مصطفی کواکبیان نماینده ادوار مجلس در گفتگو با تجارتنیوز:
در پرونده شاسی بلندها نام ۲ چوپان مطرح است/ به مجلس دهمیها هم پیشنهاد خودرو داده بودند
مصطفی کواکبیان نماینده ادوار مجلس به تجارتنیوز گفت:مجلس یازدهمیها به خاطر یک دستمال حاضرند قیصریه را به آتش بکشند؛ برای آنها معیشت عموم مردم مدنظر نیست و معیشت عده قلیلی که رای دادهاند کفایت میکند.
از نمایندگان پرحاشیه مجلس دهم بود و با صدای بلندش در مجلس شناخته میشد، مصطفی کواکبیان میگوید تعداد زیادی از نمایندگان مجلس یازدهم خودرو گرفتهاند اما ممکن است این خودروها به نام خودشان نباشد و به نام راننده و یکی از اعضای خانواده آنها باشد. به گفته کواکبیان پیشنهاد دادن خودرو به نمایندگان، فقط مربوط به مجلس یازدهم نبوده و به مجلس دهمیها هم چنین پیشنهادی داده شده بود که برخی خودرو گرفتهاند و برخی نه.
او یا انتقاد از روند مجلس یازدهم میگوید: برای این مجلس معیشت عموم مردم مدنظر نیست و تامین معیشت عده قلیلی که به آنها رای دادهاند کفایت میکند. نمایندگان این مجلس به ۳۰۰ هزار تومان شدن یارانه مینازند اما آیا با این مبلغ یک روز هم میتوان زندگی کرد؟.
مشروح گفتگوی تجارتنیوز با مصطفی کواکبیان را در ادامه میخوانید.
درحال حاضر دو سال از آغاز روی کار آمدن دولت رئیسی میگذرد، عمده نارضایتی مردم هم از این دولت اقتصادی است، ارزیابی شما از عملکرد اقتصادی دولت چیست؟
دولت فعلی در موضوع برخورد با معیشت مردم عملکرد پر ایرادی دارد اما عمده این ایرادات به شعارها و نوع تبلیغات رئیسی پیش از ریاستجمهوری بازمیگردد، برای مثال رئیسی شعار میداد سالی یک میلیون مسکن میسازد یا وزرای او شعار میدادند که یک میلیون شغل ایجاد میکنند، نرخ تورم پایین میآید یا نرخ ارز ثابت میشود و.. این شعارها از جمله وعدههایی بود که مردم با گذشت زمانی کوتاه دریافتند که توخالی بوده و حتی شرایط از قبل هم بدتر شده است.
علاوه براین آمارهایی که توسط دولت ارائه میشود مردم را عصبانیتر میکند و هیچ سنخیتی با وضعیت زندگی آنها ندارد.
درمورد تیم اقتصادی دولت چه دیدگاهی دارید؟ به گفته کارشناسان این تیم از بدنه نخبه جامعه تشکیل نشده است.
وزرای اقتصادی دولت وضعی وخیم دارند، آنها شعار دادند که چهارقلم کالا گران میشود اما هیچ تضمینی برای آن ارائه نشد و همه کالاها بدون استثنا گران شدند.
مهمترین ایراد تیم اقتصادی دولت رئیسی این است که این افراد به چشم برهم زدنی عوض شدند؛ بدان معنا که افرادی که از روز اول بدنه تیم اقتصادی دولت سیزدهم بودند امروز کارهای نیستند.
یکی از ایراداتی که درمورد عملکرد دولت رئیسی اشاره کردید در مورد شعارزدگی این دولت بود، یکی از شعارهای دولت گره نزدن سفره مردم به برجام بود، آیا این شعار عملی شده است؟
رئیسی از ابتدا واقعیتهای روابط بینالملل و دیپلماسی را منکر شد اما در عمل به خوبی دریافت که بدون مناسبات بینالملل نمیتواند کشور را اداره کند و حتی قیمت ارز هم بدون برجام قابل کنترل نیست، این دولت فهمید که آمریکا پای تحریمهای سرسختانه خودایستاده و جای پای این کشور در بسیاری از معضلات اقتصادی ایران وجود دارد. البته اخیراً رئیسی عقلانیت بیشتری به خرج داده و سعی میکند برجام را احیا کند. درواقع رئیسی امروز مجبور است به چیزهایی عمل کند که قبلا منکر آن شده بود. با این تفاسیر این ضعف که تیم رئیسی بدنه کارشناسی ندارد را نباید نادیده گرفت.
با این تفاسیر آیا فکر میکنید 7000 صفحه برنامه اقتصادی واقعاً وجود داشت؟
این یکی از بزرگترین شعارهای رئیسی بود، من به دوستانم در دولت او گفتم حداقل یک نسخه از ۷۰۰۰ صفحه برنامه را به مردم یا کارشناسان ارائه بدهید تا استفاده کنند اما آنها این حرف من را به شوخی برداشت کردند. شاید ۷۰۰۰ صفحه برنامهای که رئیسی ادعا میکرد وجود دارد پایاننامه یکی از دانشجوها بوده و به اسم برنامه دولت جا زدهاند. به هرحال به دست ما که چیزی از برنامه دولت نرسید. عملکرد دولت به گونهای بوده که وقتی با مردم از انتخابات اسفند ماه صحبت میکنیم میگویند: «بروید پی کارتان» و عصبانی میشوند.
در مورد تیم دیپلماسی دولت چه نظری دارید؟ به نظر میرسد تیم دیپلماسی دولت اختیاری از خود ندارد و با یک دست شدن حاکمیت اندک اختیارات هم از این مجموعه گرفته شد.
در مسائل مربوط به سیاست خارجی دست دولت رئیسی بسیار بازتر از روحانی است، دست ظریف بسیار بسته بود و عملکرد او کنترل میشد اما در مورد امیرعبداللهیان این موضوع صدق نمیکند.
درحال حاضر سه قوه با یکدیگر هماهنگ و یکدست هستند و هیچ اختلافی بین قوا نیست؛ حاکمیت اختیاراتی بیش از دولت روحانی به دولت رئیسی داده است و در کلان ماجرا اتفاقاً دست دولت فعلی بازتر از دولت قبل است. درواقع رهبر انقلاب به آنها ضمن رعایت خطوط قرمز اختیاراتی داده است که بتوانند مذاکره کنند هرچند که عناصری در دولت و مجلس وجود دارند که برجام را آتشزده و میزنند.
در این مجلس و دولت از دوستان جبهه پایداری بسیار استفاده شده که افرادی تند هستند و راضی به برجام نمیشوند. البته اعتقاد من این است که عدهای دوست ندارند گشایش روابط خارجی منجر به گشایش وضعیت اقتصادی شود؛ زیرا بهبود وضعیت اقتصادی منجر به بالا رفتن اعتماد عمومی میشود و افزایش اعتماد عمومی بالا رفتن مشارکت در انتخابات را سبب میشود و من میدانم که در بدنه دولت و مجلس به بالا رفتن مشارکت و حداکثری شدن مشارکت مردم در انتخابات علاقهای وجود ندارد و مشارکت حداقلی زیر زبان این گروه مزه کرده است.
آیا دولت رئیسی میتواند به برجام دست پیدا کند یا تنها در حد توافقی برای فروش نفت باقی خواهد ماند؟
اگر ارادهای وجود داشته باشد این دولت حتماً میتواند برجام را احیا کند، امروز آمریکا همکاریهای زیادی با ایران دارد و میتوان موضوع مذاکرات را جدیتر پیش برد.
اما با همه این تفاسیر دولت، در اختیار افرادی است که تمایلی به مذاکرات ندارند، در چنین شرایطی بازهم مذاکرات در دسترس است اگر قدر بدانند. احساس میکنم قدرت این گروه به کسانی که موافق مذاکرات هستند میچربد. اگر این دولت موفق شود برجام را بازگرداند حتماً به آنها تبریک خواهم گفت.
اما دولت ادعا دارد پیوستن به بریکس و شانگهای دستاورد مهمی است، آیا میتوان بدون افای تی اف از این دستاوردها استفاده کرد؟
بدون افای تی اف حتی کشورهای همسایه هم نمیتوانند نفعی به ایران برسانند، اگر قبول ندارند از بانکها بپرسند. اکنون موضوع پیوستن ایران به FATF در مجمع مصلحت نظام گیر کرده و آقایان با مردم رودربایستی دارند که نمیتوانند بگویند نمیخواهیم مشکلات شما حل شود.
واقعیت این است که چه در شانگهای و چه در بریکس باید دستاوردهای عملی و مبادلهای و تجاری و اقتصادی برای کشور محکزده شود. من فکر نمیکنم بدون اینکه مشکلات کلان اقتصادی و مسائل سیاست خارجی را حل کنیم، از این طریق دستاورد زیادی داشته باشیم.
در زمان مسئولیت دولت قبل آمریکاییها سختگیری میکردند و اروپا با ایران رفیق بود اما امروز شرایط برعکس شده اروپا مخالفت میکند و آمریکا هماهنگی بیشتری با ایران دارد. دلیل اروپا البته جنگ اوکراین است. این مسأله باید بک بار برای همیشه حل شود. اوایل امسال رهبری گفت ما جنگ را قبول نداریم اما قبلاً نوع بحثها متفاوت بود و تمام توپها را به زمین غرب و اروپا و آمریکا میانداختیم، اگر چه در کلان ماجرا ایران طرفدار اردوگاه شرق است اما نمیخواهد مانع از برقراری روابط با اروپا شود.
دغدغه معیشت را بین مجلس یازدهم و دولت سیزدهم چقدر احساس میکنید؟
مجلس یازدهمیها به خاطر یک دستمال حاضرند قیصریه را به آتش بکشند؛ برای آنها معیشت عموم مردم مدنظر نیست و تامین معیشت عده قلیلی که به آنها رای دادهاند کفایت میکند، نمایندگان این مجلس به ۳۰۰ هزار تومان شدن یارانه مینازند اما آیا با این مبلغ یک روز هم میتوان زندگی کرد؟ بهتر است با این واقعیت کنار بیاییم که برای آنها مهم این است که میز را صاحب باشند حال معیشت قشر متوسط مردم هر شکلی که بود اهمیتی ندارد.
اساساً در شرایط اقتصادی امروز قشر متوسطی وجود دارد؟
قشر متوسط در شرایط امروز جامعه به شدت سرکوب شده و این قشر به بهبود اوضاع هم بیاعتماد است. دولت سیزدهمیها سعی کردند قشر متوسط را نادیده بگیرند اما نمیدانند اگر قشر متوسط سرباز کند نه از تاک نشان میماند و نه از تاکنشان. پس بهتر است دست از منافع بکشند و بگذارند سلایق مردم دیده شود.
به عقیده شما در حال حاضر مغز متفکر اقتصادی دولت چه کسی است؟
عقل متصل با عقل منفصل در این دولت یکی شده است. یعنی عملاً کسانی که کمک میکنند همه کسانی هستند که میخواهند دست اندر کار باشند، آن چه که دیده میشود نشان میدهد متفکرین دولت هم همانهایی هستند که در درون این نظام با سیستم همکاری دارند و من بعید میدانم پشت پرده این تصمیمات اتاق فکری وجود داشته باشد.
همچنان تأکید دارم که اگر رئیسی میدانست که این بلا بر سرش میآید مسئولیت ریاست جمهوری را نمیپذیرفت. البته که دوستانم میگویند این خوش بینی است و اساساً دست اندرکاران این وضعیت را درست کردند تا او به مسند نشیند.
در نقدهایی که به دولت رئیسی وارد میشود از نقش پر رنگ آقای مخبر نیز صحبت شده است، نقش او را در شرایط اقتصادی فعلی چقدر پررنگ میدانید؟
مخبر مدعی تئوریسین اقتصادی بودن نیست اما از نظر اجرایی انصافا خدمت بزرگی به این دولت میکند، نقش مخبر بیشتر به عنوان سمبل اقدامات اجرایی دیده میشود، اما مخبر تئوریسین اقتصادی نیست.
با این تفاسیر اگر رئیسی به جای ریاست جمهوری در قوه قضاییه باقی میماند آیا عملکرد بهتری از خود نشان نمیداد؟ توفیقات او در آن مسئولیت بیشتر بود.
رئیسی با پیروزی انقلاب از ۲۵ سالگی وارد دستگاه قضا شده است تا این اواخر که رئیس دستگاه قضا بود، قطعاً اگر در قوه قضائیه میماند بهتر بود.
بزرگترین نقدی که به مجلس یازدهم وجود دارد را چه عاملی میدانید؟
زمانی که ما به عنوان نمایندگان مجلس دهم وارد بهارستان شدیم در همان بدو ورود پرسیدند؛ چه خودرویی میخواهید؟ حتی پیشنهاد ماشینهای قسطی میدادند و عدهای قبول میکردند و عدهای هم نه. ، اما در مجلس یازدهم به این ابهامات هیچ پاسخی نمیدهند. در مورد ماشینهایی که به مجلس یازدهم تعلق گرفته نام دو چوپان آورده شده و این موضوع بسیار چندشآور است، آنها کلمه یاشاسین نمیگویند چون در لغاتش شاسی بلند دارد.
هیچ کس در این مجلس پاسخگو نیست، اسامی که برای دریافت شاسی بلند مطرح است به خانواده و رانندههای نمایندگان ارتباط مستقیم دارد، بدان معنا که شاید خود نماینده نگرفته باشد اما قطعاً خانواده و کارکنانش ماشین گرفتهاند و این ماشینها به نام فردی گمنام که چوپان بوده شده است. مجلسیها نمیتوانند بگویند خودرو نگرفتهاند و بحثهایی که در مورد آنها وجود دارد بسیار زشت است. فقط از نمایندگان میپرسم خط فقر کجاست که کارگر ۸ میلیون حقوق میگیرد؟ کدام یک ازنمایندگان میتواند با ماهی ۸ میلیون تومان زندگی کند؟
نظرات