موضوعات داغ: # پزشکیان # بورس کالای ایران # حقوق بازنشستگان # انرژی تجدید پذیر # پیش بینی بازارها # قیمت طلا # قیمت سکه # قیمت خودرو
«تجارت‌نیوز» گزارش می‌دهد:

چگونه ایالات متحده می‌تواند از مسیر آذربایجان رقبای خود در خزر را دور بزند؟

چگونه ایالات متحده می‌تواند از مسیر آذربایجان رقبای خود در خزر را دور بزند؟
یکی از آزمون‌های اولیه، سرعت اجرایی شدن کریدور حمل‌و‌نقل از طریق استان سیونیک ارمنستان خواهد بود که اخیراً توسط رهبران منطقه‌ای به عنوان «مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بین‌المللی» یا TRIPP نامگذاری شده است. استدلالی که برای سرعت نقل و انتقال‌ها به کار گرفته می‌شود، بیش از مقوله‌های تجاری قابل بحث و تبیین است.

به گزارش تجارت نیوز، آذربایجان، کشوری در همسایگی روسیه و ایران اخیرا تنش‌هایی را با مسکو تجربه کرده است. روابط باکو با مسکو پس از سرنگونی تصادفی هواپیمای مسافربری آذربایجان توسط پدافند هوایی روسیه در دسامبر گذشته و کشته شدن 38 تن به سردی گرایید و همین رخداد موجب شد تا دو همسایه فراز و نشیبی را در تعاملاتشان تجربه کنند.

با این حال، آذربایجان فراتر از کشوری در مجاورت همسایگان بزرگ به سان شاهراهی استراتژیک و در عین حال نادری است برای واشنگتن با مزایای فوری در تجارت، امنیت انرژی و بازدارندگی منطقه‌ای. باکو بخش مهمی از کریدور میانی را کنترل می‌کند؛ تنها مسیر زمینی از اروپا به سمت آسیا که هم روسیه و هم ایران را دور می‌زند. این کشور در حال حاضر گاز طبیعی اروپا را تأمین و به کاهش تنش‌ها بین تل آویو و آنکارا کمک کرده. همزمان این کشور به پلی به سوی آسیای مرکزی تبدیل شده، منطقه‌ای که ایالات متحده اخیراً در جستجوی جایگزین‌هایی برای خاک‌های کمیاب چین، آن را در اولویت قرار داده است.

پشت پرده نزدیکی آمریکا به آذربایجان

اخیرا دونالد ترامپ برای بهره‌برداری از نفوذ و قدرت آذربایجان در منطقه خیزی جدی برداشته است. آنگونه که نشنال اینترست مدعی است، سال جاری واشنگتن در قامت میانجی اصلی در مذاکرات صلح ارمنستان و آذربایجان جایگزین روسیه شد و میزبانی اجلاس صلح ۸ آگوست را بر عهده گرفت، رخدادی که یکی از بزرگترین دستاوردهای سیاست خارجی ایالات متحده در قفقاز جنوبی است.

این اجلاس که در محافل سیاسی از آن تحت عنوان «اعلامیه واشنگتن» یاد می‌شود، زمینه را برای ارائه تعهدات مشخصی برای حل حساس‌ترین چالش منطقه‌ای فراهم کرد، چالش‌هایی که مانع عادی‌سازی روابط ایروان و باکو می‌شدند. اکنون سوال این است که آیا واشنگتن چنین کارتی را به عنوان یک پیروزی دیپلماتیک مستقل یا پایه و اساس استراتژی گسترده‌تر در نظر خواهد گرفت یا خیر.

یکی از آزمون‌های اولیه، سرعت اجرایی شدن کریدور حمل‌و‌نقل از طریق استان سیونیک ارمنستان خواهد بود که اخیراً توسط رهبران منطقه‌ای به عنوان «مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بین‌المللی» یا TRIPP نامگذاری شده است. استدلالی که برای سرعت نقل و انتقال‌ها به کار گرفته می‌شود، بیش از مقوله‌های تجاری قابل بحث و تبیین است. جمهوری گرجستان – که زمانی محبوب منطقه‌ای واشنگتن بود – در عصر زمامداری دولت تحت رهبری حزب رویای گرجستان به مسکو نزدیک‌تر شده و مسیر فعلی کریدور میانی را بیشتر در معرض نفوذ حامیان  روسیه قرار داده است.

اهرم‌های واشنگتن

در مقابل، ارمنستان در زمان نخست‌وزیری نیکول پاشینیان گام‌هایی جدی برای دور شدن از روسیه برداشت، از جمله تعلیق مشارکت فعال در سازمان پیمان امنیت جمعی، تقویت روابط با ایالات متحده و اتحادیه اروپا و حذف مرزبانان روسی از فرودگاه زوارتنوتس. کارشناسان منطقه‌ای، تأخیرهای اخیر در مسیر حمل بار از طریق گرجستان – که هم ارمنستان و هم آذربایجان را تحت تأثیر قرار می‌دهد – را محصول فشارهای روسیه دانسته‌اند. در صورت صحت این موضوع، ولادیمیر پوتین از قبل توانایی تحت تاثیر قرار دادن ترانزیت در کریدور میانی را داشته است.

پس هر اندازه TRIPP زودتر ساخته شود، منطقه زودتر می‌تواند مسیر ترانزیتی خارج از دسترس مسکو را در اختیار داشته باشد. با این حال، یکی از موانع پیش رو در مسیر صلح ترامپ، چشم‌انداز سیاسی پرتنش ارمنستان است. کمپینی که توسط کرملین به راه افتاده، در کنار محبوبیت اندک دولت ایروان، می‌تواند اجرای این پروژه را متاثر کند. هرچند واشنگتن می‌تواند روابط گرم خود با ارمنستان را تقویت کرده تا بر این مانع غلبه کرده و صلح را محقق سازد.

در همین راستا سرمایه‌گذاری هدفمند در بخش‌های رو به رشد مانند صنعت نوظهور هوش مصنوعی ارمنستان، که اخیراً میلیون‌ها دلار پول از NVIDIA دریافت کرده، به رأی‌دهندگان پیش از انتخابات پارلمانی ۲۰۲۶ نشان می‌دهد که آینده‌ای پس از جنگ و همسو با غرب، مزایای اقتصادی ملموسی به همراه دارد. توافق‌نامه‌های صلح وقتی با مشاغل، زیرساخت‌ها و مسیری معتبر برای رفاه همراه باشند، پایدارتر هستند.

بازی با کارت اسرائیل

از منظری دیگر به ادعای گروهی از ناظران آذربایجان برای تقویت توان بازدارندگی به اسرائیل تکیه کرده است. رونمایی اخیر باکو از موشک هدایت‌شونده دقیق یخ‌شکن اسرائیل در رژه نظامی و بازدید دانیل گلد، معمار بسیاری از پیشرفته‌ترین سیستم‌های اسرائیل، نشان‌دهنده رخدادی است که رسانه‌های اسرائیلی آن را «همکاری در عمیق‌ترین سطوح» توصیف می‌کنند. تحلیلگران نظامی نیز مدعی‌اند که این یخ‌شکن می‌تواند بازدارندگی دریایی خزر را تغییر دهد.

حال به ادعای گروهی از تحلیلگران زمان آن رسیده که واشنگتن از هماهنگی‌های بی‌سروصدا با اسرائیل و آذربایجان فراتر رفته و به سمت گفت‌وگوی استراتژیک صریح‌تری – شبیه به گروه‌های کاری که پس از توافق‌نامه‌های ابراهیم تشکیل شدند – حرکت کند. این گفتگوها، حوزه دریای خزر را به عنوان بخشی از استراتژی گسترده‌تر آمریکا علیه رقبا در سراسر خلیج فارس و دریای سرخ در نظر می‌گیرد.

در حوزه تجاری پایدار موضوع فراتر از  حد تصور است و موجب می‌شود تا آمریکا با تکیه بر آذربایجان به آسیای مرکزی دسترسی بیاید، این‌گونه باکو را به کانون اصلی ثروت معدنی قلب آسیا و مانعی در برابر تسلط چین بر عناصر کمیاب تبدیل خواهد شد. ایالات متحده هنوز برای تامین تقریباً 70 درصد از عناصر کمیاب خود به چین وابسته است – آسیب‌پذیری استراتژیکی که پکن سال جاری بیش از هر زمان دیگر از آن بهره‌برداری کرده – گزاره‌ای که بر ضرورت تنوع‌بخشی تأکید دارد. این واقعیت باید باکو را کمتر به یک شریک جانبی و بیشتر به یک نقطه دسترسی مرکزی برای استراتژی اتصال همسو با ایالات متحده تبدیل کند.

آذربایجان این نقش را در قامت پل ارتباطی پذیرفته است. رهبری این بازیگر در سازمان کشورهای ترک و حضورش به عنوان طرف مشورت بازیگران آسیای مرکزی – گسترس دامنه C5 از اعضای سنتی‌اش یعنی قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان به C6 – منعکس‌کننده چشم‌انداز نوظهور منطقه‌ای متحد است. بر اساس این چارچوب، واشنگتن می‌تواند مفهوم C6+2 را بررسی کرده که رسماً اسرائیل را در کنار آذربایجان و کشورهای آسیای مرکزی قرار خواهد داد و این امر بستری عملی برای هماهنگی در زمینه زیرساخت‌ها، امنیت سایبری، مدیریت آب و امنیت کریدور ایجاد می‌کند. همچنین می‌تواند نفوذ ایالات متحده را در منطقه‌ای که مدت‌ها تحت سلطه روسیه و چین بوده، تقویت کند.

تنها گزینه آمریکا

در نهایت، کنگره باید بخش ۹۰۷ قانون حمایت از آزادی را لغو کند. محدودیت سال ۱۹۹۲ در مورد کمک ایالات متحده به آذربایجان در طول جنگ اول قره‌باغ بر سر محاصره و استفاده آذربایجان از زور علیه ارمنستان تعریف شد. در پی تحقق صلح فعلی، این محدودیت دیگر مفید نیست. از همین رو می‌توان گفت که لغو این توافق، مانعی قدیمی را از سر راه روابطی که در حال تبدیل شدن به محور استراتژی ایالات متحده در منطقه است، برمی‌دارد.

مشغول بودن روسیه به اوکراین دریچه‌ای باریک ایجاد کرده است. در چنین شرایطی تعریف کریدور امن میان شرق به سمت غرب، تحقق توافق پایدار ارمنستان-آذربایجان و بازدارندگی معتبر در برابر رقبا، همگی در دسترس هستند؛ اما تنها در صورتی که واشنگتن با آذربایجان به عنوان یک کشور محوری رفتار کند، نه یک شریک فرعی. چنین روزنه‌هایی به ندرت برای مدت طولانی باز می‌مانند.

نظرات
آخرین اخبار
پربازدیدترین اخبار

وب‌گردی