دیده شده است. پیچیدگی رمزآلود مغز به ارتباطهای بیشمارِ میان
میدانیم که مردم خواستههای متفاوت دارند، اما آنها در یکچیز مشترک هستند. هر کس به فکر خودش است و در بهترین حالت میخواهد منافع خود و خانوادهاش را حداکثر کند. کارخانهها میخواهند با پرداخت کمترین دستمزد و ایجاد بیشترین آلودگی، کالاهای خود را به بالاترین قیمت بفروشند. مشتریها هم ترجیح میدهند کالاهایی باکیفیت را تقریبا
برای سالها با این سوال نخنما مواجه شدیم که «علم بهتر است یا ثروت؟». در مدرسه مجبور بودیم گزینه علم را انتخاب کنیم، اما بهمحض خروج از مدرسه از صمیم قلب باور داشتیم که ثروت بهترین چیز دنیا است و با پول میشود هر چیزی، حتی علم را خرید. اما خیلی از ما این تضاد
برخی از مردم و رسانهها میگویند که بورس «دماسنج اقتصاد کشور» است. از این ترکیب میشود تعابیر متفاوتی داشت. اما برداشت عمومی این است که در وضعیت خوب اقتصادی، بازار بورس رونق دارد و اگر شرایط اقتصاد بد شود، رونق بورس هم از بین خواهد رفت. گزارهای که بهشدت میشود در مورد آن تردید کرد.
فکر میکنید ایرانیها مردمی خسیس باشند یا ولخرج و دستودلباز؟ در مورد زندگی شخصی خود چه فکر میکنید؟ آیا آدم خسیسی هستید؟ اطرافیانتان چطور؟ آیا مقتصد و حسابگر بودن خوب است یا میتواند به اقتصاد یک کشور صدمه بزند؟ در فرهنگ و باور عامه خسیس بودن صفتی پسندیده نیست: فردی که پول دارد، اما سعی
تا ده سال پیش لباس بیزینس به کتوشلوار خلاصه میشد. کتوشلوارهای تیره، پیراهن روشن، کفش مشکی یا قهوهای، ساعت لوکس و ادوکلن لباس صاحبان مشاغل را تشکیل میداد. به همین دلیل اگر الان هم در مورد لباس مناسب برای کار یا مصاحبه جستجو کنید، به مواردی شبیه به این بر میخورید. اما نوع لباس پوشیدن
تقریبا تمامی آدمها همیشه به دنبال فرصتهای خوب تجاری هستند. حتی کسانی که به دنبال کسبوکار و تجارت نیستند، ممکن است از ارزان شدن برخی از کالاها استقبال کنند یا به خاطر گرانی از خرید کالای موردنیازشان منصرف شوند. حالا فرض کنید طلا ارزان شود و از طریقی مطمئن شوید که طی یک ماه آینده
آخرین اخبار