کد مطلب: ۳۰۵۴۷۱

چرا ۸۴ درصد زنان در سن کار غیر فعال‌اند؟

بر اساس گزارش نتایج آمارگیری نیروی کار مرکز آمار ایران در سال 1396 از جمعیت 39.5 میلیون نفری جمیعت زنان در کشور در حدود 32.8 میلون نفر (83 درصد جمعیت زنان)در گروه سنی 10 ساله و بیشتر قرار دارند.

از این جمعیت 10 ساله و بیشتر در حدود 16 درصد جمعیت فعال اقتصادی (شاغل و بیکار) و 84 درصد جمعیت غیر فعال اقتصادی (محصل، خانه‌دار، دارای درآمد بدون کار) را تشکیل می‌دهند.

در مقابل جمعیت فعال اقتصادی مردان 60.3 درصد و غیر فعال اقتصادی 39.7 درصد است. این ارقام بیانگر آن است که در حدود ۱6 درصد از جمعیت در سن کار زنان، فعال (بیکار یا شاغل) هستند و در حدود 84 درصد زنان در سن کار غیرفعال هستند.

تفاوت نرخ مشارکت اقتصادی زنان و مردان در حدود 48.5 درصد است. به عبارتی بازار کار ایران برای زنان نتوانسته فرصت‌های شغلی مناسب آماده کند و 84 درصد از زنان وارد بازار کار نشده‌اند. یعنی در عرصه فعالیت‌های اقتصادی مشارکت نداشته و تولید و درآمدی برای جامعه نداشته و مصرف‌کننده به حساب می‌آیند.

نوع نگرش و رویکرد دولت برای حمایت واقعی و منطقی از حضور زنان در بازار کار و مشارکت آنان در دستیابی به اهداف توسعه پایدار بسیار نقش تعیین‌کننده‌ای دارد.

به عبارتی کشور نتوانسته از ظرفیت‌های انسانی موجود، برای توسعه پایدار کشور بهره گیرد. در بسیاری از تحقیقات اشاره شده که موانع سر راه حضور فعال زنان در فعالیت‌های اقتصادی و مشارکت در توسعه پایدار به عوامل مختلفی همانند مشکلات فرهنگی، مشکلات مالی و کمبود منابع مالی و سرمایه‌ای خصوصاً در مناطق روستایی، رقابت شدید در بازار، تحرک پایین زنان، قیود خانوادگی، کمبود مهارت و تجربه، ترس از شکست به صورت انفرادی، حاکمیت تفکر سنتی مردسالاری در جامعه، سطح سواد و تحصیلات و مهارت ناکافی، اعتمادبه‌نفس پایین، انجام امور خانه و همسرداری و تربیت کودکان، کمبود حمایت خانوادگی، نداشتن استقلال فردی، نداشتن مالکیت پول و سرمایه، شرایط محیطی نامناسب کار، نامناسب بودن فرصت‌های شغلی متناسب با شرایط زنان، ضعف روابط و تعاملات اجتماعی و دیگر موضوعات برمی‌گردد.

رفع این موانع و محدودیت‌ها می‌تواند حضور زنان را در اقتصاد و اجتماع پررنگ‌تر کند. در این میان نوع نگرش و رویکرد دولت برای حمایت واقعی و منطقی از حضور زنان در بازار کار و مشارکت آنان در دستیابی به اهداف توسعه پایدار بسیار نقش تعیین‌کننده‌ای دارد.

بر اساس اطلاعات بانک جهانی مقایسه نرخ مشارکت نیروی کار زنان در ایران (15 ساله و بیشتر) با کشورهای مسلمان همانند عربستان نشان از آن دارد که رقمی پایین‌تر دارد؛ به طوری که در سال 2016 برای ایران 17 درصد و عربستان 22 درصد ثبت شده است.

گرچه نرخ حضور و مشارکت زنان در هر دو کشور نسبت به کشوری مانند نپال با 83 درصد کمتر است اما تفاوت آن حاکی از آن است که حضور زنان عربستان در اقتصاد بیشتر از زنان در ایران است. اینکه چرا حضور زنان در عربستان بیش از زنان ایران است، نیاز به مطالعه عمیق علمی دارد. اما شاید بتوان به موضوع جمعیت زنان کمتر عربستان (در سال 2017 در حدود 49 درصد جمعیت 20.4 میلیون عربستان را زنان تشکیل می‌دهند) و امکان یافتن فرصت‌های شغلی بیشتر برای آنان و تثبت اطلاعات آماری اشاره کرد .

در ایران دو اتفاق منجر به این می‌شود که کم‌شماری در اطلاعات زنان شاغل یا در جستجوی کار حادث شود . اول اینکه در بخش کشاورزی و روستایی زنان ممکن است مشغول به کار باشند اما به دلایل مختلف (نیروی کار خانوادگی و عدم پرداخت دستمزد، کارهای انجام شده را شغل محسوب نمی‌کنند مثل شیردوشی و …) به عنوان نیروی کار در روز آمارگیری، ثبت نشده و جزو خانه‌دار منظور شوند. این موضوع برای مشاغل خانوادگی که ثبت نشده نیز صادق است.

دوم اینکه بخشی از جویندگان کار پس از جستجوی زیاد و صرف هزینه و وقت به دلیل پیدا نکردن کار، منصرف از جستجوی کار شده و ثبت نام برای کاریابی نمی‌کنند و بنابراین این افراد هم در زمره بیکاران قرار نگرفته و در گروه جمعیت غیرفعال منظور می‌شوند. به هر حال توجه به این نکته که اصلاحات ساختاری اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در عربستان شکل گرفته هم مهم است که خود همین عامل می‌تواند زمینه حضور بیشتر زنان در جامعه و اقتصاد را مهیا نماید.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.