محمد درویش گفت: تهران ممکن است با زلزلهای روبهرو شود که تاریخ خاورمیانه را تغییر دهد و با توجه به اینکه از آخرین زلزله تهران بیش از 150 سال میگذرد این اتفاق هیچ بعید نیست.
محمد درویش گفت: ساخت مسجد در پارک قیطریه یا مصادره فضای سبز عمومی برای ساخت و ساز یکی از مشکلات تهرانیها در یک دهه اخیر است. حال سئوال اینجاست که مردم چگونه باید دست شهرداری را از فضاهای عمومی کوتاه کنند؟
محمد درویش گفت: با بررسی گزارش مرکز مطالعات شهرداری تهران میتوان به بحران بزرگتر تهران پی برد. این مرکز در گزارش اخیر خود اعلام کرد که تهران به ابرشهر افسرده دنیا تبدیل شده است. براساس این گزارش 99.7 درصد از مردم دلمرده هستند.
تقی آزاد ارمکی گفت: وقتی ما اقتصاد نداریم از استاد دانشگاه تا روحانی و رئیسجمهور و رئیس مجلس، همه درگیر مقتصاد هستیم. یعنی اقتصادی نیستیم اما منفعت اقتصادی میبریم. اهل ریسک سرمایه نیستیم اما سود سرمایه میبریم. دنبال پولاندوزی هستیم تا ثروتاندوزی. لازمه ثروتاندوزی نیز بورژوازی ملی است. نه کبرا و صغرا و حسن و اکبر و پاسدار و روحانی و پزشک و همه. اینها بورژوازی نیستند اینها مقتصاد هستند و تبدیل آن به اقتصاد، واگذاری کار به بورژوازی ملی است.
محمد درویش معتقد است: مختصات جغرافیایی ایران به گونهای است که میزان بارشهای آسمانی کمتر از میانگین جهانی، زاویه تابش خورشید تقریباً ۹۰ درجه و میزان تبخیر بالاست. در چنین شرایطی ما باید واقعیتهای اقلیمی را بپذیریم و چیدمان توسعه را بر این اساس استوار کنیم.
اگرچه کارشناسان نظرات متفاوتی با یکدیگر دارند اما تقریباً اکثر آنها بر نیازمندی اصلاحات اساسی و اقتصادی تاکید میکنند. آیا اصلاحات اقتصادی در شرایط فعلی امکانپذیر است؟
بررسیها نشان میدهد که ایران در چند دهه گذشته نتوانسته از توانایی و منابع خود در جهت توسعه و پیشرفت کشور استفاده کند اما چرا ما نتوانستیم توسعه پیدا کنیم؟
به عقیده حسین راغفر، اقتصاددان ما 5 ابرچالش داریم که ابرچالشهای راهبردی هستند. به این دلیل این ابرچالشها را راهبردی تلقی میکنیم که تاثیر متقابل روی یکدیگر دارند.
این اقتصاد راهحل دارد اما اصلیترین محرک برای اجرای راهحلها عزم سیاسی است. ما این عزم سیاسی را نمیبینیم. سیاستگذاران اصلی کشور اصلا قائل به وجود بسیاری از مشکلات کشور نیستند.
ناامیدی نسبت به آینده اقتصاد ایران مشکلات زیادی از جمله مهاجرت کسبوکارها و فعالان اقتصادی را به همراه داشته است. ناامیدی جلوی توسعه کسبوکار و ترویج فرهنگ ارزشافرینی را گرفته است. این چالش چه تبعاتی برای اقتصاد ایران دارد؟
ناترازی آب، فرونشست زمین، از بین رفتن جنگلها و آلودگی منابع آبی تنها بخشی از مشکلات محیطزیستی ایران هستند. برای حل این مشکلات چه اقداماتی باید انجام دهیم؟
با وجود خصوصیسازی بسیاری از کارخانههای دولتی در دهه 80 اما مدیریت این کارخانهها همچنان در دست دولت است. شاکله خصوصیسازی در ایران مالکیت را واگذار میکند اما مدیریت را واگذار نمیکند. حالا دولت با پنج درصد سهام در بسیاری از کارخانهها تصمیمگیر اصلی است.